هما هودفر، استاد بازنشسته دانشگاه کنکوردیا کانادا، در مصاحبه با یک تلویزیون این کشور نیروهای امنیتی ایران را به شکنجه روحی و روانی خود طی مدت بازداشت در ایران متهم کرد.
خانم هودفر روز چهارشنبه ۱۴ مهر در گفتوگو با سیبیسی نیوز کانادا اظهار داشت بازجویان وی در ایران او را تهدید کرده بودند که جنازهاش را به کانادا میفرستند.
بازداشت هما هودفر در ایران حدود چهار ماه به طول انجامید که وی در نهایت به دنبال دیدار وزیران امور خارجه ایران و کانادا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز پنجم مهر آزاد شد و سه روز پس از آن نیز به کانادا بازگشت.
دستگاه قضایی ایران اتهامات وی را بدون ذکر جزییات تنها موارد «امنیتی» توصیف کرده و دادستان تهران نیز گفته بود که او در «حوزه فمینیسم» فعال بوده است.
خانم هودفر در رابطه با روزهای بازداشت خود گفت: «من خودم را آماده کرده بودم که چند سالی را احتمالا در زندان میمانم یا همانطور که آنها میگفتند، ۱۵ سال یا اصلا هیچ وقت آزاد نخواهم شد».
به گفته او، بازجویان تلاش میکردند که او را از نظر روحی و روانی بشکنند و برای مثال گاهی موسیقی مراسم تدفین همسرش را که روی آیپد وی بوده برایش پخش میکردند.
خانم هودفر در توضیح این مسئله گفت: «یکی از تکنیکهای آنها این است که به گریهات بیندازند. من گریه نمیکردم و برای همین هم آنها موسیقی را پخش میکردند که موقع انتقال جسد همسرم از آپارتمانی که در آن زندگی میکنم، داشت پخش میشد. این سختترین لحظات من در آن روزها بود».
وی همچنین درباره علت بازداشت خود عنوان کرد که اعتقاد دارد او به خاطر منازعات سیاسی بین دولت منتخب مردم ایران و نیروهای محافظهکار ضدغرب از جمله سپاه پاسداران و دستگاه قضایی بازداشت شده بود چنان که بازجوی وی نیز عضو سپاه پاسداران است.
خانم هودفر گفت: «همین واقعیت که من در غرب زندگی میکنم و در یک دانشگاه غربی تدریس میکردم برای آنها کافی بود. از یک نظر هم باید بگویم که آنها با دستگیری من میخواستند یک گروگان داشته باشند تا از این طریق به دولت منتخب در ایران فشار بیاورند».
تهران و اوتاوا از سال ۱۳۹۱ روابط سیاسی با یکدیگر نداشتند و از این رو دیدار اخیر وزیران خارجه دو کشور در نیویورک نخستین گفتوگوی روسای دستگاه دیپلماسی ایران و کانادا پس از چهار سال به شمار میآید.
جیسون رضاییان، روزنامهنگار ایرانی- آمریکایی نیز در شکایتنامه خود علیه حکومت ایران به علت بازداشتش به مواردی از بازجوییها اشاره کرده بود که مشابهتهایی با بازجویی خانم هودفر داشته است.
وی گفته است: «او و همسرش در دوران بازجویی مرتبا هدف آزار روحی و جسمی بودند. بازجویان تهدید میکردند که سرش را از بدن جدا کرده یا او را اعدام میکنند. بازجوییها نیز در زندان انفرادی و غالبا موقع خواب انجام میشد و به هرکدام از آنها نیز جداگانه گفته میشد که سر دیگری از بدن جدا یا او اعدام خواهد شد».
این تهدیدها درباره خانواده این دو در ایران نیز صورت میگرفت.