اوایل مرداد امسال در بزرگترین مبادله زندانیان بین روسیه و غرب پس از جنگ سرد، مسکو در ازای بازگشت ماموران اطلاعاتی خود که در کشورهای غربی به اتهام قتل، جاسوسی و یا عملیات هکری زندانی شده بودند، با آزادی چند شهروند خارجی و دو تابعیتی و همچنین عدهای از زندانیان سیاسی روس موافقت کرد.
اما برخی از این فعالین سیاسی تاکید میکنند که مخالف ایفای نقش در مبادله زندانیان بودهاند و اعزام به خارج را تبعید میدانند.
ایلیا یاشین ۴۱ ساله تبعید را «تراژدی شخصی» توصیف و اعلام کرد که زندان را ترجیح میداد.
او در نخستین نشست مطبوعاتی خود پس از مبادله زندانیان با تاکید بر اینکه مایل بود در روسیه بماند گفت: «نمیخواستم در زندان باشم اما قصد داشتم به مبارزه سیاسی ادامه دهم و تحمل زندان بخشی از این مبارزه است».
او با ابراز اطمینان از اینکه مبارزه با کرملین از زندان موثرتر است تا از خارج گفت: «تنها اسلحه یک سیاستمدار حرف اوست و مردم این حرف را تنها زمانی باور میکنند که ریسکپذیر باشیم و بهای مبارزه را بپردازیم».
در عین حال به گفته او، بازگشتاش به روسیه منتفیست چراکه مبادله آتی زندانیان بین روسیه و غرب را به مخاطره میاندازد و این در حالیست که بسیاری از فعالین سیاسی از جمله دوستان و یارانش همچنان در روسیه محبوساند.
فعالیت سیاسی از دوران نوجوانی
ایلیا یاشین از نوجوانی فعالیت سیاسی خود را برای مبارزه با رژیم ولادیمیر پوتین آغاز کرد. او در ۱۷ سالگی به حزب یابلوکو پیوست و پس از اخراج از این حزب بهدلیل «گرایش به تندروی»، به بوریس نِمتسف نزدیک شد و از یاران اصلی این منتقد سرسخت پوتین به شمار میرفت.
او همچنین از دوره فعالیت در یابلوکو با آلکسی ناوالنی در ارتباط بود و روزی ناوالنی را «اولین دوست خود در عرصه سیاسی» نامید.
در پی تظاهرات در میدان بالوتنایا در سالهای ۲۰۱۳-۲۰۱۱ که گستردهترین اعتراضهای سیاسی در روسیه از زمان فروپاشی اتحاد شوروی بود، یاشین در کنار نمتسف و ناوالنی به عنوان یکی از مهمترین چهرههای اپوزیسیون روسیه شناخته شد. این امر به او کمک کرد به عنوان نماینده شورای شهر مسکو انتخاب شود. او طی این دوره همچنین مشغول تهیه گزارش درباره تخریب کیفیت زندگی شهروندان روس در دوره ولادیمیر پوتین بود، کاری که بوریس نمتسف تا زمان قتل خود در مقابل کرملین در سال ۲۰۱۵ مشغول آن بود.
ایلیا یاشین در ماههای نخست تهاجم گسترده نظامی روسیه علیه اوکراین، در کانال شخصی خود در یوتیوب برای یکونیم میلیون دنبالکننده خود، برنامهای در افشای جنایات نظامیان روس در شهرک اوکراینی بوچا به نمایش گذاشت و ادعاهای کرملین در این رابطه را به چالش کشید.
اندکی بعد او به اتهام «انتشار اطلاعات دروغین» به هشت سال و نیم زندان محکوم شد. او عمده دو سال گذشته را در سلول انفرادی یا در بخشی از زندان که برای قاتلان و تجاوزگران در نظر گرفته شده سپری کرد.
او همچون آلکسی ناوالنی پیش از درگذشت در زندان که متحدانش «قتل او را به دستور ولادیمیر پوتین میدانند»، از حضور در دادگاه برای سخنرانی سیاسی استفاده میکرد.
اما ماه گذشته افرادی با چهره پوشیده که متعاقباً مشخص شد ماموران سازمان امنیت روسیه هستند او را از زندان بیرون آوردند و بدون اینکه توضیحی ارائه دهند سوار اتوبوسی کردند که به مرور با زندانیان دیگر نیز پر میشد. این مسافران با هواپیمای ویژه دولت روسیه به مقصد ترکیه پرواز کرد. ایلیا یاشین میگوید تنها در این هواپیما از مشارکت در طرح مبادله زندانیان آگاه و متوجه شد آلکسی گورینوف، دوست و همکار پیشیناش در شورای شهر مسکو که بهدلیل مخالفت با جنگ روسیه علیه اوکراین به هفت سال زندان محکوم شده، در میان این گروه نیست.
آغاز دور جدید فعالیتهای سیاسی در تبعید
ایلیا یاشین از ساعتهای اول پس از رسیدن به آلمان مشغول نشستهای سیاسی و مطبوعاتی بوده، از پارلمان آلمان دیدار و در مقابل هزاران مخالف کرملین در برلین سخنرانی کرده است.
اما او به آینده سیاسی خود خوشبین نیست. او طی سخنرانی خود در برلین گفت: «تنها سیاستمداران معدودی توانستند در تبعید فعالیت موفق داشته باشند و من از آنها خوشم نمیآید». اشاره او به ولادیمیر لنین، رهبر انقلاب روسیه، و آیتالله روحالله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی در ایران، بود.
به گزارش روزنامه آمریکایی واشینگتنپست، این سوال که آیا ایجاد زمینهای برای تبدیل روسیه به کشوری آزاد، لیبرال و دموکراتیک از خارج امکانپذیر است، همواره برای مهاجرین سیاسی روس مطرح بوده و در حالیکه طی دو سه سال اخیر، شمار مخالفان سیاسی کرملین در خارج از کشور بهطور چشمگیری افزایش یافته، اهمیت این سوال چند برابر شده است.
بسیاری به ایلیا یاشین چشم دوختهاند با این امید که اپوزیسیون را متحد کند و روشی کارآمد برای ادامه مبارزه سیاسی خود حتی در تبعید، بهویژه که در خارج از روسیه از آزادی بیان برخوردار است، پیدا کند.
اما او معتقد است که «نمیتوان از خارج، روسیه دمکراتیک ساخت؛ این کار تنها از دست مردم روسیه برمیآید».
ایلیا یاشین نگران است که بدون حضور در روسیه نتواند به اطلاعات دستاول و صحیح دسترسی پیدا کند.
او نه ابهت و اعتبار بوریس نمتسف را دارد و نه سازمانی سیاسی مانند آنچه آلکسی ناوالنی تشکیل داده بود و اکنون در روسیه تروریستی اعلام شده، را رهبری میکند.
ایلیا یاشین در مصاحبه با واشینگتن پست گفته است: «اپوزیسیون روسیه متفرق شده و امید خود را از دست داده».
او افزود: «جامعه روسیه باید درمان شود. باید از سطح خشونتها کاسته و ارتباطات بین مردم احیا شود».
یاشین معتقد است رهبری این روند کار بسیار سختیست و از پاسخ به این سوال که آیا او حاضر است این رهبری را برعهده گیرد، میپرهیزد. او به واشینگتن پست گفته که فعلاً ترجیح میدهد بر این سه وظیفه متمرکز شود: کمک به صدها زندانی سیاسی در روسیه، آگاه کردن شهروندان روس از دروغهای حکومت و تحکیم ارتباط بین مخالفان کرملین در خارج از روسیه.
او میگوید: «چارهای ندارم جز اینکه در خارج بمانم و سیاستمداری در تبعید باشم».