تشکیل اجلاس سالانه سران ناتو در جنوب آلمان و روز بعد در شرق فرانسه، دومین رویداد مهم جهان پس از برگزاری موفق کنفرانس گروه ۲۰ در لندن بشمار میرود.
برخلاف کنفرانس گروه ۲۰ که طی آن رئیسجمهوری آمریکا به ایفای نقشی برابر با رهبران سایر کشورهای شرکتکننده بسنده کرد، در اجلاس سران ناتو، بازیگر اصلی آمریکا است.
با ابتکار آمریکا، پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) شصت سال پیش در روز چهارم آوریل ۱۹۴۹، چهار سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، شکل گرفت.
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و انحلال پیمان ورشو، در ابتدای دهه ۹۰، انتظار میرفت که وجه تسمیه ناتو نیز تدریجا از میان رفته و ضرورت ادامه حیات آن مورد تجدید نظر قرار گیرد. استقرار «نظم نوین جهانی» بر اساس پیروزی کشورهای حامی اقتصاد آزاد در مقابله با اردوگاه کمونیسم، در ابتدا، حفظ بازوی نظامی «دنیای آزاد» را غیر ضروری مینمود.
این احساس تردید در ضرورت حضور ناتو به گونهای در سالهای اولیه حیات آن نیز وجود داشت، تا آنکه آغاز جنگ کره، به انسجام بیشتر ناتو انجامید. امروز، در شصت سالگی، مقابله با کره شمالی همچنان یکی از چالشهای پیش روی ناتو بشمار میرود.
در جشن شصت سالگی ناتو، انتظار میرود که کره شمالی با پرتاب موشک قارهپیمای موسوم به تایپودونگ، به بهانه قرار دادن یک سفینه کوچک در مدار زمین، به برجستهتر کردن این چالش یاری دهد – تجربهای که در اندازهای کوچکتر ایران نیز با فرستادن موشک و ماهوراه سفیر و امید، در ۱۷ بهمن ماه سال گذشته به آن دست زده بود.
تقویت و گسترش ناتو
ناتو با پشت سر گذاشتن پس لرزههای ناشی از انحلال پیمان ورشو، امروز بسیار گستردهتر از زمان جنگ سرد با بلوک شرق شده است.
فرانسه که در سال ۱۹۶۶ عملاً از ساختار نظامی پیمان ناتو خارج شده بود، دوباره با حضور در کمیته فرماندهی نظامی به ناتو میگردد.
از روز اول آوریل سال جاری، با تکمیل عضویت کرواسی و آلبانی در پیمان ناتو شماره اعضاء آن به ۲۸ کشور رسیده است. پیش از این، در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۴ کشورهای لهستان، مجارستان، جمهوری چک و استونی، لتونی، لیتوانی، اسلوونی، اسلواکی، بلغارستان و رومانی – آمیزهای از جمهوریهای سابق اتحاد شوروی و پیمان سابق ورشو- به ناتو پیوسته بودند. تقاضای عضویت اوکراین و گرجستان نیز که مخالفت جدی روسیه را برانگیخته، هم اکنون در دست بررسی است.
از زمان حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به این سو، مقابله با تروریسم جهانی نیز در دستور کار ناتو قرار گرفته است. پس از حمله ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و رجوع به بند پنجم پیمان ناتو که «دفاع متقابل تمامی اعضاء ناتو از عضو مورد هجوم قرار گرفته» است، ناتو جنگ در افغانستان را نیز تجربه کرده است.
مقابله با تهدیدات تروریستی طالبان در پاکستان و افغانستان، و آنچه بعنوان تهدیدات موشکی و اتمی ایران و کره شمالی معرفی شده است، از جمله چالشهای در دست اقدام ناتو بشمار میروند.
اوباما جوانتر از ناتو
باراک اوباما، اولین رئیس جمهوری آمریکا است که پس از تشکیل ناتو متولد شده است. اولین حضور او در اجلاس سران ناتو یک واقعه تاریخی است. اهمیت این رویداد، در شرایطی که نظم جهانی به دلیل بحران اقتصادی جاری مورد تهدید قرار گرفته، در ایجاد هماهنگی و اتحاد بیشتر در درون ناتو، و همچنین افزایش همکاری اروپا با کشورهای خارج از ناتو برای مقابله با تهدیدهای جهانی است.
در کنار تعقیب هدف توسعه همکاری با کشورهای غیر عضو، افزایش همکاری در درون ناتو نیز مد نظر واشنگتن قرار دارد. برای مقابله با تهدید طالبان در پاکستان و افغانستان، آمریکا در مقام رهبری عالی پیمان ناتو، خواستار مشارکت بیشتر مالی و تدارکاتی اعضای اروپایی ناتو است.
برای مقابله با آنچه تهدیدهای موشکی و اتمی ایران و کره شمالی خوانده میشود، آمریکا و ناتو به همکاری بیشتر روسیه و چین نیازمند است. از این لحاظ، جلب همکاری بیشتر با روسیه از الویتهای اجلاس جاری سران ناتو در استراسبورگ فرانسه به شمار میرود. برای دست یافتن به این هدف و جلب رضایت مسکو، ناتو ممکن است خود را مجبور به تعلیق پذیرش عضویت اوکراین و گرجستان ببیند.
هدفهای جنگ در افغانستان
تغییر چهره سیاست خارجی دولت جدید آمریکا تا حدود زیادی به مقابله با تروریسم جهانی و جنگ با مسلمانان افراطی و گروه طالبان در پاکستان و افغانستان گره خورده است.
تعهد اعزام ۱۷ هزار نیروی تازه آمریکایی به افغانستان، و درخواست واشنگتن از دیگر اعضای ناتو برای حمایت مالی و تدارکاتی بیشتر از جنگ در آن منطقه، نشانه عزم آمریکا برای استفاده از تمامی امکانات ممکن در جهت دست یافتن به پیروزی در آن جبهه است.
به موجب استراتژی تازه، ناتو همزمان با ادامه مقابله نظامی با طالبان، به آموزش، افزایش تعداد، و تجهیز نیروهای محلی در افغانستان (و پاکستان) برای مقابله با تهدیدات محلی، خواهد پرداخت.
اعزام نیروهای تازه، شماره سربازان آمریکا در افغانستان را ابتدا به ۶۰ هزار و در مرحله بعد به ۷۵ هزار افزایش خواهد داد. اگرچه آمریکا انتظار ندارد که سایر اعضای ناتو و متحدان غیر اروپایی آن شمار کنونی ۳۲ هزار سربازان غیر آمریکایی درگیر در جنگ را افزایش دهند، ولی انتظار دارد که از طریق مشارکت در آموزش نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان، و همچنین قبول تعهدات مالی بیشتر، از جنگ در آن کشور حمایت بیشتری به عمل آورند.
هدف آمریکا و ناتو این است که تا دو سال آینده ارتش افغانستان ۱۴۰ هزار نیروی رزمی در اختیار داشته و از تعلیمات و تجهیزات بیشتری برای ادامه جنگ با شورشیها بر خوردار شود.
همزمان با تدوین استراتژی خروج از افغانستان، ناتو و متحدان آن هدف تشکیل یک دولت با ثبات و مقتدر در کابل را نیز که بتواند رهبری مؤثر ارتش و مسئولیتهای امنیت ملی آن کشور را عهدهدار شود، تعقیب خواهند کرد. از این لحاظ انتخابات آینده در کابل آوردگاه سیاسی ناتو در افغانستان به شمار میرود.
برای شرکت در مراسم اصلی و حضور در روز پایانی اجلاس جاری ناتو، سران کشورهای عضو، از پل رودخانه راین در بادن بادن آلمان، برای رسیدن به استراسبورگ در فرانسه، عبور خواهند کرد. ناتو با انتخاب این دو محل، با توجه به دشمنی دو کشور فرانسه و آلمان در جنگهای جهانی اول و دوم، به چهره کنونی و متحد اروپا تأکید میورزد.
برخلاف کنفرانس گروه ۲۰ که طی آن رئیسجمهوری آمریکا به ایفای نقشی برابر با رهبران سایر کشورهای شرکتکننده بسنده کرد، در اجلاس سران ناتو، بازیگر اصلی آمریکا است.
با ابتکار آمریکا، پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) شصت سال پیش در روز چهارم آوریل ۱۹۴۹، چهار سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، شکل گرفت.
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و انحلال پیمان ورشو، در ابتدای دهه ۹۰، انتظار میرفت که وجه تسمیه ناتو نیز تدریجا از میان رفته و ضرورت ادامه حیات آن مورد تجدید نظر قرار گیرد. استقرار «نظم نوین جهانی» بر اساس پیروزی کشورهای حامی اقتصاد آزاد در مقابله با اردوگاه کمونیسم، در ابتدا، حفظ بازوی نظامی «دنیای آزاد» را غیر ضروری مینمود.
این احساس تردید در ضرورت حضور ناتو به گونهای در سالهای اولیه حیات آن نیز وجود داشت، تا آنکه آغاز جنگ کره، به انسجام بیشتر ناتو انجامید. امروز، در شصت سالگی، مقابله با کره شمالی همچنان یکی از چالشهای پیش روی ناتو بشمار میرود.
در جشن شصت سالگی ناتو، انتظار میرود که کره شمالی با پرتاب موشک قارهپیمای موسوم به تایپودونگ، به بهانه قرار دادن یک سفینه کوچک در مدار زمین، به برجستهتر کردن این چالش یاری دهد – تجربهای که در اندازهای کوچکتر ایران نیز با فرستادن موشک و ماهوراه سفیر و امید، در ۱۷ بهمن ماه سال گذشته به آن دست زده بود.
تقویت و گسترش ناتو
ناتو با پشت سر گذاشتن پس لرزههای ناشی از انحلال پیمان ورشو، امروز بسیار گستردهتر از زمان جنگ سرد با بلوک شرق شده است.
فرانسه که در سال ۱۹۶۶ عملاً از ساختار نظامی پیمان ناتو خارج شده بود، دوباره با حضور در کمیته فرماندهی نظامی به ناتو میگردد.
از روز اول آوریل سال جاری، با تکمیل عضویت کرواسی و آلبانی در پیمان ناتو شماره اعضاء آن به ۲۸ کشور رسیده است. پیش از این، در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۴ کشورهای لهستان، مجارستان، جمهوری چک و استونی، لتونی، لیتوانی، اسلوونی، اسلواکی، بلغارستان و رومانی – آمیزهای از جمهوریهای سابق اتحاد شوروی و پیمان سابق ورشو- به ناتو پیوسته بودند. تقاضای عضویت اوکراین و گرجستان نیز که مخالفت جدی روسیه را برانگیخته، هم اکنون در دست بررسی است.
از زمان حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به این سو، مقابله با تروریسم جهانی نیز در دستور کار ناتو قرار گرفته است. پس از حمله ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و رجوع به بند پنجم پیمان ناتو که «دفاع متقابل تمامی اعضاء ناتو از عضو مورد هجوم قرار گرفته» است، ناتو جنگ در افغانستان را نیز تجربه کرده است.
مقابله با تهدیدات تروریستی طالبان در پاکستان و افغانستان، و آنچه بعنوان تهدیدات موشکی و اتمی ایران و کره شمالی معرفی شده است، از جمله چالشهای در دست اقدام ناتو بشمار میروند.
اوباما جوانتر از ناتو
باراک اوباما، اولین رئیس جمهوری آمریکا است که پس از تشکیل ناتو متولد شده است. اولین حضور او در اجلاس سران ناتو یک واقعه تاریخی است. اهمیت این رویداد، در شرایطی که نظم جهانی به دلیل بحران اقتصادی جاری مورد تهدید قرار گرفته، در ایجاد هماهنگی و اتحاد بیشتر در درون ناتو، و همچنین افزایش همکاری اروپا با کشورهای خارج از ناتو برای مقابله با تهدیدهای جهانی است.
باراک اوباما، اولین رئیس جمهوری آمریکا است که پس از تشکیل ناتو متولد شده است. اولین حضور او در اجلاس سران ناتو یک واقعه تاریخی است. اهمیت این رویداد، در شرایطی که نظم جهانی به دلیل بحران اقتصادی جاری مورد تهدید قرار گرفته، در ایجاد هماهنگی و اتحاد بیشتر در درون ناتو، و همچنین افزایش همکاری اروپا با کشورهای خارج از ناتو برای مقابله با تهدیدهای جهانی است.
برای مقابله با آنچه تهدیدهای موشکی و اتمی ایران و کره شمالی خوانده میشود، آمریکا و ناتو به همکاری بیشتر روسیه و چین نیازمند است. از این لحاظ، جلب همکاری بیشتر با روسیه از الویتهای اجلاس جاری سران ناتو در استراسبورگ فرانسه به شمار میرود. برای دست یافتن به این هدف و جلب رضایت مسکو، ناتو ممکن است خود را مجبور به تعلیق پذیرش عضویت اوکراین و گرجستان ببیند.
هدفهای جنگ در افغانستان
تغییر چهره سیاست خارجی دولت جدید آمریکا تا حدود زیادی به مقابله با تروریسم جهانی و جنگ با مسلمانان افراطی و گروه طالبان در پاکستان و افغانستان گره خورده است.
تعهد اعزام ۱۷ هزار نیروی تازه آمریکایی به افغانستان، و درخواست واشنگتن از دیگر اعضای ناتو برای حمایت مالی و تدارکاتی بیشتر از جنگ در آن منطقه، نشانه عزم آمریکا برای استفاده از تمامی امکانات ممکن در جهت دست یافتن به پیروزی در آن جبهه است.
به موجب استراتژی تازه، ناتو همزمان با ادامه مقابله نظامی با طالبان، به آموزش، افزایش تعداد، و تجهیز نیروهای محلی در افغانستان (و پاکستان) برای مقابله با تهدیدات محلی، خواهد پرداخت.
اعزام نیروهای تازه، شماره سربازان آمریکا در افغانستان را ابتدا به ۶۰ هزار و در مرحله بعد به ۷۵ هزار افزایش خواهد داد. اگرچه آمریکا انتظار ندارد که سایر اعضای ناتو و متحدان غیر اروپایی آن شمار کنونی ۳۲ هزار سربازان غیر آمریکایی درگیر در جنگ را افزایش دهند، ولی انتظار دارد که از طریق مشارکت در آموزش نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان، و همچنین قبول تعهدات مالی بیشتر، از جنگ در آن کشور حمایت بیشتری به عمل آورند.
هدف آمریکا و ناتو این است که تا دو سال آینده ارتش افغانستان ۱۴۰ هزار نیروی رزمی در اختیار داشته و از تعلیمات و تجهیزات بیشتری برای ادامه جنگ با شورشیها بر خوردار شود.
همزمان با تدوین استراتژی خروج از افغانستان، ناتو و متحدان آن هدف تشکیل یک دولت با ثبات و مقتدر در کابل را نیز که بتواند رهبری مؤثر ارتش و مسئولیتهای امنیت ملی آن کشور را عهدهدار شود، تعقیب خواهند کرد. از این لحاظ انتخابات آینده در کابل آوردگاه سیاسی ناتو در افغانستان به شمار میرود.
برای شرکت در مراسم اصلی و حضور در روز پایانی اجلاس جاری ناتو، سران کشورهای عضو، از پل رودخانه راین در بادن بادن آلمان، برای رسیدن به استراسبورگ در فرانسه، عبور خواهند کرد. ناتو با انتخاب این دو محل، با توجه به دشمنی دو کشور فرانسه و آلمان در جنگهای جهانی اول و دوم، به چهره کنونی و متحد اروپا تأکید میورزد.