بر ملا شدن مراسم عروسی پر زرق و برق پسر یک سفیر جمهوری اسلامی، انتقاد افکار عمومی را از رفاه فرزندان خواص، آنهم در شرایطی که جمعیت کشور وضعیت اقتصادی بدی دارد، برانگیخته است.
حتی قبل از پخش فیلم عروسی امیرمحسن مرادیان، پسر سفیر ایران در دانمارک، و آناشید حسینی، مدل و طراح مد، انتقاد از این وضعیت گسترده بود. از قرار معلوم مراسم عروسی تابستان سال ۹۶ در سالنی در شهرک غرب برگزار شده که یکی از «مجللترین و زیباترین» سالنهای تهران است.
ارزش ریال از مدتها پیش در حال کاهش بوده، ولی از چند ماه پیش با تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از برجام و اعمال تحریمهای جدید علیه ایران ارزش آن به شدت کاهش یافته است. در در ماه سال گذشته در اعتراض به افزایش قیمت بسیاری از کالاهای مصرفی در چندین شهر ایران تظاهرات اعتراضی روی داد و بخشی از معترضان علیه آیتالله خامنهای رهبر ایران شعار میدادند.
اشتغال و مشکلات اجتماعی و اقتصادی یکی از موضوعات اصلی انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ بود که در آن حسن روحانی سیاستمدار نسبتاً میانهرو برای دومین بار به ریاست جمهوری انتخاب شد.
در روزهای اخیر نیز نشانههای دیگری از نگرانی در مورد وخامت وضعیت در آینده بروز کرد؛ از جمله تظاهرات علیه گرانی در شهرهای تهران، اصفهان و کرج.
تصاویر مراسم عروسی امیرحسین مرادیان و آناشید حسینی در چنین شرایطی پخش شد و منتقدان در واکنش خود، در تخمینی احتمالاً غیرواقعی، برآورد کردند که «میلیاردها» ریال خرج شده است. عکسهایی که منتشر شده نشان میدهند که تعدادی از مقامهای دولتی نیز در این مراسم شرکت داشند.
وبسایت پرخواننده فرارو نوشت که این عروسی «پر زرق و برق» در شرایطی برگزار میشود که ۱۲ میلیون نفر از ایرانیان در سن ازدواج به خاطر مشکلات اقتصادی نمیتوانند عروسی کنند.
برای برخی، این نشانه افزایش بیعدالتی و نابرابری در ایران و برای دیگران نمونهای از رها کردن ارزشها و ایدههای انقلابی از سوی مقامهای حکومتی است.
باری دیگر به افزایش انتقاد از «آقازاده ا» منجر شد، عبارتی که مردم ایران از آن برای توصیف فرزندان افراد صاحب امتیاز استفاده میکنند و تصور عموم این است که به خاطر ارتباط و تماسهای خانوادگی از منافع زیادی، از جمله مشاغل سطح بالا و قراردادهای دولتی بهرهمند میشوند.
«پایان جمهوری اسلامی»؟
یک روحانی محافظهکار در واکنش به انتشار عکسهای این عروسی گفت یک چنین رویدادهایی میتواند نشانه پایان حکومت روحانیت باشد که بنیانگذار و رهبران آن همواره مبلغ سادهزیستی و مدافع حقوق لایههای فقیر بودهاند.
سید محمدمهدی صدرالساداتی در پستی اینستاگرامی خطاب به بیش از ۲۰۰ هزار دنبالکننده، با اشاره به مرتضی مرادیان سفیر ایران در دانمارک و پدر داماد پرسید: «آیا تفکر امام (آیتالله خمینی) در مورد نحوه زندگی مقامات غلط و صوری بوده است؟»
آقای صدرالساداتی که ساکن شهر قم و مدافع شفافیت «بدون ملاحظات سیاسی» است، از قرار معلوم از جمله اولین افرادی بوده که از این مراسم عروسی تحت عنوان «تجمل» افراطی انتقاد کرده است.
او در بخش دیگری از این پست اضافه کرده در شرایطی که فقط بخش ناچیزی از ایرانیان میتوانند مراسم عروسی خود را در «یکی از مجللترین سالنهای کشور» و با یک «مرسدس بنز» برگزار کنند، چطور یک مقام حکومت ایران میتواند اجازه دهد چنین مراسمی برگزار شود.
البته پس از آنکه آقای مرادیان شکایت کرد که این تصاویر بدون اجازه او منتشر شده، آقای صدرالساداتی این پست اینستاگرامی را پاک کرد.
او در بخش دیگری از پیام پرسیده بود: «شما احساس مسئولیت نمیکنید؟ این پایان جمهوری اسلامی است؟» و بعد از قول آیتالله خمینی نقل میکند «اگر مقامهای حکومتی به جای کوخها در کاخها زندگی کنند، پایان جمهوری اسلامی خواهد بود».
عروس باید «خجالت بکشد»
بخش اعظم انتقادها متوجه آناشید حسینی بوده که در مصاحبهای گفته است لباسهای مارکدار خارجی میپوشد و برای خرید لباس به خارج سفر میکند. او گفته است: «ما در ایران واقعاً هیچی نداریم، هیچ برندی نداریم.»
بسیاری از ایرانیها عکسهای صفحه اینستاگرام او که لباسها، کیف و کفش و شال گردنهای شیک او را نشان میدهند، در شبکهها منتشر کرده و با استفاده از فوتوشاپ برگه قیمت را به آنها افزودند.
یک کاربر نوشته است، آناشید حسینی نماد «انحطاط» ایرانی است بخصوص که به عنوان یک مدل حجاب اسلامی و در عین حال لباسهای خارجی گرانقیمت را ترویج میکند. سعید صراف، دانشآموخته جامعهشناسی نیز در توئیتر نوشته است که «خانم چادریهای لاکژری، با صد قلم میکآپ، فالو شده توسط جوانان انقلابی.»
او سپس با اشاره به یک ریاضیدان ایرانی برنده جایزه فیلدز که حجاب را رها کرد و در آمریکا ساکن شد مینویسد: «ا گر آن خمینی زنده بود کاش میگفت نظرش به مریم میرزاخانی نزدیکتره یا سیده آناشید حسینی.»
رسانه حکومتی نیز به شکل کمسابقهای از این ماجرا انتقاد کردهاند و مجری یکی از برنامههای رادیوی تهران از شایعات مربوط به هزینه کلان این عروسی و سخنان آناشید حسینی در مورد پوشیدن لباسهای خارجی که اکثر ایرانیان توانایی خرید آن را ندارند، به شدت انتقاد کرد.
مجری برنامه با اشاره به گزارشهای اخیر در مورد خودکشی یک پسر جوان در شهری در جنوب ایران به خاطر فقر پرسید آیا ولخرجان از دیدن این تضاد «خجالت نمیکشند؟»
این مجری قبل از اینکه پخش صدایش در رادیو قطع شود، با عصبانیت گفت: «باید بری بمیری. خون شهدا را لگد کردهای.»
«ژن خوب»
مرتضی مرادیان در واکنش گفت عروسی پسرش «طبق آداب و رسوم» جامعه ایران برگزار شده و آقای صدرالساداتی را به نشر اتهامات جعلی علیه خانوادهاش متهم کرد.
عروس و داماد نیز ادعاها در مورد هزینه سرسام آور مراسم عروسی را تکذیب کرده و گفتهاند که هزینهها را شخصاً پرداخت کردهاند.
آناشید حسینی در عین حال گفته است بسیاری از کیفهایی که تصاویرشان در صفحه اینستاگرام او منتشر شده کپی و تقلبی هستند.
او گفته است پدرش مقام دولتی نیست و هیچ لزومی نمیبیند که درمورد زندگی شخصی خود قبل از ازدواج توضیح دهد.
او در یک پیام تصویری زنده در اینستاگرام گفته است: «اینها همه حرفهای عصبی و توخالی در مورد آقازادههاست. ولی من فکر نمیکنم ما آقازاده هستیم. کسی که یک ماشین ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومانی دارد و در یک آپارتمان ۹۰ متری اجارهای زندگی میکند، آقا زاده نیست».
چند ماه پیش نیز پسر یک سیاستمدار اصلاحطلب با گفتن اینکه دلیل موفقیت او در زندگی «ژن خوب» است جنجال به پا کرد.
در عین حال ماجرای مربوط به عروسی در شرایطی روی میدهد که گفته میشود به پسران چندین سیاستمدار، با وجود نداشتن تجربه، مشاغل مهمی سپرده شده است.
احمد نقیبزاده جامعهشناس اخیراً در مصاحبهای با وبسایت اعتماد گفته است: «انتشار این نوع خبرها در مورد خواص ایران میتواند به عدم اعتماد مردم منجر شود. جمهوری اسلامی بزرگترین پایه حمایت خود یعنی مردم را از دست میدهد. مردم نسبت به خواص دیدگاه بسیار منفی پیدا میکنند».
مهسا امرآبادی، روزنامهنگاری که پس از سرکوب اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری مورد اختلاف در سال ۸۸ زندانی شد، در توئیتر نوشته است: «تعجب میکنم هنوز هستند کسانی که ذهنشان درگیر اصولگرا و اصلاحطلبه».
او اضافه کرده: «آقازادههای اصلاحطلب به دلیل استفاده از ابزارهایی مثل اینستاگرام و شوق شوآف٬ بیشتر دیده میشوند و آقازادههای اصولگرا نمایشش را نمیدهند. اگرنه آنها هم خوب شنا میکنند.»
شبکههای اجتماعی نظارت افکار عمومی و یا حداقل بحثهای باز در مورد زندگی فرزندان خواص را که برخی از آنها در کشورهای غربی از جمله آمریکا زندگی و تحصیل میکنند، افزایش داده است.
اکثر آنها سعی میکنند زندگی علنی پر سرو صدایی نداشته باشند. ولی برخی از قاعده مستثنی هستند.
محمد ساشا سبحانی، پسر سفیر سابق ایران در ونزوئلا از جمله افراد معدودی است که علناً از زندگی تجملی خود حرف میزند. آقای سبحانی که ساکن دوبی است، چندی پیش به ایران وایر گفت از ۱۵ سالگی از نظر مالی مستقل بوده است.
او افزود: «در ونزوئلا دوستان خوبی پیدا کردم. پسر هوگو چاوز، رئیسجمهور فقید ونزوئلا از دوستان نزدیک من است. همه اینها نتیجه باهوشی خود من است و به مقام سفارت پدرم در ونزوئلا هیچ ربطی ندارد. تجارتم مال خود من است ولی یک عده ایرانی بیفرهنگ ادعا میکنند که این آدم پول دزدیده است».