طنزنوشتهای از جلال سعیدی
خوشبختانه متن خطبه منتشرنشده نمازجمعه یکی از آیات عظام یا حجج اسلام یا غیره که به علت تعطیلات کرونایی نمازجمعهها روی زمین مانده، به دست ما رسیده است.
این متن را برای استفاده امت اسلامی و رفع دلتنگی ملت همیشه در صحنه، در اینجا منتشر و مندرج میکنیم.
بسمالله الرحیم
برادران و خواهران عزیز!
یکی از مسائل خیلی مهم این است که هی به ما مسلمین که اسوه پاکیزگی و طهارت هستیم میگویند دستتان را بشورید... مگه ما اسوه طهارت نیستیم؟ مگه شما دستبهآب میری، آخرش طهارت نمیگیری؟ دسته آفتابه را اصلاً کی اختراع کرد که مؤمن وقتی دستش را دراز میکند، به آنجا نخورد؟ (تکبیر ملایم)
ممنونم... متشکرم... بسه برادر من... خواهش میکنم... خفه شو دیگه... ئه؟ میخوام حرف بزنم بعد از چند هفته تعطیلی... مگه تو آمریکایی هستی؟ مگه شوروی هستی؟ مگه انگلیس جنایتکاری؟ چرا خودت را دادی دست یک سازمانی که اصلاً اسمش در زبان اینها دبلیو.سی است که میشود دستبهآب...
بله؟ میفرمایند دبلیو.او... بله؟ دبلیو.اچ.او... اصلاً بهداشت... مگه ما در همین نظام برای اطفال در مدارس و مکاتب معلم بهداشت نگذاشتیم؟ مگه همین معلم در مدرسه بچهها را طهارت نمیکند؟ بعد این عمال غربی گوساله بزغاله میخواهند به ما بهداشت بدهند؟
ما توی دهن کسی که بخواهد به ما چیزی یاد بدهد میزنیم. بعد شایعه میکنند اسرائیل صهیونیستی با کرونا مقابله کرد، ما نکردیم... عزیزان من، خواهران، برادران، بدانید در اسرائیل اصلاً چیزی به اسم دستبهآب وجود ندارد. همانجا کنار خیابان کارشان را میکنند، بعد میاندازند گردن این ملت که آمده خرابکاری کرده...
خب معلوم است که این ویروس هم کار خودشان است... این ویروس کار اسرائیله... کار آمریکاست... کار اروپاست... کار آفریقاست... بعد زیردریایی کره جنوبی میرود توی کره شمالی سرش را میدهد بالا، میاندازند تقصیر این ملت.
این ملت چقدر شهید بدهد؟ چقدر جانباز بدهد؟ چقدر دست بدهد، پا بدهد، سر بدهد؟ هان؟ شما به من بگو. بعد یک سری عمال داخلی میآیند میگویند سپاه اشتباه کرد ویروسیاب را اختراع کرد. من به شما عرض میکنم سپاه هرچی کرد خوب کرد... اصلاً شما سپاه (صلوات)... ممنونم... متشکرم... تقبلالله..خفه شو دیگه آقا... ئه!
عرض کنم خدمت خواهران و برادران که ما میدانیم دل مردم ما، عزیزان ما، مردان ما، شوهران ما، برادران ما همه برای زیارت تنگ شده... (گریه حضار) خدمت شما عرض کنم که ما دیشب به نیابت از شما عزیزان خواب حضرت امام را دیدیدم... (گریه بیشتر حضار)
ایشان در یک مزرعه گلی بین گلها پرواز میکردند... ما میدانستیم که حضرت امام به اذن خدا برای رعایت مسائل امنیتی به هیئت هاچ زنبور عسل درآمدهاند. ما ایشان را صدا کردیم (گریه خیلی خیلی خیلی شدید حضار). عرض کردیم امام! ایشان پرهایشان را باز کردند و فرمودند: سرت تو کلام!
از اینکه ایشان در آن حال برای حفظ روحیه ملت مسلمان شوخطبعی میکردند واقعاً حالت خاصی بر ما رفت. بعد امام فرمودند ما هرچه اینجا تأکید میکنیم ما زنبور هستیم و عسل تولید میکنیم، زیر بار نمیروند و گاهی عمال استکبار و اسرائیلی و محمدرضا با پیفپاف ما را هدف قرار میدهند.
در این لحظه امام، که قربانشان بروم، به پرواز درآمدند و یک دور زیبا زدند و داشتند مثل یک جیملاستیککار... بله؟ بله بله، ژیمناستیککار دو وارو جمع را با یک حرکت جهش پاباز کامل میکردند که ناگهان یک باد شدید آمد و فهمیدیم که عمال استکبار و اسرائیلی ایشان را هدف پیفپاف قرار دادند و ایشان به شکل نمادین به شهادت رسیدند (گریه خیلی خیلی خیلی شدید حضار بهاضافه چند نفر بیهوش و متوفی).
این تعبیرش چه است جز اینکه حضرت امام هم از اینکه بارگاه مبارکشان تعطیل است و کسی نمیتواند برود زیارتشان کند ناراحتاند؟ هان؟ کدام حیوانی بسته؟ کدام گوسالهای تعطیل کرده؟ ما همینجا اعلام کنیم اگر تا هفته دیگر که ما دوباره اینجا خواب بعدیمان را تعریف میکنیم، باز کردند که باز کردند، نکردند، خودمان بازشان میکنیم... (تکبیر)
والسلام علیکم و برکاته.