ونجلیس پاپاتاناسیو معروف به ونجلیس، آهنگساز معروف یونانی سهشنبه ۱۷ مه بر اثر ابتلا به کرونا در ۷۹ سالگی در پاریس درگذشت؛ نابغهای که موسیقی را بدون رفتن به کلاس موسیقی آموخته بود.
آثار او بارها پرفروش شد و در صدر فهرست پرفروشها قرار گرفت. همچنین کارهای او در دورههای مختلف المپیک و جام جهانی فوتبال پخش شد و شبکههای تلویزیونی از جمله در ایران از موسیقی او بسیار استفاده کردند.
آهنگسازی که شیفته مکاشفه بود
این هنرمند که برنده اسکار هم شده بود، همیشه از کشف تجربه کاری متفاوت لذت میبرد؛ کشف دنیاهای جدید را هم در تجربه سبکهای مختلف موسیقی دنبال میکرد و هم در ساخت موسیقی برای دنیاهای مختلف، از دنیای علمی و ورزشی تا مستند و سینمایی.
آلبوم او با نام «۱۴۹۲؛ کریستف کلمب» که در میان ایرانیان بسیار معروف است و برای موسیقی متن فیلمی به همین نام ساخته شد، نیز داستان یک کشف است.
او که سالهای آخر عمر خود را در سه شهر آتن، پاریس و لندن میگذراند، گروههای مختلف موسیقی هم راهاندازی کرده بود و در سبکهای راک روانگردان (سایکدلیک راک) تا موسیقی قومی و جاز، به ویژه با سینثسایزر آهنگ ساخته بود.
ژان میشل ژار، آهنگساز فرانسوی درباره خبر درگذشت ونجلیس به خبرگزاری فرانسه گفته است: «این یک شوک و ضایعه بزرگی برای دنیای موسیقی به طور کلی، موسیقی فیلم و تاریخ موسیقی الکترونیک است که او یکی از پیشگامانش بود».
ونجلیس که چندان علاقهای به عمومی شدن زندگی خصوصیاش نداشت، به گفته ژان میشل ژار، در روزهای آخر زندگیاش در پاریس موسیقی را کنار گذاشته بود تا خودش را وقف نقاشی کند.
کیریاکوس میتسوتاکیس، نخستوزیر یونان، در توئیتی با اعلام خبر درگذشت این آهنگساز نوشت که دومین نام او، اودیسه بود: «برای ما یونانیها، به این معنی است که او سفر بزرگ خود را با ارابههای آتش شروع کرد. از آنجا، او برای ما یادداشتهایش را ارسال خواهد کرد».
خبرگزاری فرانسه نیز در خبر درگذشت ونجلیس نوشت که او متأثر از کاوش در فضا، طبیعت، معماری آیندهگرا (فوتوریست)، عهد جدید (انجیل) و جنبش دانشجویی مه ۱۹۶۸ فرانسه بود.
از کنسرت در شش سالگی تا معروفترین گروه یونانی خارج از کشور
ونجلیس با نام اصلی اوانگلوس اودیسئاس پاپاتاناسیو سال ۱۹۴۳ در روستای آگریا در نزدیک ولوس در مرکز یونان به دنیا آمد. از همان کودکی استعداد موسیقایی خود را نشان داد و بدون آنکه کلاسی گذرانده باشد، اولین کنسرت موسیقی خود را در شش سالگی برگزار کرد.
ونجلیس در سال ۱۹۸۸ در گفتوگویی با نشریه یونانی پریودیکو درباره دوران کودکی خود گفته بود: «من هرگز آموزش موسیقی ندیدم».
او همچنین در همان موقع از «استثمار» فزاینده تحمیل شده از سوی استودیوهای موسیقی و رسانهها انتقاد کرد: «شما میتوانید یک میلیون از آلبومتان به فروش برسد، اما احساس کنید که یک شکستخوردهاید. یا میتوانید اصلاً چیزی نفروشید و احساس خیلی خوشبختی کنید».
ونجلیس پس از تحصیل در رشته نقاشی در مدرسه هنرهای زیبای آتن، در دهه ۱۹۶۰ به گروه راک یونانی «فورمینکس» پیوست؛ این یک گروه موسیقی بیت بود که گونهای از موسیقی پاپ و راک به شمار میرفت و اوایل دهه ۱۹۶۰ در بریتانیا پا گرفته بود.
این گروه خیلی زود به شناختهشدهترین گروه موسیقی یونانی تبدیل شد و در فاصله چند سال، تکآهنگهای موفقی را پدید آورد. اما موفقیت این گروه با آغاز حکومت نظامیان در یونان در سال ۱۹۶۷ که به آزادی بیان در این کشور پایان داد، متوقف شد.
ونجلیس در حالی که میخواست به بریتانیا برود، در جریان جنبش دانشجویی مه ۱۹۶۸ در فرانسه سرگردان بود. در آن زمان، همراه با دو هنرمند یونانی تبعیدی دیگر، دمیس روسس و لوکاس سیدراس، یک گروه موسیقی پراگرسیو راک «فرزند آفرودیت/ Aphrodite's Child» تشکیل داد که به معروفترین گروه یونانی خارج از کشور تبدیل شد.
میلیونها نسخه از آلبومهای این گروه موسیقی تا سال ۱۹۷۲ که این گروه منحل شد، به فروش رفت. یکی از ترانههای معروف این گروه (Rain and Tears) برای هفتههای متمادی در کشورهای اروپایی به عنوان ترانه برتر شناخته شد.
همچنین آلبوم «ساعت پنج است» که سال ۱۹۶۹ منتشر شد، دومین آلبوم این گروه بود که با استقبال زیادی مواجه شد.
آهنگسازی برای مستند و فیلم سینمایی
در سال ۱۹۷۳، برای مجموعه تلویزیونی «آخرالزمان حیوانات» موسیقی ساخت که در ابتدای دهه ۱۹۷۰ از تلویزیون فرانسه پخش شد.
ونجلیس در سال ۱۹۷۴ به لندن رفت و استودیو «نمو» را تأسیس کرد که به قول خودش یک «آزمایشگاه صدا» بود. او در این استودیو تهیهکننده بسیاری از آلبومهایش بود. سالهایی که ونجلیس در پاریس و لندن گذراند، دوران اوج او بود.
همچنین این آهنگساز برای فیلمهایی چون «۱۴۹۲؛ فتح بهشت» (کریستف کلمب) از ریدلی اسکات، «گمشده» اثر کوستا گاوراس، «ماه تلخ» ساخته رومن پولانسکی و «اسکندر» اثر الیور استون موسیقی متن ساخت.
برای ساخت موسیقی متن فیلم «ارابههای آتش» (۱۹۸۱) به کارگردانی هیو هادسن که بر اساس یک داستان واقعی مربوط به المپیک تابستانی ۱۹۲۴ ساخته شد، برنده جایزه اسکار شد.
آلبوم «ارابههای آتش» بیش از یک میلیون نسخه در آمریکا به فروش رفت و در بریتانیا نیز در افتتاحیه المپیک ۲۰۱۲ لندن مورد استفاده قرار گرفت.
ونجلیس شیفته طبیعت و فضا بود؛ در سال ۱۹۸۰، از ساختههای او در مجموعه تلویزیونی آمریکایی «کیهان: یک سفر شخصی» اثر کارل سیگن استفاده شد.
در سال ۱۹۹۵ سیارهای به نام او نامگذاری شد. او در مصاحبهای گفت: «هر سیارهای آواز میخواند».
همچنین در سال ۲۰۰۱ برای فضاپیمای اودیسه ناسا که به مریخ فرستاده شد، آهنگ ساخت و همکاری با ناسا را در سال ۲۰۱۱ با آهنگسازی برای مأموریت فضاپیمای جونو به مقصد سیاره مشتری تکرار کرد. در سال ۲۰۱۶ نیز در یک آلبوم که نامزد جایزه گرمی شد، از مأموریت فضاپیمای رزتا الهام گرفت.
ونجلیس برای تئاتر و باله نیز موسیقی ساخت و برای جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۰۲ آهنگسازی کرد. همچنین در سال ۲۰۱۸ آهنگی را برای مراسم خاکسپاری استیون هاوکینگ ساخت که در آن از آخرین حرفهای این فیزیکدان و کیهانشناس معروف بریتانیایی استفاده کرد.
آخرین آلبوم او (Juno to Jupiter) که در سپتامبر ۲۰۲۱ منتشر شد، اشتیاق تازه او را نشان میداد که همان «گفتوگو با ستارگان» بود.
آهنگساز آخرالزمان
این هنرمند در سال ۲۰۱۲ به نشریه بریتانیایی آبزرور گفت: «موفقیت، شیرین و خائن است. به جای این که بتوانید آزادانه حرکت کنید و آنچه را که واقعا میخواهید انجام دهید، خود را گرفتار مییابید و مجبورید که خود را تکرار کنید».
همچنین در سال ۲۰۱۹، در گفتوگو با روزنامه لسآنجلس تایمز گفت شباهتیهایی میان زمان حاضر و ویرانشهری که در فیلم «بلید رانر» اثر ریدلی اسکات نمایش داده میشود، حس میکند. موسیقی متن این فیلم را خود ونجلیس ساخته بود.
او گفت: «وقتی تصاویر [فیلم بلید رانر] را دیدم، فهمیدم که این آینده است. البته آینده روشنی نیست. اما این جایی است که میرویم».