یک مرکز وابسته به دولت جمهوری اسلامی در وبسایت خود گزارشی از تغییر جدی نظر مردم ایران نسبت به حجاب در سالهای اخیر، منتشر کرده و اعلام کردهاست که بازنشر این گزارش را «همزمان با پدیده دختر خیابان انقلاب» انجام داده است.
این گزارش مینویسد در حالی که در سال ۸۵ خورشیدی «نزدیک به ۳۴ درصد» از مردم با اجباری بودن حجاب مخالفت داشتند، هشت سال بعد از آن تعداد مخالفان حجاب اجباری در ایران «به ۴۹ درصد» رسیده است.
این مطالعه تحقیقی از سوی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری انجام شده است.
این بررسی که در سال ۹۳ و تحت عنوان نشست راهبردی «حجاب: آسیبشناسی سیاستهای گذشته، نگاه به آینده» تنظیم شده، یکشنبه هفته جاری بار دیگر در وبسایت مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری منتشر شدهاست.
این بررسی نشان میدهد در دهه اخیر نظر شهروندان ایرانی نسبت به مقوله حجاب اجباری بهطور جدی دچار تغییر شده و حدود نیمی از مردم ایران معتقدند حجاب، موضوعی «خصوصی» است.
در هفتههای اخیر و در اعتراض به حجاب اجباری، زن جوانی که در شبکههای اجتماعی «ویدا موحد» معرفی شد، در خیابان انقلاب تهران، بر روی یک سکو ایستاد، روسری خود را از سر برداشت و با بستن آن به یک چوب، مثل یک پرچم تکانش داد.
پس از آن که در روزهای بعد، زنان دیگری نیز در تأسی از خانم موحد که به «دختر خیابان انقلاب» شهرت یافت، برای نشان دادن اعتراض خود به حجاب اجباری، همان اقدام را انجام دادند، و پلیس ایران از بازداشت دستکم ۲۹ زن در ارتباط با این موضوع خبر داد.
دادههای این تحقیق که نتایج نظرسنجیهای مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در سالهای ۸۵، ۸۶، ۸۹ و ۹۳ را دربرمیگیرد، نشان میدهد نظر مساعد بخش قابل توجهی از مردم ایران نسبت به محدودیتهای پوشش برای زنان که یکی از مهمترین دگرگونیها پس از انقلاب اسلامی بود، تغییر یافتهاست.
بر اساس این مطالعه، در سال ۸۵ نزدیک به ۳۴ درصد شرکتکنندگان در نظرسنجی این مرکز، با «دیکته» نوع پوشش زنان از سوی حاکمیت مخالف بودند. این آمار در سال ۹۳ به ۴۹ درصد رسیده بود.
در زمینه نوع پوشش، از جمله چادر، نیز در سال ۸۵ خورشیدی، ۵۴ درصد پرسششوندگان با این پوشش موافق بودند، اما این رقم در سال ۹۳ به ۳۵ درصد کاهش یافتهاست.
علاوه بر این، در حالی که نیمی از جامعه آماری شرکتکننده در این نظرسنجی در سال ۸۵ معتقد به ضرورت برخورد قضایی با افراد بیاعتنا به حجاب بودند، این آمار در سال ۹۳ به ۳۹ درصد کاهش یافتهاست.
یافتههای آماری این نظرسنجی در حالی بیشتر حائز اهمیت میشود که بدانیم بر اساس گزارش نشست مرکز استراتژیک ریاست جمهوری، سال ۵۳ یعنی تنها چهار سال قبل از انقلاب اسلامی، سه چهارم مردان یعنی ۷۵ درصد از آنها ترجیح میدادند همسرشان حجاب داشته باشد و تنها هفت درصد تمایل به داشتن زن بیحجاب داشتند.
دقت این نظرسنجی و میزان علمی بودن روش انجام آن از سوی مؤسسات مستقل آماری تأیید نشده است.
یک بررسی دیگر در مورد درصد موافقان حجاب اختیاری
بررسی دادههای حاصل از سومین موج از «پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان» که در شهریور و مهر سال ۹۴ در دفتر طرحهای ملیِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تهیه شده نیز آمارهای متفاوتی در این خصوص دربر دارد.
محسن مالجو، دانشآموخته اقتصاد سیاسی و پژوهشگر در همین رابطه، در مقالهای تازه با عنوان «ایرانیان کجا ایستادهاند: له یا علیهِ دختران خیابان انقلاب؟» به بررسی تغییر افکار عمومی نسبت به مقوله حجاب در ایران بر اساس دادههای دفتر طرحهای ملیِ وزارت فرهنگ پرداختهاست.
این پژوهشگر با آنچه خود «تفسیرها و فرضها و محاسبههای غیرخودسرانه» در نتایج این پژوهش نامیده، به بررسی توزیع درصدیِ نظر پاسخگویان دربارهٔ موافقت با حجاب اختیاری یا موافقت با حجاب اجباری بر حسب وضع تأهل پرداختهاست.
به نوشته وی، در نموداری که برای ارائه این آمار طراحی شده، «بهموازاتِ حرکت روی طیفی که با مجرد شروع میشود و با متأهل ادامه مییابد و با سایر به انتها میرسد، درصد موافقت با حجاب اختیاری نیز کمتر میشود.»
به نوشته مالجو، در هر سه گروهی که بر حسب وضع تأهل از هم متمایز شدهاند، «اکثریت با موافقان حجاب اختیاری است: در میان مجردها ۸۳٫۳ درصد با حجاب اختیاری موافقاند، در میان متأهلها ۷۶٫۷ درصد، و در میان «سایرین» نیز ۷۱٫۳ درصد.»
توزیع درصدیِ نظر پاسخگویان دربارهٔ موافقت با حجاب اختیاری یا موافقت با حجاب اجباری بر حسب جنس نیز بدین صورت است که درصد زنانی که موافق حجاب اختیاریاند کمی از درصد مردانِ موافق حجاب اختیاری کمتر است.
با این حال، هم میان زنان و هم میان مردان اصولاً اکثریت با موافقان حجاب اختیاری است: مردان ۷۹ درصد و زنان ۷۷٫۶ درصد.
پنج استانی که بیشترین درصد موافق با حجاب اختیاری را دارند نیز بهترتیب عبارتاند از: البرز (۹۱٫۷)، فارس (۹۰٫۹)، گیلان (۸۸٫۷)، آذربایجان غربی (۸۵٫۸)، و تهران (۸۴٫۸).
همچنین، پنج استانی که بیشترین درصد موافق با حجاب اجباری را دارند بهترتیب عبارتاند از: خراسان جنوبی (۵۱٫۶)، سیستان و بلوچستان (۴۱٫۵)، کهگیلویه و بویراحمد (۳۴٫۴)، خراسان شمالی (۳۲٫۹)، و چهارمحال و بختیاری (۳۲٫۷).
به نوشته مالجو، بااینحال، موافقان حجاب اختیاری در همه استانهای ایران به غیر از استان خراسان جنوبی «در اکثریت هستند… در استان خراسان جنوبی نیز موافقان حجاب اجباری فقط اکثریتی شکننده دارند.»
در حالی که بر اساس پژوهشهای مراکز رسمی در ایران، تمایل به خصوصی بودن موضوع حجاب در میان مردم ایران به صورت قابل توجهی افزایش یافتهاست، غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه، زنان معترض به حجاب اجباری را به مصرف «مواد صنعتی» متهم کردهاست.
محسنی اژهای بدنبال بازداشت دستکم ۲۹ زن که در اعتراض به حجاب اجباری روسریهای خود را در خیابانها برداشتهاند، گفه که آنها یا «بیاطلاع بوده و اظهار پشیمانی» کردهاند، یا افرادی هستند که «مواد صنعتی مصرف کردند» و گروهی نیز «هدایت شده» اقدام کردهاند.
پیش از وی نیز شماری از رسانههای وابسته به سپاه پاسداران، این افراد را «فریبخوردگان کمپین آزادیهای یواشکی» نامیده بودند.
کمپین آزادیهای یواشکی را مسیح علینژاد، خبرنگار ساکن آمریکا، برای مبارزه با حجاب اجباری در ایران در سالهای اخیر به راه انداخته که شمار زیادی از زنان ایرانی در داخل و خارج کشور از آن استقبال کردهاند.
این کارزار چند ماه است که در قالبی با عنوان «چهارشنبههای سفید» از همراهان خود میخواهد هر چهارشنبه با روسریهای سفید به خیابانها آمده، نسبت به حجاب اجباری اعتراض کرده و سپس تصاویر این اعتراض خود را برای این کمپین ارسال کنند.
بازتاب اقدامات ویدا موحد و زنان دیگر در برداشتن روسریهای خود در خیابانها به اندازهای وسیع بود که هشتگ «دختران_خیابان_انقلاب» به یکی از ترندهای اصلی در توئیتر تبدیل شد.