قايق سواری در تهران، مجموعه ای تازه از شعرهای محمد علی سپانلو با مقدمه سيمين دانشور، پس از چند ماه تاخير به دليل تغيير اجباری روی جلد کتاب، سرانجام سد سانسور را پشت سر گذاشت و منتشر شد.
اين مجموعه قرار بود در نمايشگاه بين المللی کتاب تهران منتشر شود اما وزارت ارشاد اسلامی به ناگهان معياری نو ابداع و بر معيارهای نانوشته سانسور افزود و چاپ عکس و تصوير شاعران زنده را بر جلد کتاب ممنوع و اين معيار را عطف به ماسبق کرد و مانع از انتشار قايق سواری در تهران و چند کتاب ديگر شد که بر جلد آن ها عکس يا تصوير خالق کتاب نقش بسته بود. چاپ مجدد جلد و صحافی جديد، که بر ناشر تحميل شد، کار انتشار قايق سواری در تهران را چند ماهی به تاخير انداخت.
اما شعر سپانلو را با شناسنامه ممتاز، مشخص و بی بديل آن در زبان، صور خيال، بافت، ساختار، تخييل و انديشه شعری شده، بدون عکس و حتا بدون نام او نيز می توان بازشناخت.
در نخستين دفترهای شعر سپانلو چون بيابان، خاک، رگبارها و پياده روها، که در دهه ۴۰ منتشر شدند، در مجموعه هائی چون سندباد غائب، هجوم و نبض وطنم را می گيرم، که در دهه ۵۰ چاپ شدند و در آثاری چون ساعت اميد، خيابان ها، بيابان ها، فيروزه در غبار، پاييز در بزرگراه و در دو منظومه خانم زمان و سرباز گمنام، که سپانلو در سه دهه اخير منتشر کرده است، شناسنامه ای ممتاز تدوين شده است که نقش و تاثير ماندگار آن را بر زبان و ادب معاصر از هم اکنون می توان ديد.
در شعر معاصر فارسی اندک شماراند شاعرانی چون سپانلو که به دوران حيات خود از غربال نقد بی رحم تاريخ گذشته، در خاطره فرهنگی زبان و در حافظه ادبی ايران ثبت و ثبيت شده ، نحله ای و صدائی مستقل و ماندگار در زبان فارسی و فرهنگ ايرانی خلق کرده و به مرتبت کلاسيک های کهن دست يافته اند.
در بهترين و ماندگارترين شعرهای سپانلو، که کم نيستند، خلاقيت غنی شاعرانه زمان و زمانه و زبان و فرهنگ معاصر را بر بستر زبان، تاريخ و فرهنگ کلاسيک ايرانی، در بافتی فاخر و در زبانی شعری شده در صور خيال، پيوند می زنند.
در شعر سپانلو زيست همزمان عناصر و مولفه های ناهمزمان فرهنگی، اجتماعی، تاريخی و سياسی با تنش های فرهنگی اعماق و تحولات و تاريخ ايران و کلان شهر تهران گره خورده و در تخييل و تصويرگری فاخر و در شعريت بی بدل زبانی رسا و زلال منفجر می شوند.
در زبان، تخيل و انديشه شعری شده سپانلو گذشته ما و جهان ما در حال ما و جهانيان صرف و در آينده بشريت ضرب شده و تخييل پربار افسون های کهن و با نفس گرم ازدحام خيابان های تعريف می شوند و سپانلو در شعر خود انسان معاصر ايرانی و جهان فرهنگی ما را در فرديت هنری خود جذب و در شعر خود درونی می کند.
کشف امکانات کشف ناشده زبان آرکائيک و زبان معاصر فارسی، خلق زبانی بی بديل، خلق و کشف فضاهای شعری ناشناخته و نو و جذب شاعرانه پيچيدگی های انسان معاصر، شعری شعر سپانلو را به مرتبت کلاسيک های زبان فارسی برکشيده است
منظومه سرائی از سنت های درخشان ادب کلاسيک فارسی است و نيما نيز کوشيد تا اين فرم کهن را در هياتی نو احياء کند اما گذشته از يکی دو منظومه موفق نيما، احياء و معاصر شدن اين فرم کهن در شعر معاصر فارسی با نام سپانلو پيوند خورده است که در منظومه هائی چون خانم زمان و افسانه شاعر گمنام، ادراک، حس و عاطفه، تخييل ، تفکر و تنش های انسان شهر نشين معاصر ايرانی را با قالبی کهن در هياتی نو گره زد.
سپانلو در ۱۳۱۹ در تهران چشم به جهان گشود و تا کنون بيش از ۶۰ اثر در عرصه شعر، نقد داستان، پژوهش ادبی و ترجمه منتشر کرده است.
سپانلو از بينان گذاران و از دهه چهل تا کنون از چهره های شاخص و برجسته کانون نويسندگان ايران است و يکی از بهترين تاريخچه های کانون را نيز تاليف کرده است
سپانلو در نقد داستان معاصر فارسی آثار درخشانی چون نويسندگان پيشرو ايران و بازآفرينی واقعيت، در عرصه پژوهش های ادبی آثار معتبر و باارزشی چون چهار شاعر آزادی، بهار، تعلق و تماشا و در عرصه آنتولوژی شعر معاصر آثاری چون هزار و يک شعر را منتشر و جوائزی چون نخل آکادمی فرانسه،از مهم ترين نشان های فرهنگی و جايزه ماکس ژاکوب ، از معتبرترين جوايز شعری فرانسه را دريافت کرده است.