اسنادی که در سالهای اخیر در آمریکا از حالت طبقهبندی سری خارج شده و رادیوفردا به آن دست یافته، نشان میدهد که روحالله خمینی در دورههایی حساس از مبارزه خود با حکومت پهلوی از تبادل پیام و تعاملات مخفیانه با «شیطان بزرگ» در راه رسیدن به قدرت ابایی نداشته است.
محمد بهشتی، ابراهیم یزدی، مهدی بازرگان و جعفر بهبهانی از جمله افرادی بودند که در دورههایی حساس بین او و مقامهای آمریکایی نقش رابط را بازی کردند. بر اساس یافتههای رادیوفردا، باید نام محمدصادق لواسانی، دوست دوران طلبگی و «یار دیرین» روحالله خمینی، را هم به فهرست این رابطان اضافه کرد.
رادیوفردا در آرشیو ملی آمریکا به اسنادی دست یافته که نشان میدهد در پی واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و دستگیرشدن روحالله خمینی، مأموران سفارت آمریکا در تهران و محمدصادق لواسانی ملاقاتهایی داشتهاند.
محمدصادق لواسانی و روحالله خمینی در دوران جوانی، یعنی از ۱۲۹۷ خورشیدی، در مدرسه دارالشفاء حوزه علمیه قم همحجره بودند و رفاقتشان حدود ۷۰ سال یعنی تا پایان عمر ادامه داشت بهگونهای که، بهگفتهٔ فرزندش، در سالهای پس از انقلاب هم «حداقل هفتهاى یک بار بدون هیچ تشریفاتی» به ملاقات خمینی میرفت و نهایتاً مهرماه ۱۳۶۹ کمتر از یک سال پس از مرگ خمینی در ۸۹سالگی درگذشت.
لواسانی از افرادی بود که در دوران حبس خانگی خمینی در تهران نیز به دیدار او میرفت و بهنوشتهٔ احمد خمینی، لواسانی در دوران تبعید روحالله خمینی «مسئولیت نمایندگى علىالاطلاق» او را هم پذیرفت و یکی از نمایندگان جمعآوری «وجوه شرعی» و «مسئول شهریه خمینی در قم و تهران و سایر حوزهها» بود.
تماس محمدصادق لواسانی با مقامهای آمریکایی در شرایطی انجام میشد که ایالات متحده برای درک بهتر مقاصد روحالله خمینی در پی یافتن دوستان و رابطانی در حلقهٔ نزدیک او بود. بهطور نمونه، ویلیام میلر، از دیپلماتهای جوان سفارت آمریکا که چند دهه بعد از هواداران تعامل با جمهوری اسلامی شد، با مهدی حائری یزدی که از بستگان خمینی بود، تماس داشت.
حائری یزدی، که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ برای مدت کوتاهی بهعنوان نمایندهٔ خمینی در واشینگتن منصوب شد، برای ویلیام میلر از روحالله خمینی چهرهٔ یک رهبر آزادیخواه را ترسیم و او را از بزرگترین «متفکران» ایران توصیف میکرد که برخلاف تصور عموم مخالفتی با مدرنیته، اصلاحات ارضی و حق رأی زنان ندارد.
اما گزارش دقیقتری دربارهٔ خمینی را دوست دیرینش محمدصادق لواسانی در اسفند ۱۳۴۲ (فوریه ۱۹۶۴) به یک مأمور دیگر سفارت به نام ویکتور ولف ارائه کرد.
بنا بر یک سند، لواسانی در پاسخ به این سؤال ولف که روحانیت دقیقاً با چه چیزی مخالف است، میگوید: برابری حقوق زنان که نقض آشکار قوانین اسلامی است، همچنین ماهیت مصادرهای اصلاحات ارضی، و نفوذ بهائیان و یهودیان در دربار شاه.
روشنشدن تماس محمدصادق لواسانی با ویکتور ولف از این نظر اهمیت دارد که این دیپلمات آمریکایی بود که پیام محرمانهٔ منتسب به روحالله خمینی به دولت جان اف کندی را به واشینگتن مخابره کرد؛ پیامی که خمینی در آن مدعی شده بود با ایالات متحده خصومتی ندارد و ادامهٔ حضور آمریکا در ایران را برای مقابله با نفوذ بریتانیا و شوروی لازم میداند.
بر اساس اسناد سازمان سیآیای، خمینی این پیام محرمانه را بعد از چند ماه حبس در زندان قصر و حبس خانگی در قیطریه تهران در نیمه آبان ۱۳۴۲ برای دولت جان اف کندی فرستاده بود.
مدارک و شواهد موجود حکایت از آن دارد که آن پیام توسط جعفر بهبهانی، فرزند آیتالله محمد بهبهانی، به ویکتور ولف داده شد. آیتالله محمد بهبهانی از روحانیون پرنفوذ ایران بود که در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ هم نقش مهمی داشت. اما او یک دهه بعد به صف مخالفان «انقلاب سفید» پیوست؛ اصلاحات اقتصادی - اجتماعی بحثبرانگیز حکومت پهلوی که محور آن اعطای حق رأی به زنان و اصلاحات ارضی بود.
هرچند مخالفان شاه آن اصلاحات را ناقض قانون اساسی ایران و مغایر اسلام میخواندند، اسناد حکایت از آن دارد که جعفر بهبهانی خود توجیهات دینی روحانیونی چون پدرش یا آیتالله خمینی در مقابله با اصلاحات را باور نداشته است.
بنا بر یک گزارش دیگر سفارت آمریکا بهتاریخ ۶ اردیبهشت ۱۳۴۳ جعفر بهبهانی به ویکتور ولف گفته بود: «بگذارید به شما بگویم که انگیزهٔ روحانیون، بهویژه خمینی، چیست؛ نه منافع ملت یا ملاحظات دینی، بلکه منافع شخصی خودشان... روحانیت پیروزی کامل را میخواهد و آمادهٔ سازش نیست.»