لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ تهران ۰۷:۰۱

سلاح نفت و جنگ نفتکش‌ها در خلیج فارس (بخش نخست)


اسکورت نفتکش کویت توسط ناوهای آمریکا ۲۱ اکتبر ۱۹۸۷
اسکورت نفتکش کویت توسط ناوهای آمریکا ۲۱ اکتبر ۱۹۸۷

نفت مهمترین منبع در آمد ایران است و بیش از ۸۰ در صد ارز خارجی کشور را تشکیل میدهد. از این رو پس از آغاز جنگ ایران و عراق، نفت در زمانی کوتاه به یک حربه جنگ مبدل شد. از آنجائیکه بیش از ۸۰ در صد نفت ایران از جزیره خارک صادر میشد، این جزیره در فهرست هدف‌های مهم استراتژیک نیروی هوایی عراق قرار گرفت و تا پایان جنگ هشت ساله وضع بر همین منوال بود.

شدت گرفتن حمله‌های هوایی عراق به خارک، جمهوری اسلامی را مجبور کرد تا با استفاده ازنفتکش ها، نفت خود را قبل از صادرات از این جزیره به مکانی بالنسبه امن در شرق خلیج فارس انتقال دهد.

اوج گیری جنگ نفتکش‌ها در پهنه خلیج فارس، ماهیت این جنگ را از یک درگیری منطقه‌ای به یک رویارویی بین المللی تغییر داد و بازیگران فرا منطقه‌ای برای حفظ منافع استراتژیک، سیاسی و اقتصادی خود وارد میدان شدند.

در سی و هفتمین سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق و هفته دفاع، در این سلسله از نوشته‌ها روند جنگ نفتکش ها؛ اهداف بکار گیری حربه نفت و اثرات آن بر صادرات نفت ایران؛ راهکارهای ایران برای ترابری و صادرات نفت ؛ و همچنین نقش بازیگران فرامنطقه‌ای در خلیج فارس بررسی خواهد شد.

در این بخش حملات متقابل ایران و عراق به تاسیسات نفتی یکدیگر، قطع دو سوم صادرات نفت عراق و انهدام پایانه‌های نفتی آن در دریا، و پاگیری حملات علیه کشتی‌های تجاری بررسی میشود.

کمتر صنعتی را میتوان یافت که در دریا و در خشکی به اندازه صنعت نفت آسیب پذیر باشد. این واقعیت از همان روز‌های اول جنگ ایران و عراق با حمله هر دو کشور به تاسیسات نفتی یکدیگر به منصه ظهور رسید و با ادامه جنگ، آسیب رسانی و تلاش برای نابودی صنعت نفت به بخشی از استراتژی نظامی آنها تبدیل شد.

حملات متقابل به تاسیسات نفتی

یک روز بعد از حمله ارتش صدام حسین به ایران، عراق پالایشگاه نفت آبادان هدف قرار داد و در روز‌های بعد در پی تکرار بمباران هوایی و اجرای آتش توپخانه ، پالایشگاه مذکور در کمتر از یکماه کاملاً از کار افتاد.

صدام حسین با آغاز جنگ علیه ایران ، یکی از محور‌های اصلی حمله‌اش را متوجه استان نفت خیز خوزستان کرد. نیرو‌های عراق شهرهای خرمشهر، آبادان و دزفول را نشانه گرفتند. جدا از اهمیت جغرافیائی این شهر‌های مهم، دزفول به عنوان یک مرکز حیاتی برای انتقال نفت، محل تقاطع چند لوله نفت بود که میدانهای نفتی خوزستان را به شمال و جنوب شرقی ایران متصل میکرد. دزفول که بار‌ها از سوی نیرو‌های عراقی مورد حمله قرار گرفت، چند اهمیت راهبردی نیز داشت. این شهر جدا از اهمیت نظامی آن، مرکز پمپاژ فرآورده‌های پالایشگاه آبادان به مرکز و شمال ایران بود.

اگر ارتش عراق به همه اهداف خود در خوزستان دست مییافت و شهر‌های دزفول و اهواز را تصرف میکرد، ذخیره نفت در دیگر شهر‌های ایران در عرض چند هفته به پایان میرسید و چه بسا که مقاومت نیرو‌های ایران در هم می شکست.

قطع صادرات نفت عراق از دریا

در مقابل ایران نیز اهداف استراتژیک در عراق را نشانه گرفت وروز چهار شنبه ۲ مهر ۱۳۵۹، به بصره حمله برد که به عنوان یکی از مراکز پروژه‌های صنعتی عراق، یک مجتمع پتروشیمی، یک واحد تصفیه گاز طبیعی و یک پالایشگاه را در خود جای داده بود.

علاوه بر این، یکانهای نیروی دریایی ایران طی عملیاتی به نام "اشکان" درسحرگاه ۱۰ آبان ۱۳۵۹، پایانه‌های بزرگ نفتی البکر و الامیه در مصب اروند رود (شط العرب) را که سه چهارم نفت عراق از طریق آنها صادر میشد، به توپ بستند. هر کدام از این پایانه‌ها قابلیت پذیرش نفت کش‌های غول پیکر (وی اِل سی سی) را داشتند - نفت کش هائی با ظرفیت حمل۳۲۰ هزار متر مکعب ( ۲ میلیون بشکه) نفت.

پنج روز پس از این عملیات، تیم‌های ویژه تکاوران نیروی دریایی بخش‌های عمده‌ای از این دو پایانه را منفجر کردند و در نهایت روز ۷ آذر ۱۳۵۹، قرار گاه مقدم دریائی با نام "نیروی رزمی ۴۲۱" در بوشهر (فرمانده نیرو‌های مناطق چهار گانه نیروی دریائی و مسئول طراحی، نظارت و کنترل عملیات دریائی ) با اجرای "عملیات مروارید" با پشتیبانی نیروی هوائی، پایانه‌های مذکور را از حیز انتفاع انداخت و آسیب سنگینی به نیروی دریائی عراق وارد کرد به طوری که تا آخر جنگ قادر به ایفای نقش موثری نبود.

متعاقب این عملیات، محاصره دریائی عراق و منع تردد کشتی‌ها به خور عبدالله (آبراه منتهی به بندر‌ام القصر عراق) تکمیل گردید، گو اینکه دیگر کشور‌های عرب ، به ویژه کویت، با در اختیار قرار دادن بنادر خود برای تخلیه کالا از کشتی و حمل آنها از راههای زمینی به عراق، از اثر بخشی این محاصره کاستند.

با اینهمه حملات ایران به پایانه‌های البکر و الامیه و پایانه بندر فاو در اروند رود، صادرات نفت عراق را از خلیج فارس متوقف کرد و ظرفیت نفت صادراتی این کشور را به شدت کاهش داد.

اضافه بر عملیات نیروی دریایی، نیروی هوایی ایران تاسیسات نفتی عراق را در شهر‌های کرکوک، موصل، اربیل، و همچنین تاسیسات پترو شیمی در نزدیکی شهر‌های بصره و زبیر را بمباران کرد.

در مقابل عراق هم با حملات هوایی خود شماری از تاسیسات نفتی و پتروشیمی ایران را در بنادر خمینی (شاهپور سابق)، ماه شهر و جزیره خارک هدف قرار داد.

در نتیجه این حملات متقابل، هر دو کشور ایران و عراق، از روز‌های اول جنگ، نفت را به عنوان یک ابزار استراتژیک بکار گرفتند که در نهایت به جنگ نفت کش‌ها منجر شد.

آغاز حملات علیه کشتی‌های تجاری و جزیره خارک

حمله صدام به ایران، کشتی‌ها را از تردد در اروند رود بازداشت و نزدیک به ۷۰ کشتی دراین آبراه محصور شدند. با تصرف خرمشهر از سوی نیرو‌های عراقی، جمهوری اسلامی در ابتدا مقصد کشتی‌های تجاری حامل کالا برای ایران را به بندرعباس تغییر داد و به رغم استفاده حد اکثری از همه امکانات و ظرفیت‌های این بندر، نا گزیر شد از دو بندر مهم در شمال خلیج فارس یعنی بنادر خمینی و ماه شهرنیز بهره گیرد. علاوه بر این، نابودی پالایشگاه نفت آبادان، جمهوری اسلامی را مجبور کرد تا کمبود تولیدات نفتی خود را از خارج تهیه کند.

در مجموع از زمان آغاز جنگ ایران و عراق (۳۱ شهریور ۱۳۵۹) تا بهمن ۱۳۶۲ ( فوریه ۱۹۸۴) که با اوج گیری حملات در دریا، سر آغازجنگ چهار ساله نفتکش‌ها نام گرفته است ، عراق به ۲۳ کشتی و ایران به ۵ کشتی حمله کردند.

از این رو تردد کاروان کشتی‌های تجاری عازم بندر خمینی و ماه شهر تحت کنترل "نیروی رزمی ۴۲۱" با اسکورت یکانهای نیروی دریایی ارتش و پشتیبانی نزدیک نیروی هوائی به دو بندرمذکور پا گرفت. اما به فاصله کوتاهی از آغاز این کار، نیروی هوائی عراق با دریافت هلی کوپتر‌های سوپر فرلون مسلح به موشکهای اگزوست از فرانسه حمله به کاروان کشتی‌های تجاری را در منتهی الیه شمال غربی خلیج فارس و در امتداد خور موسی، آبراهی که به دو بندر یاد شده منتهی میشد، آغاز کرد.

با وجود پیش بینی‌های لازم از سوی نیروی دریائی برای اسکورت کاروان کشتی‌ها ی تجاری، عراق به حمله‌های هوایی‌اش برای متوقف کردن تردد کشتی‌ها به ماه شهر و بندر خمینی ادامه داد. گر چه ایران اولین حمله ضد کشتی خود را در ۱۵ مهر ۱۳۵۹ انجام داد، ولی اولین قربانی اینگونه حملات کشتی فله بر"لوئیز -۱" با پرچم پاناما بود که در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۰ بر اثر حمله هوایی عراق در خور موسی غرق شد.

پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۶۰، عراق با این ادعا که سه کشتی تجاری را پس از ترک بندر خمینی هدف قرار داده است، به شرکتهای کشتیرانی بین المللی هشدار داد که از تردد در آبهای غرب خلیج فارس خودداری کنند.

نیروی هوائی همین کشور ضمن ادامه حملات خود علیه کشتی‌های تجاری عازم بنادر ایران، از اردیبهشت ۱۳۶۱جزیره خارک را نیز هدف قرار داد. هواپیما‌های این کشور برای اولین بار در ۹ خرداد ۶۱، به یک نفت کش تحت پرچم ترکیه به نام "اطلس-۱" که در حال بارگیری در خارک بود، حمله کردند.

اواخر مرداد ۱۳۶۱، عراق با اعلام یک منطقه ممنوعه به شعاع ۳۵ مایل از جزیره خارک هشدار داد که به کشتی‌های در حال تردد در این منطقه حمله خواهد کرد. در ماه شهریور، درگیریهای دریائی به آبهای شرقی خلیج فارس گسترش یافت و هواپیماهای عراقی یک نفت کش ایرانی به نام شیروان را که از جزیره سرّی عازم بندر ماه شهر بود هدف قرار دادند.

در مقابل ایران با تقویت پدافند هوائی خود در منطقه بر آن شد تا امنیت رفت و آمد نفتکش‌ها به خارک را تامین کند . به موازات این ضمن ادامه محاصره دریائی عراق، از کشتی‌های تجاری در خلیج فارس که احتمال میرفت سلاح و تجهیزات از طریق کویت به عراق حمل کنند، بازرسی کرد. به رغم این عراق به حمله‌های خود علیه کشتی‌ها و نفتکش‌های عازم بنادر ایران ادامه داد.

در مجموع از زمان آغاز جنگ ایران و عراق (۳۱ شهریور ۱۳۵۹) تا بهمن ۱۳۶۲ ( فوریه ۱۹۸۴) که با اوج گیری حملات در دریا، سر آغازجنگ چهار ساله نفتکش‌ها نام گرفته است ، عراق به ۲۳ کشتی و ایران به ۵ کشتی حمله کردند.

XS
SM
MD
LG