نهادهای حقوق بشری برخورد پلیس ایران با مهاجر ۱۵ ساله افغانستانی را محکوم کردند و از سازمان ملل خواستند نسبت به چنین رفتارهایی که آن را«ظلم و آپارتاید نژادی» خواندند، واکنش نشان دهد.
مجمع مدافعان حقوق بشر روز پنجشنبه ۱۸ مرداد در حساب شبکه ایکس (توئیتر سابق) چنین رفتارهایی را«نشاندهنده خشونت علیه پناهندگان افغان در ایران» خواند و از جامعه بینالمللی خواست چنین «سوءاستفادههایی» را محکوم کند.
ائتلاف مستقل جنبشهای اعتراضی زنان افغانستان نیز روز جمعه ۱۹ مرداد با انتشار اطلاعیهای، چنین رفتاری را خلاف اصول قوانین حقوق بشری و نشاندهنده «ظلم و آپارتاید نژادی» خواند.
در اطلاعیهای که این ائتلاف منتشر کرده آمده است: «انتشار ویدئوی آزاردهندۀ شکنجه کودک ۱۵ ساله پناهجوی افغان توسط نیروی انتظامی ایران در رسانههای اجتماعی نشان میدهد که رویکرد دولت ایران در برابر پناهجویان افغان چقدر وحشتناک و دردآور است».
این ائتلاف بر این باور است که ایران و پاکستان منشور و اصول اخلاقی سازمان ملل را رعایت نکردهاند و در بیانیهای از سازمان ملل متحد خواسته است، این دو کشور عضو را در مورد بدرفتاری و شکنجه مهاجران افغان پاسخگو کنند.
در همین حال، وزارت مهاجرین و عودت کنندهگان (وزارت مهاجران) در حکومت طالبان روز جمعه با انتشار اطلاعیهای به این برخورد پلیس ایران واکنش نشان داد و نوشت: «در رسانهها تصاویری از برخورد با مهاجران افغان در ایران صحبت میشود که نگرانی آنان را برانگیخته است».
این وزارتخانهٔ حکومت طالبان، اخراج اجباری مهاجران افغان را «خلاف اصول اسلامی، بینالمللی و همسایگی» خوانده است.
همزمان شماری از کاربران شبکههای اجتماعی از جمله در شبکههای اجتماعی فیسبوک و ایکس (توئیتر سابق) به حمایت از مهدی موسوی، نوجوان مهاجر افغان در ایران، پرداختهاند و با تقبیح عملکرد پلیس ایران، کارزاری با هشتگ «پایت را از گلویم بردار» راهاندازی کردهند.
برخی کاربران نیز موضوع را با ماجرای مرگ جرج فلوید، سیاهپوستی آمریکایی، مقایسه کردند که در بازداشت پلیس جان باخت، و با هشتگ «جرج فلوید افغانستان» درباره آن نوشتند.
چند روز پیش ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد یک مأمور نیروی انتظامی زانوی خود را بر گردن پسربچهای گذاشته و به او دشنام میدهد. رادیوفردا با خبر شده محل این اتفاق منطقه آبسرد دماوند است، اما زمان ثبت آن قابل تأیید نیست.
همزمان با بازنشر گسترده این ویدئو که واکنشهای بسیار در شبکههای اجتماعی نیز بهدنبال داشت، رادیو آزادی، سرویس افغانستان رادیو اروپای آزاد، به نقل از برخی مهاجران افغان در ایران، اعلام کرد که این نوجوان مهدی نام دارد و ۱۵ ساله است.
سپس ویدیوئی روز پنجشنبه بهدست رادیو آزادی رسید که در آن برادر و مادر مهدی موسوی از وضعیت بد او میگویند.
با وجود این، ویدئوی دیگری به فاصله یک روز- جمعه ۱۹ مرداد- منتشر شد که در آن برادر مهدی، نوجوان مهاجر افغان در ایران، برخلاف ویدیوئی که روز پنجشنبه منتشر شد از سلامتی مهدی خبر میدهد.
تسنیم، خبرگزاری نزدیک به سپاه، نیز با نشر این ویدئو با تیتر «تکذیب یک دروغ دیگر علیه پلیس، جوان افغانستانی سالم است» از سلامتی نوجوان افغان خبر داده است.
برادر نوجوان افغان در ویدئوی جدید که پس از بالا گرفتن واکنشهای مختلف منتشر شد و مشخص نیست تحت چه شرایطی تهیه شده است، میگوید: «خوشبختانه مهدی خدا را شکر سالم است و یک اختلال کوچک بین ما پیش آمده بود که این هم خوشبختانه حل شدهاست».
در این ویدئو در کنار برادر مهدی، خودش و مادرش نیز حضور دارند، اما صحبت نمیکنند.
به باور شماری از کاربران شبکههای اجتماعی و افرادی که کارزار «پایت را از گلویم بردار» را در فضای مجازی به راهانداختهاند از آنجا که این ویدئو در رسانههای حکومتی در ایران بازنشر داده شده، این اظهارات «اعتراف اجباری» است.
این نخستین بار نیست که یک مهاجر افغان در ایران با چنین رفتاری روبهرو میشود؛ پیش از این نیز موارد بیشماری از شکنجه، ضربوجرح ، بدرفتاری و آزار و اذیت مهاجران افغان از سوی پلیس و برخی مردم ایران گزارش شده و ویدئوهای آن نیز منتشر شده است.
پس از انتشار ویدئویی از برخورد خشونتآمیز مأموران پلیس در ایران با مهاجر نوجوان افغان در شبکههای اجتماعی و واکنش گسترده کاربران، شماری از مهاجران افغان در مناطق دیگر ایران نیز از بدرفتاریها برعلیهشان گلایه کردند.
از جمله فرشته، مهاجر افغان در ایران، درباره وضعیت کنونی مهاجران افغان گفت: «این اواخر با اتباع افغانستانی به شیوههای مختلف رفتار نادرست صورت میگیرد، نهتنها رفتار نادرست مانند ضربوشتم و شکنجه که همین کودک افغانستانی با آن روبهرو شد، بلکه افغانها با رفتارهای بسیار زشت با الفاظ نادرست مورد حمله پلیسهای ایرانی قرار میگیرند».
سادات، دیگر مهاجر افغان در ایران، در مورد دیدههای خود از وضعیت یکی از نزدیکاناش که توسط پلیس ایران بازداشت شده بود، میگوید: «وقتی او را بردند، پدرش برایم روایت کرد که مدارک و مدارک تحصیلیاش هم را و آنچه که داشتند را بردند، اما آنان [پلیس] قبول نکردند، خلاصه قرار شد یک نفر را پیدا کنند ۱۲ میلیون بدهند تا او را آزاد کنند».