سقوط دولت فرانسه بیش از آن که شکستی برای نخستوزیر باشد، شکستی برای رئیسجمهور است.
بر اساس نتایج آخرین نظرسنجیها شصت درصد فرانسویها خواهان پایان یافتن دوران ریاستجمهوری امانوئل مکرون هستند، هر چند بر اساس قانون اساسی فرانسه، سقوط دولت موجب برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری نمیشود.
بحران سیاسی کنونی فرانسه از زمان شکست حزب آقای مکرون و پیروزی راست افراطی در انتخابات پارلمانی اروپا در بیستم خرداد امسال و بلافاصله اعلام انحلال پارلمان فرانسه در همان زمان از سوی مکرون آغاز شد.
در این مدت، کمتر از شش ماه، مکرون چه اشتباهات بزرگی انجام داد که کار را به یک رای عدم اعتماد بیسابقه پارلمان به دولت طی بیش از شصت سال گذشته رسانید؟
تصور «شفافسازی»
به عقیده تحلیلگران سیاسی، اولین اشتباه بزرگ مکرون از زمان انتخابات پارلمان اروپا، تصمیم غافلگیرکنندهٔ انحلال پارلمان فرانسه بود.
مکرون در زمان اعلام انحلال پارلمان فرانسه، گفت که این تصمیمش برای «شفافسازی» فضای سیاسی فرانسه است؛ این که مشخص شود وزن سیاسی هر حزب سیاسی به چه میزان است.
انتخابات پارلمانی فرانسه گرچه نشان داد که حزب راست افراطی فرانسه نمیتواند اکثریت مطلق پارلمان را به دست آورد اما «شفافسازی» که از این انتخابات به دست آمد، گرهی را نگشود.
پارلمان فرانسه بسیار چندپارهتر از قبل شد.
تصور «چپ از هم گسیخته»
نزدیکان مکرون در زمانی که اعلام انحلال پارلمان صورت گرفت اعلام کردند که حزب راست افراطی رای لازم را نخواهد آورد و احزاب چپ نیز متفرق هستند، بنابراین: «ما در انتخابات پارلمانی پیروز میشویم».
در ذهن امانوئل مکرون و حلقه نزدیکش، چپ فرانسه تقسیمشده و قادر به متحد شدن نیست و همین امر به اردوگاه او امکان پیروزی در انتخابات زودهنگام پارلمانی را میدهد.
اما نتیجهٔ انتخابات کاملاً متفاوت شد: چپ به سرعت اتحادی را به نام «جبهه مردمی جدید» تشکیل داد و توانست بلوک سیاسی اول پارلمان شود، البته بدون اکثریت مطلق.
حزب رئیسجمهور و متحدانش از احزاب چپ شکست خوردند.
تصور «جلوگیری از سقوط دولت»
استدلال دیگری که برای انحلال پارلمان از سوی اطرافیان مکرون مطرح شد این بود که اگر چنین انحلالی صورت نمیگرفت، احزاب اپوزیسیون در پارلمان قبلی رایگیری برای عدم اعتماد به دولت را برگزار میکردند.
اطرافیان مکرون میگفتند که حزب راست میانه «جمهوریخواهان» در حال تدارک چنین رایگیری برای سقوط دولت بود و دلیل آنان، برنامه بودجه دولت است.
گفته شد که مکرون معتقد بود «سقوط دولت ده برابر بدتر از انحلال پارلمان است، چون یک بحران کامل است و انحلال برای جلوگیری از بحرانهای جدیتر بود.»
اما انحلال پارلمان در نهایت موجب نشد که دولت فرانسه برکنار نشود؛ آن هم برای اولین بار پس از ۶۲ سال.
تصور کنترلپذیر بودن حزب راست افراطی
زمانی که مکرون پس از انتخابات پارلمانی زودهنگام نخستوزیر جدیدی را از جناح راستگرای فرانسه معرفی کرد، او در برابر انتقادها که چرا نخستوزیر از احزاب چپگرا انتخاب نشده، به اصل «ثبات» در حکومتداری اشاره کرد.
مکرون تصور میکرد که یک نخستوزیر راستگراتر از قبل، میتواند مورد خوشایند حزب راست افراطی باشد و رای نمایندگان این حزب در پارلمان را داشته باشد.
اما اتفاقی که شامگاه چهارشنبه افتاد، اتحاد قابل توجه حزب راست افراطی با احزاب چپگرا برای سرنگون کردن دولت بود.
چنین اتحادی موجب شد که یکی از کوتاهمدتترین دولتهای فرانسه به صورت برقآسا و با رأیی بالا ساقط شود.
تصور «همزیستی سیاسی»
در فرانسه به وضعیت سیاسی که در آن رئیسجمهور مجبور شود فردی را از حزبی غیر از حزب خود برای مقام نخستوزیری انتخاب کند، «همزیستی سیاسی» میگویند.
انتخاب میشل بارنیه از بیرون از حزب مکرون، تصور برقراری ثبات از طریق «همزیستی سیاسی» را ایجاد کرده بود.
اکنون با برکناری دولت بارنیه، این پرسش مطرح شده که در وضعیت کنونی حتی نمیتوان با «همزیستی سیاسی» دولت تشکیل داد؟
آیا این تجربه مکرون را به دورن حزب خود یا متحدانش بازمیگرداند؟ در این صورت چالشها برقرار خواهند بود چون مکرون اکثریت مطلق پارلمان را در دست ندارد.