حضور برخی گروههای جداییطلب متشکل از ایرانیان عرب در دو کشور هلند و دانمارک از سالها پیش باعث بروز برخی تنشها در مناسبات ایران با این دو کشور بودهاست اما در هفتههای اخیر بر ابعاد و گستره این تنشها افزوده شدهاست.
دانمارک روز هشتم آبان وزارت اطلاعات ایران را متهم کرد که در صدد ترور اعضای «جنبش الاحواز» در خاک دانمارک بوده و بعد از آن، وزیر خارجه دانمارک روز ۱۸ دی خبر داد که اتحادیه اروپا به دلیل «طرحریزی ترور در خاک اروپا» با اِعمال تحریمهایی علیه یکی از نهادهای اطلاعاتی ایران موافقت کردهاست.
سرویس امنیتی دانمارک، میگوید یک شهروند نروژی ایرانیتبار که از اعضای گروه «جنبش آزادیبخش الاحواز» در رینگِت، در ۶۰ کیلومتری جنوب غربی کپنهاگ، عکس میگرفته و اقدامات پلیس علیه او حتی به بسته شدن موقت مرزهای این کشور با آلمان و سوئد منجر شد، از همکاران وزارت اطلاعات ایران است.
هلند نیز روز ۱۸ دی جمهوری اسلامی را به دست داشتن در طراحی دو ترور در خاک هلند متهم کرد که یکی از این ترورها مربوط به قتل یک شهروند ایرانی به نام احمد مولا ابوناهض، مشهور به احمد نیسی، از مؤسسان «جنبش آزادیبخش الاحواز» است که ۱۷ آبانماه سال گذشته در مقابل محل زندگیاش در شهر لاهه به قتل رسید.
ایران در واکنش به این اتهامها و اعلام تحریم جدید، از «تجدید نظر در همکاری اطلاعاتی و امنیتی خود» با کشورهای عضو اتحادیه اروپا و «عمل متقابل» علیه اروپا خبر داد.
گروه موسوم به «جنبش الاحواز» در خبرهای داخلی دانمارک و هلند هم بارها خبرساز بودهاند و از جمله پلیس دانمارک روز چهارشنبه ۱۶ آبان اعلام کرده است که سه تن از اعضای این گروه را به دلیل «تمجید» از حمله مرگبار شهریور ماه شهر اهواز بازداشت و سپس آزاد کرده است.
گروهی حدوداً هشتنفره از فعالان «الاحوازی» نیز در روز ۱۹ دی با تجمع در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در لاهه هلند با پرتاب اشیاء سعی کردند از سردر سفارت ایران بالا بروند که چهار نفرشان به وسیله نیروهای پلیس هلند بازداشت شدند.
تجمع ۱۹ دی در مقابل سفارت ایران در لاهه:
اما این گروهها کیستند و سابقه حضورشان در هلند و دانمارک چیست؟
گروههای فعال سیاسی ایرانیان عرب یا فعال در زمینه جداییطلبی مناطق جنوب غرب ایران چندین دسته و شاخه دارند که در نام خود و در متونشان از «ناحیهای» به نام «الاحواز/اهواز» یاد میکنند.
به گفته آنان «الاحواز/اهواز» ناحیهای است که از حدود بندرعباس تا استان فارس و مرزهای اصفهان را در بر میگیرد و مناطقی چون لرستان و ایلام و خوزستان و بختیاری و کهگیلویه را نیز شامل میشود و میگویند که اهالی این مناطق «عرب» بوده یا هستند. این گروهها، ساکنان «الاحواز» را ۸ میلیون نفر اعلام میکنند و نقشههایی از این «ناحیه» را نیز منتشر کرده و در مصاحبههای خود در شبکههای تلویزیونی هلند و دانمارک این نقشهها را به نمایش میگذارند.
در میان گروههای مختلف، دو گروه را میتوان یاد کرد که عملیاتهای متعددی را برعهده گرفتهاند و جمهوری اسلامی ایران از آنها به عنوان گروههای تروریستی یاد میکند. این دو گروه موسومند به «جنبش پیکار عربی برای آزادی اهواز» و «سازمان آزادیبخش الاحواز».
«جنبش پیکار عربی برای آزادی اهواز»
یکی از این گروهها که انجام ۱۳ مورد بمبگذاری در استان خوزستان در سال ۱۳۸۴ به آنها نسبت داده میشود، «جنبش پیکار عربی برای آزادی اهواز» (حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز) نام دارد که حبیب نبگان معروف به حبیب جَبُر آن را در سال ۱۳۷۸ خورشیدی (۱۹۹۹ میلادی) همراه پسر داییاش، احمد مولا ابوناهض، مشهور به احمد مولی نیسی، و چند تن دیگر تشکیل داد. این گروه تا سال ۱۳۸۴ نیمهمخفی بود.
شاخه نظامی این گروه موسوم به محیالدین آلناصر، کار خود را از اواسط سال ۱۳۷۶ آغاز کرد. هدف این گروه «رهایی خوزستان، بوشهر و هرمزگان و جزایر خلیج فارس» اعلام شده و این گروه به مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارد و مسئولیت چند مورد حمله به پاسگاه پلیس از جمله در فروردین ۱۳۹۴، در شهرستان حمیدیه را بر عهده گرفتهاست.
احمد مولی نیسی که مدتی در شوشتر ساکن بود، از سال ۱۳۸۴ با پناهندگی سیاسی در هلند زندگی میکرد تا اینکه ۱۷ آبانماه سال گذشته در مقابل محل زندگیاش در شهر لاهه به قتل رسید.
«جنبش پیکار عربی برای آزادی اهواز» در سال ۲۰۱۵ دچار انشعاب شده و به دو شاخه دانمارک و هلند تقسیم شد. احمد مولی نیسی رهبر این گروه در هلند بود.
«سازمان آزادیبخش الاحواز»
گروه دیگری که نام آن در رسانههای هلند مطرح بوده گروهی تجزیهطلب به نام «سازمان آزادیبخش الاحواز» (المنظمه العربیه لتحریر الاحواز) یا (میعاد) است که از سوی فالح نیکوسرشت (با نام مستعار فالح عبدالله المنصوری) تأسیس شدهاست.
این گروه در کشورهای هلند و کانادا و سوریه فعالیت دارد و به نوشته رسانههای ایرانی در سالهای اخیر چندین حمله مسلحانه، بمبگذاری و ترور افراد را در منطقهٔ خوزستان برعهده گرفتهاست.
به گزارش روزنامه ان.ار. س هلند، فالح منصوری یکی از درجهداران پیشین ارتش ایران است که در حین جنگ ایران و عراق، یعنی در سال ۱۹۸۷ به رژیم صدام حسین پناهنده شد و پس از اقامت در بغداد، به عنوان پناهنده به شهر ماستریخت هلند منتقل شد.
المنصوری بعد از فرارش از ایران و پناهنده شدن به هلند، بارها به عراق رفت و تا زمانی که صدام بر سر کار بود روابط خوبی با حزب بعث عراق داشت. پس از حمله آمریکا به عراق، ارتباط با همفکرانش در ایران از طریق سوریه ادامه داشت.
او در مقطعی در هلند به خاطر فعالیتهایش در زمینه همکاری با سازمان عفو بینالملل از سوی ملکه هلند نشان افتخار و درجه اورانیه-ناساو دریافت کرد که از بالاترین درجات افتخار کشور هلند است.
عبدالله المنصوری به دست داشتن در بمبگذاریهای سال ۲۰۰۵ در شهر اهواز که به کشته شدن ۲۰ تن و زخمی شدن ۲۰۰ نفر انجامید نیز متهم است.
فالح عبدالله المنصوری در سال ۱۳۸۵ (۱۱ مه ۲۰۰۶) در سوریه در نزدیکی مرز عراق به همراه هفت تن دیگر دستگیر و به گفته سخنگوی وقت وزارت خارجه هلند، ۵ روز بعد به دولت ایران تحویل داده شد. او به سوریه سفر کرده بود تا با اشخاصی در منطقه ملاقات کند.
عبدالله المنصوری در ایران نخست به اعدام محکوم شد و سپس با کاهش این حکم برای او محکومیت ۱۵ سال زندان صادر شد.
روز ۶ نوامبر ۲۰۰۷، عباس عراقچی، معاون منوچهر متکی وزیر وقت امور خارجه ایران، در یک سفر کوتاه ناگهانی به هلند دیداری پشت درهای بسته با نمایندگان پارلمان داشت و آنها را در جریان چگونگی وضعیت المنصوری قرار داد.
مقامهای هلندی تأکید داشتند که خواستار روند دادرسی شفاف و مطابق قوانین بینالمللی برای فالح المنصوری هستند. بعدها در پی فشارهای سیاسی هلند خبری از آزادی و بازگشت المنصوری به هلند منتشر شد.
در دوره بازداشت فالح المنصوری در ایران، پسر او به نام عدنان المنصوری بارها در برنامههای تلویزیون هلند حضور یافت و گفت که جان او نیز در خطر است و ناچار است مرتباً مکان اقامت خود را تغییر دهد.
عدنان المنصوری در این برنامهها مدعی شد که اقلیت عرب در ایران «حتی حق پوشیدن لباس سنتی خود یا گذاشتن نام عربی بر فرزندان خود را ندارد» و افزود که «ایران در خوزستان، عمداً بیماری ایدز منتشر میکند و به کشتار مردم محل مشغول است.» (گزارش سایت خبری هلندی «نو دات اِنال» از اظهارات عدنان المنصوری، ۴ نوامبر ۲۰۰۷).
اقداماتی که به دو گروه یادشده در بالا منسوب است شامل بمبگذاری، تخریب خطوط لوله و حمله به پایگاههای بسیج میشود که به گفته رسانههای داخل ایران بهجز تلفات جانی خسارات مالی سنگینی نیز برجای گذاشته است.