آغاز گرد همایی سران ۲۰ کشور بزرگ دنیا در لندن، نقطه اوج تلاشهایی است که از سال پیش توسط دولتها و مراکز عمده مالی جهان به منظور نجات اقتصاد آزاد، به موقع اجرا گذاشته شده است.
همزمان با حضور تدریجی سران سیاسی مهم جهان در لندن، یکصد هزار تظاهر کننده معترض و خشمگین نیز در میدان معروف «ترافالگار» لندن – در برابر ساختمان بانک انگلستان، گرد هم آمدهاند که از این راه ضدیت خود را با نمادهای اقتصاد آزاد به نمایش بگذارند.
پس از سقوط امپراطوری کمونیستی اتحاد شوروی و از هم پاشیدن اردوگاه سوسیالیستی در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی، اقتصاد آزاد یک دوران توسعه سریع و در عمل، بلا معارض، را در سراسر جهان طی کرد.
حضور نخستوزیران چین، هند، اندونزی و رئیسجمهور روسیه، که کشورش وارث اصلی رژیم کمونیست اتحاد شوروی سابق است، در کنفرانس لندن، بازگوی پیروزی عظیمی است که اقتصاد آزاد طی سالهای اخیر در توسعه مرزهای خود بدست آورده است.
هدفهای اصلی اقتصاد آزاد، برداشتن مرزها، مقرراتزدایی، ترویج رقابت، توسعه بازارهای مصرف، صدور سرمایه، حمایت از تولید، تشویق مصرف و پرهیز از سیاستهای حمایتی دولتی بوده است.
با استفاده از این الگوها، چین، علیرغم حفظ ظاهری عناوین سوسیالیستی در ساختار سیاسی، از راه گشودن دروازههای خود به روی سرمایه و فن آوری غربی و در نتیجه افزایش تولید رقابتی و توسعه صادرات، به یک کشور بزرگ صنعتی متکی بر اقتصاد آزاد تبدیل شده است.
با اندکی تعلل، اینک هند نیز خود را در همان مسیری قرار داده که چین پیش از این پیموده بود.
دو دهه قبل نگرانی عمده کشورهای غربی و شرکای ثروتمند آسیایی آنها از جمله ژاپن، احتمال سرازیر شدن سیل میلیونها گرسنه و بیکار چینی و اهالی فقیر شبه قاره هند به سرزمینهای مرفه آنها بود.
پس از تجربه اقتصاد آزاد و با پشت سر نهادن دوران فقر و بیکاری در چین و تا حدودی هند، نگرانیهای کشورهای سنتی صنعتی، مانند آمریکا و اعضاء جامعه اروپا، در قبال خطر اقتصادی غولهای آسیایی همچنان باقی ماند.
با این تفاوت، که نوع نگرانی کشورهای موسوم به انگلو ساکسون در قبال خطر چین و هند تغییر یافت. اینبار نگرانی عمده سرمایهداریهای سنتی و کشورهای صنعتی، متوجه قدرت مالی و ظرفیت صادراتی چین و هند بود و نه هجوم مهاجران گرسنه آنها.
تغییر چهره اقتصادی چین، معجزه اقتصاد آزاد است. به دنبال چین، روسیه نیز که عملا رهبری امپراتوری کمونیستی را در دست داشت، در کنار دهها کشور کوچک و بزرگ که پیشتر در اردوگاه سوسیالیسم قرار داشتند، شرایط اقتصاد آزاد را پذیرفته است.
کنفرانس سران گروه ۲۰ در لندن، تنها یک نمایش ساده پیروزی اقتصاد آزاد بر اقتصاد دولتی و سوسیالیسم نیست. در لندن، کشورهای شرکتکننده، که برگزیدگان قدرتمند جهان نو به شمار میروند، با اعتقاد و تاکید بر حفظ مبانی آن، تلاش خواهند کرد، از راه اصلاح نظام اقتصاد آزاد، مشکلات جاری ناشی از گسترش مرزهای سرمایهداری را از میان بردارند.
بروز مشکلات جاری مالی و بحران اقتصادی جهان را پارهای ناشی از بحران در بازار مسکن آمریکا یا سوء عمل بانکها در ارائه اعتبارات بیحساب میدانند.
این دلائل شاید تا حدود زیادی قابل اثبات نیز باشد، ولی عامل عمدهتر، گسترش سریع مرزهای اقتصاد آزاد، و پیوند خوردن بازار سرمایه است در سراسر جهان.
طی پانزده سال گذشته، اقتصاد آزاد به مرزهای گسترده و بازی دست یافته است که شاید برای اداره آن آمادگی کافی ایجاد نشده بود.
گستردگی بازار سرمایه و افزایش قدرت بانکها، بدون مشارکت و یا نظارت کافی بر اعمال آنها ار سوی سازمانهای مردمی، زمینه سوء استفاده از شرایط رشد مالی و اقتصادی را فراهم ساخت.
اینک با درک مشکلات ایجاد شده، قدرتهای برتر سیاسی و اقتصادی جهان با حضور در کنفرانس لندن، در تکاپوی اصلاح نظامی هستند، که اصول آنرا پذیرفتهاند.
در کنار اصلاحطلبان نظام اقتصاد آزاد، که رهبری آنها را فرانسه و آلمان عهدهدار شدهاند، اصولگرایان اقتصاد آزاد به رهبری آمریکا و بریتانیا، اعتقاد دارند که تلاش اولیه آنها میباید متوجه خروج سریع از بحران باشد و اصلاح مقررات با الویت کمتر و به طور تدریجی پیگیری شود.
اصلاحطلبان اعتقاد دارند که تدوین مقررات بانکی و مالی تازه، میباید به ایجاد هماهنگی بیشتر در مراکز اقتصادی انجامیده و به صورت عاملی موثر در جهت پیشگیری از بروز بحرانهای مشابه مورد استفاده قرا گیرد.
اصولگرایان پیشنهاد میکنند، که از راه تزریق یک تریلیون دلار دارایی به بازار، به عنوان عامل تحریک و تقویت، حرکت چرخهای تولید ضمانت شود.
جوانهای عضو اردوگاه عظیم و گسترش یافته اقتصاد آزاد، نظیر چین و هند، نگرانند، که اقتصاد حمایتی، که در زمان استقرار نظام سوسیالیستی نماز آنها بود، مانع از توسعه صادرات بدون مرز تولیدات آنها به کشورهای سنتی صنعتی شود!
علیرغم اختلاف روشن میان کشورهای شرکتکننده در کنفرانس لندن در جهت نحوه برخورد با بحران جاری اقتصادی و مالی در جهان، حضور فعال آنها در لندن نشانه حمایت آنها از اقتصاد بازار است.
انتظار میرود، علیرغم اختلاف روش مابین کشورهای حاضر در کنفرانس لندن، گروه ۲۰ به اتخاذ تصمیمات مهمی در جهت نحوه برخورد با بحران مالی جاری در جهان دست یابد.
از جمله تصمیماتی که احتمالا کشورهای شرکت کننده پیرامون آن به توافق خواهند رسید، ایجاد ۲۰ میلیون فرصت تازه اشتغال برای مقابله با خطر بیکاری و همچنین تزریق منابع عظیم پول به بازار برای ایجاد تحرک تازه در مراکز تجاری و تولیدی است.
انتظار میرود که کنفرانس لندن نسبت به تقویت صندوق بینالمللی پول از راه اعطاء اعتبارات تازه نیز به توافق دست یابد. همچنین انتظار میرود کنفرانس لندن کمکهای مالی بیشتری برای کشورهای در حال توسعه در نظر بگیرد.
گفته میشود که در تصمیمنامه پایانی کنفرانس لندن، حمایت از تجارت آزاد، تدوین مقررات تازه برای اعمال نظارت بر بانکها و سازمانهای اعتباری، مقابله با متقلّبین مالیاتی مورد تاکید قرار خواهد گرفت.
همچنین پیشبینی میشود که برگزاری کنفرانس مشابهای در سال آینده برای پیگیری پیشرفتهایی که در کنفرانس لندن به دست خواهد آمد، مورد موافقت قرار گیرد.
با وجود نمایش قدرت کشورهای حامی اقتصاد آزاد، در کنفرانس لندن، هنوز گروههایی در جهان همچنان، از سوسیالیسم، اقتصاد متمرکز، توزیع برابر ثروت، و حمایت دولتی از تولید، پشتیبانی میکنند و سرمایه داری را «جهانخوار» میخوانند.
دولتهایی مانند کوبا، بلاروس، ونزوئلا، برمه و ایران که از جمله حامیان محدود اقتصاد دولتی بشمار میروند، عملا در این جرگه قرار میگیرند.
گروههای سوسیالیست، مارکسیست، مائویست، طرفداران اتحادیههای کارگری، و طرفداران انقلاب جهانی علیه سرمایهداری و خشونتگرایان نیز در صف غیردولتی مخالفان اقتصاد آزاد قرار دارند.
تظاهرات سیاسی میدان ترافالگار، علیه برگزاری کنفرانس لندن، از سوی نمایندگان همین گروهها، که از سراسر جهان گرد آمدهاند، صورت میگیرد.
بیشتر بخوانید:
پس از سقوط امپراطوری کمونیستی اتحاد شوروی و از هم پاشیدن اردوگاه سوسیالیستی در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی، اقتصاد آزاد یک دوران توسعه سریع و در عمل، بلا معارض، را در سراسر جهان طی کرد.
حضور نخستوزیران چین، هند، اندونزی و رئیسجمهور روسیه، که کشورش وارث اصلی رژیم کمونیست اتحاد شوروی سابق است، در کنفرانس لندن، بازگوی پیروزی عظیمی است که اقتصاد آزاد طی سالهای اخیر در توسعه مرزهای خود بدست آورده است.
هدفهای اصلی اقتصاد آزاد، برداشتن مرزها، مقرراتزدایی، ترویج رقابت، توسعه بازارهای مصرف، صدور سرمایه، حمایت از تولید، تشویق مصرف و پرهیز از سیاستهای حمایتی دولتی بوده است.
با استفاده از این الگوها، چین، علیرغم حفظ ظاهری عناوین سوسیالیستی در ساختار سیاسی، از راه گشودن دروازههای خود به روی سرمایه و فن آوری غربی و در نتیجه افزایش تولید رقابتی و توسعه صادرات، به یک کشور بزرگ صنعتی متکی بر اقتصاد آزاد تبدیل شده است.
با اندکی تعلل، اینک هند نیز خود را در همان مسیری قرار داده که چین پیش از این پیموده بود.
دو دهه قبل نگرانی عمده کشورهای غربی و شرکای ثروتمند آسیایی آنها از جمله ژاپن، احتمال سرازیر شدن سیل میلیونها گرسنه و بیکار چینی و اهالی فقیر شبه قاره هند به سرزمینهای مرفه آنها بود.
پس از تجربه اقتصاد آزاد و با پشت سر نهادن دوران فقر و بیکاری در چین و تا حدودی هند، نگرانیهای کشورهای سنتی صنعتی، مانند آمریکا و اعضاء جامعه اروپا، در قبال خطر اقتصادی غولهای آسیایی همچنان باقی ماند.
با این تفاوت، که نوع نگرانی کشورهای موسوم به انگلو ساکسون در قبال خطر چین و هند تغییر یافت. اینبار نگرانی عمده سرمایهداریهای سنتی و کشورهای صنعتی، متوجه قدرت مالی و ظرفیت صادراتی چین و هند بود و نه هجوم مهاجران گرسنه آنها.
تغییر چهره اقتصادی چین، معجزه اقتصاد آزاد است. به دنبال چین، روسیه نیز که عملا رهبری امپراتوری کمونیستی را در دست داشت، در کنار دهها کشور کوچک و بزرگ که پیشتر در اردوگاه سوسیالیسم قرار داشتند، شرایط اقتصاد آزاد را پذیرفته است.
کنفرانس سران گروه ۲۰ در لندن، تنها یک نمایش ساده پیروزی اقتصاد آزاد بر اقتصاد دولتی و سوسیالیسم نیست. در لندن، کشورهای شرکتکننده، که برگزیدگان قدرتمند جهان نو به شمار میروند، با اعتقاد و تاکید بر حفظ مبانی آن، تلاش خواهند کرد، از راه اصلاح نظام اقتصاد آزاد، مشکلات جاری ناشی از گسترش مرزهای سرمایهداری را از میان بردارند.
بروز مشکلات جاری مالی و بحران اقتصادی جهان را پارهای ناشی از بحران در بازار مسکن آمریکا یا سوء عمل بانکها در ارائه اعتبارات بیحساب میدانند.
این دلائل شاید تا حدود زیادی قابل اثبات نیز باشد، ولی عامل عمدهتر، گسترش سریع مرزهای اقتصاد آزاد، و پیوند خوردن بازار سرمایه است در سراسر جهان.
طی پانزده سال گذشته، اقتصاد آزاد به مرزهای گسترده و بازی دست یافته است که شاید برای اداره آن آمادگی کافی ایجاد نشده بود.
گستردگی بازار سرمایه و افزایش قدرت بانکها، بدون مشارکت و یا نظارت کافی بر اعمال آنها ار سوی سازمانهای مردمی، زمینه سوء استفاده از شرایط رشد مالی و اقتصادی را فراهم ساخت.
اینک با درک مشکلات ایجاد شده، قدرتهای برتر سیاسی و اقتصادی جهان با حضور در کنفرانس لندن، در تکاپوی اصلاح نظامی هستند، که اصول آنرا پذیرفتهاند.
در کنار اصلاحطلبان نظام اقتصاد آزاد، که رهبری آنها را فرانسه و آلمان عهدهدار شدهاند، اصولگرایان اقتصاد آزاد به رهبری آمریکا و بریتانیا، اعتقاد دارند که تلاش اولیه آنها میباید متوجه خروج سریع از بحران باشد و اصلاح مقررات با الویت کمتر و به طور تدریجی پیگیری شود.
اصلاحطلبان اعتقاد دارند که تدوین مقررات بانکی و مالی تازه، میباید به ایجاد هماهنگی بیشتر در مراکز اقتصادی انجامیده و به صورت عاملی موثر در جهت پیشگیری از بروز بحرانهای مشابه مورد استفاده قرا گیرد.
اصولگرایان پیشنهاد میکنند، که از راه تزریق یک تریلیون دلار دارایی به بازار، به عنوان عامل تحریک و تقویت، حرکت چرخهای تولید ضمانت شود.
جوانهای عضو اردوگاه عظیم و گسترش یافته اقتصاد آزاد، نظیر چین و هند، نگرانند، که اقتصاد حمایتی، که در زمان استقرار نظام سوسیالیستی نماز آنها بود، مانع از توسعه صادرات بدون مرز تولیدات آنها به کشورهای سنتی صنعتی شود!
علیرغم اختلاف روشن میان کشورهای شرکتکننده در کنفرانس لندن در جهت نحوه برخورد با بحران جاری اقتصادی و مالی در جهان، حضور فعال آنها در لندن نشانه حمایت آنها از اقتصاد بازار است.
انتظار میرود، علیرغم اختلاف روش مابین کشورهای حاضر در کنفرانس لندن، گروه ۲۰ به اتخاذ تصمیمات مهمی در جهت نحوه برخورد با بحران مالی جاری در جهان دست یابد.
از جمله تصمیماتی که احتمالا کشورهای شرکت کننده پیرامون آن به توافق خواهند رسید، ایجاد ۲۰ میلیون فرصت تازه اشتغال برای مقابله با خطر بیکاری و همچنین تزریق منابع عظیم پول به بازار برای ایجاد تحرک تازه در مراکز تجاری و تولیدی است.
انتظار میرود که کنفرانس لندن نسبت به تقویت صندوق بینالمللی پول از راه اعطاء اعتبارات تازه نیز به توافق دست یابد. همچنین انتظار میرود کنفرانس لندن کمکهای مالی بیشتری برای کشورهای در حال توسعه در نظر بگیرد.
گفته میشود که در تصمیمنامه پایانی کنفرانس لندن، حمایت از تجارت آزاد، تدوین مقررات تازه برای اعمال نظارت بر بانکها و سازمانهای اعتباری، مقابله با متقلّبین مالیاتی مورد تاکید قرار خواهد گرفت.
همچنین پیشبینی میشود که برگزاری کنفرانس مشابهای در سال آینده برای پیگیری پیشرفتهایی که در کنفرانس لندن به دست خواهد آمد، مورد موافقت قرار گیرد.
با وجود نمایش قدرت کشورهای حامی اقتصاد آزاد، در کنفرانس لندن، هنوز گروههایی در جهان همچنان، از سوسیالیسم، اقتصاد متمرکز، توزیع برابر ثروت، و حمایت دولتی از تولید، پشتیبانی میکنند و سرمایه داری را «جهانخوار» میخوانند.
دولتهایی مانند کوبا، بلاروس، ونزوئلا، برمه و ایران که از جمله حامیان محدود اقتصاد دولتی بشمار میروند، عملا در این جرگه قرار میگیرند.
گروههای سوسیالیست، مارکسیست، مائویست، طرفداران اتحادیههای کارگری، و طرفداران انقلاب جهانی علیه سرمایهداری و خشونتگرایان نیز در صف غیردولتی مخالفان اقتصاد آزاد قرار دارند.
تظاهرات سیاسی میدان ترافالگار، علیه برگزاری کنفرانس لندن، از سوی نمایندگان همین گروهها، که از سراسر جهان گرد آمدهاند، صورت میگیرد.