مصطفی تاجزاده درنامهای به علیاکبر صالحی، وزیر خارجه، خواستار آن شده است که دستگاه دیپلماسی به جای «چوب حراج» زدن به سرمایههای کشور، بخشی از انرژی خود را صرف تبیین واقعیتهای جهانی برای آیتالله خامنهای و قانع کردن رهبر جمهوری برای تجدیدنظر در مسیرش بکند.
در این نامه که وبسایت کلمه آن را روز چهارشنبه ۱۸ مرداد، منتشر کرده، مصطفی تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور دولت خاتمی، خطاب به علیاکبر صالحی نوشته است که چرا رویکرد «گفتوگو» با خارجیها مطلوب است اما در داخل شیوه سرکوب و زندان جایگزین این روش شده است.
تاجزاده مینویسد مادامی که این «تناقض» در جمهوری اسلامی در مورد خارج و داخل وجود دارد، نظام هر چه هم به خارجیها امتیاز بدهد نمیتواند از سایه تهدید و تحریم خارجیها در امان ماند.
تاجزاده مینویسد اینکه نظامیها در ماههای اخیر کمتر مواضع سیاسی میگیرند حکایت از دستوری از بالا دارد که «ماهیت انتخابات صوری شاهانه» لو نرود.
وی میافزاید خبرهایی هم که صدا و سیما از پهلوگیری کشتیهای بزرگ در بندرهای ایران پخش میکند نشان میدهد «قطعنامههای ورقپاره متاسفانه کار خود را کرده است.»
این زندانی سیاسی در ادامه آرام جلوه دادن دمشق از سوی خبرنگاران سیما را حکایت از «لجاجت» حاکمان کنونی در نپذیرفتن «اشتباهات راهبردی» درحمایت از بشار اسد دانسته است.
تاجزاده بیآنکه از آیتالله خامنهای نام ببرد به سخنرانی روز پنجم مرداد او اشاره میکند که گفته بود دشمن درصدد «واقعیتسازی» است.
معاون وزارت کشور دولت خاتمی مینویسد: «وقتی بر واقعگرایی در ضمن آرمانگرایی تاکید میشود میتوانم به وضوح دریابم که اقدامات شعاری تحت عنوان پایبندی به آرمانهای انقلاب چه بلایی بر سر کشور آورده و طوفان دریا چگونه واقعیت خود را به خشایارشاه نمایانده است به طوریکه حتی بدنه وفادار را نیز نگران و بیمناک کرده و در نتیجه باید به بدنه اطمینان و روحیه داد که ما کاملاً به واقعیت توجه داریم و به هر ضرب و زوری به آنها قبولاند که این گرانی و تورم و بیکاری، نرخ رشد صفر درصدی و فقر و فساد و تبعیض و انزو در جهان را که میبینند وهم و خیال و واقعیتسازی دشمن است و واقعیت این است که دشمن در بهمن گیر کرده و ما چیزی نمانده که به قله برسیم.»
تاجزاده سپس جمهوری اسلامی را متهم میکند که دستگاه دیپلماسی کشور را مامور «اعطای امتیازات و باجهای سنگین اقتصادی و سیاسی به روسیه و چین و چوب حراج زدن به ثروت ملی و فروش محمولههای نفت سرگردان در دریاها به بهای اندک و عشوهگریهای اقتصادی در برابر اروپا و آمریکا» کرده تا به تعبیر او «حلقه مکمل» سازشناپذیری در مقابل شهروندان ایرانی باشد.
وی با بیان اینکه در دوره اصلاحات، به پشتوانه حمایتهای مردمی، گفتمان «محور شرارت» جورج بوش نتوانست برای ایران تهدید جدی محسوب شود، مینویسد: «امروز آقای اوباما سخنی از "محور شر" به میان نمیآورد و نیازی هم نمیبیند چنین کند؛ زیرا در سایه بیکفایتی اقتدارگرایان و به لطف شعارهای توخالی و مواضع ماجراجویانه ایشان به نام دفاع از آرمانهای انقلاب فرصتی استثنایی به کف آورده تا به عنوان نماینده جامعه جهانی و به بهانه دفاع از امنیت جهانی علیه ایران دست به اقدامات عملی بزند.»
به گفته تاجزاده بسیاری سخن باراک اویاما را در «داخل و خارج» جدی می گیرند، چراکه به تعبیر وی با هر سخن رئیس جمهور آمریکا علیه ایران «نظم اقتصاد به هم میریزد و مردم هم با رفتار اقتصادی خود رفراندم بیاعتمادی علیه مسئولین برپا میکنند.»
این زندانی سیاسی بار دیگر تاکید میکند که گفتمان اصلاحطلبی به ایران «قدرت نرم» و مصونیتی میبخشید که رزمایشهای نظامیان هماکنون نمیتواند این حاشیه امن را برای کشور تامین کند.
وی تصریح میکند که ایران «هر گامی که از انتخابات آزاد و از مجلس واقعی دورتر میشود، گامی بلند به سوی کمپهای گرسنگی میلیونی کره شمالی و عراق عصر تحریم ۱۲ ساله بر میدارد.»
در بخشی دیگر از نامه خود تاجزاده خطاب به وزیر خارجه مینویسد: «اگر خاتمی توانست از آن منظر رفیع و با شکوه مستقیما ملت و دولت امریکا را مخاطب خود قرار دهد و اعتراف "ما در جریان جنگ عراق علیه ایران اشتباه کردیم و به آغوش صدام افتادیم" را بر زبان کلینتون جاری کند، ... سخن او بر مبنای منطق گفتمانی "مردمسالاری در داخل و صلح در جهان" و با سوار شدن بر امواج میلیونی یک مشروعیت دموکراتیک میهنی بود که چنین بردی مییافت و چنین ابعاد جهان گستری به خود می گرفت. چگونه میتوان از کودتاچیان انتخاباتی انتظار داشت که همچون خاتمی بتوانند گزاره عذرخواهی در قبال کودتای ۲۸ مرداد را بر زبان وزیرخارجه امریکا جاری کند؟»
به نوشته وی جمهوری اسلامی دچار تناقضی شده که تنها مذاکره را با طرف خارجی منحصر میداند و نه مردم و از اینجا نتیجه میگیرد که این رویکرد زمینهساز فقر مادی و اقتصادی و تهدید امنیتی و نظامی کشور است.
وی در پایان خطاب به علیاکبر صالحی نویسد: «به جای حراج زدن به منافع و منابع کشور به امید واهی راضی کردن طرفهای خارجی به پایان دادن به فشارها و تهدیدها و تحریمها، بخشی از این تلاش را مصروف عرضه واقعیات جهانی به رهبری و قانع کردن ایشان به تجدید نظر در اداره کشور فرمایید که تا در داخل در بر همین پاشنه میچرخد، نه کابوسهای شبانه را پایانی خواهد بود و نه طمع حرامیان به این خانه را اتمامی.»
تاجزاده در حالی خواستار تببین واقعیات برای آیتالله خامنهای شده است که رهبر جمهوری اسلامی به تازگی، اصلاحطلبان را متهم کرد که در مقابل آمریکا و غرب عقبنشینی کردند و جورج بوش هم در نهایت ایران را در «محور شرارت» قرار داد.
آیتالله خامنهای روز پنحم مرداد بدون نام بردن از دولت خاتمی گفت: «در آن روزى كه ادبيات مسئولين ما آلوده شد به حرفها و تعبيرات تملقآميز نسبت به غرب و فرهنگ غربى، در آن روز اينها ما را "محور شرارت" معرفى كردند.»
در این نامه که وبسایت کلمه آن را روز چهارشنبه ۱۸ مرداد، منتشر کرده، مصطفی تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور دولت خاتمی، خطاب به علیاکبر صالحی نوشته است که چرا رویکرد «گفتوگو» با خارجیها مطلوب است اما در داخل شیوه سرکوب و زندان جایگزین این روش شده است.
تاجزاده مینویسد مادامی که این «تناقض» در جمهوری اسلامی در مورد خارج و داخل وجود دارد، نظام هر چه هم به خارجیها امتیاز بدهد نمیتواند از سایه تهدید و تحریم خارجیها در امان ماند.
تاجزاده مینویسد اینکه نظامیها در ماههای اخیر کمتر مواضع سیاسی میگیرند حکایت از دستوری از بالا دارد که «ماهیت انتخابات صوری شاهانه» لو نرود.
وی میافزاید خبرهایی هم که صدا و سیما از پهلوگیری کشتیهای بزرگ در بندرهای ایران پخش میکند نشان میدهد «قطعنامههای ورقپاره متاسفانه کار خود را کرده است.»
این زندانی سیاسی در ادامه آرام جلوه دادن دمشق از سوی خبرنگاران سیما را حکایت از «لجاجت» حاکمان کنونی در نپذیرفتن «اشتباهات راهبردی» درحمایت از بشار اسد دانسته است.
تاجزاده بیآنکه از آیتالله خامنهای نام ببرد به سخنرانی روز پنجم مرداد او اشاره میکند که گفته بود دشمن درصدد «واقعیتسازی» است.
معاون وزارت کشور دولت خاتمی مینویسد: «وقتی بر واقعگرایی در ضمن آرمانگرایی تاکید میشود میتوانم به وضوح دریابم که اقدامات شعاری تحت عنوان پایبندی به آرمانهای انقلاب چه بلایی بر سر کشور آورده و طوفان دریا چگونه واقعیت خود را به خشایارشاه نمایانده است به طوریکه حتی بدنه وفادار را نیز نگران و بیمناک کرده و در نتیجه باید به بدنه اطمینان و روحیه داد که ما کاملاً به واقعیت توجه داریم و به هر ضرب و زوری به آنها قبولاند که این گرانی و تورم و بیکاری، نرخ رشد صفر درصدی و فقر و فساد و تبعیض و انزو در جهان را که میبینند وهم و خیال و واقعیتسازی دشمن است و واقعیت این است که دشمن در بهمن گیر کرده و ما چیزی نمانده که به قله برسیم.»
تاجزاده سپس جمهوری اسلامی را متهم میکند که دستگاه دیپلماسی کشور را مامور «اعطای امتیازات و باجهای سنگین اقتصادی و سیاسی به روسیه و چین و چوب حراج زدن به ثروت ملی و فروش محمولههای نفت سرگردان در دریاها به بهای اندک و عشوهگریهای اقتصادی در برابر اروپا و آمریکا» کرده تا به تعبیر او «حلقه مکمل» سازشناپذیری در مقابل شهروندان ایرانی باشد.
وی با بیان اینکه در دوره اصلاحات، به پشتوانه حمایتهای مردمی، گفتمان «محور شرارت» جورج بوش نتوانست برای ایران تهدید جدی محسوب شود، مینویسد: «امروز آقای اوباما سخنی از "محور شر" به میان نمیآورد و نیازی هم نمیبیند چنین کند؛ زیرا در سایه بیکفایتی اقتدارگرایان و به لطف شعارهای توخالی و مواضع ماجراجویانه ایشان به نام دفاع از آرمانهای انقلاب فرصتی استثنایی به کف آورده تا به عنوان نماینده جامعه جهانی و به بهانه دفاع از امنیت جهانی علیه ایران دست به اقدامات عملی بزند.»
به گفته تاجزاده بسیاری سخن باراک اویاما را در «داخل و خارج» جدی می گیرند، چراکه به تعبیر وی با هر سخن رئیس جمهور آمریکا علیه ایران «نظم اقتصاد به هم میریزد و مردم هم با رفتار اقتصادی خود رفراندم بیاعتمادی علیه مسئولین برپا میکنند.»
این زندانی سیاسی بار دیگر تاکید میکند که گفتمان اصلاحطلبی به ایران «قدرت نرم» و مصونیتی میبخشید که رزمایشهای نظامیان هماکنون نمیتواند این حاشیه امن را برای کشور تامین کند.
وی تصریح میکند که ایران «هر گامی که از انتخابات آزاد و از مجلس واقعی دورتر میشود، گامی بلند به سوی کمپهای گرسنگی میلیونی کره شمالی و عراق عصر تحریم ۱۲ ساله بر میدارد.»
در بخشی دیگر از نامه خود تاجزاده خطاب به وزیر خارجه مینویسد: «اگر خاتمی توانست از آن منظر رفیع و با شکوه مستقیما ملت و دولت امریکا را مخاطب خود قرار دهد و اعتراف "ما در جریان جنگ عراق علیه ایران اشتباه کردیم و به آغوش صدام افتادیم" را بر زبان کلینتون جاری کند، ... سخن او بر مبنای منطق گفتمانی "مردمسالاری در داخل و صلح در جهان" و با سوار شدن بر امواج میلیونی یک مشروعیت دموکراتیک میهنی بود که چنین بردی مییافت و چنین ابعاد جهان گستری به خود می گرفت. چگونه میتوان از کودتاچیان انتخاباتی انتظار داشت که همچون خاتمی بتوانند گزاره عذرخواهی در قبال کودتای ۲۸ مرداد را بر زبان وزیرخارجه امریکا جاری کند؟»
به نوشته وی جمهوری اسلامی دچار تناقضی شده که تنها مذاکره را با طرف خارجی منحصر میداند و نه مردم و از اینجا نتیجه میگیرد که این رویکرد زمینهساز فقر مادی و اقتصادی و تهدید امنیتی و نظامی کشور است.
وی در پایان خطاب به علیاکبر صالحی نویسد: «به جای حراج زدن به منافع و منابع کشور به امید واهی راضی کردن طرفهای خارجی به پایان دادن به فشارها و تهدیدها و تحریمها، بخشی از این تلاش را مصروف عرضه واقعیات جهانی به رهبری و قانع کردن ایشان به تجدید نظر در اداره کشور فرمایید که تا در داخل در بر همین پاشنه میچرخد، نه کابوسهای شبانه را پایانی خواهد بود و نه طمع حرامیان به این خانه را اتمامی.»
تاجزاده در حالی خواستار تببین واقعیات برای آیتالله خامنهای شده است که رهبر جمهوری اسلامی به تازگی، اصلاحطلبان را متهم کرد که در مقابل آمریکا و غرب عقبنشینی کردند و جورج بوش هم در نهایت ایران را در «محور شرارت» قرار داد.
آیتالله خامنهای روز پنحم مرداد بدون نام بردن از دولت خاتمی گفت: «در آن روزى كه ادبيات مسئولين ما آلوده شد به حرفها و تعبيرات تملقآميز نسبت به غرب و فرهنگ غربى، در آن روز اينها ما را "محور شرارت" معرفى كردند.»