آندره بودنيگ سفير روسيه در پاکستان در گفتوگو با روزنامه «بيزنس رکوردر» اذعان داشته است که روسيه در ساخت لوله گاز ايران- پاکستان - هند (صلح) مشارکت نخواهد کرد.
به گفته وی، تحريمهای اقتصادی عليه ايران، روسيه را مجبور کرده است که از مشارکت در اين پروژه خودداری کند و به گفته وی، «حتی يک شرکت روسی وجود ندارد که علاقمند به حضور در پروژه احداث خط لوله گازی بين پاکستان و ايران باشد.»
ماه گذشته مطبوعات ايران از قول مقامات داخلی، خبر از علاقهمندی کمپانی «گازپروم» از مشارکت در ساخت خط لوله صلح خبر داده بودند.
با این حال، طی يک ماه گذشته چرخش محسوسی در روابط ايران و روسيه انجام گرفته است. دميتری مدودف دستور توقف تحويل سامانه پدافندی اس-۳۰۰ و هر گونه جنگ افزار سنگين و زرهی به ايران را صادر کرده است.
پدافند اس -۳۰۰ که طبق توافقنامه قرار بود دو سال پيش به ايران تحويل داده شود، برپایه آنچه که سرگئی لاوروف، وزيرخارجه روسيه، وضعيت «فورس-ماژور» (حالت فوقالعاده) ناميده شد، لغو گرديد.
ارزش پروژه ساخت خط لوله صلح ۷,۶ ميليارد دلار برآورد گرديده و قرار بود که سالانه ۳۰ ميليارد متر مکعب گاز حوزه پارس جنوبی را به پاکستان و هند منتقل کند.
پروژهای که با پس کشيدن هند از مذاکرات و فعال شدن مذاکرات پيرامون خط لوله ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، هند موسوم به «تاپی» عملا مسکوت گذاشته شده است.
پیشتر، ريچارد هالبروک، فرستاده ويژه آمريکا در امور پاکستان و افغانستان، به دولت اسلام آباد هشدار داده بود که تحريمهای جديد واشينگتن عليه جمهوری اسلامی ايران ممکن است خط لوله گاز ايران - پاکستان را نيز در بر گيرد.
کارتل گازی
اهميت امتناع روسيه از مشارکت در ساخت خط لوله صلح از اين جهت است که اين پروژه به عنوان يکی از پروژه های بنيادی «کارتل گازی» خوانده شده است.
در صورت عملياتی شدن خط لوله صلح، ترکمنستان، آذربايجان و روسيه میتوانستند مقداری از گاز خود را از طريق (مبادله) با ايران به پاکستان ارسال کنند و به همان مقدار گاز استانهای شمالی ايران را تامين کنند که هم برای ايران به صرفه بود و هم پروژه نابوکو به عنوان آلترناتيو انحصار گاز روسيه کمتر مورد توجه ترکمنستان قرار میگرفت.
کشورهای صادر کننده گاز در ۲۱ اکتبر ۲۰۰۹ در خصوص تشکيل کارتل گازی در تهران به توافق رسيدند. به غير از روسيه، ايران و قطر، ساير اعضای اين کارتل الجزاير، بوليوی، برونی، ونزوئلا، مصر، اندونزی، ليبی، مالزی، نيجريه، امارات متحده عربی، عمان، ترينيداد و توباگو و گوينی اعلام داشتند که بيشتر مايل به تشکيل گروهی به منظور «هماهنگی سياست گازی» هستند تا تشکيل کارتل (اوپک گازی).
اگرچه از نظر مقامات کشورهای مذکور عنوان «کارتل گازی» برای تشکيل يک گروه غير معقول قلمداد میشد، با اين همه اين گروه طی جلسهای در زمستان سال گذشته، بی توجه به اين نکته که کارتل گازی ابتکار ايران بود، روسيه را بعنوان رئيس ادواری اين گروه در نشست دوحه (نهمين نشست اين گروه) انتخاب کردند.
ايران، روسيه و قطر بعنوان سه کشور غول گازی، قرار بود به منظور هماهنگی و انجام نظارت بر دو سوم از ذخاير گاز جهانی و يک چهارم از توليد گاز هر سه ماه يکبار ديدار کنند. روسيه و ايران به تنهايی نيمی از ذخاير گازی دنيا را در اختيار دارند.
روسيه که تا چندی پيش سياستهای انرژی خود- برای نمونه تشکيل کارتل گازی، را ظاهرا با ايران هماهنگ شده نشان میداد، هم اکنون با مسکوت گذاشتن ديدارهای هر سه ماه يکبار اين گروه و امتناع از خط لوله صلح نشان داد که، سياستهای مقطعی آن دوره روسيه چندان هم بار استراتژيک نداشته و به تبع آن مورد پيگيری جدی مسئولين مسکو قرار نگرفته است.
اهميت کارتل گازی برخلاف روسيه، برای ايران تا حدی بود که غلامحسين نوذری وزير نفت ايران اين نهاد را «اوپک گازی» خواند و خبرگزاری نفت و گاز ايران «شانا» طی گزارشی تيتری با عنوان «اتحاد غولها برای مديريت بازار گاز» زد.
تقسيم بازار، تعيين حجم توليد و قيمت کالا، تضعيف و از بين بردن رقابت و تسلط بر بازار يک کالای خاص از جمله ويژگیهايی است که موجوديت يک کارتل را تعريف میکنند و نمونه بارز آن کارتل «اوپک» است.
به گفته برخی کارشناسان موضوع «کارتل گازی» از اول هم چشماندازی نداشت. برای نمونه قيمت گاز هميشه تابعی از قيمت نفت و محصولات نفتی است. از طرفی بازار گاز منطقهای و وابسته به خطوط لوله موجود است، اما محدوديت چندانی برای، خريدار، فروشنده و بازار نفت وجود ندارد. يک تفاوت ديگر اينکه قيمت نفت بطور روزانه در هنگام فروش مشخص میشود، اما قراردادهای گازی بلند مدت و بطور متوسط ۲۰-۲۵ ساله است. به همين خاطر تقسيم بازار، تعيين حجم توليد و قيمت گاز چيزی نيست که بتوان با تشکيل کارتل آن را مشخص کرد.
با تمامی اين اوصاف چنين به نظر میرسد که روسيه با امتناع از خط لوله صلح که به عنوان نماد يکی از پروژههای بنيادی کارتل گازی قلمداد میشد، سنگی هم بر قبر خط لوله صلح و هم کارتل گازی به ابتکار ايران گذاشت.
به گفته وی، تحريمهای اقتصادی عليه ايران، روسيه را مجبور کرده است که از مشارکت در اين پروژه خودداری کند و به گفته وی، «حتی يک شرکت روسی وجود ندارد که علاقمند به حضور در پروژه احداث خط لوله گازی بين پاکستان و ايران باشد.»
ماه گذشته مطبوعات ايران از قول مقامات داخلی، خبر از علاقهمندی کمپانی «گازپروم» از مشارکت در ساخت خط لوله صلح خبر داده بودند.
با این حال، طی يک ماه گذشته چرخش محسوسی در روابط ايران و روسيه انجام گرفته است. دميتری مدودف دستور توقف تحويل سامانه پدافندی اس-۳۰۰ و هر گونه جنگ افزار سنگين و زرهی به ايران را صادر کرده است.
پدافند اس -۳۰۰ که طبق توافقنامه قرار بود دو سال پيش به ايران تحويل داده شود، برپایه آنچه که سرگئی لاوروف، وزيرخارجه روسيه، وضعيت «فورس-ماژور» (حالت فوقالعاده) ناميده شد، لغو گرديد.
ارزش پروژه ساخت خط لوله صلح ۷,۶ ميليارد دلار برآورد گرديده و قرار بود که سالانه ۳۰ ميليارد متر مکعب گاز حوزه پارس جنوبی را به پاکستان و هند منتقل کند.
پروژهای که با پس کشيدن هند از مذاکرات و فعال شدن مذاکرات پيرامون خط لوله ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، هند موسوم به «تاپی» عملا مسکوت گذاشته شده است.
پیشتر، ريچارد هالبروک، فرستاده ويژه آمريکا در امور پاکستان و افغانستان، به دولت اسلام آباد هشدار داده بود که تحريمهای جديد واشينگتن عليه جمهوری اسلامی ايران ممکن است خط لوله گاز ايران - پاکستان را نيز در بر گيرد.
کارتل گازی
اهميت امتناع روسيه از مشارکت در ساخت خط لوله صلح از اين جهت است که اين پروژه به عنوان يکی از پروژه های بنيادی «کارتل گازی» خوانده شده است.
در صورت عملياتی شدن خط لوله صلح، ترکمنستان، آذربايجان و روسيه میتوانستند مقداری از گاز خود را از طريق (مبادله) با ايران به پاکستان ارسال کنند و به همان مقدار گاز استانهای شمالی ايران را تامين کنند که هم برای ايران به صرفه بود و هم پروژه نابوکو به عنوان آلترناتيو انحصار گاز روسيه کمتر مورد توجه ترکمنستان قرار میگرفت.
کشورهای صادر کننده گاز در ۲۱ اکتبر ۲۰۰۹ در خصوص تشکيل کارتل گازی در تهران به توافق رسيدند. به غير از روسيه، ايران و قطر، ساير اعضای اين کارتل الجزاير، بوليوی، برونی، ونزوئلا، مصر، اندونزی، ليبی، مالزی، نيجريه، امارات متحده عربی، عمان، ترينيداد و توباگو و گوينی اعلام داشتند که بيشتر مايل به تشکيل گروهی به منظور «هماهنگی سياست گازی» هستند تا تشکيل کارتل (اوپک گازی).
اگرچه از نظر مقامات کشورهای مذکور عنوان «کارتل گازی» برای تشکيل يک گروه غير معقول قلمداد میشد، با اين همه اين گروه طی جلسهای در زمستان سال گذشته، بی توجه به اين نکته که کارتل گازی ابتکار ايران بود، روسيه را بعنوان رئيس ادواری اين گروه در نشست دوحه (نهمين نشست اين گروه) انتخاب کردند.
ايران، روسيه و قطر بعنوان سه کشور غول گازی، قرار بود به منظور هماهنگی و انجام نظارت بر دو سوم از ذخاير گاز جهانی و يک چهارم از توليد گاز هر سه ماه يکبار ديدار کنند. روسيه و ايران به تنهايی نيمی از ذخاير گازی دنيا را در اختيار دارند.
روسيه که تا چندی پيش سياستهای انرژی خود- برای نمونه تشکيل کارتل گازی، را ظاهرا با ايران هماهنگ شده نشان میداد، هم اکنون با مسکوت گذاشتن ديدارهای هر سه ماه يکبار اين گروه و امتناع از خط لوله صلح نشان داد که، سياستهای مقطعی آن دوره روسيه چندان هم بار استراتژيک نداشته و به تبع آن مورد پيگيری جدی مسئولين مسکو قرار نگرفته است.
اهميت کارتل گازی برخلاف روسيه، برای ايران تا حدی بود که غلامحسين نوذری وزير نفت ايران اين نهاد را «اوپک گازی» خواند و خبرگزاری نفت و گاز ايران «شانا» طی گزارشی تيتری با عنوان «اتحاد غولها برای مديريت بازار گاز» زد.
تقسيم بازار، تعيين حجم توليد و قيمت کالا، تضعيف و از بين بردن رقابت و تسلط بر بازار يک کالای خاص از جمله ويژگیهايی است که موجوديت يک کارتل را تعريف میکنند و نمونه بارز آن کارتل «اوپک» است.
به گفته برخی کارشناسان موضوع «کارتل گازی» از اول هم چشماندازی نداشت. برای نمونه قيمت گاز هميشه تابعی از قيمت نفت و محصولات نفتی است. از طرفی بازار گاز منطقهای و وابسته به خطوط لوله موجود است، اما محدوديت چندانی برای، خريدار، فروشنده و بازار نفت وجود ندارد. يک تفاوت ديگر اينکه قيمت نفت بطور روزانه در هنگام فروش مشخص میشود، اما قراردادهای گازی بلند مدت و بطور متوسط ۲۰-۲۵ ساله است. به همين خاطر تقسيم بازار، تعيين حجم توليد و قيمت گاز چيزی نيست که بتوان با تشکيل کارتل آن را مشخص کرد.
با تمامی اين اوصاف چنين به نظر میرسد که روسيه با امتناع از خط لوله صلح که به عنوان نماد يکی از پروژههای بنيادی کارتل گازی قلمداد میشد، سنگی هم بر قبر خط لوله صلح و هم کارتل گازی به ابتکار ايران گذاشت.