از تنگناهای ساختاری و کلان اقتصاد ایران یکی درون گرائی اقتصاد ایران است. این تنگنای ساختاری البته با تنگنای دیگر یعنی برون زائی گره خورده است.
منظور از درون گرائی این است که اقتصاد ایران از گسترش بازار در خارج از کشور و عرصه جهان ناتوان است.
چنین امری با رتبه پایین رقابت پذیری ایران در مقایسه جهانی قابل توضیح است. چه ایران بجز نفت و برخی از کالای سنتی که تقاضا برای آنها در اقتصاد جهانی محدود است، کالا و خدمات قابل عرضهای ندارد تا بتواند با رقابت- قیمت و کیفیت با سایر کشورها و یا مناطق اقتصادی بازاری را در جهان کسب نماید.
همین امر در رابطه متقابل با برونزائی اقتصادی ایران -یعنی وابستگی به صادرات نفت خام به جهان- پیوند خورده است. همین نوع صادرات است که اقتصاد ایران را زیر قبضه داشته و با هر تنشی در بازار نفت، اقتصاد ایران نیز دچار تنش میشود. بنابراین رتبه پایین رقابت پذیری اقتصاد ایران توضیح میدهد که چرا اقتصاد ایران درون گرا، برونزا و وارداتی است. چه در فقدان رقابت پذیری، دیگر کشورها که دارای رتبه رقابت پذیری بالاتری دارند- مانند ترکیه- بازار ایران در اختیار می گیرند.
جایگاه ایران در کجای اقتصاد جهان است؟
مؤسسهٔ بینالمللی توسعهٔ مدیریت دانشکده مدیریت بازرگانی که در لوزان سوئیس مستقر است نامی از ایران در میان ۶۳ کشور پررقابت جهان نبرده است.
این در حالی است که رتبه برخی از کشورهای همسایه ایران مانند امارت متحده عربی (رتبه ۷ از ۶۳ کشور) و ترکیه ( رتبه ۴۶ از ۶۳) در رده بندی این موسسه تعیین شده است.
نبود نام ایران در این رتبه بندی البته عجیب نیست چون بنا به گزارش سایر موسسات پژوهشی جایگاه ایران پایین تر از رتبه ۶۳ام از رده بندی رقابتی اقتصادی در جهان می باشد. بنابراین در رتبه بندی سایر موسسات پژوهشی جهان- که رتبه بندی مفصل تری را عرضه می کنند- میتوان جایگاه رقابت جهانی ایران را دریافت. مثلا بنا به تازهترین گزارش جهانی رقابت برای سال ۲۰۱۷-۲۰۱۸ میلادی که اخیرا منتشر شده است ایران جایگاه ایران رتبه ۶۹ رقابت پذیری را در میان ۱۳۷ کشور مورد بررسی داشته است.
رتبه ایران بنا به این پژوهش در سالهای اخیر نوسان بسیاری داشته است و این نشان بیثباتی اقتصاد ایران تلقی میشود. برای مثال در سال ۲۰۱۷ رتبه رقابت ایران ۷۶ام بود و در سال پیش از آن این رتبه ۷۴ و در سال ۲۰۱۵ این رتبه ۸۳ام بود. حال آنه در برخی از کشورها، این رتبه بندی هر چند به آرامی رو به بالا بوده است.
این رتبه پایین و نوسان پذیر رقابت پذیری اقتصاد ایران مورد تایید مراکز پژوهشی داخل ایران است.
مثلا گزارشهای پیشین وزارت صنعت، معدن و تجارت ایران تحت عنوان«آمارها و شاخصهای بینالمللی عملکرد رقابت صنعتی ایران» این وزارتخانه با استناد به آمارهای بینالمللی جایگاه ایران را در جهان و منطقه خاورمیانه و شمال افریقا ترسیم می کند، رتبه پایین ایران را عرصه رقابت پذیری تایید می کند. بنا به این گزارش در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ میلادی ایران جایگاه پر نوسانی را از رتبه ۵۸ام تا ۶۷ام را در جهان داشته است که در نهایت این مسیر نزولی بوده.از منظر منطقهای هم علیرغم اینکه، صنعت مدرن بسیار زودتر از بسیاری از کشورهای منطقه به ایران آمده اما جایگاه ایران در میان ۲۲ کشورمنطقه دهم یعنی زیررتبه میانگین است
معنای رتبه پایین رقابت پذیری ایران
معنای رتبه پایین رقابت پذیری جهانی ایران این است که تولید – اعم از تولید کالا یا خدمات در ایران گرانتر میشود و دارای کیفیت بالا نیست. این در حالی است که در سایر کشورها بر خلاف ایران با عقلانی شدن، صرفه جوئی، استاندارد سازی و دیجیتالیزه کردن فرایند تولید کالا و خدمات بهره وری افزایش یافته، قیمت تمام شده کالا و خدمات کاهش و قدرت کیفیت نیز رقابت بالا میرود. یکی از دلایل وارداتی شدن اقتصاد ایران، هم همین نبود مزیت قیمت و کیفیت تولید کالاست.
چرا اقتصاد ایران نمی تواند رقابت پذیر شود؟
اقتصاد ایران اقتصادی رانتی است که تحت سیطره نهادهای نظامی و امنیتی و دیوانسالاری با صبغه فرقهای و مذهبی است.
معنای چنین امری این است که توزیع منابع اقتصادی و پاداش نه بر اساس کارآمدی و شایستگی نهادها و قدرت رقابتی آنها بلکه بر اساس اهداف ایدئولوژیک و فرقهای جریان حاکم توزیع میشود. در چارچوب چنین نظام پاداشکیفری طبیعی است که انگیزه و برنامهای برای رقابتی کردن اقتصاد باقی نمی ماند.
این نهادهای نهادهای نظامی و امنیتی و دیوانسالاری منابع پولی و مالی کشور را که مالکیت همگانی و مشاع است را به گروهی اندکی که که از قدرت نظامی و نفوذ سیاسی بهره می بردند اختصاص میدهند. تراکم قدرت، و ثروت در نزد گروهی اندک، دارای پیامدهای سیاسی و اجتماعی مخربی- همچون فساد گسترده مالی و مدیریتی- است و بیان تکوین طبقه جدیدی- مرکب از روحانیون، نظامیان و امنیتیها و دیوان سالاران و بخش خصوصی دلال وابسته به حاکمیت است - که عرصههای گوناگون از قدرت نظامی تا سیاست و اقتصاد را تحت سیطره خود گرفته است.