با نمایش فیلم «آیههای زمینی» در جشنواره کن، تصویری از مواجهه مستقیم شهروندان ایرانی با مناسبات و قوانین ساختاری تمامیتخواه که جنبههای متعددی از زندگی اقشار گوناگون جامعه امروز ایران را در بر میگیرد، مقابل دیدگان تماشاگران یکی از معتبرترین و مهمترین رویدادهای سینمایی دنیا قرار گرفت.
فیلم ۷۷ دقیقهای «آیههای زمینی» که ساختهٔ مشترک علی عسگری و علیرضا خاتمی است و سهشنبه دوم خرداد در جشنواره کن اکران شد، در ۹ قسمت (اپیزود) تصویری از مواجهه مستقیم شهروندانی از سنین و اقشار مختلف را با موازین و خواستههای اعمالشده بر زندگیشان نشان میدهد.
تماشاگر فیلم، شخصیتهای «آیههای زمینی» را روبهدوربین و در حالی میبیند که مقابل افرادی بر سر موضوعی گفتوگو و در واقع مجادله میکنند.
چهره کسانی که با این افراد گفتوگو میکنند دیده نمیشود، اما هرکدام از آنها در موقعیتهای مختلف تلاش بر اِعمال خواستههای حکومت دارند؛ موقعیتهایی که در آنها جلوههای گوناگونی از ریاکاری مذهبی و مداخلهٔ آشکار در امور شخصی دیده میشود؛ از کارمند ادارهای که با خواسته پدری جوان برای نام پیشنهادی فرزندش مخالفت میکند تا مدیر مدرسهای که دختر دانشآموز جوانی را بهخاطر دیدهشدن با یک پسر مؤاخذه میکند و یا مأمور زنی در پلیس راهنمایی و رانندگی که زن رانندهای را بهخاطر وجود عکسی از مسافران بیحجاب اتومبیلش مؤاخذه میکند.
در تمام این موقعیتها، مقاومت و ایستادگی شهروندان در برابر خواستههای طرف مقابل دیده میشود. یکی از مهمترین جلوههای این مقاومت در قسمتی است که دختر ۹سالهای شکل ظاهری اِعمال حجاب اجباری برای آمادهشدن جهت حضور در جشن تکلیف را پس میزند.
در قسمتهای دیگر هم مقاومت زن جوانی دیده میشود که مقابل مسئولی در پلیس راهنمایی و رانندگی بر سر وجود عکسی از مسافر بهظاهر بیحجاب اتومبیلش جدل دنبالهداری میکند.
موضوع اِعمال سانسور بر فعالیتهای فرهنگی هم در قسمتی که یک کارگردان سینما بر سر تغییر فیلمنامهٔ پیشنهادیاش با مسئولی در بخشهای مدیریت فرهنگی چانهزنی میکند، جلوهای است از سایهٔ سنگین چندین دهه محدودیت تمامعیار بر آفرینش هنری در ایران.
از این منظر، فیلم «آیههای زمینی» میتواند فیلم دوران پس از اعتراضات «زن زندگی آزادی» باشد؛ دورانی که علاوه بر تأثیر عمیق در بخشهای مختلف زندگی شهروندان، سینمای ایران را هم بهشدت در چگونگی بیان تصویر این دوران به چالش کشیده است.
علیرضا خاتمی، یکی از کارگردانان فیلم «آیههای زمینی»، پس از نخستین نمایش این فیلم در جشنواره کن گفت که آنها خواستهاند «گوشی برای شنیدن» چیزی باشند که پس از شهریور ۱۴۰۱ در ایران گذشت.
محصول نهایی کار سازندگان فیلم «آیههای زمینی» نشان میدهد که آنها توانستهاند در این راه موفق باشند.
مجادلاتی که در قسمتهای متعدد فیلم دیده میشود، در لحظاتی به جلوههای طنزآمیزی میرسد که بهویژه برای تماشاگران ایرانی میتواند یادآور تلخی تجربهٔ موقعیتهایی باشد که خود آنها در موارد گوناگونی با آن درگیر بودهاند یا هستند.
فیلم «آیههای زمینی» با نمایی عمومی از شهر تهران در بامداد روزی آغاز میشود که بهتدریج صدای هیاهو و فریادها آن را در بر میگیرد. این تصویر عمومی در پایان به تحولی تکاندهنده میرسد که میتواند پیشگویی چالشبرانگیزی برای آینده باشد.