سفر سه روزه امانوئل مکرون رییس جمهوری فرانسه به واشینگتن روز دوشنبه آغاز شد. سفری که در آستانه ضرب الاجل ۲۲ اردیبهشت درباره آینده برجام انجام میشود و اروپاییها امیدوارند که بتوانند دونالد ترامپ رییس جمهوری ایالات متحده را راضی کنند که از برجام خارج نشود.
سه کشور اروپایی؛ فرانسه، بریتانیا و آلمان هفتههاست که با آمریکاییها در این زمینه گفتوگو میکنند و در تلاشند تا به راهحلی دست یابند که هم نگرانیهای واشینگتن در زمینه برجام برطرف شود و هم برجام همچنان به حیات خود ادامه دهد.
سفر آقای مکرون موضوع گفتوگوی ما با فرانسوا نیکولو، سفیر پیشین فرانسه در تهران، است.
آقای نیکولو در سالهای اخیر مقالات متعددی درباره مذاکرات هستهای و چالشهای آن نوشته است. او، بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ ، در زمان آغاز مذاکرات هستهای غرب با تهران، سفیر فرانسه در ایران بود.
یکی از مهمترین موضوعات سفر آقای مکرون به واشینگتن، حفظ برجام ذکر شده است. در هفتهها و ماههای اخیر فرانسه در این تلاشهای اروپاییها پیشرو بوده است. به نظرتان چرا فرانسه این نقش کلیدی را برعهده گرفته و ایفا میکند؟
این خب بخشی از شخصیت مکرون است که تلاش کند و راهحل بیابد. او تلاش میکند با همه صحبت کند، با ایرانیها، با ترامپ، با پوتین، و این هم به این معنی نیست که او با همه آنها موافق است، بلکه در پی یافتن راه حل است. در اصل، این چیز خوبیست. در نتیجه فرانسه پیشرو بود اما بریتانیا و آلمان هم تلاش کردهاند، چرا که هر سه کشور در این زمینه مسئولیت دارند، آنها به همراه ایالات متحده، چینیها و روسها، مدتها در این زمینه مذاکره کردند، و به نوعی مسئولیت خود میدانند که سایر اروپاییها را هم راضی کنند که برای این بحران کنونی راه حلی پیدا شود.
چشمانداز آن را چگونه میبینید، آیا اروپاییها موفق میشوند آمریکا را راضی کنند که در توافق بماند؟
دو سفر انجام میشود. اول پرزیدنت مکرون و بعد هم آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، که به واشینگتن میرود. و هر دو در یک جهت تلاش میکنند تا ترامپ را در توافق نگه دارند. بیشتر ناظران و صاحبنظران بر این باورند که اروپا موفق نمیشود. من شخصا موضعی برعکس دارم. سر آن شرطبندی نمیکنم ولی من کمی خوشبین هستم و فکر میکنم مکرون و مرکل کمی شانس دارند برای اینکه ترامپ را راضی کنند که در توافق بماند.
آیا نشانههای مشخصی میبینید که موجب شده شما همچنان خوشبین باشید؟
اول اینکه حتی اطرافیان پرزیدنت ترامپ که رویکرد تندتری دارند هم کمی مردد هستند. جالب است که مثلا مایک پمپئو که شخصی با رویکردی تند (از بازهای عرصه سیاست آمریکا) ارزیابی میشود، و قرار است وزیر خارجه آمریکا باشد، گفته ترجیح میدهد که توافق اصلاح شود به جای آنکه از بین برود. مشاور دیگر آقای ترامپ، جان بولتون هم که در این زمینه شخص مهمی به شمار میرود، تا اینجا سکوت کرده است. آنچه که مکرون پیشتر گفته و به ترامپ هم میگوید این است که هیچ برنامه دیگری وجود ندارد و اگر از توافق خارج شود، قدم در یک فضای ناشناخته میگذارد و بحران تازه ای را در یک منطقهای شروع میشود که هم اکنون درگیر بحرانهای متعددی است. در نتیجه دلایل خوبی وجود دارد که در توافق بماند حتی اگر همه قبول داشته باشند که این توافق همه مشکلات با ایران را حل نمیکند. ما همه این را میدانیم. توافقیست که متمرکز بر مسایل هستهای است، به موشکهای بالیستیک یا توازن قوا و نقش ایران در منطقه نمیپردازد. اگر آمریکا توافق را ترک کند، این ریسک وجود دارد که ایران هم آن را ترک کند و آنوقت هر اتفاقی میتواند رخ دهد. نه اینکه ایران بمب بسازد، ایران هیچگاه نگفته که میخواهد بمب بسازد و میداند که این کار مشکلات بیشتری برایش درست میکند. اما ایران خواهد توانست که با فناوریهای حساسی کار کند. همچنان تحت نظارت آژانس خواهد بود اما این نظارت به آن سفت و سختی نخواهد بود. و این ایالات متحده و بسیاری را در منطقه نگران خواهد کرد.
اگر بر خلاف آنچه شما فکر میکنید، اروپاییها موفق نشوند که آقای ترامپ را راضی کنند در برجام بماند، این چه تاثیری در روابط این کشورها با متحد خود در آن سوی اقیانوس اطلس خواهد داشت؟
به نظرم این میتواند شرایط سختی را میان اروپاییها و ایالات متحده ایجاد کند. موضوع کلیدی در این میان نفت است. اگر آمریکا از توافق خارج شود، ممکن است تحریم علیه کسانی که از ایران نفت میخرند دوباره اعمال شود. این میتواند مشکلات زیادی را برای اروپا ایجاد کند. و این موضوع آنها را به واکنش وا میدارد. اتحادیه اروپا معمولا در مورد روبهرو شدن با آمریکا آنچنان شجاعانه عمل نمیکند، اما وقتی موضوع بر سر مسایل حیاتی باشد، مانند مسایل اقتصادی، ممکن است تندتر واکنش نشان دهد.
یعنی شما فکر میکنید، روابط اقتصادی اروپاییها با ایران آنقدر برایشان مهم است که ممکن است واکنش نشان دهند؟
نه همه آنها. اما این که برخی از توافقها به نتیجه نرسند، نارضایتی ایجاد خواهد کرد؛ مثلا اگر ایرباس نتواند هواپیما بفروشد، (که برای بویینگ هم همینطور خواهد بود) یا مثلا اگر توتال نتواند در ایران سرمایهگذاری کند. ولی در نهایت به نظرم نکته اصلی نفت است. البته این هم ممکن است که آمریکا برجام را ترک کند، اما تحریمهای ثانویه در زمینه نفت را بازنگرداند. آن تحریمها اجازه خرید نفت ایران را نمیداد. در سال ۲۰۱۲ اروپاییها قبول کردند و به نوعی کوتاه آمدند که نفت ایران را نخرند. و بین اروپا و آمریکا، یک هدف مشترک برای این کار وجود داشت، اما اگر اینبار این هدف مشترک وجود نداشته باشد، چرا باید فکر کنیم که اروپا دوباره از خودگذشتگی بکند.