چندی پیش ستاد تنظیم بازار اعلام کرده بود که از روز چهارم آذرماه قیمت انواع نان ۱۵ درصد افزایش خواهد یافت و حتی خبر میرسد که برخی نانوایان قیمتهای جدید را از همان زمان تغییر دادند، اما این مصوبه با دستور ناگهانی حسن روحانی رییس قوه مجریه، لغو شد.
بنا به گفتههای مسئولان ستاد تنظیم بازار، در سه سال گذشته با وجود افزایش هزینههای تولید مانند دستمزدها، قیمت نان ظاهر ثابت بود. اما در همین حال مشکلاتی همچون کاهش کیفیت یا کمیت و فشار بر نانواییها و تولیدکنندگان نان، امری نبود که قابل کتمان باشد. همین امر موجب به وجود آمدن مشکلاتی مانند کاهش کیفیت نان یا کاهش رقابتپذیری شده بود. به همین منظور ستاد تنظیم بازار تصمیم گرفته بود که قیمتها را افزایش دهد.
البته نباید فراموش کرد که گرانی نان به خودی خود و در غیبت بسیاری از عوامل دیگر نمیتواند رقابتپذیری یا کیفیت نان را افزایش دهد. در مقابل بعید نیست که هزینههای سیاسی و امنیتی گران کردن نان گریبان دولت و حاکمیت را بگیرد؛ چه امنیت و ایمنی غذایی شهروندان از شاخصهای مهم امنیت اجتماعی، معیار توسعه یافتگی و بالاخره نشان کارآمدی دولتهاست. در فقدان امنیت و ایمنی غذایی مشروعیت دولتها در معرض پرسش قرار میگیرد. اما لغو ناگهانی مصوبه گرانی نان نیز- علیرغم هر پیامد مثبتی- نشان از بیثباتی تصمیمگیری و سیاستگذاری در ایران دارد و دارای هزینههای خاص خود است.
سهم نان در سبد هزینه خانوار
گران شدن قیمت نان میتواند به شکل زنجیرهای بر قیمت سایر اقلام تاثیر بگذارد و سطح عمومی قیمتها را افزایش دهد. بدین ترتیب دستاورد بزرگ دولت در عرصه اقتصادی یعنی -مهار سرعت افزایش قیمتها یا تورم یک رقمی- در معرض تهدید بود
بنا به گزارشهای بانك مركزي، میانگین سهم هزینه مواد غذایی و خواروبار در ده سال اخیر کمی بیش از یک چهارم میانگین هزینه خانوار بوده و با تورم افزایش هم یافته است. البته توزیع این نسبت در میان خانوارهای گروههای درآمدی پایین و بالا یکسان نیست و سهم هزینه مواد غذایی و خواروبار در بودجه خانوارهای کم درآمد، بیشتر از خانوارهای پردرآمد است. بنابراین آسیبپذیری خانوارهای کم درآمد نسبت به نوسان قیمت خواروبار بالاتر است.
همزمان نباید فراموش کرد که کیفیت خواروبار مصرفی میان این گروههای درآمدی نیز برابر نیست و طبیعی است که ایمنی غذایی خانوارهای کم درآمد کمتر از خانواده های پردرآمد باشد و با نوسانها بدتر میشود.
در این میان سهم نان در میان اقلام غذایی دارای اهمیت بسیار بالایی است. نان از جمله اقلامی است که از سبد مصرف خانواده قابل حذف نیست و اولویت نخستین سبد مصرفی و غذایی آن محسوب میشود. سهم هزینه نان و اهمیت آن با کاهش درآمد دهک های درآمدی- رابطه معکوس دارد یعنی هر چه درآمد کاهش مییابد اهمیت نان افزایش پیدا میکند. بنابراین تاثیر افزایش قیمت برای دهکهای پایین درآمدی ایران محسوستر است. هر تومان افزایش قیمت نان، موجب میشود که گروههای پایین درآمدی امنیت غذایی را بیشتر از دست بدهند.
علیرغم اهمیت فوقالعاده این ماده غذایی مصرف آن در سالهای اخیر کاهش پیدا کرده است. بنابراین افزایش قیمت بیشتر نان میتوانست ناخرسندی اکثریت جامعه ایران را افزایش دهد. به همین دلیل، در درون حاکمیت هم با افزایش قیمت نان مخالفت شده بود.
دلایل گرانی مواد غذایی در ایران
گرانی مواد غذایی تنها به نان محدود نمیشود و گرانی نان هم تنها مربوط به آخرین حلقه تولید یعنی نانواییها نیست؛ چه روندی که با تولید مواد غذایی آغاز و به توزیع میانجامد در ایران گران تمام میشود.
عیسی کلانتری وزیر سابق کشاوری و معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست فعلی ایران چندی پیش اعلام کرد که قیمت مواد غذایی در ایران پنجاه درصد بالاتر از سایر کشورهای دنیاست. چه بخش عمدهای از تولید خواروبار در ایران مبتنی بر تولید کوچک و غیر مکانیزه است که رقابتی و کارآمد نیست. افزون بر این کشورهایی در امر کارآمدی بازار خواروبار و بهخصوص غلات پایه موفق بودهاند که در عرصه صادرات در بازار جهانی فعال هستند. بنابراین اگر تولید و توزیع مواد غذایی ایران در بازار جهانی صادرات فعال شود در آن صورت میتوان امید داشت که در فرایند آموختن در سایه رقابت، نظام تولید و توزیع خواروبار ایران نیز بهبود یابد. اما این امر در کوتاه مدت میسر نیست و دگرگونی ساختاری و سیاستگذاری گوناگونی را نیاز دارد.
تاثیر گرانفروشی نان بر سایر اقلام
در فقدان امنیت و ایمنی غذایی مشروعیت دولتها در معرض پرسش قرار میگیرد. اما لغو ناگهانی مصوبه گرانی نان - علیرغم هر پیامد مثبتی- نشان از بیثباتی در تصمیمگیری و سیاستگذاری در ایران دارد و دارای هزینههای خاص خود است.
دولت روحانی با دو دستاورد اقتصادی و سیاسی خود – کاهش تورم و به انجام رسیدن برجام- توانست مجددا قوه مجریه را در اختیار بگیرد و به بقا ادامه دهد. گران شدن قیمت نان میتواند به شکل زنجیرهای بر قیمت سایر اقلام تاثیر بگذارد و سطح عمومی قیمتها را افزایش دهد. بدین ترتیب دستاورد بزرگ دولت در عرصه اقتصادی یعنی -مهار سرعت افزایش قیمتها یا تورم یک رقمی- در معرض تهدید بود. چنین تهدیدی دارای هزینههای اقتصادی و سیاسی برای دولت است.
دولت در شرایط ضعف کنونی و سستی مدیریتی، و حتی به زیر سوال رفتن برجام، قادر نیست دستاورد اقتصادیاش یعنی کاهش تورم را هم از دست بدهد. چرا که این رخداد دولت را با هزینههای سیاسی در داخل و خارج حاکمیت روبهرو خواهد کرد.
دلیل لغو مصوبه گرانی نان
گرانی نان دارای پیامدهای اقتصادی و سیاسی قابل توجهی است و به نظر میرسد رئیس قوه مجریه و البته کلیت حاکمیت با آگاهی از این هزینهها، مصوبه گرانی نان را لغو نمودند. تصمیمگیریهای سریع و سپس لغو آن در ایران شگفتآور نیست، چه جامعه ایران پیش از این هم شاهد چنین عقبنشینیهایی بوده است. نمونه آن مصوبه مربوط به تبدیل واحد ملی از ریال به تومان است که پس از مناقشهها و جنجالهای گسترده تصویب و سپس بدون توضیح لغو شد.
تغییر ناگهانی و غیر مترقبه مصوبات اعلان شده دولت نماد بلاتکلیفی دولت و ناکارآمدی نظام تصمیمگیری آن بوده و طبیعتا دارای هزینههای سیاسی و اقتصادی گزافی است. تزلزل تصمیمگیری دولت به سرعت به سایر بخشهای اقتصادی جامعه سرایت کرده و سرمایهگذاری کوتاه مدت و بلند مدت را دچار اختلال میکند. افزون بر این لغو ناگهانی تصمیم ارگانهای دولتی پس از اعلان آن، سرمایه اجتماعی یا همان اعتماد عمومی به دولت را کاهش میدهد. چنین شرایطی تهدیدی برای رشد اقتصادی به شمار میآید.