لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ تهران ۱۹:۳۸

«تخریب شرم‌آور زلزله»


روزنامه شهروند در گزارشی با تیتر «تخریب شرم‌آور زلزله» نوشت: «در حالی مسئولان استان کرمان تخریب ۱۵۰۰ ساختمان» در زلزله ۶٫۱ ریشتری منطقه هجدک را «ناچیز» دانسته‌اند، صابر پیربرناش عضو سازمان نظام مهندسی با بیان این‌ که «این آمار هیچ جایی برای فخرفروشی ندارد» گفت: «تخریب ۱۵۰۰ ساختمان حتی بسیار شرم‌آور است، چرا که نه‌ تنها در کشورهای پیشرفته بلکه در کشورهای همسایه ایران که شرایط بسیار مناسبی هم ندارند، ساختمان‌سازی اصولی‌تر هم دنبال می‌شود.»

به نوشته این روزنامه، پس از زلزله ۶٫۱ ریشتری بامداد پنج شنبه در منطقه هجدک که «حدود ۱۵۰۰ ساختمان» را تخریب کرد، «علی‌اکبر سلطانی‌نژاد مدیرکل بنیاد مسکن کرمان، نوسازی و مقاوم‌سازی خوب ساختمان‌های کرمان را عامل تخریب کمتر در زلزله» عنوان کرد.

صابر پیربرناش عضو سازمان نظام مهندسی اما با مقایسه «سطح خسارت واردشده به عراق در زلزله کرمانشاه گفت: «زلزله‌ای که دوهفته پیش مرز ایران و عراق را لرزاند، طبق آمار رسمی ۴۷۴ کشته در سرپل ذهاب و قصرشیرین و روستاهای اطراف بر جای گذاشت؛ اما در شرایطی که گفته می‌شود برخی از اجساد بدون گزارش به پزشکی قانونی دفن شده و در آمار تلفات نیستند، این در حالی است زلزله‌ای که سلیمانیه و اربیل عراق را هم تکان داد، تنها ۷ کشته داشت و ساختمان‌ها کمی دچار خسارت و آسیب‌های جدی شدند؛ اما در کرمانشاه زلزله ۳۱ هزار ساختمان را دچار خسارت و تخریب کرد که تعداد قابل توجهی از آنها ساختمان‌های نوساز بودند. او ادامه داد: به عبارت دیگر، تخریب ۱۵۰۰ ساختمان حتی بسیار شرم‌آور است».

حیدر جهانبخش، عضو هیئت‌ مدیره سازمان نظام مهندسی، «آمار تخریب ۱۵۰۰ ساختمان در زلزله کرمان» را زیاد عنوان کرده و به روزنامه شهروند گفت که «مقایسه زلزله کرمان و کرمانشاه برای بررسی میزان تخریب‌ها غیرکارشناسانه است، زیرا فرم زلزله در میزان تخریب تأثیر زیادی دارد»، همان‌ طور که صابر پیربرناش دیگر عضو سازمان نظام مهندسی هم به این روزنامه گفته ‌است: «زلزله شدید کرمانشاه در عراق تنها ۷ کشته داشت و ساختمان‌ها را به صورت جزیی تخریب کرد. این در حالی است که در کرمانشاه ساختمان‌های نوساز و حتی کلیدنخورده از تخریب گسترده درامان نماند و این نشان می‌دهد ساختمان‌سازی در ایران حتی از کشورهای خاورمیانه هم وضعیت بدتری دارد».

روزنامه خراسان در شماره شنبه خود خبر زلزله هجدک استان کرمان را با تیتر «زلزله ۶ ریشتری کرمان به خیر گذشت» منتشر کرده و نوشت: «این زلزله ۵۲ مصدوم داشته و به‌ طور عمده باعث فروریختگی خانه‌های خشت‌وگلی روستایی شده ‌است. در همین حال معاون استانداری کرمان اعلام کرد به دلیل مقاوم‌سازی خانه‌های منطقه زلزله زده در سال ۸۳، تلفاتی نداشته‌ایم».

روزنامه جوان عکس یک خود را به طرحی در پیوند با قرعه‌کشی جام جهانی فوتبال اختصاص داده و با تیتر «هراس و هیجان در گروه ایران» نوشت: «با انجام قرعه‌کشی جام ایران در گروه B با تیم‌های اسپانیا، پرتغال و مراکش هم‌گروه شد، گروهی که به گروه مرگ معروف شده» است.

این روزنامه ضمن این که نام کارلوس کی‌روش را در متن گزارش خود «کرش» ذکر کرده، از قول مربی تیم ملی فوتبال ایران نوشت: «کرش معتقد است که با وجود حریفان سرسختی که تیم کشورمان دارد، بازیکنان ایران برای صعود به مرحله بعد شانس خوبی دارند.»

روزنامه همدلی با تیتر «بخشکی شانس» نوشت: «پنجمین حضور تیم ملی در جام جهانی در کنار بازی‌های خوب و صعود آسان ایران به مرحله نهایی جام‌ جهانی دست به دست هم داده تا این ‌بار توقعی بیش از صرفاً یک توریست از تیم ملی کشورمان درجام جهانی پدید بیاید اما حضور ایران در گروه مرگ این رقابت‌ها هم موضوعی است که هواداران تیم ملی را حسابی نگران کرده ‌است.»

علی عالی، روزنامه‌نگار و مفسر ورزشی، طی یادداشتی در روزنامه جامعه فردا اما نظری متفاوت دارد. او تأکید کرده ‌است که «در مورد قرعه‌کشی اتفاق خوبی افتاد و ایران با تیم‌های بزرگ دنیا بازی می‌کند؛ از این جهت، این موضوع بسیار مهم است که مدیران ما یاد می‌گیرند اگر پشت موفقیت‌های تیم ملی پنهان می‌شوند، الان که قرار است با تیم‌های بزرگ بازی کنیم، زمان آن است به وعده‌هایی که داده بودند، عمل کنند.»

یادداشت نویس جامعه فردا دربارهٔ برگزاری قرعه‌کشی در کاخ کرملین هم نوشت: «این میزبانی یک پیروزی بزرگ برای پوتین است. چون انتخابات ریاست جمهوری‌شان سال دیگر است و آنها نیاز دارند که از لحاظ سیاسی بازسازی عمومی داشته باشند و پوتین سعی می‌کند با برگزاری این جام جهانی این پیام را به مردمش بدهد که من توان اداره کشور را به بهترین شکل برای بحث جایگاه جهانی‌اش دارم.»

روزنامه شرق از قول محمدتقی مصباح یزدی یکی از حامیان محمود احمدی‌نژاد در جریان انتخابات سال ۸۴ و ۸۸ نوشت: «اعمال و رفتار امروز احمدی‌نژاد را تأیید نمی‌کنم؛ چون اکنون یک حالت انحرافی در او می‌بینم.»

به نوشته این روزنامه همزمان قاسم روانبخش عضو ارشد حزبی که آیت‌الله مصباح ‌یزدی پدر معنوی آن است، دربارهٔ احمدی‌نژاد گفت: «به نظر من رئیس فرقه انحرافی، آقای مشایی، توانست احمدی‌نژاد را به زمین بزند و از حیز انتفاع خارج کند. به نظر من احمدی‌نژاد از زمان خانه‌نشینی ۱۱روزه از مدار ولایت خارج شد و در انتخابات اخیر با شکستن عهد ولایی‌ خود، به اوج خود رسید. حرکت‌های اخیر او نیز بیش از گذشته حقایق را روشن می‌کند.»

مهسا جزینی در گزارش روزنامه شرق تأکید کرده که با وجود این اظهارات «بعید است کسی تعابیر و توصیفات آیت‌الله مصباح دربارهٔ احمدی‌نژاد را فراموش کند؛ تعابیری که نه سکوت و نه انتقادهای گاه‌به‌گاه سال‌های بعد، مانع ماندگاری آن نخواهد شد»، از جمله تابستان ۸۸، مصباح یزدی دربارهٔ احمدی‌نژاد گفت: «وقتی ریاست ‌جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد، اطاعت از او نیز مانند اطاعت از خداست.»

گزارش‌نویس شرق یادآوری کرده‌ است که بلافاصله پس از انتخابات سال ۸۴ هم محمدتقی مصباح یزدی گفته بود که «محمود احمدی‌نژاد ذخیره الهی برای امروز» است.

روزنامه قانون هم با تیتر «برائت تاریخ گذشته» نوشت: «مصباح‌یزدی بعد از سال‌ها، توصیه هاشمی‌ رفسنجانی مبنی بر منحرف بودن احمدی‌نژاد را تأیید کرد.»

این روزنامه نوشت: «نابجا بودن حمایت‌های برخی از چهره‌های حامی محمود احمدی‌نژاد که پشتیبانی از آن را جزو اصول خود می‌دانستند، امروز مانند پتکی بر سر آن‌هاست. برخی از آن شخصیت‌ها در همان روزهای نخست کنار رفتن احمدی‌نژاد از قدرت، برای فرار از مکافات عمل خود از وی اعلام برائت کردند ولی اندکی انگشت‌شماری از اصولگرایان که تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد احمدی‌نژاد گذاشته بودند، از آنجایی که نمی‌خواستند شکست این قمار را قبول کنند، حقیقت را بیان نمی‌کردند. یکی از این شخصیت‌هایی که حمایت‌های فراوانی از احمدی‌نژاد و تفکرش کرد، محمدتقی مصباح یزدی بود.»

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله شماره شنبه خود با عنوان «کشور، زورخانه نیست» نوشت: برای بسیاری از افراد که «بگومگوهای این روزها» میان احمدی‌نژاد و اطرافیانش با مسئولان را دنبال می‌کنند «این وضعیت یک رویداد طبیعی است که به اقتضای مکافات عمل روی می‌دهد» و «چهره واقعی افرادی که به مدت هشت سال هرچه خواستند گفتند و هر کاری خواستند کردند و آبروی انسان‌ها برایشان اهمیتی نداشت و سرنوشت کشور و ملت هم برایشان مهم نبود، حالا به دست خودشان و به زبان خودشان به مردم نمایانده و شناسانده شود.»

این روزنامه با تأکید بر این که «هتاکی‌های امروز درست متوجه کسانی است که دیروز از همین هتاکان یا حمایت می‌کردند یا در برابر کارهای خلاف و تهمت زدن‌ها و دروغ گفتن‌های آنها سکوت پیشه کرده بودند» نوشت: «سال‌ها برای حمایت از همین هتاکان و سرپوش گذاشتن بر کارهای خلاف آنها، عده‌ای از افراد دلسوز که حاضر نبودند با این مسیر خلاف همراهی کنند متهم به فتنه گری، بی‌بصیرتی و مخالفت با نظام شدند و فشارهای زیادی را تحمل کردند. حالا اراده خدا بر این شده ‌است که پرده‌ها کنار بروند و بر همگان معلوم شود که چه کسانی فتنه گر بودند و بصیرت نداشتند و در جهت مخالف نظام حرکت می‌کردند و می‌کنند.»

سرمقاله نویس روزنامه جمهوری اسلامی یادآوری کرده که «عده‌ای برای تشویق کردن مردم به رای دادن به کسی که امروز با تعبیراتی از قبیل لات، دروغگو، گنده گو، اهانت‌کننده و کسی که به حرف‌های بی‌پایه زدن شهره عام و خاص است از او یاد می‌شود، او را نظر کرده امام زمان می‌دانستند و برای نشان دادن عظمت و اهمیت او خواب‌ها نقل می‌کردند و معجزه‌ها می‌ساختند» اما همان‌ها «امروز سخنی نمی‌گویند و حاضر نیستند لااقل در پیشگاه مردم نسبت به آن چه گفته‌اند از این که موجب گمراه کردن عده‌ای از مردم شدند ابراز ندامت کنند.»

این روزنامه با اشاره به این که اکبر هاشمی ‌رفسنجانی در «نامه و خطبه نماز جمعه و سخنانش» چنین روزهایی را پیش‌بینی می‌کرد، نوشت: «هم اکنون نیز دلسوزانی هستند که با برخورداری از بصیرت واقعی و توان و آمادگی بالا می‌توانند مشکلات را حل کنند و از پیش آمدن مشکلات جدید جلوگیری نمایند ولی به سخنان آنها توجهی نمی‌شود و از تجربیات و توان آنها استفاده‌ای صورت نمی‌گیرد.»

روزنامه جمهوری اسلامی نوشته محمود احمدی‌نژاد و نزدیکانش که در دوران هشت ساله حاکمیت بر قوه مجریه «مرتکب تخلفات زیادی در تمام زمینه‌ها شده‌اند و میراث شوم بداخلاقی، سوء مدیریت، عملکرد خلاف قانون، تفرقه اندازی و مشکلات مالی فراوان بر جای گذاشتند»، و حالا هم «کشور را با یک زورخانه، اشتباه گرفته‌اند و فکر می‌کنند با این زورآزمایی‌ها می‌توانند بار دیگر قدرت را دردست بگیرند و بلاهایی بدتر از گذشته بر سر مردم بیاورند».

این روزنامه نوشت: «مردم ارتکابیه‌های اینان را با آنچه مخالفین همین‌ها به خاطر گفتن واقعیت‌های مربوط به آنها گرفتار زندان و فشارهای دیگر شده‌اند مقایسه می‌کنند و می‌پرسند اکنون که همه چیز روشن شده چرا با اینها مدارا می‌شود؟» و تأکید کرده که «ادامه وضعیت کنونی به صلاح کشور نیست و مسئولان نظام باید کشور را از حالت زورخانه‌ای که اکنون به آن مبتلا شده ‌است نجات دهند. انتظار این نیست که با کسی بیش از آنچه قانون مشخص کرده برخورد شود»، اما «اگر غوغاسالاران کنونی به دست قانون سپرده شوند همه خواهند دید تمام شعارهایشان رنگ خواهد باخت و رجزخوانی‌هایشان به پایان خواهد رسید».

مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان، در گفت و گو با روزنامه ابتکار از اعمال ممنوعیت‌هایی برای سفر در مورد خودش خبر داده و گفته‌ است: فقط اجازه سفر به قم و تهران را دارم.

امام جمعه اهل سنت زاهدان به این روزنامه گفت: برای سفر و تردد «در تهران و سیستان و بلوچستان و قم مشکلی ندارم اما برای استان‌های دیگر محدودیت‌هایی وجود دارد. مثلاً مدتی قبل می‌خواستم به خراسان بروم و در تشییع جنازه‌ای شرکت کنم، برخی اشخاص با من تماس گرفتند و از من خواستند که در این مراسم شرکت نکنم و این مشکلات در سایر استان‌ها وجود دارد. امیدوارم با تدبیر مسئولان دلسوز مشکلات این‌چنینی رفع شود و من به عنوان یک ایرانی فارغ از شیعه یا سنی بودن مشکلی برای تردد نداشته باشم و برای من شیعه و سنتی تفاوتی ندارد.»

مولوی عبدالحمید گفت: «هنوز هیچ حکمی به صورت رسمی به من ابلاغ نشده ‌است و معمولاً به صورت غیررسمی اعلام می‌کنند که نمی‌توانم به یک شهر بروم.»

«حسرت ۳۰ ساله» تیتر یک روزنامه شهروند در شماره شنبه گزارشی است دربارهٔ سرنوشت کسانی که «از سه دهه پیش در جریان دو پرونده فرآورده‌های خونی وارداتی و داخلی، مبتلا به ایدز و هپاتیت سی و دی شدند».

بازماندگان «پرونده خون‌های آلوده» به زهرا جعفرزاده گزارش نویس روزنامه شهروند گفته‌اند: «در این سال‌ها به دلیل بیماری‌شان نتوانستند ازدواج کنند، بچه دار شوند، در محل کار عذرشان را خواستند و نتوانستند درسشان را ادامه دهند.»

این روزنامه نوشت: «یک پرونده سه‌ هزار صفحه‌ای همه ماجرا را نشان می‌داد؛ ماجرای بیماران هموفیل که در دو دوره، قربانی فرآورده‌های خونی وارداتی و داخلی آلوده شدند. در یک دوره، شرکت فرانسوی «مریو»، فرآورده‌های خونی را وارد ایران و چند کشور دیگر مثل، آلمان، ایتالیا، آرژانتین، عربستان، عراق و… کرد و همین کافی بود تا بیماران هموفیل زیادی در این کشورها به اچ‌آی‌وی مثبت مبتلا شوند و در دوره دوم، «فرآورده‌های خونی داخلی» بود که به دلیل نقص فنی در ویروس‌زدایی دستگاه، هپاتیت سی را به جانشان انداخت».

روزنامه شهروند با اشاره به این که «پرونده نزدیک به یک‌ هزار و ۹۰۰ شاکی داشت و احمد قویدل، مدیرعامل کانون هموفیلی ایران یکی از کسانی بود که سال‌ها پرونده آنها را دنبال کرد» از قول او نوشت: «کل بیماران مبتلا به ایدز مربوط به بیماران هموفیل ثبت‌شده در این پرونده، ۱۹۳ نفر بودند که ۱۳نفر از آنها یعنی ۹ همسر و ۴ فرزند بیمار از خانواده‌های آنها به‌شمار می‌رفتند.»

«محمد»، ۳۸ ساله بیمار هموفیل مبتلا به ایدز و هپاتیت سی یکی از قربانیان این ماجرا به روزنامه شهروند گفته ‌است: «هفت‌ ساله بودم که فاکتور هشت وارداتی از شرکت مریو فرانسه را که آلوده هم بود، برایم تزریق کردند، هنوز شکل آن فاکتورهایی که برایم تزریق کردند، یادم است. البته من تنها نبودم، امیر و بهروز دو برادر دیگرم بودند که آنها هم بیماری هموفیلی داشتند، همان موقع من و برادر کوچکترم مبتلا به ایدز شدیم؛ امیر خونریزی شدید معده داشت، آزمایش دادیم، گفتند کل خانواده باید آزمایش دهند، جواب آزمایش که آمد، فهمیدیم که من هم مبتلا به ایدز شده‌ام، دو، سه‌ سال بعدش حدود سال ۷۰ بود که امیر به خاطر بیماری ایدز، جانش را از دست داد» و «وقتی فوت کرد، تازه متوجه شدیم که مبتلا به ایدز بود، آن موقع جواب آزمایش دست کسی نمی‌دادند، همه اطلاعات ما و پرونده‌هایمان در طبقه پایین بیمارستان امام خمینی بود، بعدش گفتند آن‌جا آتش گرفته و پرونده‌ها سوخته. اصلاً پرونده‌های ما پیدا نشد.»

او گفت: «اگر سالم بودم، ازدواج می‌کردم، بچه‌دار می‌شدم. اگر اچ‌آی‌وی نبود، وضع و حالم خیلی بهتر از الان بود. سال ۸۵ می‌خواستم ازدواج کنم، طرفم تا فهمید اچ‌آی‌وی دارم، فرار کرد. ایدز خیلی زندگی‌ام را مختل کرد، خیلی‌ها واکنش بدی نشان دادند. برای دیگران توضیح می‌دادم که چطور مبتلا شدم، این برایم مهم بود که بدانند. خیلی‌ها اصلاً نمی‌دانند ماجرای فرآورده‌های خونی آلوده چیست. همین بیماری‌ها من را به سمت مواد مخدر کشاند. شیشه و ترامادول می‌کشیدم، تا دوم راهنمایی درس خواندم، کار به سختی برایم پیدا می‌شد، چون توانایی زیادی نداشتم، الان هم با تاکسی پدرم کار می‌کنم. زندگی پرپیچ‌وخمی داشتم. اگر این بیماری نبود، زندگی متفاوتی می‌داشتم، به آن کسی که دوست داشتم می‌رسیدم، بچه‌دار می‌شدم.»

XS
SM
MD
LG