لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ تهران ۱۵:۱۳

چارلتون هستون، «بن هور» سینما درگذشت


چارلتون هستون در کنار سینمایی که فیلم برجسته اش بن هور را نمایش می دهد(عکس:AFP)
چارلتون هستون در کنار سینمایی که فیلم برجسته اش بن هور را نمایش می دهد(عکس:AFP)

چارلتون هستون، بازيگر پرآوازه فيلم های عظيم تاريخی همچون بن هور، ده فرمان و السيد، شنبه شب در سن ۸۴ سالگی درگذشت.


چارلتون هستون که معروف ترين بازيگر نقش های تاريخی در دهه پنجاه و شصت میلادی محسوب می شد و برای بازی در نقش هايی چون موسی، ال سيد و بن هور شناخته شده است، در خانه اش در بورلی هيلز لس آنجلس، در حالی که کنار همسرش بود، جان سپرد.


خانواده هستون دليل مرگ وی را اعلام نکردند، اما به نظر می رسد کهولت سن و بيماری های ناشی از آن دلیل این امر بوده است.


در اطلاعيه منتشره از سوی خانواده اين بازيگر آمده است:«هيچ کس نمی تواند زندگی کاملتری از وی داشته باشد. کسی نمی تواند بيش از او به خانواده، به حرفه و وطن اش خدمت کند.»


قد بلند، بدن قوی مردانه، صورت خوب استخوان بندی شده و صدای طنين دار هستون، وی را به چهره محبوب هاليوود برای فيلم های عظيم با سیستم پرده های بزرگ درباره وقايع و شخصيت های مذهبی گذشته بدل کرده بود، به شکلی که خود بارها گفته بود:« من چهره ای دارم که متعلق به قرن ديگری است.»


  • «آن روزها من از خودم بودن راضی نبودم و شانسی که بازيگری به من داد اين بود که به جای آدم های زياد ديگری باشم.»
چارلتون هستون

هستون در فعاليت های مختلف خارج از پرده سينما هم فعال بود.او رییس يک انجمن بازيگری، رییس انستيتوی فيلم آمريکا و فعال حرکت های حقوق شهری در دهه پنجاه بود و طی سال های بعد بيشتر به محافظه کاران روی آورد و در کمپين نامزدهای آنان به فعاليت پرداخت.


وی در سال ۲۰۰۳ مدال آزادی رییس جمهوری، پرافتخارترين نشان شهروندی در آمريکا را به دست آورد و جرج بوش درباره وی گفت: «بزرگی شخصيت های روی پرده، در زندگی واقعی او هم نقش بسته است.»


معروف ترين فيلم هستون، بن هور است که ۱۱ جايزه اسکار را در سال ۱۹۵۹ به دست آورد. ده فرمان، ال سيد، ۵۵ روز در پکن، سياره ميمون ها، زلزله، بزرگ ترين داستان عالم، ژوليوس سزار، آنتونی و کلئوپاترا و سه تفنگدار از ديگر فيلم های معروف وی هستند.


چارلتون کارتر که بعدها نام خود را با استفاده از بخشی از نام خانوادگی مادرش به چارلتون هستون تغيير داد، در چهارم اکتبر ۱۹۲۳ در حومه شيکاگو به دنيا آمد. خانواده وی بعدها به ميشيگان مهاجرت کردند، در حالی که چارلز تقريبا هيچ همبازی ای نداشت و به خواندن کتاب های ماجرايی علاقه نشان می داد. پس از مدتی والدين او از یکدیگر جدا شدند و چارلز با چستر هستون ازدواج کرد.


او در سال ۱۹۴۱ از دانشگاه نورث وسترن يک بورسيه بازيگری دريافت کرد و دوران کاری اش در دهه چهل، با بازی در دو فيلم مستقل ساخته ديوید برادلی، همکلاسی دانشگاهی اش، آغاز شد. در سال ۱۹۴۲ نقش اصلی را در پير گينت بازی کرد و چند سال بعد، برای نقش آفرینی در نقش مارک آنتونی در ژوليوس سزار، ساخته برادلی، هفته ای پنجاه دلار دستمزد گرفت.



چارلتون هستون در نقش السید در ساخته معروف آنتونی مان

هال بی. واليس، تهيه کننده معروف هاليوود، هستون را در در سال ۱۹۵۰ در نسخه تلويزيونی بلندی های بادگير ديد و به او يک قرارداد کار پيشنهاد کرد. زمانی که همسرش به او يادآوری کرد که آنها قصد داشتند تئاتر و تلويزيون را دنبال کنند، او جواب داد:«خوب، فقط برای يک يا دو فيلم تا ببينيم چه جوريه!»


اولين فيلم هاليوودی او يک فيلم نوآر با نام شهر سياه بود که در سال ۱۹۵۰ ساخته شد و پس از آن سيسيل ب. دوميل وی را برای بازی در نقش صاحب سيرک در فيلم بزرگ ترين نمايش عالم انتخاب کرد، اما این فیلم موفقيتی برای هستون نداشت.


پس از آن هستون به هنرپيشه فيلم های اکشن کم بودجه تبديل شد، اما رئيس قديمی او سيسيل ب. دوميل، با نسخه بازسازی ده فرمان به داد او رسيد و او در نقش موسی، جاودانه شد.


پس از آن هستون با فيلمسازان برجسته ای چون اورسن ولز- در شاهکاری به نام نشانی از شر- و ويليام وايلر- در وسترن کشور بزرگ با بازی گريگوری پک - بازی کرد تا سرانجام در يک جدال دو ماهه با بازيگران بزرگی چون مارلون براندو و برت لنکستر و راک هادسن برای گرفتن نقش بن هور، موفق شد معروف ترين فيلم کارنامه اش را رقم بزند و در سکانس ارابه رانی معروف فيلم خودی نشان دهد:«من نگران نبودم، مترو گلدوين مه(کمپانی سازنده فيلم) تضمين کرده بود که من مسابقه را می برم!»


موفقيت بن هور و اسکار هستون برای اين فيلم، او را به يکی از گران ترين بازيگران هاليوود در آن زمان تبديل کرد.


هستون چندين فيلم تاريخی ديگر هم بازی کرد تا زمانی که توليد فيلم های تاريخی در هاليوود از رونق افتاد و ستاره بخت او هم خاموش شد.


هستون در مصاحبه ای در سال ۱۹۸۶ گفت:«آن روزها من از خودم بودن راضی نبودم و شانسی که بازيگری به من داد اين بود که به جای آدم های زياد ديگری باشم.»


XS
SM
MD
LG