«قیافهات مثل اسکلت مرده شده، هر وقت توبه کردی و پشت بلندگو اعتراف کردی، از این تابوت خارج میشوی.»
این جملهای است که زندانیان سیاسی سالهای نخستین دهه ۶۰ بارها از حاج داود رحمانی، رئیس وقت زندان قزل حصار، شنیدهاند و روایت میکنند، مردی که نامش با ضدانسانیترین شکنجهها و خشونتها علیه زندانیان سیاسی گره خورده، روز چهارشنبه، ۲۸ مهر، به خاک سپرده شد.
«قیامت»، «قبر»، «تابوت»، «قفس»، و «جعبه» شکنجه اختراعی حاج داود رحمانی بود؛ شکنجهای که توسط بازجویان و زندانبانان و توابین قزلحصار از مهر سال ۶۲ تا تیر سال ۶۳ بر زندانیان به اصطلاح سر موضع زندان قزلحصار اعمال میشد.
به گفته زندانیان سیاسی، حاج داود رحمانی درصدد بود فضا و سکوت حاکم بر گورستان را در سالن ویژه تابوتها برای مردان و زنان زندانی بازسازی کند.
حسین دهباشی، پژوهشگر و مستندساز، در توییتر خود با اشاره به ریاست داوود رحماني در زندان قزلحصار در دهه ۶۰، نوشته است «اندک اسناد در دسترس» درباره این دوران «روان هر انسانی را پریشان میکند».
او که از مرداد سال ۱۳۶۰ به ریاست زندان قزلحصار رسیده بود، سال ۶۳ از ریاست این زندان برکنار شد.
شکوفه سخی که در ۱۹ سالگی بیش از ۹ ماه این تابوتها را تحمل کرده است، به رادیوفردا گفت: «حاج داوود ابتکار به خرج میداد. تختههای چوبی را برمیداشت و روی زمین تعبیه میکرد و در یک اتاق بزرگ در کنار دیوار یک محفظه درست میکرد، که یک ضلعش دیوار بود، دو تا ضلع دیگرش تختههای چوبی در ابعاد بین ۹۰ سانتی متر تا دو متر و ضلع چهارم که پشت زندانی بود، رو به فضای درونی اتاق، باز بود. هیچ تختی هم وجود نداشت.»
به گفته او، «تمام مدتی که در این تابوتها هستی، نه تنها شما را از جمع جدا کردهاند، و به عنوان یک انسان منفردتان کردهاند، بلکه برای اینکه محدودیت برای تمام حواس پنجگانهتان هم قائل شدهاند در یک شرایط بسیار فرسایشی قرار میگیرید که روح و وجودتان کم کم از هم میپاشد. شما تصور کنید که اگر در یک قابلمه غذایتان را در طول مدت یک ساعت میپزید همان غذا را در مایکروویو در طول ده دقیقه میپزید.»
حامد فرمند، فعال حقوق کودکان در توییتر خود نوشته است: «بیست سال طول کشید تا از مادرم در ۹ ماهی که ما ممنوعالملاقات بودیم، شبها کابوس مرگش را میدیدم. شوخیهای کودکان دبستانی روانم را میخراشید و زمستان و تابستان تا حد بستری شدن در بیمارستان تب میکردم. مادر در اسارت بود در قبرهای حاج داود رحمانی.»
مرگ حاج داود رحمانی بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشته است و اکثر کاربران از مرگ او پیش از آنکه در دادگاهی عادلانه، محاکمه شود و به مجازات برسد ابراز تاسف کردهاند.
کاربری به اسم قاسم محمدی در توییتر خود نوشته است: «حاج داوود رحمانی رئیس زندان قزلحصار تهران که به دلیل شکنجه هایش در زندان بین زندانیان سیاسی معروف بود درگذشت. او مبدع شکنجه قبر یا قیامت بود. تو این دنیا که محاکمه نشد خدا کند که در اون دنیا خدا محاکمه اش کند.»
پروانه عارف، زندانی سیاسی سابق در توییتر این طور واکنش نشان داده است: «نمی دانم خبر مرگ و عکس ترحیم او حقیقی ست یا نه؟ فرقی هم نمی کند. با تکرار هر باره ی نامش همه ی آن ماهها در تابوتها نشستن کتک ها تحقیرها صدای کفش پوتین ارتشی در من زنده می ماند. او مرد. اما یادها و خاطرات ما از همه ی جنایت هایش نسل به نسل منتقل میشود.»
به گفته ایرج مصداقی، زندانی سیاسی سابق، حاج داود رحمانی که به آهنگری اشتغال داشت، پس از انقلاب وارد کمیته انقلاب شد و به واسطه آشنایی با اسدالله لاجوردی، رئیس وقت سازمان زندانهای تهران، به ریاست زندان قزل حصار رسید. او در تابستان ۶۳ برکنار شد. چند ماه بعد هم لاجوردی از سمت خود برکنار شد.
توصیف حاج داود رحمانی در اعلامیه مرگش با عنوان «مظهر حسن خلق و مهربانی» هم واکنشهای زیادی برانگیخت.
ضیا نبوی، فعال مدنی در ایران در توییتر نوشته است: «حاج داوود این "مظهر حسنخلق و مهربانی" سال ۶۲ زمانی که رئیس زندان قزلحصار بود، شکنجه "تابوت" را ابداع کرد. زندانی سیاسی را با چشمبند در محفظهای نئوپانی و قبر مانند به طول دو متر و عرض و ارتفاع ۸۰ سانت قرار میداد، بیآنکه حق حرف زدن داشته باشد و تا زمانی که توبه کند.»
مصطفی عزیزی هم در توییتر خود نوشته است: «به این چهره رحمانی نگاه کنید انگار دربان بهشت است اما ظاهرا همان حاج داوود جلاد معروف دههی ۶۰ است. هم او که تابوت درست کرده بود و زندانیان را در تابوت میخواباند… گول چهرهها را نخوریم و فراموش نکنیم طبق افسانهها شیطان هم فرشته بود! همهی جلادها مانند لاجوردی کریه نیستند.»