روزنامه شرق در تیتر یک شماره چهارشنبه خود درباره مصاحبه تلویزیونی حسن روحانی به «تاریک و روشن پاسخهای روحانی» و «آنچه نگفت و باید می گفت» پرداخته و از قول عبدالله ناصری، فعال سياسي اصلاحطلب، نوشته است: «رئيسجمهور در گفتوگوی زنده خود نتوانست به دغدغههای جدی مردم پاسخ دهد. اين اولين حضور او بعد از ناآرامیهای اخير در تلويزيون بود؛ شايد من اگر جای او بودم، سعی میکردم ريشهيابی اعتراضات اخير را که به نوعی از سوی همه به رسميت شناخته شد، مدخل بحث خود قرار دهم. اگرچه اين پذيرش نارسايی هايی هم داشت؛ اما بهترين مدخل برای ورود به بحث بود. بسياری از مسائلي که مردم دنبال میکردند، میشد به اين صورت مطرح کرد.»
عبدالله ناصری همچنین گفته است: موضوع دیگری که می توانست در مصاحبه تلویزیونی حسن روحانی عنوان شود «موضع اخير وزير دفاع را که در آن گفته شد نيروهای مسلح بايد از فعاليت اقتصادی کنار بکشند؛ اين خبر بسيار خوبي براي جامعه است. حتما بايد آقاي روحانی از اين موارد حرف ميزد. اگر اين خبر جدي باشد، بازگوکردن ابعاد آن از سوی رئيسجمهور که وزير کابينه خودش آن را خبري کرده بود، بسيار تأثيرگذار ميبود. از طرفي ديگر، بايد ابعاد اعتراضات اخير گفته ميشد. اين اعتراضات بهجز اينکه به مسائل معيشتی برميگشت، مطالبهگری در حوزه سياسی، اجتماعی و فرهنگی هم بود؛ اما در گفتوگوی دوشنبه شب مغفول واقع شد.»
روزنامه شرق همچنین از قول غلامرضا ظریفیان نوشته است: «نرخ ارز، مشکلات مناطق زلزلهزده، مسائل اقتصادی از مشکلات مردم بود که بايد در آنان بسياری از مسائل ديگر نيز بيان ميشد اما آن چيزی که در اين ميان مهم است اين بود که رئيسجمهور بايد مقداری صريحتر و روشنتر با مردم صحبت کند» از جمله «حادثهای در کشور رخ داده و بخشي از جامعه اعتراضاتی داشتند که اگر بخش راديکال نامناسب و هنجارشکن آن را در نظر نگيريم، پاسخ به اين امر بخشی از نياز جامعه و افکار عمومی است.»
حسين انصاریراد نیز به شرق گفته است: «آقای روحانی میتوانست با استفاده از گروهی از دانشمندان علوم اقتصادی و اجتماعی، وضعيت کشور را با شفافيت کامل برای مردم بازگو کند و هيچ نقطه ابهامی نگذارد. كشور مشکلاتی ريشهدار دارد؛ تبعيضهای کمرشکنی وجود دارد و مجلس و دولت در چارچوب اين تبعيضها تشکيل میشوند.»
به نوشته شرق، محسن غرویان هم گفته است: «باید مشخص میشد ناآرامیهای اخير منشا داخلی يا خارجی داشت و آيا کشورهای منطقه در اين امر دخالت داشتند يا خير؟ اين ناآرامیها ابتدا توسط چه کسانی و از کدام شهر آغاز شد و بعد در دست جريانهای ديگر افتاد؟ ما و مردم توقع داريم که آقای روحاني توضيح و تشريح کنند.»
روزنامه خراسان نیز با اشاره به اینکه «گفت و گوی تلویزیونی دوشنبه شب رئیس جمهور که با اجرای رضا رشیدپور روی آنتن تلویزیون رفت، با واکنش متفاوت چهرههای سیاسی مختلف روبه رو شد» نوشته است: «برخی از این چهرهها این گفت و گو را قابل قبول، برخی آن را تکرار مواضع گذشته رئیس جمهور و غیرقابل قبول ارزیابی کردند.»
این روزنامه نوشته که صادق زیباکلام از حامیان دولت، سخنان دوشنبه شب حسن روحانی را در کاهش آرای وی موثر دانسته و گفته است: «ایکاش آقای روحانی متوجه میشدند که هربارکه با مردم صحبت میکنند بخش دیگری از ۲۴ میلیون رأیشان را ازدست میدهند.ایکاش ایشان میتوانستند متوجه شوند که وقتی به جای پرداختن به مشکلات و مسائل جدی و واقعی جامعه به سوال و جوابهای تصنعی، پوک و سطحی میپردازند، درحقیقت به شعور مردم توهین میکنند.»
به نوشته روزنامه خراسان عزت الله ضرغامی رئیس پیشین صدا و سیما نیز گفته که «سخنان تکراری، کلیشهای و غیر متفاوت رئیس جمهور باعث شد تا همه قضاوتها به سمت مجری برود و این خوب نیست.»
این روزنامه همچنین نوشته که حسن روحانی از «ترفند قدیمی و پیشپاافتاده ضدمصاحبه» در این گفت و گوی تلویزیونی استفاده کرده و «اتفاقاً به خوبی هم نتیجه داد و آن توضیح مجدد و مطول پرسش به جای پاسخ به آن است و در نهایت پاسخی کوتاه و گاه دیپلماتیک» به پرسش هاست.
روزنامه خراسان این را هم نوشته که «در واقع این شیوه یکی از روشهایی است که تحت عنوان "تکنیکهای ضدمصاحبه" به برخی مسئولان آموزش داده میشود یا برخی هم به طور تجربی آموختهاند و به مصاحبهشونده کمک میکند تا زمان را تلف کند و با تعداد کمتری سؤال مواجه شود و همین طور اجازه ایجاد چالش را از مصاحبهکننده بگیرد.»
کیهان در تیتر یک خود بر «جای خالی اشتغال، رکود و تورم در گفت وگوی تلویزیونی» حسن روحانی تاکید کرده و نوشته است: «دریافتن اولویتهای امروز جامعه و دغدغههای فراگیر آن کار چندان سختی نیست چنانکه در گفت وگو با مردم می توان مواردی از جمله اشتغال، رکود، تورم و مسکن را به عنوان دغدغههای اصلی آنها دریافت اما این موارد در مصاحبه رئیس جمهور یا مطرح نشد و یا چنانکه باید به آنها پرداخته نشد.»
روزنامه بهار عکس یک خود را به حسن روحانی اختصاص داده و تاکید کرده است که از مصاحبه تلویزیونی او به عنوان گفتگویی یاد کرده که «۵ درصد را راضی كرد.»
این روزنامه البته برای ارائه چنین رقمی به نظرسنجیهای اینترنتی استناد کرده و نوشته است: «حسام الدین آشنا مشاور رئيسجمهور حین این گفتگو» و در توییتر خود «نظرسنجی گذاشت و نظر مردم را در مورد پاسخهای روحانی پرسید. نتیجه نظرسنجی به طور عجیبی شوکه کننده بود. تنها ۵ درصد مردم از این سخنان رضایت داشتند. ۱۹ درصد به گزینه متوسط رای دادند و ۷۶ درصد شرکت کنندگان این مصاحبه را بسیار ضعیف ارزیابی کردند.»
روزنامه بهار با اشاره به اینکه «نظرسنجی مشابهی نیز در اکانت توییتر سایت اصلاحطلب جماران مطرح شد که با اندکی اغماض دقیقا همین نتایج تکرار شد»ف نوشته است: این اتفاق «نشان میدهد مردم از عدم بیان برخی موضوعات و همچنین سخن گفتن از برخی موضوعات نه چندان مهم شاکی بودند و سخنان رئیسجمهور نتوانست اثرگذاری لازم را بر سطوح مختلف جامعه داشته باشد.»
روزنامه ایران، نزدیک به دولت، در تیتر یک خود «سه ریشه ناآرامیها» را از قول حسین ذوالفقاری «دبیر شورای امنیت کشور» شامل «فعالیـت دشـمنان خارجـی، کاهش اعتماد عمومی و انباشـت انتظارات تحقق نیافته مردم در نتیجه مدیریت ناصحیح افکار عمومی عوامل اصلی نا آرامی ها» اعلام کرده است.
روزنامه اعتماد در تیتر یک خود با عنوان «آلترناتيو روحانی» نوشته است: «دود آتش "عبور از روحانی" به چشم همه میرود و اصلاحطلب يا اصولگرا نمیشناسد. از همين رو است كه انتظار میرود فعالان سياسی از هر دو جناح قبل از دميدن بر اين آتش سناريوهای احتمالی را در نظر بگيرند و تحليلگران خوشبينتر بر اين باورند كه با عبور از روحانی فضای سياسی كشور به سال ٨٤ شبيه شده و زمينه ظهور رييسجمهوری پوپوليست فراهم میشود.»
این روزنامه همزمان نوشته است که «بازگشت پوپوليستها و افتادن سكان اداره كشور به دست تندروهایی كه قبلا موفق به جلب آرای مردم نشدند، نيمه پر ليوان است و عبور از روحانی» میتواند پيامد دیگری نيز داشته باشد چرا که «نااميدی مردم از دولت اعتدالگرای روحاني و حاميان اصلاحطلبش لزوما آنطور كه برخی از اصولگرايان میخواهند به قهر با صندوق راي و تكرار تجربه انتخابات مجلس هفتم، هشتم و نهم نمیانجامد. برخی از تحليلگران مسائل سياسی معتقدند كه عبور از روحاني مقصدي غير از عبور از جمهوری اسلامی ندارد.»
اعتماد تاکید کرده است که «سرعت تغيير جهت در اعتراضات اخير نيز همين را ثابت كرد» و «شعارهای ساختارشكنانه و برخی اقدامات عجيب و تاسفبرانگيز به مثابه زنگ خطری است و بايد جدی گرفته شود. زنگی كه بسياری از عقلای اصولگرا و اصلاحطلب صدای آن را شنيدند. همه تاكيدها بر ضرورت انسجام ملی و در اولويت قرار دادن مصالح ملی نسبت به منافع جناحی به خاطر شنيدن همين زنگ خطر بود.»
سعید حجاریان از چهرههای نزدیک به جناح اصلاح طلب نیز طی یادداشتی با تیتر «پس از روحانی» در این روزنامه نوشته است: «در يک نگاه اجمالی و با تكيه بر دادههای موجود، می توان ريشه وقايع دی ماه سال جاری را در دو مقوله "سياست" و "معيشت" جست. در اين اعتراضات، چندين شعار به گوش رسيد؛ گروهي دغدغههای اقتصادی و معيشتیشان را مطرح كردند،گروهی اصلاحطلبان را خطاب قرار دادند، گروهی ديگر خواستار بركناری روحانی بودند و گروهی مجموعه حاكميت را زير سوال بردند و دست آخر بعضی، از بازگشت سلطنت سخن گفتند.»
یادداشت نویس اعتماد با اشاره به اینکه «دولت يازدهم زمينی سوخته و مجموعهای از بدهیهای انباشته را از دولت پيش از خود به ارث برد» و حالا با وجود «كم آبی كشور، آلودگی هوا، حاشيهنشينی، صندوقهای بازنشستگی، موسسات مالی و اعتباری كه ممكن است آفتشان به بانکها نيز سرايت كند و بيكاری»، حسن روحانی در حالی كه «آماج حملات رقيب است، بايد سه سال ديگر در پاستور بماند؛ سه سالی كه دستخوش اعتراضات پی در پی خواهد بود، اعتراضاتی كه مانند موج دريا عقب میروند و با شدت بيشتر باز میگردند.»
در بخشی از این یادداشت آمده است: آنها که «از ابتدای دولت روحاني در روضههایشان و از تريبون صداوسيما و نماز جمعه ياس و نااميدی پمپاژ می كردند و می خواستند روحانی را بيكفايت نشان دهند، فرمان "نه به روحانی" را صادر كردند و شعار "مرگ بر روحانی" سر دادند» اما نگفتند «پس از روحانی به چه فرد يا نهادی ميرسند. پاسخ روشن است؛ عبور از روحانی يعني گذر از دولت و رسيدن به حاكميت و اصل نظام و در آخر عبور از جمهوری اسلامی.»
سعید حجاریان با اشاره به اینکه لنین درباره سقوط حكومتها از شرايطي سخن میگويد كه "پايينيها نخواهند و بالاییها نتوانند"يعنی زمانی كه همزمان دو بحران مشروعيت و هژموني پديد آيد»، نوشته که در جریان اعتراضات شهرها در «سال ٩٦، پايين (البته بخشی از آنها) از حكومت عبور كردند، اما بالاییها با وجود وسعت كار و قوت نيروی نظامي در شهرستان با تمام قوا به ماجرا ورود نكردند؛ اينبار بالايي (با ترديد) نخواست و آلترناتيوی هم موجود نبود.»
یادداشت نویس اعتماد البته این را هم نوشته که «دستاورد اعتراضات اخير، تعليق شعار "عبور از روحانی" نزد جناح راست بود. چرا كه آنها بهصورت غريزی نتيجه گرفتند، بديلی در مقابل روحانی ندارند و بايد به هر روش او را حفظ كنند چون دريافتند با معادلهای چند مجهولی مواجهند. جناح راست شاهد بود كه در برخورد با اين اعتراضات چهار عمل اصلی به كار گرفته شد؛ بعضی را جمع (بازداشت)، بعضی را ضرب (كتک)، بعضی را تفريق (تفرقه انداختن) و بعضی ديگر را تقسيم (تفكيک معترضان به معيشتیهای بر حق و سياسيهای ناحق) كردند اما بنياد اعتراضات همچنان پابرجا ماند.»
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، در سرمقاله خود مدیران تو تابعیتی در ایران را «خائن» نامیده و خواهان برخورد با آنها شده است.
عبدالله گنجی در سرمقاله این روزنامه نوشته است: «اسامی ۱۰۰ مدير دوتابعيتی كشور در جلسه عصر يک شنبه گذشته كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي خوانده شد. همچنين گفته شد فردی كه اخيراً با اختلاس ۱۰۰ميليارد توماني از وزارت نفت به خارج فرار كرد، دوتابعيتی يا دارای تابعيت مضاعف است.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «علت اينكه محمود خاوری به راحتی گريخت، اين بود که دارای تابعيت مضاعف بود» نوشته که « تابعيت مضاعف امروز، همان "تحتالحمايگی" دوره قاجاريه است» و «آن روز دزدها پس از دزدی مسئله را سياسی و از تابعيت مضاعف برای در امان بودن استفاده میكردند و اكنون هم.»
یادداشت نویس روزنامه جوان نوشته است: «جدای از مباحث حقوقی، اين ننگ نظام جمهوری اسلامی نيست كه مديران آن دل در گرو همانجایی دارند كه سالهاست نظام و ملت آنان را به بدترين شكل از حقوق مختلف خود محروم كرده است؟ براي بقای نظامی كه بر كاكل مديرانی بچرخد كه اسب زينكردهشان بالقوه آماده پرش به سمت فرنگ است چه تضمينی وجود دارد؟! دزدهاي دوتابعيتي بيشترين ضربه را به حيثيت نظام وارد ميكنند؛ يعني هم مدير دزد است، هم ميتواند از محاكمه بگريزد، هم به ريش نظام بخندد و هم به جايي برود كه به آن سرزمين دشمن میگوييم.»
سرمقاله نویس این روزنامه یادآوری کرده است که «اين فقط دوتابعيتيها نيستند كه زير پای نظام را شل میبينند و زير پای خود را محكم میكنند، بلكه از مسئولان نظام جمهوري اسلامي نيز كسانی هستند كه فرزندانشان را برای تحصيل به غرب میفرستند تا شمايل فرهنگي غرب را از ورژن اصيل آن تجربه كنند و از فرهنگي كه پدرانشان براي ترويج آن حقوق ميگيرند فاصله بگيرند» و به همین دلیل «مسئولاني كه فرزندانشان به غرب رفته و در رشتههایی تحصيل ميكنند كه در ايران وجود دارد خائن هستند و انگاره و باور آنان به چيستی نظام جمهوري اسلامی را بايد در لابهلای همين نگرش جستوجو نمود.»
این روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران با تاکید براینکه «مجلس ، شوراي عالي امنيت ملی و نيروهای انقلاب نبايد اين دو مسئله را ،دوتابعيتیهای مدير و تحصيل فرزندان مديران در غرب، بهراحتي رها كنند» وعده داده که« به محض دريافت اطلاعات مديران دوتابعيتي كشور تصوير آنان را در صفحه يك خود منتشر خواهد كرد و اين ننگ را مقابل ايران عزيز و ملت مظلوم و مستقل ايران تحمل نخواهد كرد.»