در حالی که مقامات جمهوری اسلامی ایران دید روشنی از وضعیت کنونی و آینده تغییرات اقلیمی جهان ندارند و خشکسالیهای کشور را گذرا میپندارند و در انتظار «عنایت الهی» خواندن دعای باران را تجویز میکنند، واقعیتهای علمی افق دیگری را نشان میدهد.
دانشمندان سالهاست تأکید دارند که پیامدهای گرمتر شدن کره زمین تنها به بالا رفتن یک، دو یا سه درجهای دمای روزانه و سالانه هوای شهر و روستاهای ما ختم نمیشود بلکه با تغییر جهت بادها و عوامل بسیار دیگر، کلیت زیستگاهِ همهٔ ما را زیر و رو خواهد کرد.
حدود دو دهه پیش از این، بررسی علمی گروهی از دانشمندان به این نتیجه رسید که با ادامه گرمایش کره زمین، بخشهایی از این کره، بهویژه منطقه خلیج فارس، برای بشر غیرقابل سکونت خواهد شد.
شش سال پیش نیز، در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۵ (۴ آبان ۱۳۹۴) یک مطالعهٔ پژوهشی تکاندهنده از محققان مؤسسه فناوری ماساچوست آمریکا امری را که دانشمندان اقلیمشناس مدتها از آن نگران بودند، تأیید کرد: اگر بشر به روال معمول زندگی آلودهکننده خود ادامه دهد، تا چند دهه دیگر، موج گرمای شدید در برخی از مناطق این سیاره خارج از محدوده قابل تحمل بشر خواهد شد. در این پژوهش نیز بهویژه به ایران و خصوصاً جنوب کشور اشاره شده است.
در نهم مرداد سال ۹۴، یعنی در همان سالِ انتشار این پژوهش علمی، نمایه گرما (ترکیب گرما و رطوبت) در بندر ماهشهر، در جنوب ایران، به ۶۸ درجه سانتیگراد رسید که از حد تحمل بشر خارج است و برای اولین بار در آن روز داغ، بیرون ماندن از خانههای مجهز به تهویه در این نقطه از جهان برای همگان کشنده شد.
یافتههای پژوهش مؤسسه فناوری ماساچوست نشان میدهد که با روند کنونی، این رکورد تاریخی قرار است نخست هر ده سال یکبار در مکانهایی مانند دبی، ابوظبی و بخشهایی از ساحل ایران بشکند و پس از آن تعداد روزهای کشندهٔ هر سال بیشتر خواهد شد.
دانشمندان در محاسبات خود از تغییر جهت بادهایی که از شرق آناتولی به جنوب عراق و ایران میوزد به عنوان یکی از دلایل اصلی شکلگیری این وضعیت خطرناک برای این منطقه یاد میکنند.
سرپرست امور دینی و فرهنگی وزارت نیرو در استان خوزستان، در نامهای تأکید کرد: «با توجه به دستور مهندس محرابیان، وزیر نیرو، جهت بهرهمندی از ادعیه نزول باران، مقتضی است مساعدت لازم صورت بگیرد.»
از دو دهه پیش تحقیقات علمی زیادی در مورد تغییرات اقلیمی منتشر شده که پیشبینی بروز خشکسالیهای شدید و فزاینده و همزمان افزایش سیلابهای تند در ایران نیز در آنها با ارائه جزئیات بیان شده است. اما بررسی گفتار و کردار دستاندرکاران مدیریت کشور نشان میدهد که مقامات جمهوری اسلامی کاملاً از نتیجه این تحقیقات و حتی از وجود چنین بررسیهایی بیخبرند.
سه روز پیش از این، شنبه ۱۰ مهرماه، نماینده خرمشهر در مجلس شورای اسلامی در یک نشست بررسی معضل آب گفت که براثر ادامه خشکسالی، «در آبادان و خرمشهر آب فاضلاب به خورد مردم میدهیم» و وزیر نیروی ایران نیز در همین نشست در این مورد «به او حق داد.»
علیاکبر محرابیان، وزیر نیرو، در این نشست، بیخبر از چشمانداز خشکتر شدن فزاینده و دائمی منطقه که همه تحقیقات علمی به آن اشاره دارد، ابراز امیدواری کرد که «با عنایت الهی شاهد سالهای پربارش باشیم.»
یک ماه پیش از این نیز، وحید نرادی پرگلی، سرپرست امور دینی و فرهنگی وزارت نیرو در استان خوزستان، در نامهای خطاب به تعدادی از مدیران آب و برق این استان تأکید کرد: «با توجه به دستور مهندس محرابیان، وزیر نیرو، جهت بهرهمندی از ادعیه نزول باران (دعای ۱۹ صحیفه سجادیه)، مقتضی است مساعدت لازم جهت قرائت این ادعیه در نمازخانهها و فضاسازی مناسب در ادارات مرتبط و فضای مجازی صورت بگیرد. همچنین دستورات مقتضی را جهت تدوین کلیپ با موضوع فوق به همراه تهیه گزارش، صادر فرمایید.»
در همین اثنا، مدلسازی علمی الگوهای آبوهوایی، از جمله در دانشگاههای آلمان، نشان میدهد که روند خشکتر شدن بخشهایی از جهان، ازجمله ایران، قرار است هرساله وخیمتر شود و محاسباتی که ابررایانهها از مجموعهعوامل مؤثر بر جو زمین انجام دادهاند گویای این واقعیت تلخ است که در ایران قرار نیست «شاهد سالهای پربارش باشیم»، مگر بهصورت سیلهای ناگهانی ویرانگر.
بر اساس این پژوهشها، با تغییر جهت بادهای بارانزا، چندین نقطه از جهان، بهویژه غرب ایالات متحده، تمامی منطقه مدیترانه و سرزمین ایران، جنوب شیلی، آفریقای جنوبی و غرب استرالیا به طور میانگین رفتهرفته خشکتر و گرمتر خواهند شد و این روند تا برهوت شدن کامل این مناطق ادامه خواهد یافت.
مدلسازی اقلیمی دانشگاههای آلمان (که نمونهای از آن در تصویر زیر دیده میشود) پیش از بروز خشکسالیهای شدید و آتشسوزیهایی که امسال در غرب آمریکا، منطقه مدیترانه و ایران شاهد آن بودیم، منتشر شده بود. این مدلسازی علمی همین وضعیت را برای این مناطق پیشبینی کرده بود.
(در نقشه بالا رنگ نارنجی مناطق رو به خشک شدن و رنگ آبی مناطق دچار به سیلابهای فزاینده را نشان میدهد)
آنگونه که در این تصویر دیده میشود، در همین حال قسمتهای دیگر کره خاکی ما، ازجمله شبهجزیره عربستان، اتیوپی و شمالگان قرار است افزایش شدید سیلابها را تجربه کنند و سیلهای ویرانگر دو سال اخیر که در عربستان، یمن و عمان رخ داده و شمار آنها رو به افزایش دارد، درستی این پیشبینی را نشان میدهد.
دانشمندان خاطرنشان میکنند که با گرمتر شدن سطح زمین، گرمایی که از سطح زمین به هوا ساطع میشود نیز افزایش مییابد و برخورد این توده هوای بسیار گرم به ابرهای عبوری باعث ریزش یکباره همه رطوبت تشکیلدهنده ابر میشود و به این خاطر است که اکنون شاهد این تعداد از سیلابهای خانمانبرانداز در اقصی نقاط جهان هستیم.
نگاهی به کلیت تصویر پیش رو ما را به این نتیجه میرساند که در ایران و بسیاری نقاط دیگر، راهی جز پذیرفتن این واقعیت که قرار است در چرخهای شتابنده از خشکی و سیلاب زندگی کنیم، نیست.
اگر شرایط بهگونهای بود که مسئولان دستبهدعای کشور اهل مطالعه و آشنا با زبان علم میبودند، میشد انتظار داشت که دو دهه پیش از این، از وخامت وضعیت پیش رو آگاه شده و تمهیداتی را به اجرا میگذاشتند.
این تمهیدات میتوانست شامل ساخت کارخانههای بزرگ آبشیرینکن در جنوب کشور (نظیر کاری که کشورهای کناره جنوبی خلیج فارس انجام دادهاند)، بسترسازی برای انتقال سرریز جمعیتی به مناطق پرآبتر، تعمیر لولههای پوسیده شبکه آبرسانی کشور و اقداماتی از این دست باشد.
چهار شهر بزرگی که مقامهای جمهوری اسلامی سالها است قول ساخت آن را در سواحل مَکران میدهند اگر ساخته میشد و اگر با جذب چندین میلیون از ایرانیان به زندگی در این شهرها، آب آشامیدنیشان از آبشیرینکنها؛ برقشان از خورشید؛ و کسبوکارشان از ماهی و دریا تأمین میشد، امروزه در وضعیت دیگری قرار داشتیم.
بشر با وجود قهر طبیعت هنوز هم قادر است با برنامهریزی درست به حفاظت از خود بپردازد و مجموعههای عظیم آبشیرینکن امارات متحده و بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان که هماکنون در عربستان سعودی در دست ساخت است، نمونههایی از این دست برنامهریزیها است. در اروپا و آمریکا نیز دولتها چندین سال است پروژههای عظیم بهرهگیری از نیروی باد و خورشید و در برخی مناطق ذخیره سیلاب را پیش میبرند.
در ایران نه تنها بیخبری مسئولان از تصویر بزرگتر و شمشیر داموکلسی که بر فراز کشور جای گرفته مانع از حتی اندیشیدن جدی به این راهکارها شده، بلکه اصول اولیه مدیریت آب و منابع نیز از سوی آنها رعایت نمیشود.
دو روز پیش از این، روزنامه فرهیختگان در گزارشی با ارائه جزئیات خبر داد که در ایران، سالانه معادل ۹۹ روز آب آشامیدنی برای ۸۴ میلیون نفر هدر میرود و ۲۷ درصد از آب آشامیدنی کشور نیز «گُم میشود!»
همه آمارها و گزارشها نشانگر این واقعیت است که به مدیریت مسئولان در ایران امیدی نیست و شهروندان باید برای زندگی آینده خود و فرزندانشان، ابتکار عمل را خود بهدست بگیرند.
در کشورهای غربی در سالهای اخیر کتابهای زیادی در مورد چگونگی آماده شدن فردی و جمعی برای بقا در طوفان قهر و خشم طبیعت زخمخورده کنونی منتشر شده است.
ایجاد آبانبارهایی بر روی پشتبامها برای گرد آوردن آب باران، لولهگذاری برای هدایت بارشهای سیلآسا به سمت و سویی غیرویرانگر، عایقبندی بهتر خانهها، درزگیری نشت لولهها، کاشت درختان بیشتر در اطراف منازل برای بهرهگیری از سایه بیشتر، پسانداز برای خرید دستگاههای تهویه و ژنراتورهای برقی و ترجیحاً خورشیدی از رشتهاقداماتی است که بسیاری از افراد در کشورهایی چون آمریکا، بهویژه در غرب آن کشور، به صورتی فردی و غیردولتی به آن روی آوردهاند.
آگاهی از افق تیره پیش رو و آشنا کردن خود با راههای سازگاری با چنین آیندهای میتواند در درازمدت از شدت رنجی که قرار است مردم ساکن فلات ایران از آشفتگی اقلیمی بکشند، بکاهد.
با افزایش ناامیدی از اقدامات مؤثر دولتمداران جهانی برای کاهش گازهای گلخانهای، اکنون در بسیاری از محافل، گفتمان رایج، گذر از این امید، و مطالعه روشهای سازگاری با جهان نو و ورزیده شدن افراد در امر بقا است.
«سازگار شدن با تغییرات اقلیمی» اکنون از کلیدواژههای اصلی در بسیاری از کشورها است که راهبردهای آن به دو بخش دولتی و فردی تقسیم میشود، اما در کشوری مانند ایران که بخش دولتی آن از چنین اندیشههایی بهدور است، بخش فردی قضیه اهمیت بیشتری پیدا میکند.
کاشتن گیاه بر روی بام خانهها، سفید کردن رنگ پشتبامها و سطوح شهری، لایروبی جویهای اطراف منزل، مهاجرت به شهرهای سازگارتر با تغییرات اقلیمی، خرید باغ و باغچههایی در بیرون از شهر برای گریز از بلایای روزافزونی که برخی شهرها بدان دچارند و ... نمونههایی هستند از فهرست بلندبالای اقداماتی که در گوشه و کنار جهان اجرای آنها با ابتکار شخصی خود شهروندان آغاز شده است.