روزنامه آفتاب یزد در تیتر یک شماره پنج شنبه خود با عنوان «این صف لعنتی»، نوشته است: «افزایش نرخ ارز در چند روز گذشته هر چند عمدتا به صورت هیجانی و کاذب بوده اما در عین حال شرایطی را به وجود آورده که تقاضا برای خرید دلار در بازار آزاد به طور فزایندهای افزایش یابد» و باردیگر برای خرید دلار «صف» تشکیل شود.
این روزنامه با تاکید براینکه «روز چهارشنبه تشکیل صف مقابل صرافیها برای خرید دلار خاطرات سالهای ۹۰ و ۹۱ را زنده کرد»، نوشته است: «برخی معتقدند این وضعیت تا حدی شبیه وضعیت سال ۹۱ است که ارز به یکباره جهش قیمتی پیدا کرد و این موضوع فشار زیادی را به تولید کنندگان وارد آورد، ضمن اینکه تاثیرات مخربی نیز بر کل بازار گذاشت اما برخی دیگر و از جمله مقامات بلند پایه اقتصادی اعتقاد دارند که وضعیت بازار ارز نگران کننده نیست ضمن اینکه دولت نیز نمیخواهد ارز پول ملی کاهش یابد.»
روزنامه آفتاب یزد همچنین نوشته «این احتمال وجود دارد که تجربه سالهای گذشته درباره افزایش قیمت ارز تکرار شود. البته تنشهای بین المللی را نیز نباید نادیده گرفت و ممکن است همین موضوع منجر به وضع محدودیتهایی در عرضه ارز شود و جریان ارزی کشور تحت تاثیر قرار گیرد.»
این روزنامه همزمان از قول ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی نوشته است: «اوج تاثیر حرفهای دونالد ترامپ در امور بانکی آثار هیجانی است که ممکن است در بازار ارز ایجاد شود ولی این اثرات بلندمدت نخواهد بود.»
روزنامه تجارت هم در تیتر یک خود درباره «پشت پرده گرانی ارز» از قول محمدرضا سبزعليپور رئيس مرکز تجارت جهانی ايران نوشته است: «يکی از اصلیترين عواملی که موجب شده نرخ ارز با افزایش مواجه شود تحريک دولت است و دولت عامدانه میخواهد نرخ ارز با افزايش مواجه شود. شبيه آن چيزی که در دوران دولتهای احمدینژاد شاهد آن بوديم.»
اين کارشناس اقتصادی گفته است: «کمبود منابع مالی، کسری بودجه و از سویی بالا بردن درآمد ارزی با توجه به اينکه بودجه ۹۷ نيز در دو ماه آتی به مجلس می رود»، در افزایش نرخ دلار و دیگر ارزها موثر است چرا که «نرخ تسعير خيلی برای دولت مهم است و هر چه نرخ ارز گران باشد مابه التفاوت نرخ ارز نيز» بیشتر خواهد شد.
احمد حاتمی یزدی يکی از مديران اسبق بانکی اما ببه روزنامه تجارت گفته است افزايش نرخ ارز ناشی از چند مولفه است که «در پيش بودن اربعين حسينی و کاهش منابع ارزی دولت مهمترين مولفههای افزايش نرخ ارز در روزهای گذشته بوده است.»
روزنامه تجارت با اشاره به اینکه «ارز برای اقتصاد ايران مثل آب حيات است»، نوشته که «همواره دولتها هر يک به تناوب برای آن نسخه هایی پيچيده اند؛ نسخه هایی که بيشتر منفعت اقتصادی دولتها را تامين ميیکرده است اما نرخ ارز گاهی شبيه اسبهای وحشی رام نشدنی شده و افسارخود را از دست دولتها خارج کرده است.»
روزنامه همدلی با اشاره به اینکه «در حال حاضر اختلاف قیمت بین دو ارز بازار آزاد (۴۰۵۰ تومان) و مبادلهای (۳۴۱۱ تومان) به حدود ۶۴۰ تومان میرسد»، نوشته است: این اختلاف قیمت «بیانگر افزایش شکاف بین دو نرخ اصلی است» و به این ترتیب « تکنرخی شدن ارز» رویایی است که «بیش از گذشته دور از دسترس است.»
این روزنامه نوشته است: «در دو روز گذشته وضعیت تا حدود زیادی دگرگون شد؛ صرافیها قیمت دلار را اعلام نمیکردند، فروش متوقف شد و تنها ارز میخریدند. بعد از اعلام قیمت ارز مبادلهای، معاملات از سرگرفته شد ولی نتیجه، افزایش قیمت دلار بود»، هرچند «این نوسات در بازار دلار احتمالا ناشی از تحولات بینالمللی و تهدیدات مکرر دونالد ترامپ برای خروج از برجام ذکر شده با این حال برخی از کارشناسان معتقدند که دولت دست دلار را برای بالا رفتن باز میگذارد تا اینگونه بتواند کسری بودجه را از طریق سود ناشی از گرانی دلار جبران کند.»
درحالی که حسن روحانی پنج شنبه اول تیر ماه سالجاری با انتقاد از فعالیتهای اقتصادی سپاه پاسداران این نیرو را «دولت با تفنگ» خوانده بود، روزنامه ایران در تیتر یک شماره پنج شنبه خود از قول وی نوشته است: «سپاه محبوب مردم ایران و منطقه است.»
به نوشته این روزنامه، حسن روحانی روز چهارشنبه در جلسه هیات دولت گفته است: «هیچ اختلافی بین جناحهای ما برای مقابله با توطئه دشمنان وجود ندارد و همه یکپارچه هستیم» و «برجام مورد اجماع همه مسئولان و مقامات اصلی کشور بوده و از همه مهمتر رهبر انقلاب راجع به آن نظر داده است.»
روزنامه اعتماد هم در تیتر یک خود به «انتقاد دادستان كل كشور از قوه قضاييه» اشاره کرده و نوشته است: «دادستان كل كشور در روزهایی كه انتقادات از نحوه عملكرد دستگاه قضايي براي چندمين بار بالا گرفت، خود نيز در لباس منتقد ظاهر شد.»
به نوشته این روزنامه محمدجعفر منتظری در سالگرد تاسيس سازمان بازرسی كل كشور، از فسادهای اقتصادی در كشور گفته است: «اگر در قوه قضاييه آنگونه كه بايد، عمل ميكرديم، شاهد اين حجم از فساد نبوديم.
روزنامه شرق اما بخش دیگری از اظهارات محمدجعفر منتظری را مورد توجه قرار داده و با تیتر «پاسخ دادستان کل کشور به علی مطهری» نوشته که دادستان کل کشور در اظهارات روز چهارشنبه خود به شدت از علی مطهری به دلیل انتقاداتش از قوه قضائیه حمله کرده و گفته است: «آقای نماينده که از رانت وابستگی به اين و آن استفاده میکني و دنبال بهدستآوردن نکتهای عليه قوه قضائيه هستی تا قوه را به چالش بکشی، حالا اگر انسان میديد اين فرد در همه عرصهها وارد میشد، دلش نميسوخت. اين آقا حق ورود در مسائل قضایی را ندارد. حکايت اين آقا مثل فردی است که روضه میخواند، غش میکند سمت خانمها. چرا از افراد عادی حمايت نمیکنی. میروند از جريان فتنه و امثالهم حمايت میکنند و خود را مدعی آزادی معرفی میکنند.»
به نوشته این روزنامه دادستان کل کشور همچنین گفته است: «اينکه نمايندهای هر روز تريبوني پيدا کند و دائم قوه قضائيه را بکوبد، به نفع کيست؟ اگر فردا دعوایی داشته باشيد، به چه کسی مراجعه میکنيد؟ بگذاريد دستگاه قضایی در چارچوب قانون اقتدار خود را داشته باشد. قوه قضائيه مقتدر مانند قوه دفاعيه مقتدر، مؤثر است. میتوانيد در ايجاد امنيت بهره ببريد. اشکال را منطقی و حقوقی بگوييد.»
شرق یادآوری کرده است که علی مطهری روز دوشنبه در يادداشتی که با عنوان «سخن در بعد از احضار است»، خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشته بود: «سخن در صرف احضار نيست بلكه بيشتر در بعد از احضار است و قاعدتا مقصود رئيسجمهور نيز همين بوده است. سخن در اين است كه وقتی مثلا خبرنگاری توسط دادسرای رسانه به نحو نامناسبی بازداشت میشود، بعد از آن تا مدتی حتی خانواده او از محل نگهداري او اطلاع ندارند و درحالیكه طبق قانون اساسي بايد ظرف ٢٤ ساعت تفهيم اتهام شود و سپس كيفرخواست برای او صادر و به دادگاه ارسال شود، مدت طولانی برخلاف قانون در بازداشت انفرادی باقي میماند به اين اميد كه تحت فشار روحی و جسمی، اعترافی در جهت اتهام خود انجام دهد، نه اينكه ابتدا دلايل و اسناد متقنی وجود دارد و بعد او بازداشت میشود.»
به نوشته این روزنامه، فردای انتشار اين يادداشت علی مطهری بود که روابطعمومی دادستانی تهران در جوابيهای به نماينده مردم تهران نوشت: «تا کی قضات و قوه قضائيه بايد دخالتهای امثال آقای مطهری را در پروندههای قضایی تحمل نمايند؟» و روز چهارشنبه هم در ادامه اين واکنشها، دادستان کل کشور به علي مطهری پاسخ داد.»
شرق همزمان پاسخ علی مطهری به دادستان کل کشور را هم منتشر کرده و از قول نایب رئیس مجلس شورای اسلامی نوشته است: «اقتدار قوه قضائيه با اصلاح آن حفظ میشود نه با کمطاقتی در مقابل انتقادها» و «افرادی که شما آنها را وابسته به ضدانقلاب و اپوزيسيون میدانيد، بهخاطر نوع بينش امثال جنابعالی که همه منتقدان و مخالفان يا براندازند يا فتنهگر يا مرتبط با آمدنيوز، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود و برای حفظ نظام نيز از هر وسيلهای ميتوان استفاده کرد، اين افراد نسبت به افراد عادی مورد ظلم مضاعف واقع میشوند و لازم است ما نمايندگان مجلس از آنها حمايت بيشتری داشته باشيم.»
علی مطهری در نامه خود به محمدجعفر منتظری نوشته است: «اگر جنابعالی از آن برج عاج پايين بياييد و خانوادههای بازداشتشدگان پیدرپی به محضر شما شرفياب شوند و نحوه بازداشت فرزندشان در محل کار يا منزل را توضيح دهند که چگونه آنها را تحقير کرده و آبرويشان را بردهاند يا از محروميت آنها از گرفتن وکيل بگويند و اينکه به بهانه امنيتیبودن اتهام، صرفا بايد وکيل مورد قبول قوه قضائيه معرفی شود و از آن سو، اصلا فهرستی از چنين وکلایی وجود ندارد.»
روزنامه اعتماد در سرمقاله خود با عنوان «خشونت كلامی تا كی؟» نوشته است: «عجيب است، عجيب! قابل فهم نيست كه يک كشور تا اين حد از طرف ابرقدرت جهاني به چالش طلبيده شود» و از سوی ديگر «با مشكلات و مسائل منطقهای پيچيدهای مواجه باشد و در عين حال در داخل كشور و در سطوح بالای سياسی و اجتماعی، با لحنی گزنده عليه يكديگر سخن بگويند.»
این روزنامه با تاکید براینکه « زخم زبان و گفتارِ تند و از روي عصبانيت يا با هدف تحقير، كشندهتر از زخم شمشير است»، از جدال لفظی مقامهای ارشد حکومتی انتقاد کرده و نوشته است: «اينچنين جريحهدار كردن يكديگر با زبان تيز، زخمهایی را ايجاد میكند كه به اين سادگی ترميم و مداوا نمیشود. اين ادبيات نه فقط سطوح بالا كه چه بسا سطوح ميانی مديران و دستاندركاران را نيز آلوده كرده است و از آن بدتر اينكه با تمام عوارضش به سطوح پايين و عرصه عمومی و مردم نيز میرسد.»
سرمقاله اعتماد تاکید کرده است که «در سطوح بالا تكّه انداختنهای روسای قوه مجريه و قضاييه به يكديگر قابل پذيرش نيست»، نوشته است: «اين نوع خشونتهاي كلامي به سادگي سرايت میكند و در جامعه به عنوان يك الگوی رفتاری و گفتاری پذيرفته میشود. طبيعی است كه اگر در سطوح بالا با يكديگر چنين سخن بگويند، انتظار میرود كه مردم در كوچه و خيابان و خانه نيز از آن تبعيت كنند.ولی فرق مهم ماجرا در سطح اخير اين است كه خشونتهای كلامی به سرعت تبديل به خشونت فيزيكی و جسمی میشود» و البته «جامعهای كه در آن سازش ارزش منفی تلقی شود، هيچگاه نمیتواند ياد بگيرد كه چگونه مسائل خود را از طريق گفتوگو و منطق و قانون حل كند؛ ستيز شيوه غالب حلاختلافات میشود.»
روزنامه قانون در گزارشی با تیتر «مجلس در انتظار پاسخ روحانی» نوشته است: «نمايندگان به دنبال كشاندن رييسجمهور به مجلس برای پاسخگویی به خطای دولت دهم هستند.»
این روزنامه نوشته است: «مجلس یک بار دیگر از رییس جمهور سوال می کند. تابویی ۳۲ ساله که در دولت دهم وسوال مجلس هشتم از محمود احمدی نژاد شکسته شد. حال اما دوباره ۱۵۲ نفر از نمایندگان درباره طرح سوال از رییسجمهور بیانیهای را امضا کردهاند تا از روحانی درباره موسسات مالی و اعتباری سوال کنند. طرحی که اگر به سرانجام برسد برای دومین بار در عمر ۳۸ ساله مجلس شورای اسلامی انجام میشود.»
روزنامه شهروند در تیتر یک خود « دستفروشی در شهر، یک اعلامیه سیاسی» گزارش داده که کارشناسان اجتماعی در نشست «شهر دیگری» با انتقاد از سیاستهای ایران در برخورد با بیخانمانی، اعلام کرده اند که «طرحهای ضربتی جمعآوری بیخانمانها برای سرپوش گذاشتن بر سیاستهای ناکارآمد است.»
این روزنامه یادآوری کرده است که در هفتههای گذشته «طرح جمعآوری کودکان کار و خیابان» که با خواست فرمانداری تهران آغاز شده بود، پس از آنکه «موج تازهای از اعتراضها به شیوه برخورد با بیخانمانها را در ایران برانگیخت و با وجود اصرار دستگاههای اجراکننده بر ادامه این طرح، با فشار و پیگیری تشکلهای مدنی بالاخره متوقف شد.»
به نوشته روزنامه شهروند محمد خانی که بهتازگی کتاب «بیخانمانی و سیاستگذاری اجتماعی» روز دوشنبه گذشته در نشست «شهر دیگری» که به مناسبت روز جهانی بیخانمانها برگزار شد، گفته است: «دستفروشی در شهر هم یک بیانیه سیاسی است و دلیل تلاش برای جمعآوری کودکان کار و دستفروشان اینجا مشخص میشود. چه چیزی بیشتر از بیخانمانی میتواند ناکارآمدی سیاستها را به چهره شهر بپاشد؟ این همه دستفروش، متکدی و بیخانمان در سطح شهر نشانه ناکارآمدی برنامههای اجرا شده است، برای همین هم هست که طرحهای ضربتی برای جمعآوری آنها ارایه میشود که این ناکارآمدی دیده نشود.»
محمد خانی با اشاره به اینکه «در ایران ما الان ارزانسازی نیروی کار را داریم»، گفته است: «بیش از ۴۰درصد کارکنان بیمه نیستند، بیش از ۹۰درصد کارگران که دچار حوادث کار میشوند، بیمه نیستند و سالانه ۲هزار نفر از این کارگران جان خود را از دست میدهند. وقتی کارگر ساختمانی که بیمه هم نیست جان خود را از دست میدهد برای تحلیل وضع خانوادهاش نیاز به آگامبن یا دیگر فیلسوفان نیست. معلوم است که چه شرایطی برای خانواده و فرزندان او پیش خواهد آمد. من تأکید دارم که تحقیقات زیادی انجام شده و نتیجه آنها الزام و نیاز بستههای حمایت اجتماعی است.»
به نوشته روزنامه شهروند، در نشست «شهر دیگری» که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد اکبر رجبیمشهود مدیرعامل جمعیت طلوع بینشان، هم با انتقاد از برخوردهای صورت گرفته با کودکان کار و بیخانمانها، گفته است: «دستگاههایی که باید مامنی برای بیخانمانها باشند، امروز عامل ترس و طرد شدهاند.ما چند روز قبل برنامهای داشتیم و مسئولان بهزیستی هم بودند، بچهها مسئولان را که میدیدند فرار میکردند، بچههایی که تجربه برخورد با این نهادها را دارند، از کلمه بهزیستی و پلیس میترسند.»