صفحه یک روزنامههای سه شنبه ایران با چاپ عکسهایی از آسیب دیدگان زلزله شامگاه یک شنبه استان کرمانشاه، تلاش کرده اند بازتاب همدلی و همدردی ملی با آنها باشند. بعضی از روزنامههای سراسری و استانی در اقدامی کم سابقه در تیترهای یک خود این همدردی را به زبان کُردی بیان کرده اند.
روزنامه ایران عکس سجاد صفری از سوگواری زنان بر ویرانههای منازلشان با تیتر کُردی «ئیران له خهمی کرماشان» به معنای «ایران در سوگ کرمانشاه» این همدردی نشان داده و نوشته تاکنون زلزله غرب کشور «۴۳۰ کشته و ۶۷۰۰ مجروح» برجا گذاشته است.
روزنامه اعتماد عکسی از یک مرد زلزله زده را در صفحه یک خود چاپ کرده و در کنار تیتر کُردی «ته نيا نيد كرماشان» نوشته است: «تنها نيستی كرمانشاه.»
روزنامه آسمان آبی ضمن انتشار عکس مهدی قاسمی از بهت و زاری شماری از زنان و مردان زلزله زده در صفحه یک خود،در تیتر یک به زبان کُردی نوشته است: «بو چی نه گرین! شووشه له سه د لاوه شکاوه» یعنی «چرا نگریم! شیشه(دل) از صد جهت شکست.»
روزنامه قانون هم در تیتر یک خود به زبان کردی نوشته است: «ژان ت ژان ئیر انه» یعنی «درد تو درد ایران است.»
شماری از روزنامههای استانی از جمله پیامعسلویه در بوشهر، وقایع در استان مرکزی، پیام ما در کرمان نیز در شماره سه شنبه خود در اقدامی کم سابقه از تیترهایی به زبان کُردی برای بیان همدلی خود را مردم آسیب دیده کرمانشاه استفاده کرده اند.
روزنامه وطن امروز عکسی از سوگواری یک مادر جوان را در صفحه یک خود چاپ کرده است؛ مادری که کودک جانباختهاش را در آغوش دارد و بر زمین نشسته و زار می گیرد.این روزنامه با تیتر «درسوگ باختر» از «اعلام بیش از ۴۳۰ کشته و ۷۳۰۰ مجروح در زلزله ۷.۳ ریشتری استان کرمانشاه در روز اول امدادرسانی» خبر داده است.روزنامه آفتاب یزد همین عکس را با تیتر «ایران گریست» در صفحه یک خود چاپ کرده است.
روزنامه بهار طرحی از چهره کودک جانباخته در این زلزله را با تیتر «قلب ایران لرزید» در صفحه یک خود منتشر کرده است.
«درد ديار پهلوانان» تیتر یک روزنامه جوان است، و کیهان هم در تیتر یک خود نوشته است: «خانهها لرزید، لرزیدند دلها بیشتر.»
روزنامه صبح نو هم تیتر «کرمانشآه» را برای بیان «آه»،افسوس و همدردی با قربانیان زلزله در استان کرمانشاه برگزیده است.
روزنامه خراسان هم در تیتر یک خود «با تو گریستم» نوشته است: آن زخم که در غرب کشور با زلزله در قلب مردم این دیار ایجاد شد در قلب همه ما ایرانیان هم نشست. ما نیز سوگ نشین ماتم این زندگیهای زیر آوار مرگ مانده ایم. ما هم در شرق باشیم یا در شمال و جنوب یا هر کجای ایران، خود را سیاه پوش و ماتم زده زندگیهای به مرگ رسیده غرب کشور می دانیم.»
روزنامه جامعه فردا عکس محمدعرفان کرمی از سوگواری زنانی با لباس کردی را با تیتر «روله عزیزم، روله بیکسم» در صفحه یک چاپ کرده است.
این روزنامه نوشته «مردم محلی از اولین ساعتهای زلزله، در شبکههای اجتماعی از عمق فاجعهای می گویند که عمیق تر و دردآورتر از این حرف هاست. مدارس تخریب شده، کودکان گمشده، ماندههای زیر آوار، بیمارستان هایی که قرار بود نجات بخش زلزله زدگان باشند اما خود با زلزله فروریخته اند، سرمایی که در راه است و جادههای باریک کوهستانی که امکان اطلاع یافتن از روستاهای فراوان این منطقه را از بین برده است.»
جامعه فردا با اشاره به اینکه «تاکنون تقریبا تمام توان نظامی، امدادی، پزشکی و عمرانی کشور به منطقه گسیل شده، خبرنگارانی برای پوشش اخبار رفته اند و مشاورانی برای رسیدگی به وضعیت روانی بازمانده ها»، نوشته است: «سپاه و ارتش مسئولیت آواربرداری را پذیرفته و قول داده اند که صبح سه شنبه دیگر هیچ آواری باقی نمانده باشد»، اما «وضعیت امدادی نیز اگرچه آغاز شده هنوز با میزان و شدت فاجعه همراه نشده است و در این میان تخریب دو بیمارستان منطق های، چارهای جز ایجاد بیمارستانهای صحرایی در سرپل ذهاب، قصرشیرین و کرمانشاه نگذاشته و اینها درحالی است که بیش از صد مجروح به تهران رسیده اند.»
روزنامه ایران در گزارشی از مناطق زلزله زده با تاکید براینکه «آب و برق و گاز هست؛ چادر و غذا کافی نیست» نوشته است: «مردم سرپل ذهاب بیش از هر چیز دیگری نیازمند چادر و آب و غذا هستند، چراکه خانههایشان امن نیست و نمیتوانند از زیرساختهایی نظیر برق و گاز استفاده کنند.»
یکی از ساکنان سرپل ذهاب با اشاره به وقوع پس لرزههای مکرر به این روزنامه گفته است: «در چنین شرایطی ما نمیتوانیم مجدداً به خانههای ویران شده خود بازگردیم و از برق و گاز استفاده کنیم ،اما چادرهای هلال احمر میتواند حداقل تا ۲۰ روز آینده سرپناه گرمی برای ما باشد» و درحال حاضر «ما نیاز به حداقل ۲۰ هزار چادر داریم. برخی از مردم تاکنون در ماشینهای خود میخوابیدند و از بخاری آن استفاده میکردند اما الان بنزین کافی برای این کار نداریم.»
حمید حاجیپور خبرنگار روزنامه ایران که به روستاهای زلزله زده قصرشیرین و سرپل ذهاب رفته در گزارشی خود با عنوان «مسکنی که مزار شد» نوشته است: «خانههای سرپل ذهاب یکی در میان فروریخته و بازماندهها انگار سر مزار نشسته باشند، کنار آوار نشسته و شیون میکنند. صدای آژیر آمبولانسها و خودروهای امدادی و صدای بولدوزرها از هر طرف شهر به گوش میرسد. بمیها دیماه را فراموش نمیکنند و حالا آبان نیز برای همیشه در ذهن اهالی سرپل ذهاب، ثلاث باباجانی، قصر شیرین و ازگله ثبت خواهد شد. بلبشویی در شهر به راه افتاده، خیلیها وسط بلوار نشسته و منتظر کمک هستند.»
خبرنگار این روزنامه نوشته است: «از سرپل ذهاب تا ازگله که نقطه صفر مرزی است نزدیک به ۴۰ کیلومتر راه داریم. بیشترین روستاهای مسیر با جادهای پر دستانداز بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد تخریب شدهاند اما ازگله که خیلیها میگفتند وضعش خیلی خراب است و به طور کلی نابود شده، کمتر از ۲۰ درصد آسیب دیده است.»
روزنامه شهروند عکس مهدی حسنی از زاری زنان و مردان آسیب دیده در سرپل ذهاب را در صفحه یک خود با تیتر «درد ناتمام» چاپ کرده و نوشته است: شماری از بیمارستانها از جمله بیمارستان سرپل ذهاب و بیمارستان اسلام آباد غرب «همزمان با زلزله تخریب شدند و مردم به بیمارستانهای صحرایی منتقل شدند.»
سمیرا زمانی خبرنگار این روزنامه درباره مشاهدات خود از مناطق زلزله زده نوشته است: «هجده ساعت از حادثه گذشته، خارج از شهرها در نوار فرعی جاده ها، آنجا که به روستاها میرسند، بسیاری از خانهها تخریب شده. ردپای زلزله همه جا هست و هنوز پای امدادگران به برخی روستاها نرسیده. وقتی آنها میرسند با کمکها و بستههای مواد غذایی و آب سالم، مردم روستاها همه کارها را کردهاند. همه با هم آوارها را کنار زده، جنازهها را بیرون کشیده و حالا سیاهپوشان بالای قبرهایی که خاکشان تازه است، مویه میکنند.»
به نوشته این روزنامه «بیشتر روستاهای اطراف سرپل ذهاب دوشنبه، آفتاب به ظهر نرسیده، جنازههای آشنایانشان، عزیزان دور و نزدیک را بیرون کشیدند و یک به یک خاک کردند و مصدومان را با هر ماشینی که از جاده می رسید راهی سر پل ذهاب» کردند.
روزنامه شرق در صفحه یک خود عکسی از ویرانی یکی از مجتمعهای مسکن مهر براثر زلزله شامگاه یک شنبه چلپ کرده و نوشته است: «تصاویر گویاست؛ ساختمانهای مسکن مهر فروریختهاند و ساختمانهای دیگر با تخریبهایی کمتر، هنوز بر قامت خود ایستادهاند. این نمای کلی از مسکن مهر سرپل ذهاب است؛ دومین پروژه مسکن مهری که بر اثر زلزله اینچنین فروریخت و زیر پای صاحبانش را خالی کرد.»
حامد مظاهریان، معاون مسکن و ساختمان وزیر راهوشهرسازی، در گفتوگو با روزنامه شرق تأیید کرده که «مسکن مهر سرپل ذهاب پس از مسکن مهر بجنورد در خراسانشمالی، دومین مسکن مهری است که بر اثر زمینلرزه فروریخته است.»
معاون وزارت راه و شهرسازی گفته است: «اینها سرآغاز مشکلاتی است که تحت عنوان مسکن مهر در کشور اجرائی شده است و در سالهای آینده، ابعاد دیگر اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنها بیشتر خود را نشان خواهد داد. این مقام مسئول ادامه میدهد: به دلیل ماهیتی که این پروژه در مکانیابی، قراردادها، اتصال و تأمین خدمات زیربنایی و روبنایی و تمرکز گروههای کمدرآمد کنار هم داشته، بارها مورد نقد قرار گرفته است و برای همین باید ارزیابی جدیای از این پروژهها صورت بگیرد تا منتظر نباشیم دوباره حادثهای برای ساختمانهای دیگر مسکن مهر رخ دهد.»
روزنامه تعادل در گزارشی با تیتر «بروز عينی نقايص مسكن مهر در مناطق زلزله زده» نوشته است: ساعاتی پس از وقوع زلزله «يكي از مسئولان به طور تلويحي آمار ۹۰ درصدی تخريب واحدهای مسكن مهر شهرهای غربی را پذيرفت و مديركل اداره راه و شهرسازی اسلامآباد غرب در مصاحبهای اعلام كرد كه از دو پروژه ۵۰۰ و ۲۵۰ واحدی مسكن مهر اين شهر، پروژه اول كه روی گسل بوده، آسيب جدی ديده است.»
این روزنامه نوشته است: «زلزله اخير ثابت كرد كه طرح مسكن مهر نه تنها به لحاظ استانداردهای سكونتي نتوانسته است انتظارات متقاضيان آن را برآورده كند، بلكه به مرثيهای برای رويای هميشگی خانه دار شدن هموطنان درمانده از بیمهری طبيعت و دولت تبديل شده است.»
روزنامه تعادل با تاکید براینکه «مشكل مسکن مهر از آنجا شكل گرفت كه دولت وقت با سياست زمين مفت، گنجشک مفت و مسكن مفت، بدترين نقاط ممكن را برای مكانيابی مسكن مهر انتخاب كرد» و حالا «اندوهناک است، متقاضيان مسكن مهر كه بعد از مدتهای مديد انتظار خانه دار شدن را كشيده بودند، سرپناهي را تحويل گرفتند كه حتی نتوانست جان پناه آنها باشد. چه بسا كه تحمل آوار خشت و گل و چوب بیمنت خودشان، قابل تحملتر از بتن و آجر و آهن با منت دولت بود.»
روزنامه افکار در سرمقاله خود با عنوان «کاسبان خون» نوشته است: «درحالی که ملت ایران عزادار مصیبت زلزله زدگان است برخی طرفداران دولت دوازدهم گویی از آسیب دیدن مسکن مهر خوشحالند و عکسهای مربوط به تخریب منازل مردم در زلزله را با شادمانی دست به دست میکنند و این خوشحالی گویا به هیئت دولت هم رسیده و معاون اول رئیس جمهور به جای رسیدگی به اوضاع بحرانی مردم، ترجیح میدهد این فرصت را هم برای حمله به "دولت قبل" از دست ندهد.»
محمدرضا راضی در سرمقاله روزنامه افکار اخبار منتشر شده درباره تخریب برخی از مجتمعهای مسکر مهر در مناطق زلزله زده غرب ایران را رد کرده و نوشته است: «اگر همین مسکن مهر نبود، تلفات زلزله بسیار بسیار بیشتر بود. زلزله ۷.۳ ریشتری در منطقهای مثل ایران شوخی نیست و قدرت آن تقریبا ده برابر زلزله ۶.۶ ریشتری بم با تلفات ۲۶ هزار نفری است» اما «عدهای بیانصاف و کاسب سیاسی دوره افتادهاند و با عکس و فیلم چند واحد آپارتمان مسکن مهر از میان صدها هزار واحد مسکن مهر که البته اسکلتهایشان هم اکثرا در برابر زلزله شدید ۵.۷ ریشتری سالم مانده،عقده گشایی سیاسی می کنند.»
سرمقاله نویس روزنامه افکار با دفاع از آنچه ساخت «دو میلیون واحد مسکن مهر» در دولت سابق عنوان کرده و نوشته است: «وعده درمانی و مزخرفخوانی وزیر روحانی چنان کاخ بلندی برای مردم رنجکشیده درست کرده که از باد و باران و زلزله و بمب اتم هم نیابد گزند. بهترین کار همین است، دیکته ننویس و همیشه طلبکار غلط دیکته دیگران باش.»
روزنامه همدلی اما «ساختمانهای ویران مسکن مهر در سرپل ذهاب» را «سلفی احمدینژاد با زمامداری اش» توصیف کرده و نوشته است: «مسکن مهر دقیقا مصداق روشن سوءمدیریت دولتی است که میخواست به هر قیمت بگوید هوادار مستضعفان است» و «محمود احمدینژاد و تمام دستاندرکاران ساخت مسکن مهر و تمامی پیمانکارانی که طرفی از آن پروژهها بسته اند، باید محاکمه شوند.»
این روزنامه همچنین تاکید کرده که «ضروری است از همین حالا تمام ساکنین مسکن مهر در سراسر کشور تخلیه شوند و اسکانی تازه برایشان ترتیب داده شود.»
روزنامه بهار هم در سرمقاله خود ضمن مقایسه آمار قربانیان و آسیب دیدگان زلزله در کردستان عراق با استان کرمانشاه نوشته است: «اگر آمارى که مسئولان اقلیم کردستان از تعداد کشتهها و مجروحان زلزله یکشنبه شب درنقطه مرزى ایران وعراق ارائه می دهند موثق باشد، می توان با اطمینان زلزله اى که رخداد را "زلزله مهر" نامید.»
روزنامه جهان صنعت در سرمقاله خود با عنوان «چرا عبرت نمیگيريم» نوشته است: «با نگاهی به شمار زلزله در ایران از قویترین آن با ۷.۹ ریشتر با ۲۰۰ هزار کشته در دامغان (پنجمین زلزله مرگبار تاریخ) در سال ۲۳۵ خورشیدی تا یکشنبهشب گذشته در غرب کشور که با کشته و خسارتهای فراوان همراه بوده، هیچ کدام عبرتآموز نبوده است چراکه همچنان نه قبل از وقوع و نه پس از آن، هیچگونه آموزش و پیشگیری و امدادگری درست و... برای رویارویی با این بلای طبیعی در کار نبوده است.»
مسعود سلیمی در سرمقاله این روزنامه با اشاره به تجربه کشورهایی چون ژاپن از زلزله و تایلند از سونامی نوشته است: «از زلزله بم ۱۴ سال میگذرد، اگر سری به شهر خرمای ایران بزنیم، هنوز زخم قدیمی بر دل و جان شهر و مردمانش باز است ما از زلزلههای متنوع و متعدد کشورمان مانند بسیاری دیگر از وقایع رخداده درس نگرفتهایم که گویا قرار است درس هم نگیریم در غیر این صورت زلزله غرب کشور، نمیگویم رخ نمیداد اما ابعاد آن تا این اندازه فاجعهبار نبود تا دستکم چیزی به نام مسکن مهر برایشان ساخته نشود.»
سرمقاله نویس جهان صنعت تاکید کرده است که «رویارویی با هر بلایی- طبیعی و غیرطبیعی- قاعده و قانونی دارد تا اگر از وقوع آن نتوان جلوگیری کرد، دستکم از ابعاد فاجعه کاسته شود؛ رویارویی با زلزله روش علمی میطلبد، از آموزش به مردم گرفته تا شرایط ساختمانسازی و امدادرسانی.»