روزنامه خراسان در تیتر یک شماره سه شنبه خود از «کشف تجارت مرگبار مافیای گوشت» خبر داده و نوشته است: «محموله‌های فراورده‌های دامی که مجوز معدوم‌سازی آن از سوی دستگاه قضایی صادر شده بود اما بررسی‌های دقیق مقامات قضایی نشان می دهد که اسناد معدوم‌سازی جعلی بوده» و این گوشت در مناطقی از ایران توزیع شده است.
این روزنامه اسامی یا سمت متهمان این پرونده را ذکر نکرده اما نوشته است: «وارد کردن مقدار زیادی از گوشت‌های آلوده به ویروس‌های خطرناک و کشنده از افغانستان و ارمنستان با عنوان "تنظیم بازار" و فروش آن به قیمت گوشت تازه داخلی ایرانی، صدور مجوز ارسال ده‌ها تن دنبه غیرقابل مصرف به مقصد ترکیه در حالی که این محموله هیچ وقت از کشور خارج نشده، بخشی دیگر از ابعاد فعالیت این شبکه مافیایی است» و از سوی دیگر «فراهم کردن زمینه واردات گوشت به کشور در قالب تنظیم بازار که عمدتا هم آلوده و غیربهداشتی بوده است و توزیع واکسن‌ها و سرم‌های تاریخ گذشته» برخی دیگر از اقدامات این شبکه است.
به نوشته روزنامه خراسان این ورود دو محموله ۳۰ و ۲۵ تنی گوشت آلوده از سیستان و بلوچستان به خراسان رضوی با وجود دخالت دادگستری و دستور «امحا» در عمل از چرخه توزیع خارج نشده است، و با آنکه «افراد مسئول صورت جلسه‌ای را امضا کرده اند که گوشت‌های آلوده در حضور آنها امحا شده است اما بعد از آن که توسط مقام قضایی احضار شدند به صراحت اعلام کردند که در محل عملیات امحا حضور نداشته اند و بدون اطلاع از این که این مقدار گوشت امحا شده است یا خیر»، صورت جلسه را امضاء کرده اند.
این روزنامه همچنین نوشته که اوایل تیر ماه سالجاری نیز «محموله‌های گوشت گوسفندی با احتمال آلودگی از افغانستان با مجوز ستاد تنظیم بازار» وارد شده و از سوی دیگر «مقامات قضایی در دادستانی مشهد دستور تحقیق درباره محموله‌های دیگری که از کشور ارمنستان بارگیری شده بود را به معاونت اطلاعات سپاه امام رضا اعلام کردند که این محموله غیرمجاز ساعت یک بامداد و در حالی که مجوز تخلیه در تهران را داشت در مشهد کشف شد و بررسی‌ها نشان داد که این محموله دارای آلودگی‌های خطرناک است و مصرف انسانی ندارد.»
روزنامه خراسان این محموله‌های گوشت را با نوان محموله هایی با «آلودگی شدید و مهلک» توصیف و تاکید کرده است که این گوشت‌ها «با نادیده گرفتن نظارت به صورت عمومی و خارج از شبکه ستاد تنظیم بازار توزیع شده است و اکنون مسئولان امر باید پاسخ گوی افکار عمومی باشند.»
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، طی یادداشتی با عنوان «تجديدنظرطلبان، گزارشگران داخلی حقوق بشر» روزنامه‌ها و رسانه‌های نزدیک به جناح اصلاح طلب را به «سیاه نمایی» و «سندسازی» و تولید محتوای مورد استناد گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران متهم کرده است.
این روزنامه نوشته است: «حمايت‌های همه‌جانبه از زندانيان سياسی» و«القای وجود محدوديت‌های اجتماعي- فرهنگي برای زنان ايراني» دو وجه بارز از فعاليت‌های رسانه‌ای اين جريان سياسی است كه بايد تحت عنوان "حمله به باورهای اعتقادی‌مذهبی و مبارزه با بعد قانونی- قضایی حاكميت اسلامی" تفسير شود، به همين دليل است كه رفتار و موضع‌گيري برآمده از سياستمداران و رسانه‌های اين جريان به گونه‌ای است كه تبديل به اسنادی بعضاً حقوق بشری مي‌شوند كه سازمان‌های بين‌المللی و كشورهای غربی به‌واسطه آن قطعنامه‌ها و تحريم‌های گسترده‌ای» را عليه جمهوری اسلامی وضع كرده‌اند.
روزنامه جوان خواهان برخورد و ایجاد محدودیت برای رسانه‌ها شده و نوشته است: «برای مقابله با قطعنامه‌ها، بيانيه‌های حقوق بشری كه به‌زودی به تحريم‌های جديدی عليه ايران نيز منجر خواهد شد، نه تنها بايد فعاليت‌های هدفمند و پويای دستگاه سياست خارجه را مطالبه كرد بلكه بايد سندسازی جريان تجديدنظرطلب برای وضع تحريم‌های حقوق بشری را بيش از گزارش گزارشگرهای سازمان ملل مورد مداقه همراه با محدوديت قرار داد چراكه فعاليت‌های امروز اين جناح سياسی است كه بخش مهمی از استنادات سازمان‌های بين‌المللی را شامل می‌شود.»
روزنامه آفتاب یزد در تیتر یک خود با عنوان «رکب نخوریم» از بروز اختلاف در ائتلاف حامیان دولت حسن روحانی خبر داده و نوشته است: «حزب کارگزاران در صف اول حمایت بلند مدت از اتحاد/ ائتلاف روحانی و لاریجانی قرار دارد. این درحالی است که اصالح طلبان بیم آن را دارند که این موضوع در نهایت منجر به ضرر این جریان شود.»
این روزنامه نوشته که الهه کولایی و علی صوفی دو چهره اصلاح طلب ضمن رد این ائتلاف تاکید کرده اند که »حزب کارگزاران را نماینده اصالح طلبان» نمی دانند و ورود اصلاح طلبان به ائتلاف روحانی‌لاریجانی را «از آن سوی با افتادن» تعبیر کرده اند.
علی صوفی به آفتاب یزد گفته است: «مگر قرار است که در اتحاد میان آقای روحانی و آقای لاریجانی اصلاح‌طلبان هم ورود کنند؟ بعید می‌دانم که اصلاح‌طلبان بخواهند ضلع سوم این پیمان باشند»، ضمن اینکه «علی لاریجانی هم اکنون در مجلس دهم علیرغم اینکه در لیست امید قرار گرفته بود اما در مقابل فراکسیون امید، فراکسیون مستقلین ولایی را به وجود آورد، تا الان که هیچ نشانه‌ای دیده نشده از اینکه آقای لاریجانی در سطح اصلاح‌طلبان قرار گرفته باشد.»
روزنامه شرق در تیتر یک خود با عنوان «اتهام امنيتی به چپ دهه ٦٠» نوشته که اکبر براتی که خبرگزاری تسنیم او را «يکی از مسئولان اطلاعات سپاه در دهه ۶۰ و عضو بنيان‌گذار مجاهدين انقلاب» خوانده به این خبرگزاری گفته است: «محسن آرمين و فيض‌الله عرب‌سرخی از جمله بازجوهای دهه ٦٠» بودند که فکر می کردند «اصول بازجویی همان اصولی است که ساواک در رژيم سابق پياده کرده و بايد با شديدترين رفتار با متهمان برخورد کنند و بی‌محابا از قدرت استفاده کردند و همين رفتار اينها باعث شد که متأسفانه برخی متهمان و خانواده‌هايشان به دشمنان قسم‌خورده نظام تبديل شوند.»
فيض‌الله عرب‌سرخی اما به روزنامه شرق» گفته است: «آنچه درباره من گفته شده، مطلقا دروغ است. من هرگز بازجو نبودم تا بگويم چه نوع بازجويی خوب است و بد.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «اما آنچه از خاطرات هسته اوليه سازمان مجاهدین انقلاب بر‌می‌آيد، این سازمان در مواجهه با اعضای فرقان نقش جدی ايفا کرده است» نوشته «بايد ديد کدام جناح سازمان اين نقش را برعهده داشته است.»
شرق سپس از قول عبدالمجید معاديخواه که در کنار علی اکبر ناطق‌نوري دو حاکم شرع پرونده گروه فرقان بودند نوشته است: «دو گروه به صورت هم‌زمان فعال بودند تا گروه فرقان را کشف کنند. آنها جدا از هم کار می کردند و هر دو گروه به آقای هاشمی‌رفسنجانی مراجعه کرده بودند. ايشان اين دو گروه را يکی کرد تا کارها خنثي نشود. يکي گروه آقای حميد نقاشان بود. اينها جمعی بودند که دور هم جمع می‌شدند و اين‌جور کارها را دنبال می‌کردند» و «گروه دوم بچه‌های سازمان مجاهدين انقلاب بودند. البته جريان راست مجاهدين انقلاب بودند. کسانی که بعدا جدا شدند.»
روزنامه شرق البته نوشته که «فيض‌الله عرب‌سرخی قبلا درباره بازداشت محمدرضا سعادتی، از اعضاي سازمان مجاهدين خلق در سال ٥٨ به «نقش اطلاعاتی سازمان مجاهدین انقلاب» اشاره کرده و گفته بود: «ما از طريق کانال‌هایی که در سپاه و دولت موقت داشتيم، متوجه شديم يکی از اعضای سفارت شوروی با فردی در ارتباط است و قرار است اطلاعات حساسی ميان آنها ردوبدل شود. با بررسی‌های بيشتر و با مراقبت از محل قرار از طریق نيروهای امنيتي، مشخص شد آن فرد محمدرضا سعادتی از نفرات اصلی سازمان مجاهدين خلق است. برخورد با سعادتی کاملا حرفه‌ای صورت گرفته بود و در روند دستگيری او، سپاه و دولت نقش مشترکی داشتند و چون آن زمان برخی از دوستان سازمان مجاهدين در سپاه بودند، کاملا در جريان دستگيری او قرار گرفتيم و آن بيانيه‌ای هم که درباره حماد شيبانی و محمدرضا سعادتی صادر شد، برحسب همين اطلاعات و مستندات بود.»
این روزنامه همچنین از قول محمد سلامتی عضو موسس سازمان مجاهدین انقلاب نوشته که «سازمان مجاهدین انقلاب» در دوره اول فعالیتش تا پیش از انحالا در سال ۶۵ و تشکیل دو باره آن در کردستان، سیتان و بلوچستان با گروه‌های مخالف مقابله کرده و در بازداشت اعضای گروه فرقان هم نقش داشته است.
روزنامه آرمان از وجود یک میلیون کودک بی‌شناسنامه در ایران خبر داده و نوشته است: «در حالی‌که چند روز پیش وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، از تصویب طرحی در هیات دولت خبر داد که مبتنی بر آن کودکانی که از مادران ایرانی و پدران خارجی متولد می‌شوند، می‌توانند شناسنامه بگیرند، روز دوشنبه یک نماینده مجلس عنوان کرد که تعداد کودکان بی‌شناسنامه در ایران یک‌میلیون نفر است.»
این روزنامه از قول ناهید تاج الدین نماینده مجلس دهم نوشته است: «در حال حاضر جمعیتی بالغ بر ۸۰۰هزار تا یک‌میلیون کودک بی‌هویت در ایران وجود دارد که این کودکان حاصل ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی هستند، زنانی که اغلب آنها از اقشار محروم جامعه هستند و به‌خاطر محرومیت و پاره‌ای از ناهنجاری‌ها صرفا به‌صورت شرعی و حتی بدون اینکه ازدواج خود را ثبت و قانونی کنند صرفا با مردان غیرایرانی و اغلب افغان، ازدواج کرده‌اند.»
روزنامه آرمان با تاکید براینکه «محرومیت کودکان از شناسنامه آنها را از بسیاری از خدمات اجتماعی مانند تحصیل، خدمات درمانی و... محروم می‌کند»، نوشته است: «این مساله باعث آسیب‌پذیری این کودکان شده و در بسیاری موارد آنها دچار آسیب‌های اجتماعی و جذب فعالیت‌های زیرزمینی اقتصادی می‌شوند. با وجود این، در سال‌های اخیر طرح‌ها و لوایح در زمینه اعطای شناسنامه به کودکان دارای مادران ایرانی و پدران خارجی تصویب نشده است.»
این روزنامه همچنین خبر داده که حسن نوروزی سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی نیز آمار دیگری از کودکان بی‌شناسنامه ارائه کرده و گفته است: « هم‌اکنون حدود یک‌میلیون و ۱۰۰هزار نفر با این مشکل روبه‌رو هستند و طبیعتا اعطای تابعیت و شناسنامه ایرانی به این کودکان عملا منجر به افزایش این تعداد به جمعیت کشور خواهد بود که هزینه‌هایی برای دولت ایجاد می‌کند.»
روزنامه اعتماد ضمن انتشار گزارشی از خبرنگار اعزامی این روزنامه در جریان بازدید گروهی خبرنگاران از «مجتمع غني سازی احمدي روشن و مجتمع آب سنگين اراک» نوشته است: در مجتمع هسته‌ای نطنز «تا چشم كار می‌كند بيابان است و البته پدافند هوایی كه برای محافظت از تاسيسات مستقر شده است.»
این روزنامه نوشته است: «كاهش تعداد ماشين‌هاي ايران در نطنز از ٩ هزار ماشين به ٥٠٦٠ مورد در ماه‌هاي ابتدايي حصول توافق هسته‌ای به يكي از انتقادها از تيم مذاكره‌كننده هسته‌اي ايران بدل شده بود. در جريان بازديد از اين تاسيسات نيز جای خالی سيستم‌هایی كه پيچ‌ها و تجهيزات جانبی آن باقی مانده بودند اما بدنه سانتريفيوژ از جايگاه‌ها خارج شده بود در تعدادی از سالن‌ها به چشم می‌آمد. در دو سال گذشته دو سوم ماشين‌های نطنز فعال بوده‌اند و اين در حالی است كه بسياری از منتقدان به جای توجه به اين دو سوم، به نيمه خالی ليوان خيره شده‌اند.»
اعتماد درباره مجتمع هسته‌ای آب ستگین اراک هم نوشته است: «در ٥ كيلومتري شهر خنداب دو مجموعه در كنار هم به فعاليت‌هاي خود ادامه مي‌دهند. كارخانه آب سنگين با تمام ظرفيت خود كار مي‌كند و به يكي از جوان‌ترين كارخانه‌هاي آب سنگين در جهان بدل شده و اين در حالي است كه جوان‌ترين كارخانه بعدي پس از مجتمع آب سنگين خنداب، ٤٠ سال سن دارد. در حالي كه برخی ادعای خاک خوردن مجتمع خنداب در دو سال گذشته و البته پس از آن در سال‌هاي باقيمانده از برجام را دارند، در همين بازه زمانی اين مجتمع راه خود به خارج و مسير صادرات را پيدا كرده و البته توليدات جانبی آن هم تنوع و تعدد بيشتری يافته است.»
این روزنامه تاکید کرده که «مدرن‌سازي رآكتور آب سنگين خنداب نيز طبق برنامه‌ريزی‌های انجام گرفته در برجام تاكنون پيش رفته و ادامه دارد. در خردادماه ١٣٩٥ زمانبندی ٥ ساله براي بازطراحی اراک كليد خورد و خرداد ماه سال جاري بود كه تكميل روند بازطراحي صورت گرفت» و «قريب به ٩٠ نفر از اعضاي سازمان انرژی اتمي در رده‌هاي متفاوت با ١٥٠ هزار ساعت كار مداوم روی اين پروژه توانستند طرف مقابل ايران كه چينیها در اين پروژه بودند را شوكه و غافلگير كنند.»
