یادداشتی از یوحنا نجدی: همزمان با آتشبس اسرائیل و حماس و آغاز بحثهای مربوط به انتخابات ریاستجمهوری در ایران در اواخر اردیبهشت، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از چندین تسلیحات نظامی شامل «پهپاد غزه»، «سامانه راداری قدس» و سامانه موشکی زمینبههوا بهنام «۹ دی» رونمایی کرد.
زمان رونمایی از این تسلیحات، بُرد آنها و همچنین مجموعهٔ تحولات موشکی سپاه پاسداران بهویژه از سال گذشته تا کنون، همگی از تصویر و برنامهٔ بزرگتری خبر میدهند که فارغ از آنچه گهگاه علنی میشود، در زیر پوست جمهوری اسلامی در جریان است.
خبرگزاری تسنیم در معرفی «پهپاد غزه» نوشت که این پهپاد در مأموریت رزمی قادر به حمل «۱۳ بمب تا شعاع عملیاتی دو هزار کیلومتری و نیز حمل ۵۰۰ کیلوگرم انواع تجهیزات جمعآوری اطلاعات و سیگنالی» است. اشارهٔ این خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران به بُرد دو هزار کیلومتری تأکیدی بر توان جمهوری اسلامی برای هدف قرار دادن اسرائیل است.
به نظر میرسد که «پهپاد غزه» همان «شاهد ۱۴۹» است که پیشتر اکبر کریملو، فرمانده پهپادی نیروی زمینی سپاه، در اردیبهشت سال گذشته رونمایی از آن را وعده داده بود؛ پهپادی که حالا با توجه به منازعهٔ اخیر میان اسرائیل و حماس، نام دیگری به خود گرفته است.
تاریخچهٔ توان موشکی جمهوری اسلامی اساساً تاریخچهای معطوف به اسرائیل است، آنچنانکه سیر تحولات و گسترش توان موشکی حکومت ایران در تلاش برای جنگ -مستقیم یا غیرمستقیم- با اسرائیل خلاصه میشود. بر این اساس، بسیاری از موشکهای جمهوری اسلامی نیز بهطور بنیادی با توان نابودی تلآویو و حیفا معرفی شدهاند.
برای مثال، رسانههای دولتی در معرفی موشک «خرمشهر» که روز ۳۱ شهریورماه سال ۱۳۹۶ در جریان رژه سالانه نیروهای مسلح در مقابل مقبره روحالله خمینی به نمایش درآمد، نوشتند که «خرمشهر» میتواند «تلآویو و حیفا را نابود کند». خبرگزاری دولتی «ایرنا» هم در گزارشی مفصل، از توان «خرمشهر» برای «هدف قرار دادن عربستان سعودی» نوشت. امیرعلی حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه، گفته بود که «موشک خرمشهر» با «برد دو هزار کیلومتر توان عبور از سامانههای دفاعی را دارد»؛ تاکید او بر «دو هزار کیلومتر» و «سامانه دفاعی» اشارهای مستقیم به تلآویو و سپر دفاع موشکی اسرائیل به نام «گنبد آهنین» است.
«سجیل» دیگر موشک جمهوری اسلامی است که به ادعای رسانههای حکومتی «در هفت دقیقه از تهران به تلآویو میرسد» و نمونه اولیه آن اواخر آبانماه سال ۱۳۸۷ توسط محمد نجار، وزیر وقت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، رونمایی شده بود. مهمترین ویژگی این موشک سنگینوزن و ۲۳ تُنی، استفادهٔ آن از سوخت جامد است که به این ترتیب، به دلیل عدم نیاز به سوختزنی، زمان استقرار و آمادهسازی آن برای شلیک بسیار کمتر از موشکهایی -همچون «شهاب ۳»- است که از سوخت مایع استفاده میکنند.
«سجیل» البته تنها موشکی نیست که با هدف حمله به تلآویو طراحی شده؛ «شهاب» و «قاسم» نیز دیگر موشکهایی هستند که بهنوشتهٔ رسانههای دولتی در ایران، «بهراحتی توان رسیدن به اسرائیل را دارند».
موشک «قاسم»، به طول ۱۱ متر و قطر ۸۸ سانتیمتر با سوخت جامد، در حال حاضر ۱۴۰۰ کیلومتر برد دارد اما گفته میشود که برد آن تا ۱۸۰۰ کیلومتر نیز میتواند افزایش یابد. موشک «دزفول» -از خانوادهٔ موشکهای «فاتح» و نوع پیشرفتهتر موشک «ذوالفقار»- هم اساساً با هدف اصابت به شهر «حیفا» در اسرائیل طراحی شده است.
اسفندماه سال ۱۳۹۴ نیز دو موشک «قدر» از نوع Fو H شلیک شدند که برای انتقال واضح پیام و رفع هرگونه سوءتفاهم به زبان عبری بر روی آنها درج شده بود «اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود». برد این موشکها نیز حدود دوهزار کیلومتر اعلام شده است.
جان کلام را اما حسین سلامی، فرمانده سپاه، در همین مراسم اخیر رونمایی از تسلیحات گفت که «به قابلیت جنگ از راه دور دست یافتهایم». او البته تنها به اسرائیل فکر نمیکند بلکه بارها صراحتاً از آمادگی سپاه برای افزایش برد موشکها به منظور هدف قرار دادن پایتخت کشورهای اروپایی خبر داده است؛ آنچنانکه آذرماه سال ۱۳۹۶ با حضور در تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی به اروپاییها چنین هشدار داد: «اروپاییها بدانند اگر بخواهند وارد حریم ما شوند، ما بُرد موشکهایمان را از دو هزار کیلومتر هم افزایش میدهیم.»
در این خصوص، میتوان به «موشک عاشورا» با سوخت جامد اشاره کرد؛ موشکی که ساخت آن در آذرماه سال ۱۳۸۶ اعلام و ادعا شد که میتواند علاوه بر «رژیم صهیونیستی»، «هر هدف و پایگاه آمریکایی در شرق اروپا را نیز هدف قرار دهد».
در همین راستا، بخش بزرگی از توان موشکی، بالستیک و پهپادی جمهوری اسلامی مستقیماً در اختیار نیروهای نیابتی و گروههای شبهنظامی متعلق به جمهوری اسلامی در منطقه قرار میگیرد؛ موضوعی که اگرچه زمانی بهصورت علنی اعلام نمیشد، حالا اما رازِ مگویی نیست؛ بهطوری که فرمانده سپاه در اردیبهشت همین امسال صراحتا گفت که «فلسطین جدید نه با سنگ بلکه با موشک میجنگد». حسین سلامی خطاب به فلسطینیها گفت: «آن موقع که موشک قاسم و سجیل را به قلب رژیم صهیونیستی شلیک میکنید، ما تا آخر با شما میمانیم.»
بخشی از صنعت موشکی «ولایت فقیه» اما اساساً در کشورهای همپیمان منطقهای نظام تأسیس شده است. از جمله در آذرماه سال ۱۳۹۸ روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی نوشت که جمهوری اسلامی با سوءاستفاده از «شرایط هرج و مرج در عراق»، یک «زرادخانه مخفی از موشکهای کوتاهبرد» خود را در این کشور راهاندازی کرده تا بدین طریق، «امنیت اسرائیل، عربستان و پایگاه ایالات متحده آمریکا» در خاورمیانه را آسانتر با تهدید مواجه کند.
رونماییهای سپاه از تسلیحات جدید، اغلب از لحاظ زمانی دارای بار معنایی خاصی است؛ مثلاً آبانماه سال ۱۳۹۹ همزمان با شمارش آرای انتخابات ریاستجمهوری در ایالات متحده آمریکا، سپاه از «سیستم پرتاب رگباری بالستیک» رونمایی کرد. فرمانده سپاه در مراسم معرفی این سیستم، به سپاهیان تاکید کرد که «دستهای شما همواره روی ماشه باشد».
بهطور کلی سال ۱۳۹۹ را میتوان شلوغترین سال نمایشی سپاه پاسداران لقب داد. مهمترین آنها «رزمایش پیامبر اعظم ۱۴» با مشارکت نیروهای هوافضا و دریایی سپاه در محدودهٔ خلیج فارس و تنگهٔ هرمز بود. بهگفته فرماندهان سپاه، اصلیترین ویژگی این رزمایش «تغییر الگوی دفاعی به تهاجمی» بوده است.
رونمایی از دو «شهر موشکی دریایی» در سواحل خلیج فارس، معرفی موشکهای «حاج قاسم» و «ابومهدی المهندس» و البته تأکیدهای پررنگتر بر استفادهٔ بیشترِ توان موشکی جمهوری اسلامی از «سوخت جامد»، همگی از دورانی خبر میدهند که خبرگزاری «مهر» آن را «سال ویژهٔ صنعت موشکی» لقب داد.
تا پیش از آن، سپاه هرگز در مدت یک سال اینچنین به «شوآف موشکی» دست نزده بود، که دلیلش را میتوان در مجموعه تحولات سال پیش از آن جستوجو کرد. حذف قاسم سلیمانی، سرکوب خونین اعتراضهای آبان ۱۳۹۸ و شلیک سپاه به پرواز ۷۵۲ اوکراین و دروغگوییهای سیستماتیک بعد از این فاجعه، حتی بسیاری از حامیان سنتی نظام را هم از لحاظ اقتدار نظامی حکومت و هم توان سرکوب اعتراضهای بعدی احتمالی، با تردیدهای بزرگی مواجه کرد و بسیاری از آنها از نظام بریدند.
با این حال، شباهتهای آشکار ظاهری و عملیاتیِ شماری از موشکهای یادشده با موشکهایی که در سالهای گذشته معرفی شده بودند، بیانگر اصرار بر رونمایی چندباره از محصولات یک «خانوادهٔ موشکی» است؛ اقدامی که به دلایل امنیتی و نظامی نهتنها توصیه نمیشود بلکه از آن اجتناب میگردد.
این «شوآف موشکی»، رونماییهای پیاپی و موشکهایی جامدسوز، حالا جدیدترین روش نظام جمهوری اسلامی برای -بهاصطلاح- نمایش اقتدار نظام و همچنین ایجاد رعب و وحشت در میان افراد و گروههایی است که برای گذار «ایران» از «جمهوری اسلامی» اختلافنظرها را کنار گذاشتهاند.
اگر دههٔ هشتاد شمسی دههٔ دمیدن حکومت بر شیپور «انرژی هستهای» بود، از میانهٔ دههٔ نود تا امروز این «صنعت موشکی» است که با شیبی ملایم بر بوق و کرنای رسانههای دولتی نشسته است، بهطوری که فرماندهان سپاه حتی انتخابات ریاستجمهوری اخیر را نیز با ادبیات «موشکی» تفسیر کردند و گفتند «ارزش هر رأی مردم از یک موشک بر قلب دشمن بیشتر است» یا «هر رأیی که به صندوق انداخته میشود، بهمثابهٔ یک موشک است».
اما در پاسخ به این سخنانِ سپاهیان، مشارکت نکردنِ بیش از ۳۰ میلیون واجد شرایط در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ بهروشنی نشان داد که برنامهٔ موشکی نظام تا چه اندازه برای مردم ایران از اهمیت و اولویت برخوردار است.
حاصل هر دو برنامهٔ هستهای و موشکی نظام اما تاکنون چیزی جز تحریمهای بینالمللی، تباهی میلیاردها دلار از ثروت مملکت، تولد «متخصصان دور زدن تحریمها» -یا به قول جواد ظریف «دکترای دور زدن تحریمها»-، فسادهای گستردهتر و البته کوچک و کوچکتر شدن سفرههای مردم ایران نبوده است؛ سفرههایی که این روزها حتی رؤیت آنها نیز مستلزم آن است که برق قطع نشده باشد.
نظرات نویسندگان در یادداشتها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.