خشونت جاری و عریان از شهری به شهر دیگر ایران، خود را هر روز بیشتر نشان میدهد.
یک روز چاقوهای پی در پی یک خواستگار سمج در بدن یک دختر جوان، و روز دیگر کشته شدن یک زن توسط شوهرش در خیابان و در ملاء عام.
اما این تمام اخبار تلخ خشونت در این روزها نیست. روزنامه روزگار در صفحه حوادث روز شنبه خود عکسی از یک نوجوان با شلوار جین و کفش کتانی و البته پای قطع شده به چاپ رسانده بود که در کنار آن این تیتر به چشم میخورد: «در پی اختلافات خانوادگی در دهدشت کهگیلویه و بویراحمد، پای یک نوجوان را وسط شهر با ساطور قطع کردند.»
چاپ این عکسها همیشه در میان افراد رسانهای محل اختلاف بوده است، برخی بر این باورند که چاپ تصاویری که خشونت بالایی را به نمایش میگذارد میتواند در ترویج خشونت کمک کند و برخی دیگر با این نظر مخالفند.
امید معماریان، روزنامه نگار در آمریکا: «از نظر علم روزنامهنگاری مرزهای اینکه چه نوع عکسهایی و با چه حد از خشونت میتواند در روزنامهها به چاپ برسد بحث پیچیدهای است و در بسیاری موارد نیز ناشفاف است. اما نمایش خشونت در روزنامههایی که افراد در سنین مختلفی میتوانند به آن دسترسی داشته باشند، و نمایش خشونت زیاد در تصاویر، بر اساس علم روانشناسی روی روان کودکان و نوجوانان میتواند تاثیر منفی داشته باشد. همچنین گفته میشود که نمایش خشونت زیاد در مجلات و روزنامهها میتواند حساسیت جامعه را نسبت به آن نوع خشونت از بین ببرد. به همین دلیل هم بسیاری از نشریات معتبر جهانی از چاپ عکسهایی که در آنها خشونت زیادی همچون قطع دست و پا و سوختگی به نمایش گذاشته شده، خودداری میکنند.»
دادگاه رای به پرداخت ۱۸ میلیون تومان دیه میدهد. اما شاکی اصرار بر قصاص دارد. اما چند روز پیش پای سامان ۱۶ ساله توسط چهار نفر از طایفه شاکی پرونده با ساطور و قمه قطع میشود.
گفته میشود افرادی که این عمل را انجام دادهاند، مدعی بودهاند که پدر سامان در هنگام درگیری گلوله را به پای فرد مجروح شلیک کرده است و چون دولت قصاص را انجام نداده است بنابر این آنها خودشان پای پسر مظنون را قطع کردهاند و این عمل را هم شرعی میدانند و هم قانونی.
اما در باب انتشار این گونه خبرها و تصاویر، جامعهشناسان چه میگویند؟
یک روز چاقوهای پی در پی یک خواستگار سمج در بدن یک دختر جوان، و روز دیگر کشته شدن یک زن توسط شوهرش در خیابان و در ملاء عام.
اما این تمام اخبار تلخ خشونت در این روزها نیست. روزنامه روزگار در صفحه حوادث روز شنبه خود عکسی از یک نوجوان با شلوار جین و کفش کتانی و البته پای قطع شده به چاپ رسانده بود که در کنار آن این تیتر به چشم میخورد: «در پی اختلافات خانوادگی در دهدشت کهگیلویه و بویراحمد، پای یک نوجوان را وسط شهر با ساطور قطع کردند.»
چاپ این عکسها همیشه در میان افراد رسانهای محل اختلاف بوده است، برخی بر این باورند که چاپ تصاویری که خشونت بالایی را به نمایش میگذارد میتواند در ترویج خشونت کمک کند و برخی دیگر با این نظر مخالفند.
امید معماریان، روزنامه نگار در آمریکا: «از نظر علم روزنامهنگاری مرزهای اینکه چه نوع عکسهایی و با چه حد از خشونت میتواند در روزنامهها به چاپ برسد بحث پیچیدهای است و در بسیاری موارد نیز ناشفاف است. اما نمایش خشونت در روزنامههایی که افراد در سنین مختلفی میتوانند به آن دسترسی داشته باشند، و نمایش خشونت زیاد در تصاویر، بر اساس علم روانشناسی روی روان کودکان و نوجوانان میتواند تاثیر منفی داشته باشد. همچنین گفته میشود که نمایش خشونت زیاد در مجلات و روزنامهها میتواند حساسیت جامعه را نسبت به آن نوع خشونت از بین ببرد. به همین دلیل هم بسیاری از نشریات معتبر جهانی از چاپ عکسهایی که در آنها خشونت زیادی همچون قطع دست و پا و سوختگی به نمایش گذاشته شده، خودداری میکنند.»
روزنامه روزگار در کنار این تصویر جنجال برانگیز، در شرح ماجرای مربوط به این عکس و این ماجرا نوشته است که سال گذشته در درگیری مسلحانه و طایفهای در روستایی در نزدیکی شهر دهدشت، به پای یکی از افراد درگیر گلولهای اثابت میکند.
این گلوله در پای فرد مجروح میماند به دلیل عفونت، پای این فرد مجروح قطع میشود.دادگاه رای به پرداخت ۱۸ میلیون تومان دیه میدهد. اما شاکی اصرار بر قصاص دارد. اما چند روز پیش پای سامان ۱۶ ساله توسط چهار نفر از طایفه شاکی پرونده با ساطور و قمه قطع میشود.
گفته میشود افرادی که این عمل را انجام دادهاند، مدعی بودهاند که پدر سامان در هنگام درگیری گلوله را به پای فرد مجروح شلیک کرده است و چون دولت قصاص را انجام نداده است بنابر این آنها خودشان پای پسر مظنون را قطع کردهاند و این عمل را هم شرعی میدانند و هم قانونی.
اما در باب انتشار این گونه خبرها و تصاویر، جامعهشناسان چه میگویند؟
مهرداد درویشپور، جامعهشناس ساکن سوئد: «از یک سو این واقعیت روشن وجود دارد که نقشی که یک تصویر در انتقال احساس یا عمق یک فاجعه دارد، با کلام قابل قیاس نیست. به عنوان مثال وقتی که شما با یک تصویر پای قطع شده یک نوجوان را نشان میدهید که عمل قصاص را نشان داده است، میزان نفرتی که از عمل قصاص ایجاد میشود بسیار بسیار بالاتر از زمانی است که فقط راجع به آن خبری منتشر یا خوانده شود. طبیعتا از این نظر واکنش بسیار بالایی را به همراه خواهد داشت. اما از سوی دیگر و از منظر جامعهشناختی، همیشه به این نکته تاکید شده است که تکرار خشونت در عادی کردن آن خشونتها نقش دارد. وقتی یک رسانه عمومی مانند روزنامه و یا تلویزیون خشنترین تصاویر را یکسره منتشر میکند، عملا حق انتخاب بیننده برای اینکه بخواهد آن صحنه را ببیند یا نبیند را سلب کرده است و به همین دلیل هم من معتقدم باید به انتقادهایی که در این زمینه مطرح میشود توجه بیشتری کرد. بایستی مراقب بود تا در نشان دادن چنین تصاویری که میتواند در عادی ساختن خشونت و آزار روحی و روانی افراد جامعه نقش ایفا میکند، زیادهروی نشود.»
روزنامه روزگار در پایان گزارش خود بر این نکته تاکید میکند که انعکاس این خبرها، مسئولان را حساس میکند تا نسبت به امنیت و زندگی مردم شهر، مسئولانهتر عمل نمایند.