نادر فتورهچی، روزنامهنگار که با شکایت تهیهکننده سریال «شهرزاد» بازداشت و یک روز را در زندان فشافویه گذرانده بود، این زندان را «جهنم» نامیده و در گزارشی، شرایط زندانیان عادی در فشافویه را «ضدبشری» عنوان کرده است.
آقای فتورهچی پیش از این سرمایه سریال «شهرزاد» و فیلم «ابد و یک روز» را مسئلهدار عنوان کرده بود. وی با راهانداختن کمپین «نه به سریال شهرزاد» خواستار روشن شدن «ارتباط» آن با اختلاس ۱۳۰۰ میلیارد تومانی از صندوق ذخیره فرهنگیان شده بود.
وی که با شکایت محمد امامی، تهیهکننده شهرزاد به زندان افتاده بود، به نوشته خودش، پس از تامین قرار کفالت از سوی «پدرش» آزاد شد.
این روزنامهنگار بر اساس مشاهدات خود از وضعیت زندان «عادی و غیرسیاسی» در زندان فشافویه، از اینکه رسانهها و سازمانهای حقوق بشری به این زندان توجه نمیکنند، انتقاد کرده است.
فتورهچی نوشته است: «توجه به شرایط زیستی و رفاهی زندانیان عادی در فشافویه یک ضرورت عاجل، آنی و فوری است. کسی در ایران بیپناهتر و مظلومتر از آنها وجود ندارد. آنها به معنای دقیق کلمه تحت شرایط ضد بشری قرار دارند و طردی مضاعف را تجربه میکنند که تحمل آن، حتی برای یک شبانه روز از توان انسان خارج است».
این روزنامهنگار منتقد درباره شرایط قرنطینه فشافویه که همه زندانیها باید «چهار روز» در آن بمانند، نوشته است: «به عنوان کسی که شرایط قرنطینه را تا کنون سه بار در سه دهه هفتاد، هشتاد و نود تجربه کردهام، به جرات میتوانم به وخامت شرایط قرنطینه در زندان فشافویه شهادت دهم».
زندانی فاقد توالت عمومی، برخورد با زندانی همچون احشام
آنطور که نادر فتورهچی روایت کرده، در چهار روز قرنطینه، «مددجویان {زندانیان}، با هر جرمی و با هر قرار بازداشتی از آب آشامیدنی بدون مزه، تهویه، دستشویی، سیگار و غذای قابل هضم (ماکارونی سرد و نیم پز، برنج زرد سرد و نپخته) محروم هستند».
او در گزارش خود افزوده که زندان فشافویه، «فاقد توالت عمومی است. توالت، یک سوراخ در کف یک محوطه ۶۰ در ۶۰ سانتیمتری بدون شلنگ و روشویی و نور است که با یک پرده از تختها و کف سلولهای سه متر در سه متر، که ۲۶ تا ۳۲ مددجو در آنها «میلولند» تعبیه شده است».
وی اضافه کرده است: در سلولهای قرنطینه که به «فیزیک» معروفند، «سه تخت سه طبقه و دو پتو در کف اتاق وجود دارد. دو پنجره فوقانی فاقد شیشه است، کولر و شوفاژ وجود ندارد، آب از ساعت چهار بعد از ظهر تا هفت صبح قطع است».
بر اساس گزارش این روزنامهنگار، تراکم جمعیت سلولها ناشی از «ورود باورنکردنی روزانه تازهواردان» است که «تقریبا در هر ۲۴ ساعت بیش از ۴۰ زندانی جدید به قرنطینه اضافه میشود، این در حالیست که خروج از قرنطینه در هر شبانه روز حداکثر ۱۰ نفر است».
وی «بیش از ۸۰ درصد» زندانیان قرنطینه را نیز «معتادان تزریقی و کارتنخواب» معرفی کرده که «توان ایستادن روی پا ندارند و به جای انتقال به زندان باید به بیمارستان منتقل شوند».
فتورهچی همچنین شرایط «کفخوابهای زیر تخت» که به گزارش وی، معمولا «افغانها و معتادان تزریقی» هستند را «چیزی شبیه تجربه تابوت» عنوان کرده است.
وی نوشته که «آنها به دلیل کمبود جا در کف سلول، در زیر تختهای پایین جا داده میشوند و معمولا سه نفر پس از قرارگرفتن آنها در زیر تخت، به پشت به تخت تکیه میدهند و بدین ترتیب آنها از هرگونه قدرت حرکت در زیر تخت و داشتن منفذ نور و جریان هوا محروم میشوند. به آنها قبرخواب گفته میشود».
این روزنامهنگار در ادامه آورده که «بوی تعفن ناشی از تعرق بدن و زخمهای عفونی در سلولها باورکردنی نیست و چون معتادان تزریقی در قرنطینه خماری پس میدهند، توان انتقال به محفظه موسوم به دستشویی برای شستشو ندارند و همین امر باعث افزایش بوی تعفن در سلول میشود».
وی همچنین اضافه کرده که «با معتادان، سرقتیها، کر و کثیفها و افغانها به معنای دقیق کلمه در بدو امر، مثل حیوان و احشام برخورد میشود».
فتورهچی با این حال اضافه کرده اگرچه وی با دستبند و پابند به زندان منتقل شده و جزو «کفخوابها» بوده، اما هیچگونه بیاحترامی با وی از بدو ورود تا انتها صورت نگرفته است.
این روزنامهنگار اضافه کرده که گرچه بر سر در زندان فشافویه عبارت «ندامتگاه تهران بزرگ» نوشته شده، اما «فشار وارد بر زندانی از حیث روحی و جسمی به حدی شدید است که قدرت تفکر را از فرد سلب میکند و اساسا امکانی برای تامل و ندامت به او نمیدهد».
خانوادههای فقیر و بیخبر از حال زندانیان
نادر فتورهچی در گزارش خود به وضعیت ناگوار خانوادههای زندانیان فشافویه نیز اشاره کرده که «در محوطهای بیابانی روی خاک و نخاله مینشینند و هیچکس، کوچکترین اطلاعی از بودن یا نبودن زندانی به خانواده نمیدهند یا ندارند».
آنطور که این روزنامهنگار نوشته، در زندان با افرادی ملاقات کرده که «چهار روز از بازداشتشان گذشته بود و هنوز نتوانسته بودند به دلیل تراکم جمعیت، از حق تماس تلفنی دو دقیقه رایگان استفاده کنند. این مسئله برای زندانیانی که از خانوادههای فقیر هستند یعنی چندصدهزار تومان هزینه».
او در عین حال از «وفور افراد تحصیلکرده» در این زندان که «معمولا پرونده مالی دارند» خبر داده است.
فتورهچی خطاب به محمود صادقی، نماینده مجلس که پس از بازداشت او نوشته بود «دوباره به جای فساد و فاسد، افشاگر فساد را زندان کردند. اگر تا ظهر فردا شکایت از او را پس نگیرند جزئیات پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان را منتشر خواهم کرد»، خواسته که هر چه زودتر کاری برای زندانیان فشافویه بکند.
وی در عین حال در واکنش به برخی گمانهها مبنی بر اینکه «تهدیدهای صادقی جواب داد و فتورهچی آزاد شد» نیز نوشته است: «تا جایی که بنده اطلاع دارم، آزادی با تامین قرار کفالت توسط پدرم و مساعدت منشی شعبه در تسریع روند کار انجام شده و کوچکترین ربطی به توئیت آقای صادقی ندارد».
ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ یا زندان فشافویه در ۳۲ کیلومتری جنوب تهران قرار دارد که خبرگزاری تسنیم در سال ۹۴ گزارش کرده بود که «پس از ۱۵ سال، فاز اول» این زندان که «اردوگاه یا زندان ویژه محکومان مواد مخدر» خواهد بود، آماده بهرهبرداری است.
گزارش نادر فتورهچی و دیگر زندانیانی که فشافویه را تجربه کردهاند، از جمله شماری از زنان و مردان درویش گنابادی درباره وضعیت ناگوار انسانی و امکانات این زندان در حالی منتشر شده که بر اساس گزارش سه سال پیش خبرگزاری تسنیم، «۲۰۰ میلیارد تومان برای تکمیل فاز اول اردوگاه فشافویه» اختصاص یافته است.
این خبرگزاری این زندان را چنین توصیف کرده بود: «بندهایی با همه امکانات مورد نیاز یک زندانی».