هم رئیس دولت دوازدهم جمهوری اسلامی و هم رقیب اصلی وی در انتخابات اذعان دارند که وزارت کشور در گرفتن رای میلیونها نفر در انتخابات سال ۹۶ کوتاهی کرده است. البته وزیر کشور برخلاف مقام بالاترش فقط به یک میلیون رای گرفته نشده اذعان دارد. جالب اینجاست که رئیس دولت به جای پاسخگویی در برابر این ناکارآمدی خود در جای طلبکار نشسته و - به اذعان وی- چهار میلیون رای داده نشده را به حساب خود گذاشته و از ۲۸ میلیون رای خود سخن میگوید، گویی انتخابات را دولتی دیگر برگزار کرده است.
بودهاند کسانی در روز ۲۹ اردیبشهت که نتوانستهاند رای بدهند، بوده است حوزههایی که تعرفه در آنها در ساعات میانی یا بعد از ظهر تمام شده، و بودهاند افرادی که بعد از نیمه شب از رای دادن بازداشته شدهاند. البته از میزان این افراد یا اختلالات دقیقاً اطلاعی در دست نیست.
مشکل کجاست و چرا حل نمیشود؟
نظام رای دادن تودهوار و بیعتی
نظام رایگیری در ایران فرض نمیکند که نامزدها و رایدهندگان دارای دغدغهها، مشکلات و هویات محلی و دارای آدرس مشخص هستند و به جامعه و همسایگی خاصی تعلق دارند. همچنین نیازی به ثبت نام برای رای دادن نمیبیند، کاری که یکی از وظایف مهم مدنی است و افراد و مسئولان انتخابات باید خود را برای آن آماده سازند و تمهیداتش را فراهم کنند.
در دمکراسیهای جا افتاده افراد باید ماهها یا روزها قبل از رای دادن ثبت نام کرده و برای رای دادن به حوزههایی خاص که نزدیک به محل زندگی آنهاست رجوع کنند یا اگر در زمان رایگیری در محل زندگی خود حضور ندارند رای غیابی را ارسال کنند یا اگر جابهجا میشوند در محل جدید ثبت نام کنند. این امر به مقامات اجرایی این امکان را میدهد که با توجه به تعداد ثبت نام کنندگان همهٔ زمینهها از جمله حاضران بر سر صندوق، تعرفه، جای کافی برای انتظار در شرایط برف و بوران، غرفهها و ماشینهای کافی رایگیری و زمان کافی برای رای دادن را در نظر بگیرند.
نظام رایگیری در ایران افراد را ذره وار میبیند. آنها هر جا رای بدهند فرقی نمیکند چون فقط یک رقم به میزان آرا اضافه میکنند و نظام همین را میخواهد. در نظام بیعتی رای دادن فرقی نمیکند چه کسی با کدام آدرس و کدام محله و با کدام دغدغهها و مطالبات با چه کسی از وفاداران به نظام حاکم بیعت میکند. نفس رای دادن و شمارش آن به عنوان افزایش قطرهای مشروعیت نظام اهمیت دارد.
در این نظام رایگیری توده وار و بیعتی، حکومت فردی غیر خوزستانی یا غیر اراکی را که حتی یک ساعت در خوزستان یا اراک زندگی نکرده و حتی متولد آنجا نیست در فهرست نامزدهای خوزستان یا اراک قرار میدهد و طرفه اینجاست که وی رای هم میآورد. با کدام منطق کسی که در تهران زندگی میکند میتواند به نامزدی از شهر دیگر رای بدهد؟ تنها با این منطق که رایدهندگان نامزدها هویت محلی ندارند و همه به صورت توده وار توسط شورای نگهبان تأیید شدهاند و هر کدام از هر نقطهای که رای بیاورند (مثل ری شهری از استان خوزستان در انتخابات خبرگان) اهمیتی ندارد.
تفاوت میان امت و جامعهٔ مدنی را در این نظام رایگیری میتوان مشاهده کرد. در نظام دمکراتیک نظام رایگیری مدنی است و به فردیت فرد توجه دارد و آن را در عمل به جریان میاندازد اما در امت فردیتها در پای هادی و رهبر مضمحل شده و قرار نیست در رای دادن یا گرفتن متجلی شود.
وقتی افراد برای رای دادن ثبت نام نکرده و به محلهایی خاص مراجعه نکنند طبعاً حوزهٔ رایگیری نمیداند سقف تعداد افراد رجوع کننده چند نفر است و همیشه امکان کم آمدن تعرفه وجود دارد. همچنین در هر دورهٔ رایگیری ساعات آن نخست دو ساعت، بعد دو ساعت دیگر و گاه دو ساعت دیگر اضافه میشود چون مقامات نمیدانند واقعاً و حداکثر چند نفر در یک حوزه رای میدهند. آشفتگی در بازار رایگیری در ایران همیشه وجود داشته و بسته به میزان مشارکت این آشفتگی کم و زیاد میشده است. حوزههای رایگیری در ایام انتخابات حتی همانند بستنی فروش دوره گرد یک محله نمیدانند حداکثر چند نفر ممکن است برای رایگیری بدانها رجوع کنند.
اما وقتی افراد برای رای دادن ثبت نام کرده و در محلی خاص همیشه رای بدهند دیگر برای رای دادن به ارائهٔ کارت ملی، کد ملی شناسنامه یا دیگر عوامل شناسایی کنندهٔ پیچیده و بدون دسترسی نیازی ندارند. در اکثر ایالات آمریکا (از جمله ایالت نیویورک که نویسندهٔ این مطلب در سطوح فدرال، ایالتی و محلی رای میدهد) بدون نیاز به هیچ شماره یا کارتی میتوان به مرکز رایگیری رفت و رای داد. ناظر صندوق تنها نام شما را پیدا کرده، جلوی آن امضای شما را میگیرد و برگهٔ رای را به شما میدهد. در چند ایالتی که کارت شناسایی برای رای دادن ضرورت دارد با نشان دادن هر کارتی از جمله گواهینامهٔ رانندگی میتوان رای داد. نیازی نیز به افزایش ساعات رایگیری نیست چون ساعات کافی برای رای دادن همهٔ افراد یک حوزهٔ رایگیری خاص در نظر گرفته شده است.
تعبیه تقلب در نظام رایگیری
هم امکان رای دادن هر فرد در هر نقطه از ایران و هم عدم نیاز به ثبت نام و هم عدم نیاز نامزد به تولد یا سکونت در حوزهٔ رایگیری برای ثبت نام (در انتخابات مجلس، خبرگان و شوراها) از پیش آماده کنندهٔ زمینه برای تقلب در انتخابات به نفع برگزار کنندگان و ناظران و مدیران بالایی انتخابات و نهادای قدرتمند دینی و نظامی هستند. وقتی هر کسی در هر جایی بتواند رای بدهد میتوان گروههایی را با اتوبوس از شهری به شهر دیگر برد و نتیجه را تغییر داد. وقتی افراد نیازی به ثبت نام در محل خویش نداشته باشند یک فرد میتواند با در اختیار داشتن چند شناسنامه در چندین محل رای بدهد (رنگ انگشتان را میتوان به راحتی پاک کرد. با ثبت نام دیگر به این نماد انتخابات در کشورهای دیکتاتوری نیز نیازی نخواهد بود). همچنین یک سازمان میتواند با در اختیار داشتن صدها هزار یا میلیونها شناسنامه نتیجهٔ هر انتخاباتی را تغییر دهد بالاخص اگر ادارهٔ صندوقهای سیار یا صندوقهای پادگانها و مراکز نظامی به آن واگذار شود.
چرا حکومت این نظام را تغییر نمیدهد؟ چون نیروهای درون حکومت بالاخص قوای قهریه (نیروهای نظامی و شبه نظامی، ناظران) و گروههای فشار قدرتمند (مثل ائمه جمعه و مدیران حوزههای علمیه) میخواهند هر لحظه که بخواهند و اراده کنند بتوانند در نتایج دستکاری کنند. حکومت با خودداری از ثبت نام رایدهندگان، تعیین محل خاص برای رای دادن هر فرد و محدود نکردن افراد به نامزد شدن در محل زندگی خود (در انتخابات شوراها، مجلس و خبرگان) نمیخواهد این قدرت حداکثری در مهندسی انتخابات از حیث جابهجا کردن نامزدها را نیز از دست بدهد. این کار در گذشته انجام شده و در آینده نیز انجام خواهد شد.
------------------------------------------
یادداشتها، آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان میکنند و بازتاب دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.