کانون نویسندگان ایران تنها کانون صنفی مستقل و غیردولتی اهل قلم ایران که از سال ۱۳۴۷ خورشیدی به دست کسانی چون آل احمد، شاملو، دانشور و تنی دیگر بنیاد نهاده شد در سالهای بعد از انقلاب همواره با برخوردی امنیتی از هرگونه حضور اجتماعی و حتی برگزاری مجمع عمومی برای تعیین هیئت دبیرانش هم محروم بوده است.
در سالهای اخیر این فشار چنان بوده که هیئت دبیرانی که چند سال پیش از طریق رایگیری پستی اعضا انتخاب شدند به ناچار چند سال در همین سمت باقی ماندند. تا اینکه سرانجام روز جمعه هفتم شهریور ماه عدهای از نویسندگان به رغم مخالفتهای امنیتی گرد هم آمدند و با انتخاب مستقیم از بین داوطلبان هیئت رئیسه و هیئت دبیران جدیدی انتخاب کردند.
هیئت رئیسه این دوره شامل فرخنده حاجی زاده، ناصر زرافشان و اکبر معصوم بیگی و هیئت دبیران به ترتیب بیشترین آراء شامل رضا خندان مهابادی، حسن اصغری، علی اشرف درویشیان، مهدی غبرایی و بکتاش آبتین شدند. از رضا خندان که بالاترین رای هیئت دبیران را هم به خودش اختصاص داده، دعوت کردم برای گفتوگو درباره انتخابات کانون مهمان این هفته ما باشد.
خیلی خوش آمدید آقای خندان به برنامه نمای دور نمای نزدیک این هفته ما که نگاهی خواهیم داشت به پنجمین مجمع عمومی کانون نویسندگان. این پنجمین مجمع بعد از چند سال اساساً برگزار شده و چطور شد که امسال برگزار شد؟
رضا خندان مهابادی: این مجمع بعد از ۱۲ سال برگزار شد. به این معنا که چهارمین مجمع عمومی که کانون برگزار کرد سال ۸۱ بود و اکنون که سال ۱۳۹۳ هستیم درست ۱۲ سال از این زمان میگذرد. طی این مدت با اینکه چند بار کانون اقدام کرد که مجمعش را برگزار کند متاسفانه با ممانعت و مخالفت روبرو شد و حتی در یکی دو مورد محلهایی را که تعیین کرده بودیم برای برگزاری مجمع توسط ماموران امنیتی محاصره شد و جلوگیری کردند. البته ناگفته نماند که حدود هفت سال پیش ما یک انتخابات به صورت مکاتبهای داشتیم و توانستیم هیئت دبیران را انتخاب کنیم. ولی طی این مدت امکان برگزاری مجمع وجود نداشت و بنابراین دائم هر سال ماموریت هیئت دبیران تمدید میشد تا امسال توانستیم که هیئت دبیران جدید را انتخاب کنیم.
با نگاهی به ترکیب برگزیدگان اعضای اصلی هیئت دبیران و همینطور حتی اعضای جانشینی، میبینیم که نامهای جوانتری دیده میشود و نامهای متفاوتی دیده میشود در این این ترکیب. آیا هیئت دبیران پیشین تمایلی به حضور در انتخابات نداشتند؟ در این باره هم اگر ممکن است توضیح دهید.
بله. تقریباً اکثر اعضای هیئت دبیران سابق در این انتخابات به عنوان کاندیدا شرکت نکردند. یعنی کاندیدای دبیری مجدد نشدند. به هر حال ۶ سال بود که داشتند کار میکردند. در عین حال خود این که ۶ سال در این پست بودند مانع بود از این که دوباره بخواهند شرکت کنند. خودشان به میل خودشان نخواستند که شرکت کنند که فضا باز شود که دیگران بیایند. خوشبختانه نیروهای جوانتری هم آمدند به میدان و در انتخابات شرکت کردند. برای تمام اعضای کانون این امکان وجود دارد که کاندیدا شوند برای هر پست برای تصمیمگیری که اساسنامه تعیین کرده.
فراخوان این مجمع عمومی چطور صورت گرفت؟ با توجه به محدودیت دادن اطلاعیه در نشریات در ایران.
همانطور که در جریان هستید روزنامهها حتی پیامهای تسلیت کانون را چاپ نمیکنند. ما از طریق آدرسهایی که داشتیم برای اعضایمان دعوتنامه فرستادیم و روز و محل را تعیین کردیم و آنها تشریف آوردند و به هر حال کار انجام گرفت.
برای کسانی که ممکن است خیلی با وظایف و یا اهداف کانون نویسندگان ایران آشنا نباشند اگر ممکن است بفرمایید که کانون نویسندگان ایران و به خصوص در دوره جدید که شما اعضای اصلی هیئت دبیران هستید، چه هدفهای مشخصی را در پیش دارد و خودش را نسبت به چه مسائلی در ارتباط با نویسندگان بیش از هر چیز متعهد میداند؟
اهدافی که کانون برای خودش تعریف کرده همه در منشورش آمده و یک منشور ۹ مادهای دارد کانون که در آن گفته که برای چه و برای انجام چه اهدافی اصولاً تاسیس شده. بحث مخالفت با سانسور و دفاع از آزادی بیان هست وظیفه اصلی ما. همچنین دفاع از حقوق صنفی نویسندگان.
این وظیفه و اهدافی که در این اساسنامه کانون هم آمده، از همان زمان شکلگیری کانون به عنوان مهمترین وظایفش، مطرح شده. منتها واقعیت این است که کانون نویسندگان ایران در حوزه صنفی دست کم، توان زیادی برای کار نداشته. آیا راههایی برای وارد گفتوگو شدن مثلاً ، باتوجه به اینکه وزارت ارشاد هم چند ماه پیش در ارتباط با کانون یک اظهار نظری کرده بود و ظاهراً تمایل نشان داده بود به اینکه کانون فعال شود یا در عرصه اجتماعی بتواند با آزادی بیشتری عمل کند، آیا کانون در دوره جدید برنامه یا فکری برای این موضوع دارد که بتواند برای فعال شدن یا موثرتر بودن با نهادهای رسمی هم وارد گفتوگو شود؟
کانون مخالفتی با گفتوگو ندارد. منتها مشروط به اینکه ضدیتی با اهدافش و خواستههایی که برای خودش تعریف کرده، نداشته باشد. این که وزارت ارشاد آمده و چیزی گفته این البته بحث شخصی آقای صالحی بوده و آنجا هم اشاره کرده که نظر شخصیام هست. تازه چیزهایی هم که ایشان گفته، اگر سر هم کنید، همه منظورش این است که کانون اگر تغییر هویت و تغییر ماهیت بدهد میتواند بیاید و فعالیت کند. من فکر میکنم آن چیزی که قرار است به این شکل بیاید فعالیت کند اسمش دیگر کانون نویسندگان ایران نیست. هر چیزی ممکن است باشد جز این. اما در مورد فعالیتهای صنفی ما فکر میکنیم که مهمترین نکته برای نویسندگان ایران این است که سانسوری وجود نداشته باشد. بدترین بلاها را این سانسور به سر ادبیات و نویسندگان ایران آورده. حتی شما تیراژ هزارتایی و ۵۰۰ تایی و ۲۰۰ تایی را که میبینید، یکی از عمدهترین دلایل این افت تیراژها همین سانسور است. بنابراین به یک معنا وقتی ما داریم مخالفت میکنیم با سانسور، دقیقاً داریم از منافع صنفی نویسندگان هم دفاع میکنیم. گذشته از این به کدام یک از سازمانها یا نهادها، کانونها اجازه دادهاند که حتی برای همان چیزهای صنفی فعالیت کنند. مگر مثلاً چیزهایی که درست شد، موسسات و سازمانهایی که درست شد به عنوان صنفی، چقدر توانستند دوام بیاورند. پس حتی دفاع از منافع صنفی هم در این روزگار به نوعی تبدیل میشود به یک امر سیاسی. برای اینکه حتی با آنها هم مخالفت میکنند. به آنها هم اجازه فعالیت حتی برای منافع صنفی و حقوق صنفی نمیدهند. این ممانعتها است که مشکل ایجاد میکند و قضایا را به صورت دیگری در میآورد.