آنچه ایدئولوژی تمامیت خواهی در ایران برای گذار دولت از اقتدارگرایی به تمامیت گرایی در دهههای شصت و هفتاد شمسی کم داشت سه ویژگی بود: فاصله نهادهای اقتصادی و نظامی علی رغم دولتی بودن اقتصاد، وجود رقابت سیاسی میان خودی ها، و وجود کم رنگ صداهایی غیر از صدای حکومت در عرصهی فرهنگ و هنر و مذهب.
فقدان این ویژگیها باعث می شد که علی رغم تمامیت طلبی ایدئولوژیک حکومت ولایت فقیه و اعمال آن در عرصه فرهنگ و اجتماع در سه دهه اخیر، عموم محققان از گذاشتن این حکومت در مقوله توتالیتر پرهیز کنند. اما تحولات اخیر در ایران می تواند نگاه جامعه شناسان سیاسی و محققان علم سیاست را در مقوله بندی ساختار سیاسی و نوع رژیم سیاسی در ایران تغییر دهد.
پایان رقابت سیاسی
حکومت خامنه ای - احمدی نژاد و فرماندهان نظامی آن در انتخابات دهم ریاست جمهوری و رخدادهای مابعد آن ویژگی دوم یعنی رقابت سیاسی حداقلی میان خودیها را از میان برد و به یک حکومت بدون رقیب سیاسی تبدیل شد. حکومت دیگر ظرفیت تحمل رقابت سیاسی در میان نیروهای سیاسی خودی را نیز از دست داده است. هرکه در این حکومت صدای انتقاد بلند کند مزدور بیگانه است و سر و کارش با بازجویان و سلول های قبر مانند و پرونده سازی است.
فرهنگ، ادبیات و هنر دولتی
در دوره چهارساله اول احمدی نژاد حکومت نه تنها به تدریج صداهای دیگر در دانشگاه ها و مجامع ادبی و هنری را خاموش کرد بلکه یک فرهنگ و هنر دولتی تمام عیار آفرید. نمونه آن انتشار صد اثر از نویسندگان خودی توسط وزارت ارشاد در حوزه ادبیات داستانی در دوره وزارت صفار هرندی است. در حوزه سینما نیز وزارت ارشاد با تمام نیرو از کارگردانان خودی حمایت می کند و راه را بر تولید و پخش آثار دیگر سینماگران می بندد. انقلاب فرهنگی دوم در دانشگاهها نیز برای اسلامی کردن ادامه دارد.
امروز دیگر غیر از معدودی روحانی مخالف، نهاد دینی مستقلی در کشور به چشم نمی خورد و سیاستگذاری و بودجه عموم نهادهای دینی از طرف حکومت فراهم می شود. دیگر پدیدهای به نام حوزهها یا مساجد مستقل در کشور وجود خارجی ندارند و همه تحت نظر دستگاه های حکومتی با بودجهی حکومت اداره می شوند.
فرو بلعیدن اقتصاد کشور
اما مهم تر از این دو، اضمحلال اقتصاد کشور در نهادهای نظامی بود. در دوران احمدی نژاد سپاه آن بخشی از اقتصاد کشور را که در اختیار بیت رهبری نبود (از طریق بنیادها و آستان قدسها) به تدریج در اختیار گرفت. بدین ترتیب دستگاه رهبری که هدایتگر نهادهای امنیتی و نظامی است و در واقع ستاد برنامه ریزی و عملیات این نیروها به حساب می آید و قوای قهریه همه نهاد های کشور از جمله نهادهای بزرگ اقتصادی را مستقیما تحت نظارت خود قرار دادند و حتی اگر در آینده دولت تغییر کند و به دست نیروهای غیر نظامی منتقد بیفتد (که در این رژیم غیر ممکن به نظر می آید) قدرت واقعی در اختیار سپاه و نیروهای امنیتی همراه با آن خواهد ماند.
خصوصی سازی در دوران هاشمی رفسنجانی «از آن خود سازی» یا واگذاری شرکت های دولتی به مدیران دولت با در اختیار قرار دادن وام های کم بهره و دراز مدت به آنها بود. اما خصوصی سازی در دوره احمدی نژاد واگذاری نهادها و شرکت ها و قراردادهای دولتی به نهادها و نیروهای نظامی و امنیتی بوده است. واگذاریها نه مستقیما به هویتی به نام سپاه پاسداران بلکه به بنیادهایی صورت می گیرد که تحت نظر سپاه اداره می شوند.بنياد تعاون سپاه (تاسیس شده در سال ۱۳۶۷)، موسسه صندوق پسانداز و قرضالحسنه انصارالمجاهدين (موسسه مالی اعتباری انصار) وابسته به اين بنياد، و شرکت توسعه سرمایه گذاری از این جمله اند.
سهام بزرگترین شرکت ها به این بنیادهای نظامی واگذار شده است. سهام شرکت صدرا (شرکت صنايع دريايی ايران) به قرارگاه خاتم و شرکت توسعه سرمايهگذاری واگذار شده است.
بنياد تعاون سپاه هماکنون ۴۵ درصد سهام گروه بهمن، چهار درصد سهام گروه سايپا و ۲۵ درصد سهام پتروشيمی کرمانشاه را در اختيار دارد. همچنين اين بنياد در بورس بسيار فعال بوده و سهام برخی شرکت های بورسی چون شرکت باما را خريداری کرده است. از جمله شرکت های معروفی که صددرصد سهام آنها متعلق به بنياد تعاون سپاه است میتوان به شرکت کشت و صنعت شاداب خراسان، شرکت خدمات هوايی پارس و صنايع غذايی مائده اشاره کرد. (سایت دویچه وله، ۶ شهریور ۱۳۸۸)
خرید ۵۱ درصد از سهام شرکت مخابرات ایران به ارزش هشت میلیارد دلار توسط شرکت توسعه اعتماد مبین وابسته به تعاون سپاه (کیهان، ۵ مهر ۱۳۸۸) گامی دیگر در بسط اقتدار اقتصادی سپاه پاسداران بود.
كنسرسیوم خریدار که به بنیاد تعاون سپاه وابستگی دارد، نه قادر به تأمین پیش پرداخت ۱۵۰۰ میلیارد تومانی معامله مذكور است و نه ضمانت های قانونی را ارائه كرده است. پیش پرداخت نیز با ادعاهای بستانكاری شركت های اقتصادی وابسته به سپاه مانند قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء به عنوان مطالبات سپاه از دولت تجمیع شده تصفیه می شود.
۸۰ درصد مبلغ مورد معامله نیز به صورت قسطی پرداخت می شود و عملاً بدون پرداخت هیچ هزینه ای شرکت مخابرات جابجا شده و سپس با استفاده از بخشی از درآمد هنگفت شركت، اقساط معامله پرداخت می شود. (نوروز، ۸ مهر ۱۳۸۸) نکته جالب توجه در این معامله آن بود که رقبای این شرکت در خرید سهام شرکت مخابرات نیز از شرکت های اقماری سپاه یعنی موسسه مهر اقتصاد ایرانیان وابسته به بسیج بودند. سپاه با این معامله مستقیما کنترل ارتباطات کشور را در اختیار خود قرار داد. سپاه پاسداران در مهر ۱۳۸۸ نیز پس از تصویب شورای پول و اعتبار مجوز تاسیس بانک را اخد کرد.
فعالترين شرکتهای وابسته به نیروی مقاومت بسیج سپاه در بورس تهران، شرکت مهر اقتصاد ايرانيان است. خريد سهام شرکتهای تايدواتر، گروه خودروسازی بهمن، آذراب، توسعه معادن روی و تراکتورسازی تبريز از جمله معاملات شرکتهای وابسته به سپاه در ماههای اخير در بورس بوده است.
معدن انگوران که به عنوان بزرگ ترین معدن سرب و روی خاورميانه و يکي از بزرگ ترين و استثنايی ترين معادن سرب و روی جهان شناخته می شود، از طریق تبانی سه شرکت خریدار آن در مزایده، عملا تحت کنترل موسسه مهر اقتصاد ایرانیان درآمد. این معدن دو سال پیش به قیمت ۶۰۰ میلیارد تومان قیمت گذاری شده بود كه در مزایده اخیر با قیمت كف ۱۵۳میلیارد تومانی معامله شده است.
شركت توسعه معادن روی ایران با پیشنهاد قیمت ۱۸۶ میلیارد تومان برنده این مزایده شده كه دیوان محاسبات كشور معتقد است این شركت با تبانی، انگوران را با كمترین قیمت به مالكیت خود درآورده است. سه شركتی كه در این مزایده حضور داشته اند در واقع یك شركت هستند چرا كه صد درصد سهام شركت بازرگانی روی و ۷۰ درصد سهام شركت پاسارگاد مربوط به شركت توسعه معادن روی و مابقی در اختیار موسسه مهر اقتصاد ایرانیان است.
سپاه در این معاملات از ابزارهای امنیتی و قدرت نظامی خود برای خارج کردن رقبا از عرصه رقابت استفاده می کند. در معامله سهام ۵۱ درصدی مخابرات، سپاه رقیبی خصوصی به نام تعاونی پیشگامان كویر یزد داشت اما سازمان خصوصیسازی روز قبل از معامله طی نامه ای رسما نام این شركت را از عرصه رقابت خارج كرد و علت این اقدام نیز عدم اهلیت امنیتی گروه پیش گامان كویر یزد ذکر شده است. (تابناک، ۵ مهر ۱۳۸۸)
مهدی کروبی زمانی که رئيس مجلس ششم بود اعلام کرد، سپاه پاسداران ۶۰ اسکله غيرمجاز در جنوب کشور ايجاد کرده است. سپاه با پرواز هواپیماهای نظامی بر فراز فرودگاه جدید التاسیس تهران قراردادهای پیمانکاری آن را در دوران خاتمی به خود اختصاص داد.
يک سوم واردات کشور از طريق بازارهای غيرقانونی، اقتصاد زيرزمينی و اسکلههای غيرمجاز صورت میگيرد که سپاهیان از آن منتفع می شوند. در نخستين سال رياست جمهوری محمود احمدینژاد، مجموعهای از پروژههای مرتبط با ميدان گازی پارس جنوبی، بدون مناقصه، به قرارگاه خاتم، وابسته به سپاه واگذار شد که ارزش آنها حدود ۷ ميليارد دلار تخمين زده میشود.
بنا به تخمین یکی از نمایندگان مجلس سپاه پاسداران با اسکلههای غیر رسمی خود سالانه یک بازار سیاه ۱۲ میلیارد دلاری قاچاق را در اختیار دارد. (مجله اکونومیست، ۲۷ اوت ۲۰۰۹) این منابع در اموری هزینه می شوند که به طور شفاف توسط حکومت اعلام نمی شوند، مثل کمک به گروه های مسلح در کشورهای منطقه یا عملیات نظامی در دیگر کشورها.
قدرت بی رقیب
گذار سپاه از یک نیروی ایدئولوژیک و نظامی به نیرویی سیاسی و اقتصادی در طی دو دهه و به نحو کند صورت گرفته است اما در دوره احمدی نژاد این تحولات به سطحی رسید که این نیرو دیگر عموم رشتههای قدرت را در اختیار گرفته بود و نمی توانست انتقال آرام و دمکراتیک قدرت را تحمل کند. تقلب در انتخابات نتیجه احساس قدرت بدون رقیب در فرماندهان نظامی سپاه و نیروهای امنیتی همپیمان با آنها در بیت رهبری بود.
یک دستگاه نظامی که بخش عمده اقتصاد و قدرت سیاسی را در اختیار دارد دیگر حوصله رقابت سیاسی و نمایش دمکراسی را ندارد و هرگونه رقابت را با عنوان براندازی نرم سرکوب می کند. سپاه پاسداران با در اختیار داشتن قوای قهریه کشور و کنترل اقتصاد و سیاست به هیولایی تبدیل شده است که احتمالا جز با کشتار دهها هزار نفر از مردم و یک انقلاب خونین صحنه را به حاکمیت دمکراسی واگذار نخواهد کرد.
در نتیجه این تحولات اکثریت روحانیت که حکومت خود را با قدرت همه جانبه سپاهیان پیوند زده است به نیروهای ایدئولوژیک یک دیکتاتوری نظامی تقلیل یافته اند. بدین ترتیب، سپاه پاسداران پس از سرکوب های خرداد و تیر ۱۳۸۸ تنها راهی که پیش پای مردم ایران برای تغییر سیاست ها قرار داده براندازی قدرت نظامیان است.
فقدان این ویژگیها باعث می شد که علی رغم تمامیت طلبی ایدئولوژیک حکومت ولایت فقیه و اعمال آن در عرصه فرهنگ و اجتماع در سه دهه اخیر، عموم محققان از گذاشتن این حکومت در مقوله توتالیتر پرهیز کنند. اما تحولات اخیر در ایران می تواند نگاه جامعه شناسان سیاسی و محققان علم سیاست را در مقوله بندی ساختار سیاسی و نوع رژیم سیاسی در ایران تغییر دهد.
پایان رقابت سیاسی
حکومت خامنه ای - احمدی نژاد و فرماندهان نظامی آن در انتخابات دهم ریاست جمهوری و رخدادهای مابعد آن ویژگی دوم یعنی رقابت سیاسی حداقلی میان خودیها را از میان برد و به یک حکومت بدون رقیب سیاسی تبدیل شد. حکومت دیگر ظرفیت تحمل رقابت سیاسی در میان نیروهای سیاسی خودی را نیز از دست داده است. هرکه در این حکومت صدای انتقاد بلند کند مزدور بیگانه است و سر و کارش با بازجویان و سلول های قبر مانند و پرونده سازی است.
فرهنگ، ادبیات و هنر دولتی
در دوره چهارساله اول احمدی نژاد حکومت نه تنها به تدریج صداهای دیگر در دانشگاه ها و مجامع ادبی و هنری را خاموش کرد بلکه یک فرهنگ و هنر دولتی تمام عیار آفرید. نمونه آن انتشار صد اثر از نویسندگان خودی توسط وزارت ارشاد در حوزه ادبیات داستانی در دوره وزارت صفار هرندی است. در حوزه سینما نیز وزارت ارشاد با تمام نیرو از کارگردانان خودی حمایت می کند و راه را بر تولید و پخش آثار دیگر سینماگران می بندد. انقلاب فرهنگی دوم در دانشگاهها نیز برای اسلامی کردن ادامه دارد.
امروز دیگر غیر از معدودی روحانی مخالف، نهاد دینی مستقلی در کشور به چشم نمی خورد و سیاستگذاری و بودجه عموم نهادهای دینی از طرف حکومت فراهم می شود. دیگر پدیدهای به نام حوزهها یا مساجد مستقل در کشور وجود خارجی ندارند و همه تحت نظر دستگاه های حکومتی با بودجهی حکومت اداره می شوند.
فرو بلعیدن اقتصاد کشور
اما مهم تر از این دو، اضمحلال اقتصاد کشور در نهادهای نظامی بود. در دوران احمدی نژاد سپاه آن بخشی از اقتصاد کشور را که در اختیار بیت رهبری نبود (از طریق بنیادها و آستان قدسها) به تدریج در اختیار گرفت. بدین ترتیب دستگاه رهبری که هدایتگر نهادهای امنیتی و نظامی است و در واقع ستاد برنامه ریزی و عملیات این نیروها به حساب می آید و قوای قهریه همه نهاد های کشور از جمله نهادهای بزرگ اقتصادی را مستقیما تحت نظارت خود قرار دادند و حتی اگر در آینده دولت تغییر کند و به دست نیروهای غیر نظامی منتقد بیفتد (که در این رژیم غیر ممکن به نظر می آید) قدرت واقعی در اختیار سپاه و نیروهای امنیتی همراه با آن خواهد ماند.
سپاه پاسداران پس از سرکوب های خرداد و تیر ۱۳۸۸ تنها راهی که پیش پای مردم ایران برای تغییر سیاست ها قرار داده براندازی قدرت نظامیان است.
سهام بزرگترین شرکت ها به این بنیادهای نظامی واگذار شده است. سهام شرکت صدرا (شرکت صنايع دريايی ايران) به قرارگاه خاتم و شرکت توسعه سرمايهگذاری واگذار شده است.
بنياد تعاون سپاه هماکنون ۴۵ درصد سهام گروه بهمن، چهار درصد سهام گروه سايپا و ۲۵ درصد سهام پتروشيمی کرمانشاه را در اختيار دارد. همچنين اين بنياد در بورس بسيار فعال بوده و سهام برخی شرکت های بورسی چون شرکت باما را خريداری کرده است. از جمله شرکت های معروفی که صددرصد سهام آنها متعلق به بنياد تعاون سپاه است میتوان به شرکت کشت و صنعت شاداب خراسان، شرکت خدمات هوايی پارس و صنايع غذايی مائده اشاره کرد. (سایت دویچه وله، ۶ شهریور ۱۳۸۸)
خرید ۵۱ درصد از سهام شرکت مخابرات ایران به ارزش هشت میلیارد دلار توسط شرکت توسعه اعتماد مبین وابسته به تعاون سپاه (کیهان، ۵ مهر ۱۳۸۸) گامی دیگر در بسط اقتدار اقتصادی سپاه پاسداران بود.
كنسرسیوم خریدار که به بنیاد تعاون سپاه وابستگی دارد، نه قادر به تأمین پیش پرداخت ۱۵۰۰ میلیارد تومانی معامله مذكور است و نه ضمانت های قانونی را ارائه كرده است. پیش پرداخت نیز با ادعاهای بستانكاری شركت های اقتصادی وابسته به سپاه مانند قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء به عنوان مطالبات سپاه از دولت تجمیع شده تصفیه می شود.
۸۰ درصد مبلغ مورد معامله نیز به صورت قسطی پرداخت می شود و عملاً بدون پرداخت هیچ هزینه ای شرکت مخابرات جابجا شده و سپس با استفاده از بخشی از درآمد هنگفت شركت، اقساط معامله پرداخت می شود. (نوروز، ۸ مهر ۱۳۸۸) نکته جالب توجه در این معامله آن بود که رقبای این شرکت در خرید سهام شرکت مخابرات نیز از شرکت های اقماری سپاه یعنی موسسه مهر اقتصاد ایرانیان وابسته به بسیج بودند. سپاه با این معامله مستقیما کنترل ارتباطات کشور را در اختیار خود قرار داد. سپاه پاسداران در مهر ۱۳۸۸ نیز پس از تصویب شورای پول و اعتبار مجوز تاسیس بانک را اخد کرد.
یک دستگاه نظامی که بخش عمده اقتصاد و قدرت سیاسی را در اختیار دارد دیگر حوصله رقابت سیاسی و نمایش دمکراسی را ندارد و هرگونه رقابت را با عنوان براندازی نرم سرکوب می کند.
معدن انگوران که به عنوان بزرگ ترین معدن سرب و روی خاورميانه و يکي از بزرگ ترين و استثنايی ترين معادن سرب و روی جهان شناخته می شود، از طریق تبانی سه شرکت خریدار آن در مزایده، عملا تحت کنترل موسسه مهر اقتصاد ایرانیان درآمد. این معدن دو سال پیش به قیمت ۶۰۰ میلیارد تومان قیمت گذاری شده بود كه در مزایده اخیر با قیمت كف ۱۵۳میلیارد تومانی معامله شده است.
شركت توسعه معادن روی ایران با پیشنهاد قیمت ۱۸۶ میلیارد تومان برنده این مزایده شده كه دیوان محاسبات كشور معتقد است این شركت با تبانی، انگوران را با كمترین قیمت به مالكیت خود درآورده است. سه شركتی كه در این مزایده حضور داشته اند در واقع یك شركت هستند چرا كه صد درصد سهام شركت بازرگانی روی و ۷۰ درصد سهام شركت پاسارگاد مربوط به شركت توسعه معادن روی و مابقی در اختیار موسسه مهر اقتصاد ایرانیان است.
سپاه در این معاملات از ابزارهای امنیتی و قدرت نظامی خود برای خارج کردن رقبا از عرصه رقابت استفاده می کند. در معامله سهام ۵۱ درصدی مخابرات، سپاه رقیبی خصوصی به نام تعاونی پیشگامان كویر یزد داشت اما سازمان خصوصیسازی روز قبل از معامله طی نامه ای رسما نام این شركت را از عرصه رقابت خارج كرد و علت این اقدام نیز عدم اهلیت امنیتی گروه پیش گامان كویر یزد ذکر شده است. (تابناک، ۵ مهر ۱۳۸۸)
مهدی کروبی زمانی که رئيس مجلس ششم بود اعلام کرد، سپاه پاسداران ۶۰ اسکله غيرمجاز در جنوب کشور ايجاد کرده است. سپاه با پرواز هواپیماهای نظامی بر فراز فرودگاه جدید التاسیس تهران قراردادهای پیمانکاری آن را در دوران خاتمی به خود اختصاص داد.
يک سوم واردات کشور از طريق بازارهای غيرقانونی، اقتصاد زيرزمينی و اسکلههای غيرمجاز صورت میگيرد که سپاهیان از آن منتفع می شوند. در نخستين سال رياست جمهوری محمود احمدینژاد، مجموعهای از پروژههای مرتبط با ميدان گازی پارس جنوبی، بدون مناقصه، به قرارگاه خاتم، وابسته به سپاه واگذار شد که ارزش آنها حدود ۷ ميليارد دلار تخمين زده میشود.
بنا به تخمین یکی از نمایندگان مجلس سپاه پاسداران با اسکلههای غیر رسمی خود سالانه یک بازار سیاه ۱۲ میلیارد دلاری قاچاق را در اختیار دارد. (مجله اکونومیست، ۲۷ اوت ۲۰۰۹) این منابع در اموری هزینه می شوند که به طور شفاف توسط حکومت اعلام نمی شوند، مثل کمک به گروه های مسلح در کشورهای منطقه یا عملیات نظامی در دیگر کشورها.
قدرت بی رقیب
گذار سپاه از یک نیروی ایدئولوژیک و نظامی به نیرویی سیاسی و اقتصادی در طی دو دهه و به نحو کند صورت گرفته است اما در دوره احمدی نژاد این تحولات به سطحی رسید که این نیرو دیگر عموم رشتههای قدرت را در اختیار گرفته بود و نمی توانست انتقال آرام و دمکراتیک قدرت را تحمل کند. تقلب در انتخابات نتیجه احساس قدرت بدون رقیب در فرماندهان نظامی سپاه و نیروهای امنیتی همپیمان با آنها در بیت رهبری بود.
یک دستگاه نظامی که بخش عمده اقتصاد و قدرت سیاسی را در اختیار دارد دیگر حوصله رقابت سیاسی و نمایش دمکراسی را ندارد و هرگونه رقابت را با عنوان براندازی نرم سرکوب می کند. سپاه پاسداران با در اختیار داشتن قوای قهریه کشور و کنترل اقتصاد و سیاست به هیولایی تبدیل شده است که احتمالا جز با کشتار دهها هزار نفر از مردم و یک انقلاب خونین صحنه را به حاکمیت دمکراسی واگذار نخواهد کرد.
در نتیجه این تحولات اکثریت روحانیت که حکومت خود را با قدرت همه جانبه سپاهیان پیوند زده است به نیروهای ایدئولوژیک یک دیکتاتوری نظامی تقلیل یافته اند. بدین ترتیب، سپاه پاسداران پس از سرکوب های خرداد و تیر ۱۳۸۸ تنها راهی که پیش پای مردم ایران برای تغییر سیاست ها قرار داده براندازی قدرت نظامیان است.