جیمز ام. لیندسی و ری تکیه در تازهترین مقاله خود در واشینگتن پست، موضوع برنامه هستهای ایران را مورد بررسی قرار داده و به بررسی این موضوع میپردازند که آمریکا باید از چه سیاستی برای مهار ایران استفاده کند. آنطور که این دو نویسنده در مقالهشان آوردهاند، واشینگتن راهی سخت برای دستیابی به یک راهکار موثر در پیش دارد.
مقاله روز یکشنبه واشنگتن پست با سر تیتر «نیرویی که برای بازدارندگی ایران لازم است» با این اشاره آغاز میشود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تازهترین گزارش خود از احتمال قدم برداشتن ایران به سمت ساخت سلاح اتمی ابراز نگرانی کرده است.
نویسندگان مقاله معتقدند ایران تنها زمانی از آمال هستهایاش بازداشته خواهد شد که واشینگتن برای استفاده از نیروی نظامی علیه یک دشمن جسور مجهز به سلاح اتمی، آماده باشد.
نویسندگان واشنگتن پست مینویسند که ایران در طول زمان، دلایلش برای دستیابی به سلاح هستهای فرق کرده است. سلاح هستهای در زمان ریاست جمهوری افرادی میانهرویی چون اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، بخشی از استراتژی عمدتا دفاعی و شیوهای برای بازداشتن طیفی از دشمنان و در عین حال پرستیژ ملی بود.
به نوشته واشینگتن پست، امروز با فزونی گرفتن قدرت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران، به عنوان یکی از پایههای اصلی حکومت، تهران به سلاح هستهای به عنوان نوعی برتری منطقهای مینگرد. سپر هستهای میتواند به ایران این آزادی را به ایران بدهد تا قدرتش را در خاورمیانه بسط دهد. نویسندگان این مقاله به این باورند که چنین ایرانی، به نظر نمیآید که در به بازی کردن برگ هستهای خود، زیرکانه عمل کند.
به عقیده این دو نویسنده، آمریکا برای مقابله با این چنین تحرکات منطقهای ایران، باید مهارت و اراده سیاسی قابل ملاحظهای صرف کند. آمریکا باید خطوط قرمزش را روشن کند: عدم آغاز هر گونه جنگ متعارف علیه کشورهای دیگر؛ عدم استفاده یا انتقال سلاحهای اتمی یا فناوریهای مربوطه؛ و عدم حمایت از تحرکات تروریستی. نویسندگان مقاله از واشنگتن میخواهند که درباره پیامدهای رد شدن هر کشوری از این خطوط قرمز نیز صراحت لهجه داشته باشد: در صورت عبور از خط قرمز از سوی هر کشوری واشینگتن احتمالا با یک اقدام تلافیجویانه نظامی هر طور که ضرورت ایجاب کند به آن پاسخ خواهد داد.
واشینگتن پست مینویسد اگر ایران به سلاح هستهای دست یابد، آمریکا با مشکلات فراوانی روبروست.حتی متحدان آمریکا نیز ضمانتهای امنیتی واشینگتن را ممکن است با تردید بنگرند. ایران همچنین آمریکا را به راههای مختلف در بوته آزمایش قرار خواهد داد. ممکن است حمایت بیشتری از گروههایی چون حزب الله و حماس بکند و از آنها بخواهد به صورت جدیتر با اسراییل مبارزه کنند. ممکن است دست به عملیات خرابکارانه در شیخ نشینهای حوزه خلیج فارس بزند و از آنها بخواهد که نیروهای آمریکایی را از خاکشان بیرون کنند. حتی تهران هستهای ممکن است فناوریهای هستهای یا فرآورده های هستهای خود را آنگونه تا کنون محمود احمدی نژاد هم گفته است به کشورهای دیگر صادر کند. نویسندگان مقاله میپرسند، واشینگتن در صورت صدور سانتریفوژهای پیشرفته به سوریه یا دادن مواد اتمی به یک گروه تروریست، چه خواهد کرد؟
دو نویسنده مقاله واشنگتن پست معتقدند، اگر تهران بر این باور باشد که آمریکا مقابله به مثل خواهد کرد، اصلا دست به چنین اعمالی نخواهد زد. آنچه این مقاله به دولتمردان آمریکا پیشنهاد میدهد، آن است که درحالیکه راههای دیپلماتیک و فشارهای اقتصادی باید با قدرت پیش روند، گزینه نظامی باید همچنان بر روز میز باقی بماند. اگر تهران به فعالیت هستهای خود ادامه دهد، و تصمیم به حمله بازدارنده، بسیار پرخطر یا غیر ممکن باشد، آمریکا باید راهکار دقیق دیگری برای مقابله با ایران بیندیشد. برای اینکار البته اگر آمریکا تصور کند که استراتژی بازدارندگی میتواند واشینگتن را از گرفتن تصمیمهای سخت برای مقابله به مثل نجات دهد، اشتباه کرده است. جیمز ام. لیندسی و ری تکیه با این نظر مقالهشان را پایان میدهند که اگر واشینگتن، راهکار دیگری در کنار سیاست بازدارندگی نداشته باشد، خسارت ناشی از ایران در حال هستهای شدن، میتواند فاجعهبار باشد.
مقاله روز یکشنبه واشنگتن پست با سر تیتر «نیرویی که برای بازدارندگی ایران لازم است» با این اشاره آغاز میشود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تازهترین گزارش خود از احتمال قدم برداشتن ایران به سمت ساخت سلاح اتمی ابراز نگرانی کرده است.
نویسندگان مقاله معتقدند ایران تنها زمانی از آمال هستهایاش بازداشته خواهد شد که واشینگتن برای استفاده از نیروی نظامی علیه یک دشمن جسور مجهز به سلاح اتمی، آماده باشد.
نویسندگان واشنگتن پست مینویسند که ایران در طول زمان، دلایلش برای دستیابی به سلاح هستهای فرق کرده است. سلاح هستهای در زمان ریاست جمهوری افرادی میانهرویی چون اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، بخشی از استراتژی عمدتا دفاعی و شیوهای برای بازداشتن طیفی از دشمنان و در عین حال پرستیژ ملی بود.
به نوشته واشینگتن پست، امروز با فزونی گرفتن قدرت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران، به عنوان یکی از پایههای اصلی حکومت، تهران به سلاح هستهای به عنوان نوعی برتری منطقهای مینگرد. سپر هستهای میتواند به ایران این آزادی را به ایران بدهد تا قدرتش را در خاورمیانه بسط دهد. نویسندگان این مقاله به این باورند که چنین ایرانی، به نظر نمیآید که در به بازی کردن برگ هستهای خود، زیرکانه عمل کند.
به عقیده این دو نویسنده، آمریکا برای مقابله با این چنین تحرکات منطقهای ایران، باید مهارت و اراده سیاسی قابل ملاحظهای صرف کند. آمریکا باید خطوط قرمزش را روشن کند: عدم آغاز هر گونه جنگ متعارف علیه کشورهای دیگر؛ عدم استفاده یا انتقال سلاحهای اتمی یا فناوریهای مربوطه؛ و عدم حمایت از تحرکات تروریستی. نویسندگان مقاله از واشنگتن میخواهند که درباره پیامدهای رد شدن هر کشوری از این خطوط قرمز نیز صراحت لهجه داشته باشد: در صورت عبور از خط قرمز از سوی هر کشوری واشینگتن احتمالا با یک اقدام تلافیجویانه نظامی هر طور که ضرورت ایجاب کند به آن پاسخ خواهد داد.
واشینگتن پست مینویسد اگر ایران به سلاح هستهای دست یابد، آمریکا با مشکلات فراوانی روبروست.حتی متحدان آمریکا نیز ضمانتهای امنیتی واشینگتن را ممکن است با تردید بنگرند. ایران همچنین آمریکا را به راههای مختلف در بوته آزمایش قرار خواهد داد. ممکن است حمایت بیشتری از گروههایی چون حزب الله و حماس بکند و از آنها بخواهد به صورت جدیتر با اسراییل مبارزه کنند. ممکن است دست به عملیات خرابکارانه در شیخ نشینهای حوزه خلیج فارس بزند و از آنها بخواهد که نیروهای آمریکایی را از خاکشان بیرون کنند. حتی تهران هستهای ممکن است فناوریهای هستهای یا فرآورده های هستهای خود را آنگونه تا کنون محمود احمدی نژاد هم گفته است به کشورهای دیگر صادر کند. نویسندگان مقاله میپرسند، واشینگتن در صورت صدور سانتریفوژهای پیشرفته به سوریه یا دادن مواد اتمی به یک گروه تروریست، چه خواهد کرد؟
دو نویسنده مقاله واشنگتن پست معتقدند، اگر تهران بر این باور باشد که آمریکا مقابله به مثل خواهد کرد، اصلا دست به چنین اعمالی نخواهد زد. آنچه این مقاله به دولتمردان آمریکا پیشنهاد میدهد، آن است که درحالیکه راههای دیپلماتیک و فشارهای اقتصادی باید با قدرت پیش روند، گزینه نظامی باید همچنان بر روز میز باقی بماند. اگر تهران به فعالیت هستهای خود ادامه دهد، و تصمیم به حمله بازدارنده، بسیار پرخطر یا غیر ممکن باشد، آمریکا باید راهکار دقیق دیگری برای مقابله با ایران بیندیشد. برای اینکار البته اگر آمریکا تصور کند که استراتژی بازدارندگی میتواند واشینگتن را از گرفتن تصمیمهای سخت برای مقابله به مثل نجات دهد، اشتباه کرده است. جیمز ام. لیندسی و ری تکیه با این نظر مقالهشان را پایان میدهند که اگر واشینگتن، راهکار دیگری در کنار سیاست بازدارندگی نداشته باشد، خسارت ناشی از ایران در حال هستهای شدن، میتواند فاجعهبار باشد.