روزنامه قانون در شماره چهارشنبه خود از پدیده «دختر دکوری»، از « پديده اجاره دختران برای جشنهای خانوادگی» و «اجاره دختران برای جشنهای خانوادگی» گزارش داده است.
این روزنامه با اشاره به اینکه پدیده «پرنسسهای دکوری» در رده کودکان سبب «استفاده از دختران کوچک به عنوان دکور جشن تولدها» شده نوشته است: «این تنها یک روی این موضوع است و روی دیگر آن، دختران جوانی هستند که به عنوان دکور مهمانها استفاده میشوند و این روزها حتی تبلیغات و آگهیهای آن را شاهد هستیم. شرکتهایی وجود دارند که صاحبان جشنهایی را که اغلب دنبال کنندگان بسیاری در فضای مجازی دارند به دختران دکوری وصل می کنند و با دریافت مبلغ کمتر، از صاحبان جشن میخواهند که عکسهای جشن را با حضور این دختران به تمامی در صفحات خود قرار دهند تا تبلیغ شایستهای برای این شرکتها و این افراد انجام داده باشند.»
به نوشته روزنامه قانون «از شکاف طبقاتی عمیقی که تک تک این عکسها به بینندگان عادی آن القا می کند، نمیتوان چشمپوشی کرد. حتی حضور پرنسسها در کنار دختر بچهای که صاحب تولد است، لبریز از فاصله طبقاتی است. کودکانی که تفاوت خود را با صاحب جشن نمی دانند و تنها از اینکه لباس شخصیت کارتونی محبوبشان را به تن دارند و بقیه نگاهشان میکنند، لذت میبرند و نمی دانند که با مبالغی گاه کمتر از۲۰۰ هزار تومان اجاره شدهاند تا برای یک شب، نقش دکور جشن تولد دختری همسن خود را به عهده داشته باشند.»
این روزنامه همچنین با چاپ تصویری از یک آگهی که در آن نوشته شده «. به چند دختر جوان جهت دکور جشنها نیازمندیم»، نوشته است: دختران جوان زیادی هستند که «می دانند قرار است دکور جشن افراد ثروتمند باشند و با این حال می پذیرند. آنها اغلب زیبا هستند اما صاحب تخصص نیستند یا اگر باشند برای آن بازار کار مناسبی نیافته اند؛یا اینکه کم سن و سال تر از آن هستند که بازار خراب کسب و کار در ایران را تجربه کرده باشند. آنها جوان، زیبا و آرزومند هستند و تحقق این آرزوها را از جایی آغاز میکنند که ملاک آن، همان زیبایی و دکوری بودن است.»
این روزنامه چنین پدیده هایی را ناشی از «شکاف طبقاتی» و «تجمل گرایی» معرفی کرده و نوشته است: «تجمل گرایی در مراسمهای ایرانی این روزها به اوج خود رسیده است.»
روزنامه ایران عکس یک خود را به تصاویری از سقوط یک دستگاه اتوبوس ولوو به درهای با عمق صد متر در جاجرود اختصاص داده و نوشته است: «هنوز یک هفته از فاجعه تصادف مرگبار اتوبوس دانشآموزان هرمزگانی در محور داراب استان فارس نگذشته بود که خبر رسید ساعت ۲ بامداد سه شنبه سقوط اتوبوس مسافربری به دره در جاجرود ۱۱کشته و ۲۹ مجروح بر جای گذاشته است.»
حمید حاجیپور، خبرنگار اعزامی روزنامه ایران به محل وقوع این سانحه در گزارش خود از قول «یکی از رانندگان عبوری که شاهد حادثه بود»، نوشته است: «من پشت اتوبوس سبزرنگ بودم. سرعتش عادی بود ولی چند کیلومتر مانده به پیچ مرگ سرعتش زیاد و زیادتر شد.ناگهان احساس کردم راننده انگار نمی تواند ماشین را کنترل کند. به همین خاطررانندگیاش زیگزاگی بود که در کمال ناباوری به بلوکهای کنار جاده خورد و به پایین پرت شد.صحنه خیلی دردناکی بود. وقتی از ماشین پیاده شدم تا ببینم چه بلایی سر اتوبوس و مسافرانش آمده، دیدم اثری از اتوبوس نیست. هوا آنقدر تاریک بود که چیزی دیده نمیشد. سریع به پلیس و اورژانس زنگ زدیم و همراه با چند راننده دیگر با چراغ قوه کمی پایین رفتیم و با ناباوری دیدیم که چند نفر از مسافران روی زمین افتادهاند و اتوبوس هم ته دره افتاده» است.
یکی از نیروهای امدادی هم در تشریح جزئیات این تصادف و امدادرسانی به مجروحان گفته است:«هنوز مشخص نیست چرا اتوبوس به ته دره افتادهاست. تعدادی از کارشناسهای راهنمایی و رانندگی عنوان میکنند اتوبوس نقص فنی داشته و اشکال در ترمز منجر به این حادثه شده است. ولی آنهایی که شاهد ماجرا بودند مدعی هستند راننده چندان هوشیار نبوده است. البته باید به این نکته هم اشاره کنم که براساس شواهد بهجا مانده از صحنه واژگونی مشخص است اتوبوس چند ده متری را رو به پایین آمده و پشت آن پس از برخورد به شانه خاکی جاده- محل تردد روستاییان- جدا شده و متأسفانه اتوبوس درحالت واژگون ومعلق زنان به ته دره افتاده است.»
این روزنامه ضمن اشاره به وضعیت وخیم برخی از مصدومان و جان باختن دستکم ۱۱ تن به تماس تلفنی مادر یکی از جانبختگان با موبایل فرزندش اشاره کرده و نوشته است: «نزدیک ساعت ۶ صبح با به صدا درآمدن زنگ موبایل یکی از جانباختگان که لابهلای بوتههای کف دره افتاده بود دلشورهها بیشتر و بیشتر شد. گوشی پیدا شد و یکی از ماموران تلفن را جواب داد. آن سوی خط مادری بود که سراغ پسرش را میگرفت. نمیدانست چه بلایی سرجگرگوشهاش آمده. میگفت وقتی برای نماز بیدار شده دلشوره امانش را بریده و هر چقدر زنگ زده که سراغی از پسرش بگیرد تماسهایش بیپاسخ مانده»، اما مامور نمی توانست جوابی به او بدهد و تنها گفت که «مادر جان نگران نباش اتوبوس تصادف کرده و مسافران را به بیمارستان بردهاند، همکارانم با شما تماس میگیرند»، پس از آن تلفن را خاموش کرد و «از ناراحتی چمباتمه زد روی زمین و نفس عمیقی میکشد.»
روزنامه جوان هم در گزارشی با تیتر «سريال مرگ و خون جادهها كي تمام می شود؟»، نوشته است: «جريمههایی كه بازدارنده نيست، قوانينی كه زير پا گذاشته می شود، رانندگانی كه با تجربه نيستند، وسايل نقليهای كه ايمن نيستند، جادههایی كه استاندارد لازم و كافی را ندارند، همه و همه از جمله دلايلب هستند كه به گفته مسئولان سالانه مسافران جادهای زيادی را به كام مرگ فرو میبرد و خانوادههای زيادي را هم داغدار میكند.»
به نوشته این روزنامه «هرچند كه در تصادفات جادهای سه ضلع مثلث راننده، خودرو و جاده را سهامدار معرفی كردهاند و برای هر كدام در جای خود سهمی در نظر گرفتهاند، اما شايد بهتر باشد در كنار جادههای ناايمن، وسايل نقليه با پايينترين حداستاندارد و رانندههایی كه مهارت ندارند، سهمی هم براي مسئولانی در نظر گرفت كه بهرغم سير صعودی اين حوادث و تلفات جادهای همچنان استوار و محكم بر مسند فعاليت نشستند.»
روزنامه همدلی مصاحبه با یک راننده اتوبوس را منتشر کرده که تاکید دارد آئین نامه سخت گیرانه سبب شده تا رانندگان اتوبوسها از روند طبیعی فقعالیتشان خارج شوند.
این روزنامه از قول یک راننده اتوبوس نوشته است: راننده «وقتی پشت فرمان مینشیند، استرس دارد و فکر می کند به یک ربات تبدیل شده؛ حق خوردن و آشامیدن ندارد؛ تخمه شکستن ممنوع؛ سیگارکشیدن ممنوع؛ حرفزدن با موبایل ممنوع»، و حتی «حتی حق خوردن یک قرص با یک لیوان آب را ندارد و هرچه توضیح بدهی که یک قرص بالا انداختهای باور نمیکنند.»
روزنامه همدلی از قول این راننده اتوبوس نوشته است: «با این قوانین، رانندهها اکثرا به سمت شیشه و کراک روی آوردهاند چون استعمالش کوتاه مدت و راحت است، پنج دقیقهای در دستشویی یا محل خواب اتوبوس میشود استعمال کرد.»
مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان، در گفت و گو با روزنامه شهروند از اصلاح طلبان و همچنین حسن روحانی و دولتش به خاطر عدم تحقق وعدههایش نسبت به اقلیتهای دینی و قومی به ویژه به کارگیری اهل سنت در ردههای بالای دولت انتقاد کرده است.
مولوی عبدالحمید به این روزنامه گفته است: اهل سنت «میگویند که اگر آقای روحانی و تیمش جدی باشند، مشکلات قابل حل است مخصوصا با این نامه مقام معظم رهبری. البته مردم ما الان مقداری گلهمند هستند، چرا که اصلاحطلبان وقتی در انتخابات پیروز میشوند مردم را فراموش میکنند و آن رفتوآمدهای ایام انتخابات را بعد از انتخابات ندارند. آنها باید بدانند که قدر همه مردمی که حمایت کردند را بدانند؛ شیعه و سنی. اگر آنها به خواستهها توجه نکنند، این خطر وجود دارد که همه ملت به سمت دیگر چرخش کنند.»
امام جمعه اهل سنت زاهدان با تاکید براینکه «بعضی هستند که دنبال منافع خودشان هستند و ممکن است منافع ملی و منافع اقوام را فراموش کنند و تلفن آنها را جواب ندهند، برای گرفتن ملاقات یکسری مشکلات درست کنند»ف گفته است: «رهبران اصلاحطلب باید دنبال خواسته مردم باشند که اکثر خواستهها هم منافع ملی و کشور است. وحدت ملی و پایدار زمانی حاصل میشود که منافع تمام اقوام و مذاهب لحاظ شود. اصلاحطلبان باید با سعهصدر حتی منافع جناحی خود را کنار بگذارند و دنبال منافع مردم و اقوام باشند.».
مولوی عبدالحمید با تاکید بر تعیین کنندگی رای اهل سنت ایران در دو لنتخابات گذشته ریاست جمهوری و با اشاره به حمایت اهل سنت از حسن روحانی در سالهای ۹۲ و ۹۶ ، از احتمال چرخش به سوی جناح اصولگرا خبر داده و گفته است: «قبل از انتخابات(ریاست جمهوری) از طرف اصولگرایان مراجعه شد که شما این چند دوره اصلاحطلبان را تجربه کردید و برای شما کاری نکردند، اینبار اصولگرایان را تجربه کنید و ببینید آنها برای شما چه کاری انجام میدهند. ما هم گفتیم که اهل سنت وابسته به هیچ جریانی در کشور نیستند. اول فکر میکنیم که چه کسانی به نفع کل کشور هستند و دوم اینکه چه کسی به منافع اهل سنت که دچار تبعیض و محرومیت هستند، نزدیک است؛ یعنی اول منافع ملی و بعد منافع اهل سنت. ما آن زمان این موضوع را گفتیم و اگر اصولگرایان قول همکاری میدادند، ما چرخش میکردیم؛ گر چه ممکن است این چرخش برای ما مضرات داشته باشد ولی ما هم به دنبال منافع ملی و منافع جامعه خودمان هستیم. الان هم حرف ما همین است و اگر بدانیم اصولگرایان برنامهشان خوب است، در انتخابات آینده این امکان وجود دارد که از آنها حمایت کنیم.»
روزنامه ایران خبر داده که عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان روز سه شنبه اعلام کرد که «در آخرین جلسه، آیتالله یزدی رسماً درخواست تفسیر اصل ۱۱۵ قانون اساسی را مطرح کردند که نسبت به این درخواست یکسری نظرات تفسیری ارائه و جمعبندی شد و از طرفی، با توجه به تکلیف شورای نگهبان در جزء ۵ بند ۱۰ سیاستهای کلی انتخابات برای تفسیر رجل سیاسی مذهبی، در نهایت شاخصهای رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر احراز خواهد شد.»
به گفته عباسعلی کدخدایی جلسات شورای نگهبان برای بررسی و تفسیر عنوان «رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر» بهعنوان یکی از ملاکها و ویژگیهای رئیسجمهوری، آغاز شده و تاکنون «علاوه بر جلسات پژوهشکده شورای نگهبان، تاکنون سه جلسه مفصل در صحن شورا برگزار شده و مباحث به صورت ابتدایی بررسی شده است» و «نظر شورای نگهبان درباره مفهوم رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر، در نهایت در قالب نظریه تفسیری این شورا اعلام خواهد شد.»
روزنامه قانون در تیتر یک خود با عنوان «سقف آزادی» از «شرايط معاون وزیر ورزش برای حضور بانوان در ورزشگاه آزادی» خبر داده و از قول محمدرضا داورزنی، معاون وزیر ورزش و جوانان، نوشته است: «این تعاملاتی است که بین نجفی، شهردار تهران و سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان صورت گرفته است که بخشی از ورزشگاه آزادی برای حضور زنان مسقف شود. همچنین قرار بر این است که یک پروژه ۴۰ هزار نفری برای بانوان در استادیوم آزادی که از سالهای قبل قول آن داده شده است، عملیاتی شود.»
این روزنامه با تاکید براینکه «اصل حضور بانوان در ورزشگاهها زیر سوال است اما داورزنی به فکر فراهم کردن رفاه برای حضور آنهاست»، نوشته نکته جالب اینکه مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان به قانون گفته بود که «که حضور بانوان در ورزشگاهها نیازمند تایید مراجع است.»
قانون پرسیده که «آیا مسقف شدن ورزشگاهها، کمکی به تایید مراجع خواهد کرد؟»، و با تاکید براینکه « بدون شک پاسخ این سئوال منفی است، این را هم نوشته که «به نظر می رسد چنین اقداماتی بیشتر در راستای خبرسازی و نمایشهای رسانهای است و به هیچ عنوان عملی نخواهد شد.»