اگر دو کشور همسایه فنلاند و سوئد در شمال اروپا به ناتو بپیوندند، دریای بالتیک با سه خلیج متصل به این دریا، بهجز دو منطقه که همچنان آبهای سرزمینی روسیه است، عملاً به «دریاچه بزرگ ناتو» تبدیل خواهد شد.
پیشتر، دیگر کشورهای ساحلی دریای بالتیک شامل دانمارک، آلمان، لهستان، لیتوانی، لتونی و استونی به ناتو پیوستهاند و این دریا تا حدود بسیاری تحت سیطره ناتو درآمده است.
اما روسیه از دو قسمت جدا از هم، یکی سواحل سنپترزبورگ در خلیج فنلاند و دیگری سواحل کالینینگراد، به دریای بالتیک دسترسی دارد.
کالینینگراد یک برونبوم (exclave) روسیه است؛ به این معنا که بخشی از خاک روسیه است، اما کاملاً جدا از قلمرو اصلی. به این ترتیب، کالینینگراد با حدود دویست کیلومتر مربع مساحت و نزدیک به نیم میلیون نفر جمعیت، یکی از استانهای روسیه محسوب میشود و اتفاقاً به دلیل همین جداافتادگی از سرزمین اصلی، کالینینگراد برای مسکو اهمیت بسزایی دارد.
همزمان این منطقه که بین لهستان و لیتوانی، دو کشور عضو ناتو، و همچنین دریای بالتیک محصور شده، برای ناتو موجب نگرانی است؛ زیرا موشکهایی که در این منطقه مستقر شده میتوانند تاسیسات ناتو در چند کشور عضو این پیمان را هدف بگیرند.
چه تهدیدی از کالینینگراد متوجه غرب است؟
روسیه دو هفته پیش، در میانه جنگ با اوکراین، اعلام کرد ارتش روسیه شلیک موشکهای با قابلیت حمل کلاهک هستهای را در کالینینگراد شبیهسازی کرده است.
این خبر درست در هفتادمین روز تهاجم روسیه به اوکراین منتشر شد؛ تهاجمی که تاکنون هزاران کشته برجای گذاشته و بزرگترین بحران پناهجویان و آوارگان در اروپا پس از جنگ جهانی دوم را پدید آورده است.
همچنین این خبر در حالی منتشر شد که به عقیده کارشناسان نظامی، تهاجم روسیه به اوکراین بسیار بیش از آنچه در ابتدا مسکو تصور میکرد، به طول انجامیده است.
وزارت دفاع روسیه روز چهارشنبه چهارم ماه مه با انتشار بیانیهای نوشت که در جریان مانورهای نظامی در کالینینگراد، روسیه «پرتاب الکترونیکی» سامانههای موشکهای بالستیک سیار اسکندر را شبیهسازی کرده که این موشکها قابلیت حمل بمب هستهای را دارند.
به گفته کارشناسان، موشکهای اسکندر دارای سیستمی بسیار پیچیده و قابلیت تغییر مسیر در میانه عملیات هستند و میتوانند اهدافی را تا برد ۴۰۰ تا ۵۰۰ کیلومتر هدف قرار دهند.
در بیانیه وزارت دفاع روسیه آمده بود که نیروهای روس حملات منفرد و چندگانهای را به اهدافی شبیهسازی شده، شامل پرتابگرهای سامانه موشکی، زیرساختهای حفاظت شده، تجهیزات نظامی و پستهای فرماندهی یک دشمن خیالی را انجام دادند.
بر اساس این بیانیه، پس از انجام شلیکهای «الکترونیکی»، سربازان برای جلوگیری از «حمله تلافیجویانه احتمالی» مانوری را برای تغییر مواضع برگزار کردند و واحدهای رزمی همچنین «عملیات تحت شرایط رادیواکتیو و آلودگی شیمیایی» را تمرین کردند.
روسیه اعلام کرد بیش از صد سرباز ارتش این کشور در این مانور حضور داشتند.
بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه، روسیه مدت کوتاهی پس از آغاز تهاجم این کشور به اوکراین، نیروهای هستهای خود را در حالت آمادهباش قرار داده است.
در حالی که پوتین نسبت به هرگونه مداخله مستقیم غرب در جنگ اوکراین هشدار و وعده تلافی سریع روسیه را داده، به گفته ناظران، در روزهای اخیر تلویزیون دولتی روسیه تلاش کرده استفاده از سلاحهای هستهای را برای افکار عمومی این کشور بیشتر توجیه کند.
دمیتری موراتوف، سردبیر یک روزنامه مستقل روسی و برنده جایزه صلح نوبل، اعلام کرده که در هفتههای اخیر «ما در تلویزیون [روسیه] میشنویم که سیلوهای هستهای باید باز شوند».
تأسیسات پرتاب موشک یا سیلوی هستهای یک ساختار استوانهای عمودی است که برای ذخیرهسازی و پرتاب موشکهای بالستیک زیر زمین ساخته میشود.
کالینینگراد چه زمانی هستهای شد؟
اما این اولین بار نیست که مسکو از کالینینگراد برای تهدید غرب استفاده میکند؛ کرملین چه در جریان تهاجم روسیه به اوکراین و چه پیش از این تهاجم، همواره چنین تهدیدی را مطرح کرده است.
روز ۲۵ فروردین، دمیتری مدودف، رئیسجمهور پیشین روسیه تهدید کرده بود در صورت عضویت فنلاند و ناتو در ناتو، سلاحهای هستهای و موشکهای مافوق صوت روسیه در قلمرو کالینینگراد مستقر میشوند.
او هشدار داد که در صورت گسترش ناتو، دیگر نمیتوان از بالتیک «عاری از سلاح هستهای» سخن گفت و «توازن باید برقرار شود». مدودف همچنین گفت که اگر سوئد و فنلاند «منطقی عمل نکنند»، مجبور خواهند بود با سلاحهای هستهای و موشکهای مافوق صوت که به مرزهای آنها نزدیک شده است، زندگی کنند.
روسیه حتی چند روز مانده به آغاز تهاجم خود به اوکراین، مانورهای کوچکتری نیز با شرکت جنگندهها در کالینینگراد برگزار کرد.
این منطقه در سالهای اخیر و در جریان خروج آمریکا از معاهده «آسمانهای باز» نیز مورد مناقشه میان دو کشور آمریکا و روسیه بود و مقامات آمریکایی در زمینه موارد نقض این معاهده از سوی روسیه، به جلوگیری از پرواز هواپیماهای آمریکایی بر فراز گرجستان و همچنین کالینینگراد اشاره کردند.
معاهده «آسمانهای باز» به هواپیماهای جاسوسی و تجسسی کشورهای عضو اجازه میدهد که در حریم هوایی سایر اعضا پرواز کنند.
اما تهدیدهای هستهای روسیه علیه غرب در منطقه کالینینگراد به سالهای بسیار قبل باز میگردد.
روسیه بسیار قبل از آنکه موشکهای اسکندر خود را به کالینینگراد منتقل کند، بارها و بارها غرب را به چنین اقدامی تهدید کرده و عملی نکردن این تهدیدش را به رفع نگرانیهای مسکو درباره سامانه دفاع موشکی در اروپا مشروط کرده بود.
اما سرانجام در سال ۲۰۱۶ (پاییز ۱۳۹۵)، روسیه رسماً از انتقال موشکهای اسکندر به کالینینگراد خبر داد که با ابراز نگرانی کشورهای همسایه به ویژه لهستان و غرب و ناتو مواجه شد.
روسیه گفت که این موشکها جایگزین موشکهای بالستیک تاکتیکی توچکا میشوند که موشکهای کوتاه برد دوران شوروی سابق هستند که در ناتو با نام اساس-۲۱ شناخته میشوند.
ناتو استقرار این موشکها را اقدامی «ستیزهجویانه» نامید و کرملین پاسخ داد که این اقدامش صرفاً واکنشی به افزایش نیروهای ناتو در کشورهای بالتیک است.
انتقال این سامانه موشکی روسیه به نزدیکی مرزهای اروپا در حالی انجام گرفت که در آن زمان، به دلیل الحاق کریمه به روسیه و آغاز مداخله نظامی روسیه در جنگ داخلی سوریه، تنش میان غرب و مسکو اوج گرفته بود.
مقامات لهستان همچنین اعلام کردند که در جریان رزمایش نظامی روسیه در سال گذشتهاش نیز موشکهایی در کالینینگراد استقرار یافته بودند که پس از پایان رزمایش، تعدادی از این موشکها به خاک اصلی روسیه بازگردانده نشدند.
هرچند رسانهها آغاز روند هستهای شدن کالینینگراد را همزمان با افزایش تنشهای روسیه با غرب پس از الحاق کریمه به روسیه میدانند، اما در دسامبر ۲۰۱۵، فرمانده نیروهای آمریکایی در اروپا تأیید کرد که در سال ۲۰۰۸ دمیتری مدودف رئیسجمهور وقت روسیه موشکهای اسکندر-۴ را به کالینینگراد منتقل کرده و در پی آن تمرینات حمله هستهای را انجام داده است.
روسیه نه تنها به نگرانیهای ناتو و کشورهای همسایهاش توجهی نکرد، بلکه یک سال پس از اعلام رسمی انتقال موشکهای اسکندر به کالینینگراد، بار دیگر غرب را به انتقال بیشتر این موشکها تهدید کرد.
ولادیمیر شامانوف، رئیس کمیته امور دفاعی مجلس سفلای پارلمان روسیه، تهدید کرد که ممکن است مسکو در واکنش به اعزام نیروهای آمریکایی به مرزهای شرقی ناتو، موشکهای پیشرفته اسکندر بیشتری را در مرزهای غربی خود از جمله کالینینگراد، مستقر کند.
این در حالی است که مقامهای آمریکا و ناتو گفته بودند هیچ یک از برنامههای استقرار نظامیان این کشور ناقض توافقها با روسیه یا کشورهای دیگر نیست.
تاریخچه کالینینگراد چیست؟
کالینینگراد که تا سال ۱۸۷۱ بخشی از پادشاهی پروس بود، در این سال با تشکیل امپراطوری آلمان، جزو سرزمین این امپراطوری شد.
پس از پایان جنگ جهانی اول و شکست آلمان در این جنگ، کالینینگراد مرکز استان پروس شرقی در ایالت آزاد پروس به شمار آمد. این ایالت پس از این جنگ شکل گرفته بود و استان پروس شرقی با کریدور دانتسیش به خاک اصلی آلمان متصل میشد.
در جریان جنگ جهانی دوم، کالینینگراد که اغلب جمعیت آن را تا آن زمان آلمانیها تشکیل میدادند و نام دیگری داشت، شدیداً بمباران شد و در پایان جنگ از سوی استالین به عنوان غرامت به خاک شوروی سابق ضمیمه شد.
ارتش سرخ توانست استان پروس شرقی را در اواخر جنگ جهانی دوم به کنترل خود درآورد و در پایان جنگ نیز این سرزمین میان اتحاد جماهیر شوروی و لهستان تقسیم شد. تقسیم این استان نتیجه تمایل به جلوگیری از تجدید ادعاهای اراضی آلمان بود که زمانی از سوی هیتلر درباره کریدور دانتسیش مطرح شده بود.
همچنین به جمعیت آلمانی کالینینگراد دستور داده شد تا ظرف چند روز این قلمرو را ترک کنند. شوروی بازماندگان چندین روستای بلاروس را که از سوی نازیها ویران شده بود به این منطقه منتقل کرد.
خروج آلمانیها از کالینینگراد به حضور بیش از هزار ساله آنان در این منطقه پایان داد.
در دوران شوروی و همچنین پس از آن، چندین طرح برای ایجاد یک منطقه خودمختار در کالینینگراد مطرح شد که همگی مورد پذیرش مسکو قرار نگرفت.
در دهه ۱۹۵۰ یهودیان شوروی خواهان انتقال خود به این منطقه بودند و در سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۵، آلمانیهای ولگا که به دستور استالین به قزاقستان تبعید شده بودند، خواستار بازگرداندن خود به منطقه کالینینگراد شدند.
پروژه سوم که آن هم با شکست مواجه شد، اقتصادی بود و ساکنان فعلی کالینینگراد مایل بودند یک منطقه آزاد تجاری در کالینینگراد ایجاد کنند.
هفتهنامه آلمانی اشپیگل در سال ۲۰۱۰ فاش کرد که در جریان اتحاد دو آلمان، اصلاحطلبان شوروی با پیشبینی ناآرامیها در کالینینگراد، ایده بازگرداندن این منطقه به حاکمیت آلمان را مطرح کردند، اما بن، پایتخت آلمان غربی که بر اتحاد دو آلمان متمرکز بود، این پیشنهاد را رد کرد.
فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای حوزه بالتیک موجب شد که ارتباط زمینی کالینینگراد با روسیه قطع شود؛ از آن پس این منطقه با کریدور سوواوکی به طور ۶۵ کیلومتر به بلاروس متصل میشود.
کالینینگراد که برای دههها نماد یک شهر ویرانشده با معماری معمول دوران شوروی بود، در اواخر دهه ۲۰۰۰، مرکز شهر تاریخی خود را بازسازی کرد.
این شهر در سال ۲۰۱۸ یکی از شهرهای میزبان بازیهای جام جهانی آن سال نیز بود که در کشور روسیه برگزار میشد.
روسیه از طریق یک خط لوله که از لیتوانی میگذرد، به کالینینگراد گاز میرساند، و در میانه جنگ اوکراین، دولت لیتوانی اعلام کرد که ترانزیت گاز روسیه به منطقه کالینینگراد همچنان برقرار است.
همچنین کالینینگراد پناهگاه قایقهای تفریحی الیگارشها و مقامهای روس است.
اواخر بهمن سال گذشته و حدود دو هفته قبل از شروع حمله نظامی روسیه به اوکراین، یک قایق تفریح ۸۲ متری که گفته میشود متعلق به ولادیمیر پوتین است، از بندر هامبورگ در شمال آلمان به کالینینگراد منتقل شد.
بلندپروازیهای پوتین در کالینینگراد
منطقه کالینینگراد که در طول سال یخبندانی در آن اتفاق نمیافتد، همواره یکی از پایگاههای مهم شوروی سابق در جریان جنگ سرد و سپس روسیه پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ بوده است.
پوتین در سالهای حکومت خود همواره تلاش کرده تا ناوگان شمالی ارتش روسیه را توسعه دهد و کالینینگراد مقر ناوگان بالتیک این کشور به شمار میرود.
پس از انتقال موشکهای اسکندر به کالینینگراد، روسیه سامانه دفاع موشکی اس-۴۰۰ خود را به این منطقه برد و همزمان اظهارات و مواضع ضدغربی را شدت بخشید.
بر اساس گزارش روزنامه لوموند، پوتین دو هفته پیش از آغاز تهاجم روسیه به اوکراین، دستور داد جنگندههای میگ-۳۱ مجهز به موشکهای مافوق صوت کینژال را که قادر به حمل کلاهکهای هستهای هستند، به کالینینگراد ارسال شود.
این موشکها یکی از سلاحهای نسل جدید روسیه است؛ هر چند که هنوز تعداد و کارآیی آنها بین کارشناسان مورد بحث است.
برد این موشکها دو هزار و ۴۰۰ کیلومتر اعلام شده که میتوانند به همه پایتختهای اروپای غربی به جز مادرید و لیسبون حمله کنند.
اگر زمانی میان روسیه و ناتو درگیری رخ دهد، نیروهای مستقر در کالینینگراد که حدود ۱۰هزار نفر تخمین زده میشود، میتوانند بهعنوان بخشی از دفاع هوایی روسیه عمل کنند.