روزنامه جهان صنعت از وقوع دومین حادثه با تلفات انسانی در صنعت نفت طی کمتر از ۴۸ ساعت خبر داده و نوشته است: «هنوز صنعت نفت ایران در شوک از دست دادن هفت نفر از بهترین کارکنان خود در جریان انفجار روز جمعه پالایشگاه تهران بود که بعد از ظهر روز یک شنبه به دلیل نشت گاز در مدت زمان چند دقیقه دکل شماره ۹۵ فتح شرکت ملی حفاری ایران مستقر روی چاه ۱۴۷ میدان نفتی رگ سفید دچار آتشسوزی شده و تاکنون کشته شدن دستکم چهار نفر در این حادثه تایید شده است.»
به نوشته این روزنامه «در حادثه آتشسوزی دکل شماره ۹۵ فتح واقع در میدان رگ سفید، این دکل مشغول حفاری در عمق ۲۶۰۰ متری مخزن آسماری بود که به دلایل فنی، لوله حفاری در عمق ۸۰ متری متوقف میشود و کارکنان و متخصصان به دنبال رفع مشکل بودند که ناگهان مواد سیال به بالا فوران میکند و انفجار بزرگی رخ میدهد. حجم آتش و سرعت انفجار به حدی بود که هیچ یک از کارکنان نتوانستند عکسالعمل بهموقع از خود نشان دهند.»
جهان صنعت گزارش داده که «حفار و سرحفار از افرادی بودند که در همان لحظه اولیه جان خود را از دست میدهند» و «براساس اخبار تاییدنشده ظاهرا ۴ نفر در این حادثه جان خود را از دست دادهاند، اما ظاهرا تعداد حادثهدیدگان بیش از این است.»
دکل شماره ۹۵ که به نوشته این روزنامه « به دلیل آتشسوزی و بعد انفجار، ابتدا واژگون و سپس بهطور کامل منهدم شد»، از جمله «پیشرفتهترین دکلهای خشکی ایران بود که با قدرت دو هزار اسب بخار توان حفاری چاههای توصیفی و اکتشافی و توسعهای را تا عمق بیش از شش هزار متر داشت.»
جهان صنعت یادآوری کرده است که روز جمعه نیز «نشت مواد هیدروکربوری منجر به یک حادثه تلخراش در واحد آیزوماکس پالایشگاه نفت تهران شد و در این حادثه تلخ تاکنون هفت نفر از کارکنان صنعت نفت ایران جانبهجان آفرین تسلیم کرده و یکی از مصدومان این حادثه هم با ۹۸ درصد سوختگی در بیمارستان بستری شده است.»
این روزنامه وضعیت ایمنی صنعت نفت و گاز ایران را با تعبیر «حادثه پشت حادثه» توصیف کرده و نوشته است: «با گذشت بیش از یک سال از حوادث سریالی در صنایع پتروشیمی ایران که منجر به تحمیل خسارتهای سنگین مالی و البته بدون تلفات انسانی به زنجیرهای از شرکتها و مجتمعهای پتروشیمی ایران یکی پس از دیگری شد حالا نوبت به سایر بخشهای صنعت نفت ایران رسیده تا طعم تلخ و البته گزنده حوادث را احساس کنند.»
در این گزارش با اشاره به اینکه «صنعت نفت ایران در طول بیش از یک دهه گذشته تاکنون با وقوع گاه و بیگاه حوادثی از جنس انفجار، آتشسوزی و فوران نفت و گاز در چاههای مختلف از میادین نفتی مناطق مرکزی تا زاگرس جنوبی و حالا مناطق نفتخیز جنوب» مواجه بوده، یادآوری شده است که در یک دهه گذشته حوادثی چون «فوران گاز از چاههای ۲۳ و ۲۹ میدان کنگان (تیر سال ۱۳۸۵)، فوران گاز و نشت نفت از میدان ابوذر بهعنوان بزرگترین میدان نفتی خلیجفارس (بهمن سال ۱۳۸۷)، فوران گاز از میدان نفتی رشادت (آبانماه ۱۳۸۸)، فوران گاز و نشت نفت از چاه شماره ۱۰۴ میدان مارون (دیماه ۱۳۸۸)، فوران چاههای نفت و گاز ایران شماره ۲۴ میدان نفتی نفت شهر در قصرشیرین، چاه شماره ۷۶ بیبی حکیمه (۶ آبان ۱۳۹۰)، چاه نفتی شماره ۷۶ بیبی حکیمه بامداد جمعه (۶ آبان ۱۳۹۰)، چاه ۱۰۴ مارون در دوم دی ماه سال ۱۳۸۸)» رخ داده و «حالا قرعه به نام چاه شماره ۱۴۷ میدان نفتی رگ سفید افتاده است؛ حادثهای که به نظر میرسد از نظر ابعاد فنی و نوع حادثه بسیار شبیه و نزدیک به حادثه فوران نفت در میدان نفت شهر باشد.»
روزنامه شرق در تیتر یک خود با عنوان «جرم سیاسی اینک با هیات منصفه» خبر داده است که «اولین اعضای هیئت منصفه جرائم سیاسی در ایران، روز یکشنبه سوگند خوردند. آنها اعضای جدید هیات منصفه مطبوعات هستند اما با توجه به اینکه این دوره هیات منصفه، اولین دوره پس از تصویب قانون جرم سیاسی در کشور است،به گفته غلامحسین اسماعیلی، رئیس کل دادگستری استان تهران، اعضای جدید هیات منصفه مطبوعات همان اعضای هیات منصفه جرائم سیاسی نیز محسوب می شوند.»
اسامی ۲۱ عضو هیات منصفه دادگاه جرایم مطبوعاتی و سیاسی در شرق به چاپ رسیده که اغلب از چهرههای شناخته شده و نزدیک به جناح اصولگرا هستند.تعداد اعضای این هیات منصفه در سایر شهرها ۱۴ تن خواهد بود که با دعوت رئیس کل دادگستری به عضویت این هیات در می آیند.
تعیین اعضای هیات منصفه نیز که هر دو سال یک بار انجام می شود به عهده هباتی است که به دعوت و با حضور رئیس قوه قضائیه یا نماینده او و با حضور «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس شورای اسلامی شهر، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی و نماینده شورای سیاست گذاری ائمه جمعه» در تهران و مراکز استان تشکیل می شود.
روزنامه شرق با اشاره به اینکه «اصل ۱۶۸ قانون اساسی به جرم سياسی پرداخته و در آن آمده: رسيدگي به جرائم سياسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هياتمنصفه در محاکم دادگستری صورت ميگيرد»، نوشته است: «با آغاز به کار هیات منصفه جرائم سیاسی انتظار بر این است کــه دادگاههای متهمان جرائم سیاسی با حضور این هیات برگزار شود؛ دادگاهی که قانون جرم سیاسی پس از تصویب در اردیبهشت سال ۹۵ در ۱۶ خرداد همان سال از سوی «رئیس جمهوری برای اجرا به وزارت کشور و وزارت دادگستری ابلاغ شد.»
بهمن کشاورز، وکیل و حقوقدان، طی یادداشتی در روزنامه ایران تشکیل «هیأت منصفه سیاسی» را «تحولی مثبت» ارزیابی کرده اما نوشته است: «اما درمورد هیات منصفه به طور کلی باید گفت هدف از دخالت هیات منصفه در دعاوی آن است که نظر و خواست اجتماع در مورد دعوایی که مطرح است، از طریق نمایندگان جامعه که همانا اعضای هیات منصفه هستند، روشن شود. از این رو تدابیری که در انتخاب هیات منصفه اتخاذ میشود، باید چنان باشد که ما را به هدف پیش گفته هرچه نزدیکتر کند.»
به نوشته این حقوقدان «در بسیاری از کشورهایی که در دادگاههای کیفری آنها هیات منصفه حضور دارد، روش گزینش این است که فهرستی از شهروندان باسواد و فاقد پیشینه کیفری و دارای سن قانونی که ساکن آن شهر باشند، تهیه میشود و سپس برای هر محاکمه تعدادی از آنها به طور اتفاقی و گاه با قید قرعه انتخاب و دعوت میشوند و چون از کار باز میمانند، بابت روزهایی که در دادگاه حضور دارند وجهی به آنان پرداخت میگردد» و «دادستان و وکیل مدافع متهم حق دارند اعضای هیات منصفه را مورد پرسش قرار دهند تا مطمئن شوند که آنان نسبت به شخص متهم و موضوع اتهام تعصب خاص و پیشداوری ندارند. حتی دادستان و وکیل مدافع ممکن است برخی از اعضای هیات منصفه را بدون پرسش رد کند. به همین علت در محاکمات مهم و بزرگ انتخاب هیأت منصفه گاهی چندین روز طول میکشد.»
یادداشت نویس روزنامه ایران با تاکید براینکه «در نظام قضایی ما روش گزینش به نحوی است که با آنچه گفتیم فاصله بسیار دارد»، نوشته است: در ایران «اولا افراد هیات منصفه تا سالها ثابت و غیرقابل تغییر هستند؛ ثانیا نمیتوان آنها را نماینده عموم مردم دانست؛ ثالثا دادستان و وکیل مدافع اختیار پرسش از آنها و احیانا رد آنها را ندارند؛ رابعا به لحاظ توقف در این سمت به مدت طولانی دچار عارضهای میشوند که "تغییر شکل حرفهای" نامیده میشود و عبارت است از کم اهمیت شدن برخی موضوعات مهم در نظر افرادی که با این موضوعات زیاد سر و کار دارند.»
روزنامه شرق در گزارشی با تیتر «حاشیههای روزی به نام کوروش» نوشته درحالی که «باورمندان به روز کوروش همهساله تلاش میکنند با حضور در کنار آرامگاه پادشاه هخامنشی آن را گرامی بدارند»، اخبار متفاوتی «از اعمال برخی ممنوعيتها و محدوديتها برای شرکتکنندگان در اين روز در رسانهها و شبکههای اجتماعی» منتشر شده است.
به نوشته این روزنامه «ابتدا گفته شد جاده منتهي به پاسارگاد در روز کوروش مسدود میشود. در خبری ديگر از برپایی يک مانور نظامی در نزديکي اين منطقه سخن به ميان آمد و تصاويری از بيلبوردهای اطلاعرساني در اين زمينه منتشر شد. همچنين بر اساس برخی خبرها، برپایی هرگونه تور گردشگری به مقصد پاسارگاد در روزهای منتهي به هفتم آبان از سوی همه آژانسها ممنوع اعلام شد»، و در کنار اين خبرها روز یک شنبه ويدئوهایی نيز منتشر شد که با وجود همه محدوديتها از حضور جمعيتی چشمگير در اطراف آرامگاه کوروش حكايت داشت» اما سایت استانداری فارس به نقل از معاون سياسی امنيتی این استانداری اعلام کرده است که «فيلمهای انتشاريافته از آرامگاه کوروش در شبکههای اجتماعی آرشيوی است.»
به نوشته شرق، اسماعيل تبادار استاندار فارس و جمعی از مسئولان اين استان روز يکشنبه هفتم آبان از مجموعه ميراث جهاني پاسارگاد بازديد کرده اند و معاون سیاسی امنیتی استانداری فارس تاکید دارد که «در ٢٤ساعت گذشته هيچگونه مورد خاص امنيتی در اطراف آرامگاه کوروش نبوده است و با توجه به مراجعهنکردن جمعيت زيادی از مردم، شاهد شکلگيری ترافيک در محورهای ارتباطی اين منطقه نبوديم»، ضمن اینکه گفته «مردم روستای پاسارگاد و منطقه همراهی و همکاري خوبی در تأمين امنيت منطقه داشتهاند و ازاينرو، قدردان آنها هستيم.»
این روزنامه یادآوری کرده است که سال ۹۵ پس از بروز برخی اتفاقات در روز کوروش، از جمله «سردادن شعارهايي از سوی برخي از حاضران در مراسم منجر به اعمال برخی ممنوعيتها و برخورد با شرکتکنندگان در اين مراسم شد» و برای «بيش از ٧٠ نفر از اين افراد» پس از بازداشت «احکامی صادر شد که برخی از آنها به حبس از يک تا هفت سال محکوم شدند.»
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، طی یادداشتی با عنوان «قطببندی اسلام با ایران در لباس تقدیس کوروش» نوشته است: «بزرگداشت روز جهانی کوروش اسم رمز نظام سلطه برای براندازی در ایران است.»
این روزنامه ضمن آنکه «روز کوروش» یک «دروغ بزرگ» و حاصل «دروغپردازی تولید شده توسط سرویسهای جاسوسی غربی» معرفی کرده، از ویکی پدیا به عنوان «سرویس جاسوسی» نامبرده و نوشته است: «اولین بار دروغ مذکور بر بستر بهرهگیری از حس غرور ایرانیان نسبت به پیشینه تاریخی ایرانباستان توسط سرویسهای جاسوسی در ویکیپدیا تولید شده و به تدریج و با تکرار و واگویی پرتکرار و هدفمند آن در سایر محیطهای خبری و رسانهای در دنیای مجازی، کم کم به یک موضوع مهم برای تجمع براندازان و عناصر خودباخته و غربپرست ضدیت با دین اسلام از طریق تکریم و بزرگداشت جعلی کورش تبدیل شد.»
روزنامه جوان نوشته است: «هر آنچه نئولیبرالیسم افراطی درباره کورش به سازمان ملل متحد نسبت داده و میدهد سراسر دروغ و بر بستر احساسات وطن دوستی و علاقه مردم ایران به پیشینه و تاریخ باستان استوار بوده و بهرغم آنکه سازمان ملل بر اساس تثبیت منافع نظام سلطه تشکیل شده و کاملاً تحت سیطره آنهاست، اما هیچ ردپایی از دروغهای نسبت داده شده به سازمان ملل درباره کورش در هیچکدام از اسناد آن سازمان یافت نمیشود.»
این روزنامه نوشته است: «سؤال این است که چرا کسانی که در سنوات گذشته در مراسم به اصطلاح «روز جهانی کوروش» شرکت کردهاند به جای بزرگداشت کورش، به خوشرقصی برای غرب و مشخصاً رژیم صهیونیستی پرداختهاند؟ چرا حتی یک شعار علیه امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی(اسرائیل) داده نشدهاست؟ چرا به نام بزرگداشت کورش شعارهای ساختارشکنانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و علیه اسلام داده شدهاست؟ شباهت عجیب داعش با کورشپرستان و باستانپرستان ایران قطعاً تصادفی نیست.»
عبدالله متولیان در یادداشت روزنامه جوان نوشته است: «همانگونه که داعش به عنوان مدعی دولت اسلام به جای حمله به نظام سلطه و مثلث شوم "عبری غربی وهابی" قلب جهان اسلام و تشیع را نشانه رفته، کورشپرستان ایرانی! نیز به جای استفاده از ظرفیت غرور ملی علیه نظام سلطه، متأسفانه قلب نظام جمهوری اسلامی ایران را نشانه رفتهاند.»
این روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران «روز کوروش» را یکی از «وقایع ضدامنیتی» مشابه مراسمی که در قلعه بابک برگزار می شد معرفی کرده و نوشته است: «جمعبندی این پرونده نیز مانند پرونده قلعهبابک بر این حقایق استوار است:بزرگداشت روز جهانی کوروش! اسم رمز نظام سلطه برای براندازی در ایران است» اما «بهرغم تقدیر از بیداری دستگاههای مسئول در حوزههای امنیتی، اطلاعاتی و... باید اذعان داشت که وقوع چنین توطئههای گستردهاي نتیجه غفلت از برنامههای دشمن است» و «برخورد با این مسئله مستلزم برنامهریزی دقیق بوده و هرگونه اقدام شتابزده و بیبرنامه ممکن است در بلند مدت آثار تخریبی و واگرایی با خود همراه داشته باشد.»
کیهان هم از قول حسین شریعتمداری نماینده رهبر جمهوری اسلامی در این روزنامه، درباره آنچه «تجمع برخی از غربگرایان وطنی» عنوان کرده، نوشته است: «این جماعت اگر در دوران کوروش بودند برای مخالفت با او به خدمت امپراتوری یونان که دشمن ایران بود درمیآمدند» و «حامیان آن روز کوروش همین نیروهای حزبالله امروز بودهاند و دشمنان داخلی او دقیقاً آنانی بودهاند که امروزه سنگ آمریکا و غرب را به سینه میزنند.»
مدیرمسئول کیهان البته کوروش را «پیامبر» معرفی کرده اما گفته است: «جماعتی که به بهانه تجلیل از کوروش در روز ۷ آبان گردهم میآیند اگر واقعاً طرفدار کوروش بوده و در ادعای خود صادق باشند باید شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل سربدهند و در غیر اینصورت دشمنان کوروش و بینش و منش آن پیامبر الهی هستند.»
نکته جالب اینکه نماینده علی خامنهای در کیهان گفته است: «کسانی که میخواهند درباره کوروش و شخصیت او بهعنوان یک پیامبر الهی یعنی همان ذوالقرنین کاوشی داشته باشند میتوانند به جلد اول کتاب تاریخ کهن و معاصر ایرانزمین به قلم علیاکبر ولایتی مراجعه کنند.»
روزنامه ایران، نزدیک به دولت، در گزارشی با تیتر «کابینه تکمیل شد» نوشته است: «بالاخره ترکیب دولت دوازدهم، دو ماه بعد از تشکیل آن تکمیل شد.»
این روزنامه با اشاره به اینکه یکشنبه هفتم آبان ماه منصور غلامی وزیر پیشنهادی علوم و رضا اردکانیان وزیر پیشنهادی یرو موفق شدند رأی اعتماد لازم را از مجلس برای ورود به کابینه دریافت کنند.»، نوشته است: «منصور غلامی، وزیر علوم ۱۸۰ رأی موافق در بهارستان دریافت کرد و اردکانیان، وزیر نیرو ۲۲۵ رأی موافق. در مقابل هم تعداد آرای مخالف و ممتنع غلامی به ترتیب ۸۲ و ۱۴ رأی بود و برای اردکانیان ۳۸ و ۱۳» و به این ترتیب «اردکانیان از لحاظ کسب رأی موافق در مجلس در ترکیب دولت دوازدهم همراه با مسعود سلطانیفر در جایگاه دوازدهم قرار گرفت و غلامی در جایگاه شانزدهم. در این بین هر چند جایگاه غلامی از نظر تعداد رأی موافق در مجلس در ردههای آخر جدول وزیران دولت است اما شاید همین رأی هم برای او که حتی تا ساعتی قبل از شروع جلسه دیروز مجلس احتمال رأی نیاوردنش وجود داشت، مغتنم باشد.»
روزنامه ایران با اشاره به حضور حسن روحانی برای دفاع از وزرای پیشنهادی در مجلس، نوشته که حسن روحانی گفته است: «برای معرفی وزرا تعامل کردیم ، نه معامله.»
روزنامه بهار با تیتر «حرف درمانى بس است»، نوشته است: «رییس جمهور روز یک شنبه هم مثل ایام تبلیغات انتخاباتى شعار داد که بر اصولش ایستاده است.»
این روزنامه با اشاره به اینکه حسن روحانی به خوبی مخالفت ها، اعتراضات و دلواپسیهای حامیان خود را شنیده است و دقیقا به همین خاطر است که هر چند وقت یکبار در سخنرانیهای عمومیاش پایبندی به وعدههای خود را تکرار می کند»، نوشته است: «مشکل از جایی شروع می شود که رئیس جمهور مسیر پاسخگویی به انتقادات حامیان خود را اشتباه تشخیص داده است و روحانی تصور می کند که هنوز دوران انتخابات است و می تواند با چند جمله که ظاهری تند و تیز دارد نگاهها را به سمت خود جلب کند و از حجم انتقادات بکاهد.»
روزنامه بهار با تاکید براینکه همین تصور نادرست سبب شده است که روحانی «اعلام نظر» اصلاح طلبانه سخن بگوید و هنگامی که زمان «اعمال نظر» می رسد خلاف جهت وعدههای خود عمل می کند، نوشته است: «صبر و سکوت حامیان روحانى در انتخابات هم اندازهاى دارد و نمی توان توقع داشت که در برابر این دوگانگى در حرف و عمل تا ابد صبوری کنند.»
روزنامه اعتماد هم در گزارشی با تیتر «غلامی، وزیر اصولگرایان» نوشته که منصور غلامی وزیر پیشنهادی علوم روز یک شنبه در حالی از مجلس دهم رای اعتماد گرفت که فراکسیون مستقلین و فراکسیون اصولگرایان از او حمایت کردند و فراکسیون امید با وجود انتقاد دانشجویان رای اعتماد به وی را به اختیار خود نمایندگان گذاشته بود.
این روزنامه نوشته که وزیر پیشنهادی علوم در فراکسیون امید تنها ۸ رای داشت و «اميدیها از يک طرف با بدنه دانشجویی ناراضي كه از آنها انتظار عدم حمايت از غلامی را داشتند روبه رو بودند و از طرف ديگر بايد پيام بزرگان جريان اصلاحات به اين فراكسيون مبنی بر حمايت از غلامی را مورد توجه قرار میدادند.»
اعتماد نوشته که «چهرههایی مانند زاهدی رييس اصولگرای كميسيون آموزش مجلس و وزیر علوم دوره محمود احمدی نژاد و حمیدرضا حاجی بابایی رييس فراكسيون اصولگرايان تلاش زيادی برای رايزني درباره غلامی می كردند» و این درحالی است که عليرضا رحيمی نماینده عضو فراکسیون امید به این روزنامه گفته است: حمایت اصولگرایان «به ويژه در مورد غلامی حمايتي تاكتيكی و نه با هدف حمايت از دولت بود و آنها با اين حمايت هزينههای وجود يک گزينه ضعيف در وزارتخانهای مهم را متوجه دولت و حاميانش می كنند.»