امير طاهری قبل از انقلاب سال ۱۹۷۹ سردبير روزنامه کيهان بود و در موقعيت ويژهای جای داشت تا روند حوادث آن سالها را از نزديک ببيند.
مجله انگلیسی زبان « اینکانتر» مطلبی را در مورد امیر طاهری، به مناسبت چاپ آخرین کتاب وی منتشر کرده که گزیده ای از آن را زیر می خوانیم:
سرگذشت ايران در سه دهه گذشته «داستان تراژيکی» است که بهتر از همه میتوان آن را از زبان کسی شنيد که اين تجربه را زيسته و آن را با گوشت و پوست خود لمس کرده است.
امير طاهری در کانون مباحثی جای داشت که بر سر آينده ايران انجام میگرفت. مباحثی که در گرماگرم دگرگونیهای سال ۱۹۷۹ در محيط دانشگاهها، در مطبوعات و در مؤسسات فرهنگی در جريان بود.
امير طاهری در کتاب خود به نام « شب پارسی: ايران تحت انقلاب خمينی»، بررسی تحليلی و انتقادی زندگی مردم ايران در سه دهه گذشته پرداخته، و نکاتی برای توجه در آينده را ارائه میدهد.
آنچنان که امير طاهری مینويسد، بسياری از اعضای جامعه روشنفکری ايران غنا و تکثرگرايی فرهنگی و سياسی ايران در آن دوران را که محصول چند دهه پيشرفت فرهنگی و اجتماعی بود به فراموشی سپرده و خود را به وسوسه مشارکت در قدرت باختند، و به اين ترتيب، «به ارتجاعیترين بخش از روحانيت شيعه ياری دادند تا رهبری جنبش را از آن خود کند.»
« شب پارسی» می نویسد که نظام سياسی و حکومتی [آيتالله] خمينی و پيروانش بر پايه «سه دروغ بزرگ» سر بر آورد.
با اين همه امير طاهری استدلال میکند که رژيم [آيتالله] خمينی يا به گفته وی «رژيم خمينيست» نه جمهوری است و نه اسلامی. هر چند که در جغرافيای ايران استفرار يافته اما ايرانی هم نيست. اين وضعيت شرايطی را فراهم آورده که در آن دو ايران متفاوت در کنار يکديگر و در يک خاک موجوديت دارند. در « شب پارسی» می خوانیم که «ايران به عنوان مظهر اسلاميسم يا اسلامگرايی يک خطر جدی برای حيات ملی ايران و کسانی است که تماميت خواهی و دين گرايی خطرناک را نمی پذيرند. اما ايران به عنوان تجسم يک فرهنگ و تمدن غنی، عاملی نيرومند برای گسترش تمدن گرايی و صلح در خاورميانه است.»
امير طاهری معتقد است که «خمينيسم» مردم ايران را در چنگال خود گروگان گرفته و «در پس اين سپر انسانی نقشه شوم و سياه خود را پيش میبرد.»
از نگاه دموکراسی غربی ايران به عنوان تجسم ميراث ايرانی يک «دوست» است در حالی که به عنوان ابزاری برای گسترش قدرت خمينيسم يک «دشمن» انگاشته میشود.
کتاب «شب پارسی» ريشههای خمينيسم را در جريانهای تندرو و تروريستی اسلامگرا و تأثيرات جنبشهای فاشيستی و کمونيستی بر نسلهای سياسی گذشته کشورهای خاورميانه جستوجو میکند.
البته کتاب « شب پارسی » فراتر از يک تاريخچه ساده از «خمينيسم» است. علاوه بر اين تماميت ساختار اين رژيم را بر ملا میکند و نقاظ ضعف و قوت آن را روشن میسازد. شايد مهمتر از همه، اين کتاب خطوط کلی سياستهايی را ترسيم میکند که میتوانند خمينيسم را، «به عنوان تجسم تماميتطلبی و آميخته به طمع کشورگشايی»، شکست دهند.
در مسير مطالعه اين کتاب خواننده با چهرههای مهم و بازيگران اصلی داستان ايران، سوابق و خاستگاه اجتماعی و فرهنگی آنها نيز آشنا میشود.
کتاب «شب پارسی» که اين ماه به بازار عرضه شد از هم اکنون با فروش از طريق کتابفروشیهای اينترنتی مثل آمازون، بوردرز ، بارنز ، نوبل و واتراستون در آستانه چاپ دوم جای گرفته است.
کتاب اول امير طاهری به نام « يتيم يونانی: آيا اسلام میتواند جايی در جهان مدرن پيدا کند؟» يکی از اولين کتابهايی بود که حکومت [آيتالله] خمينی در سال ۱۹۷۹ فرمان به جمع آوری آن در ايران داد و حتی خواندن آشکارای آن ممنوع شد.
اين کتاب که مجموعهای بود ازمقالات دنبالهدار، و برخی از آنها نيز در روزنامه کيهان قبل از انقلاب به چاپ رسيده بود، قرار بود در ماه مارس ۱۹۷۹ و همزمان با نوروز منتشر شود.
اما افتادن زمام قدرت به دست روحانيون در ماه فوريه آن سال همه چيز را دگرگون ساخت و سيستم سانسور يا نظام مميزی جديدی را بر آن کشور حاکم کرد. به دستور روحانيون نام امير طاهری در فهرست سياه نويسندگانی جای گرفت که امروزه شمار آنان به صدها تن میرسد.
« تاريخ مطبوعات ايران در بحران»
کتاب دوم امير طاهری به نام « تاريخ مطبوعات ايران در بحران» را، که به زبان انگليسی نوشته شده است، انستيتو بينالمللی مطبوعات در لندن سفارش داد و در سال ۱۹۸۰ به چاپ رساند.
در سال ۱۹۸۲ امير طاهری کتاب ديگری چاپ کرد به نام «مشکل ما چيست؟» يک کتاب کوتاه و پر احساس به زبان فارسی و خطاب به ايرانيانی که از حکومت روحانيون قطع اميد میکردند. هزاران نسخه از اين کتاب در ميان جامعه ايرانيان ساکن خارج از آن کشور به فروش رسيد و مشتاقان فراوانی هم در ايران آن را پنهانی خواندند.
کتاب بعدی امير طاهری به نام «روح خدا» در سال ۱۹۸۵ چاپ شد که اولين بيوگرافی آيتالله خمينی بود. برخی از منتقدان اين کتاب را اثری به جا ماندنی در اين «ژانر» خاص میدانند. اين کتاب بگو مگوهای فراوانی در جمهوری اسلامی به پا کرد و موضوع بحثی تند در کميسيون فرهنگی مجلس شورای اسلامی شد.
در سال ۱۹۸۷ امير طاهری در کتاب بعدی خود به نام «ترور مقدس: در درون عالم تروريسم اسلامی» به مطالعه و بررسی خشونتطلبی و تروريسم اسلامی پرداخت. از نگاه برخی از کارشناسان اين کتاب تحقيقاتی پايهای در بازه پديدهای بود که از آن زمان به سرعت رو به گسترش رفته است.
«لانه جاسوسی: راه آمريکا به سوی فاجعه در ايران» کتاب دیگری از امیر طاهری است که به بررسی مناسبات ايران و آمريکا، از آغاز آن در قرن هيجدهم ميلادی تا رسوايی «ايران گيت» می پردازد. دراين کتاب امير طاهری چند فرضيه متعارف در مورد مناسبات دو کشور را به چالش میکشد.
او با تکيه بر انبوه مدارکی که دانشجويان معروف به «پيرو خط امام» از سفارت آمريکا در تهران ضبط، و سپس منتشر کردند، نشان میدهد که چگونه تمامی دولتهای آمريکا، يکی پس از ديگری، نتوانستند سياستی واقعگرايانه و خردمندانه در قبال کشوری اتخاذ کنند که بعدها به منبع اصلی نگرانی آمريکا در خاورميانه بدل شد.
«خاورميانه در ورای تيترهای خبری»
«خاورميانه در ورای تيترهای خبری» هفتمين کتاب امير طاهری بود. اين کتاب به سفارش انتشارات بريتانيايی « سنچری – هاچينسون » نوشته شده و تحليلی جامع و اطلاعاتی از منطقه خاورميانه است که در آن بسياری از معضلات و بحرانهای تاريخی فرهنگی و سياسی اين منطقه به زبانی سليس و ساده برای خواننده کتاب بررسی شده است.
يکی ديگر از کتابهای امير طاهری به زبان انگليسی «هلال ماه در آسمانی سرخ» است. اين کتاب بررسی تفصيلی وضعيت مسلمانان در اتحاد شوروی سابق همراه با گنجينه بزرگی از اطلاعات و تحليل درباره موضوعی است که در زمان انتشار کتاب افکار عمومی جهان اطلاعات و خبر چندانی از آن نداشتند.
اين کتاب در سال ۱۹۸۹ منتشر شد و متن آن با يک پيشبينی صريح در مورد سقوط بیدرنگ اتحاد شوروی به عنوان يک امپراطوری بيمار به پايان میرسد.
«زندگی ناشناخته شاه»
کتاب ديگر امير طاهری به زبان انگليسی «زندگی ناشناخته شاه» نام دارد که در مجموع با بيوگرافی آيتالله خمينی سرگذشت دو مردی را بررسی و ارائه میدهد که هر يک به شکلی متفاوت تاريخ معاصر ايران را رقم زدند.
در سال ۲۰۰۳ امير طاهری کتاب ديگری منتشر کرد و اين بار به زبان فرانسوی به نام «عراق: ورقهای گنجفه». در اين کتاب او از طرح آزادسازی مردم عراق از رژيم صدام حسين دفاع میکند. اين کتاب که همراه با پاتريک وايزمن نوشته شده در زمان انتشارش در فرانسه بحثهای داغی در پی آورد، درست در زمانی که حکومت آن کشور، به رياست جمهوری ژاک شيراک، مخالف حمله نظامی به عراق بود.
افزوده بر اين کتابها امير طاهری نويسنده مقالات تحليلی متعددی است که در کتابهای گوناگون به زبانهای فارسی، انگليسی، فرانسوی و عربی به چاپ رسيدهاند. يکی از اين مقالات تحليلی نگاهی است به تاريخ و موجوديت قبائل کرد ايزدی (يزيدی) ساکن ترکيه، ايران، عراق و سوريه و ديگری مقالهای تحليلی است از جوامع فرقهای شبيه به دروزیهای لبنان که در کشورهای مختلف خاورميانه و آسيای مرکزی سکونت دارند.
امير طاهری در راستای تلاش برای شناساندن شعر معاصر ايران به علاقهمندان خارجی مجموعهای از بيش از ۱۰۰ قطعه شعر فارسی از سه شاعر معاصر ايرانی را در مجموعهای به نام «گُل زخمی» ترجمه و گرداوری کرده است.
در سالهای دهه ۱۹۸۰ ميلادی امير طاهری يکی از فعالان خستگیناپذير آزادی مطبوعات در سراسر جهان بود. او نماينده و ناظر انستيتو بينالمللی مطبوعات در شماری از محاکمات روزنامهنگاران در کشورهای ترکيه ، الجزاير و مراکش (مغرب) بود.
او به روزنامهنگاران و خبرنگاران جوان جهان اسلام ياری میداد و همچنان ياری میدهد که در اروپا تحصيل کنند و آموزش ببينند. در سال ۱۹۹۰ او در شمار ۱۲ سردبير و روزنامهنگار پر سابقه و بلندپايهای جای داشت که عمدتاً از کشورهای غربی بودند و به تأسيس اولين مؤسسه آزاد روزنامهنگاری در مسکو، پايتخت اتحاد شوروی آن زمان، ياری رساندند.
مجله انگلیسی زبان « اینکانتر» مطلبی را در مورد امیر طاهری، به مناسبت چاپ آخرین کتاب وی منتشر کرده که گزیده ای از آن را زیر می خوانیم:
سرگذشت ايران در سه دهه گذشته «داستان تراژيکی» است که بهتر از همه میتوان آن را از زبان کسی شنيد که اين تجربه را زيسته و آن را با گوشت و پوست خود لمس کرده است.
امير طاهری در کانون مباحثی جای داشت که بر سر آينده ايران انجام میگرفت. مباحثی که در گرماگرم دگرگونیهای سال ۱۹۷۹ در محيط دانشگاهها، در مطبوعات و در مؤسسات فرهنگی در جريان بود.
امير طاهری در کتاب خود به نام « شب پارسی: ايران تحت انقلاب خمينی»، بررسی تحليلی و انتقادی زندگی مردم ايران در سه دهه گذشته پرداخته، و نکاتی برای توجه در آينده را ارائه میدهد.
آنچنان که امير طاهری مینويسد، بسياری از اعضای جامعه روشنفکری ايران غنا و تکثرگرايی فرهنگی و سياسی ايران در آن دوران را که محصول چند دهه پيشرفت فرهنگی و اجتماعی بود به فراموشی سپرده و خود را به وسوسه مشارکت در قدرت باختند، و به اين ترتيب، «به ارتجاعیترين بخش از روحانيت شيعه ياری دادند تا رهبری جنبش را از آن خود کند.»
« شب پارسی» می نویسد که نظام سياسی و حکومتی [آيتالله] خمينی و پيروانش بر پايه «سه دروغ بزرگ» سر بر آورد.
با اين همه امير طاهری استدلال میکند که رژيم [آيتالله] خمينی يا به گفته وی «رژيم خمينيست» نه جمهوری است و نه اسلامی. هر چند که در جغرافيای ايران استفرار يافته اما ايرانی هم نيست. اين وضعيت شرايطی را فراهم آورده که در آن دو ايران متفاوت در کنار يکديگر و در يک خاک موجوديت دارند. در « شب پارسی» می خوانیم که «ايران به عنوان مظهر اسلاميسم يا اسلامگرايی يک خطر جدی برای حيات ملی ايران و کسانی است که تماميت خواهی و دين گرايی خطرناک را نمی پذيرند. اما ايران به عنوان تجسم يک فرهنگ و تمدن غنی، عاملی نيرومند برای گسترش تمدن گرايی و صلح در خاورميانه است.»
امير طاهری معتقد است که «خمينيسم» مردم ايران را در چنگال خود گروگان گرفته و «در پس اين سپر انسانی نقشه شوم و سياه خود را پيش میبرد.»
از نگاه دموکراسی غربی ايران به عنوان تجسم ميراث ايرانی يک «دوست» است در حالی که به عنوان ابزاری برای گسترش قدرت خمينيسم يک «دشمن» انگاشته میشود.
کتاب «شب پارسی» ريشههای خمينيسم را در جريانهای تندرو و تروريستی اسلامگرا و تأثيرات جنبشهای فاشيستی و کمونيستی بر نسلهای سياسی گذشته کشورهای خاورميانه جستوجو میکند.
البته کتاب « شب پارسی » فراتر از يک تاريخچه ساده از «خمينيسم» است. علاوه بر اين تماميت ساختار اين رژيم را بر ملا میکند و نقاظ ضعف و قوت آن را روشن میسازد. شايد مهمتر از همه، اين کتاب خطوط کلی سياستهايی را ترسيم میکند که میتوانند خمينيسم را، «به عنوان تجسم تماميتطلبی و آميخته به طمع کشورگشايی»، شکست دهند.
در مسير مطالعه اين کتاب خواننده با چهرههای مهم و بازيگران اصلی داستان ايران، سوابق و خاستگاه اجتماعی و فرهنگی آنها نيز آشنا میشود.
کتاب «شب پارسی» که اين ماه به بازار عرضه شد از هم اکنون با فروش از طريق کتابفروشیهای اينترنتی مثل آمازون، بوردرز ، بارنز ، نوبل و واتراستون در آستانه چاپ دوم جای گرفته است.
کتاب اول امير طاهری به نام « يتيم يونانی: آيا اسلام میتواند جايی در جهان مدرن پيدا کند؟» يکی از اولين کتابهايی بود که حکومت [آيتالله] خمينی در سال ۱۹۷۹ فرمان به جمع آوری آن در ايران داد و حتی خواندن آشکارای آن ممنوع شد.
اين کتاب که مجموعهای بود ازمقالات دنبالهدار، و برخی از آنها نيز در روزنامه کيهان قبل از انقلاب به چاپ رسيده بود، قرار بود در ماه مارس ۱۹۷۹ و همزمان با نوروز منتشر شود.
اما افتادن زمام قدرت به دست روحانيون در ماه فوريه آن سال همه چيز را دگرگون ساخت و سيستم سانسور يا نظام مميزی جديدی را بر آن کشور حاکم کرد. به دستور روحانيون نام امير طاهری در فهرست سياه نويسندگانی جای گرفت که امروزه شمار آنان به صدها تن میرسد.
« تاريخ مطبوعات ايران در بحران»
کتاب دوم امير طاهری به نام « تاريخ مطبوعات ايران در بحران» را، که به زبان انگليسی نوشته شده است، انستيتو بينالمللی مطبوعات در لندن سفارش داد و در سال ۱۹۸۰ به چاپ رساند.
در سال ۱۹۸۲ امير طاهری کتاب ديگری چاپ کرد به نام «مشکل ما چيست؟» يک کتاب کوتاه و پر احساس به زبان فارسی و خطاب به ايرانيانی که از حکومت روحانيون قطع اميد میکردند. هزاران نسخه از اين کتاب در ميان جامعه ايرانيان ساکن خارج از آن کشور به فروش رسيد و مشتاقان فراوانی هم در ايران آن را پنهانی خواندند.
کتاب بعدی امير طاهری به نام «روح خدا» در سال ۱۹۸۵ چاپ شد که اولين بيوگرافی آيتالله خمينی بود. برخی از منتقدان اين کتاب را اثری به جا ماندنی در اين «ژانر» خاص میدانند. اين کتاب بگو مگوهای فراوانی در جمهوری اسلامی به پا کرد و موضوع بحثی تند در کميسيون فرهنگی مجلس شورای اسلامی شد.
در سال ۱۹۸۷ امير طاهری در کتاب بعدی خود به نام «ترور مقدس: در درون عالم تروريسم اسلامی» به مطالعه و بررسی خشونتطلبی و تروريسم اسلامی پرداخت. از نگاه برخی از کارشناسان اين کتاب تحقيقاتی پايهای در بازه پديدهای بود که از آن زمان به سرعت رو به گسترش رفته است.
«لانه جاسوسی: راه آمريکا به سوی فاجعه در ايران» کتاب دیگری از امیر طاهری است که به بررسی مناسبات ايران و آمريکا، از آغاز آن در قرن هيجدهم ميلادی تا رسوايی «ايران گيت» می پردازد. دراين کتاب امير طاهری چند فرضيه متعارف در مورد مناسبات دو کشور را به چالش میکشد.
او با تکيه بر انبوه مدارکی که دانشجويان معروف به «پيرو خط امام» از سفارت آمريکا در تهران ضبط، و سپس منتشر کردند، نشان میدهد که چگونه تمامی دولتهای آمريکا، يکی پس از ديگری، نتوانستند سياستی واقعگرايانه و خردمندانه در قبال کشوری اتخاذ کنند که بعدها به منبع اصلی نگرانی آمريکا در خاورميانه بدل شد.
«خاورميانه در ورای تيترهای خبری»
«خاورميانه در ورای تيترهای خبری» هفتمين کتاب امير طاهری بود. اين کتاب به سفارش انتشارات بريتانيايی « سنچری – هاچينسون » نوشته شده و تحليلی جامع و اطلاعاتی از منطقه خاورميانه است که در آن بسياری از معضلات و بحرانهای تاريخی فرهنگی و سياسی اين منطقه به زبانی سليس و ساده برای خواننده کتاب بررسی شده است.
يکی ديگر از کتابهای امير طاهری به زبان انگليسی «هلال ماه در آسمانی سرخ» است. اين کتاب بررسی تفصيلی وضعيت مسلمانان در اتحاد شوروی سابق همراه با گنجينه بزرگی از اطلاعات و تحليل درباره موضوعی است که در زمان انتشار کتاب افکار عمومی جهان اطلاعات و خبر چندانی از آن نداشتند.
اين کتاب در سال ۱۹۸۹ منتشر شد و متن آن با يک پيشبينی صريح در مورد سقوط بیدرنگ اتحاد شوروی به عنوان يک امپراطوری بيمار به پايان میرسد.
«زندگی ناشناخته شاه»
کتاب ديگر امير طاهری به زبان انگليسی «زندگی ناشناخته شاه» نام دارد که در مجموع با بيوگرافی آيتالله خمينی سرگذشت دو مردی را بررسی و ارائه میدهد که هر يک به شکلی متفاوت تاريخ معاصر ايران را رقم زدند.
در سال ۲۰۰۳ امير طاهری کتاب ديگری منتشر کرد و اين بار به زبان فرانسوی به نام «عراق: ورقهای گنجفه». در اين کتاب او از طرح آزادسازی مردم عراق از رژيم صدام حسين دفاع میکند. اين کتاب که همراه با پاتريک وايزمن نوشته شده در زمان انتشارش در فرانسه بحثهای داغی در پی آورد، درست در زمانی که حکومت آن کشور، به رياست جمهوری ژاک شيراک، مخالف حمله نظامی به عراق بود.
افزوده بر اين کتابها امير طاهری نويسنده مقالات تحليلی متعددی است که در کتابهای گوناگون به زبانهای فارسی، انگليسی، فرانسوی و عربی به چاپ رسيدهاند. يکی از اين مقالات تحليلی نگاهی است به تاريخ و موجوديت قبائل کرد ايزدی (يزيدی) ساکن ترکيه، ايران، عراق و سوريه و ديگری مقالهای تحليلی است از جوامع فرقهای شبيه به دروزیهای لبنان که در کشورهای مختلف خاورميانه و آسيای مرکزی سکونت دارند.
امير طاهری در راستای تلاش برای شناساندن شعر معاصر ايران به علاقهمندان خارجی مجموعهای از بيش از ۱۰۰ قطعه شعر فارسی از سه شاعر معاصر ايرانی را در مجموعهای به نام «گُل زخمی» ترجمه و گرداوری کرده است.
در سالهای دهه ۱۹۸۰ ميلادی امير طاهری يکی از فعالان خستگیناپذير آزادی مطبوعات در سراسر جهان بود. او نماينده و ناظر انستيتو بينالمللی مطبوعات در شماری از محاکمات روزنامهنگاران در کشورهای ترکيه ، الجزاير و مراکش (مغرب) بود.
او به روزنامهنگاران و خبرنگاران جوان جهان اسلام ياری میداد و همچنان ياری میدهد که در اروپا تحصيل کنند و آموزش ببينند. در سال ۱۹۹۰ او در شمار ۱۲ سردبير و روزنامهنگار پر سابقه و بلندپايهای جای داشت که عمدتاً از کشورهای غربی بودند و به تأسيس اولين مؤسسه آزاد روزنامهنگاری در مسکو، پايتخت اتحاد شوروی آن زمان، ياری رساندند.