لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۲:۲۳

ماهیت اعتراض های اخیر ایران چیست؟


درگیری نیروهای امنیتی و تظاهرکنندگان در اطراف چهارراه ولیعصر
please wait

No media source currently available

0:00 0:00:19 0:00

درگیری نیروهای امنیتی و تظاهرکنندگان در اطراف چهارراه ولیعصر،

رادیو فردا درباره پیامدهای تجمعات اعتراضی با سعید برزین جامعه شناس و تحلیلگر سیاسی در لندن گفت و گو کرده است و در آغاز از کیفیت مهار کردن تجمعات تا اینجای کار پرسیده است.

سعید برزین: ببینید، سیاست امنیتی حکومت به نظر من دو جنبه دارد: از یک طرف بردباری و مهار محلی موضعی است و از طرف دیگر، سرکوب شدید و بی‌رحمانه در صورت نیاز. به نظر می رسد که تا به حال، نیروهای امنیتی خوب خشونت شدید به خرج نداده اند. بلکه حتی به اعتراض‌ها اجازه داده اند، به خصوص در شهرستان‌ها و تجمعات کوچکتر و پراکنده تر.

ماهیت اعتراض ها از یک دید جامعه شناسانه سیاسی؛گفتگو با سعید برزین
please wait

No media source currently available

0:00 0:05:14 0:00
لینک مستقیم

اما در مورد شهرهای بزرگ و به خصوص تهران، طبیعتا حساسیت بیشتر است، و در این جا قدرت نمایی نیروهای امنیتی بیشتر بوده، مهار خیابانی بیشتر بوده، برخورد شدید تبلیغاتی و رسانه‌ای بیشتر بوده، و البته یادتان باشد که سابقه اعتراض خیابانی را ما در دولت روحانی داشته ایم. اعتراضات صنفی، اعتراضات کارگری و ... اگر در همین سطح پیش برود، به نظر من مشکل اساسی برای حکومت ایجاد نخواهد کرد، [حکومت] تحمل خواهد کرد. اما اگر خیلی تند بشود، من فکر می کنم که نیروهای امنیتی، بدون تردید به شدت و بی‌رحمانه سرکوب بکنند.

موضع دولت و اصلاح طلبان چه تمایزی دارد با موضع منتقدان اصولگرای دولت و کسانی که در داخل با دولت حسن روحانی مخالفت می کنند؟

واکنش اردوی اصولگراها و تندروها، و اردوی اصلاح طلب‌ها متفاوت بوده.در اردوی اصلاح طلب‌ها و طرفداران روحانی، یک مقدار نارضایتی بسیار روشنی از این قضایا دیده می شود و آن‌ها معتقدند که مدیریت و کلید این حرکت‌ها دست اصولگرایان تندرو بوده. شما [اگر] به سخنان افراد متفاوت گوش کنید، مثلا آقای ابطحی، معاون آقای خاتمی، آقای اسحاق جهانگیری، خانم معصومه ابتکار که معاون روحانی است، همه می کویند هشیار باشید ببینید سرنخ قضیه دست کیست.

اما در اردوی اصولگراها یک برخورد نسبتا نرمی به این اجتماعات خیابانی احساس می شود. یک ادبیات نرمی استفاده می کنند. حداقل در مورد چند روز اول، کلمات و ادبیاتی که به کار می رود خیلی نرم است. اصولگرایان می گویند این تجمعات، صنفی بوده و مردم از سیاست‌های دولت ناراضی هستند، گلایه ی اقتصادی دارند. پس برخورد دو اردوی سیاسی در داخل ایران کاملا متفاوت بوده.

ولی سپاه از کسانی که اعتراض‌ها را رهبری می کنند به عنوان انقلابی نماها نام برده.

من فکر می کنم با شدت گرفتن این جریانات و این که از کنترل خارج شوند، یک نوع هراس بدون تردید در خود جریان اصولگراها باید و قاعدتا به وجود آمده باشد و این‌ها طبیعتا باید ناراضی شده باشند از این کسانی که این جریان را راه انداختند و مدیریت کردند و پیش آوردند. به نظر من، این چند دستگی برنامه در اردوی اصولگرا، اگر این جریانات ادامه پیدا کند، آن اختلاف نظرها هم شدت خواهد گرفت.

ماهیت اعتراض‌ها از یک دید جامعه شناسانه سیاسی چگونه است؟

من فکر می کنم که افکار عمومی و این حرکت‌های خیابانی یکپارچه نیستند. یعنی نمی توانیم بگوییم این جا دولت یا حکومت، در برابر ملت ایستاده. به این خاطر که همین اصولگرایانی که در حکومت هستند، پایگاه اجتماعی دارند. همین اصلاح طلبانی هم که در حکومت هستند پایگاه اجتماعی دارند. نیروهایی که خواستار تغییرات اساسی در ایران هستند هم پایگاه اجتماعی دارند. البته به نظر می رسد که ظاهرا حرکت‌های اعتراضی را اصولگرایان آغاز کرده اند، در خراسان، در مشهد، و جنبه ی صنفی داشت، علیه روحانی شعار دادند. ولی تحولات سریعا از کنترل آن‌ها خارج شده، نیروهای متفاوتی به [این حرکت] پیوسته اند و ماهیتی ساختارشکنانه به خودش گرفته. پس می شود گفت که انگیره‌ها متفاوت بوده. از اصولگرایان بوده اند، ناراضیان بوده اند، فعالان براندازی بوده اند، نیروهای شناور بوده اند، افراد ماجراجو بوده اند، و به معنای یک حرکت خودجوش خیابانی شده، آمده جلو، و این پدیده برای احزاب مختلف، فرصت‌ها و تهدیدهای متفاوتی ایجاد کرده.

شعارهایی که داده شده بعضی‌هایش شعارهای شاه دوستانه بوده و بعضی دیگر شعارهایی که به هر حال تمامیت حکومت را نشانه گرفته. در چه صورت اپوزیسیون حامی تغییر نظام در خارج، می تواند در رهبری کردن این اعتراض‌های خیابانی شهرهای ایران موفق باشد؟

این سوال خوبی است. ببینید من فکر می کنم این فرصت بزرگی است برای نیروهایی که در خارج از چارچوب جناح بندی‌های داخل نظام، یعنی اصولگرا و اصلاح طلب، فعالیت می کنند. و نکته ی مهم این است که آیا این نیروها می توانند از این فرصت برای ایجاد یک پایگاه منسجم و قابل اتکای سیاسی استفاده کنند؟ یا این که این تحولات، در یک هرج و مرج غیر قابل مدیریت و غیر قابل کنترل، این فرصت را از دست خواهند داد؟

یعنی آیا آن‌ها با درخواست حداکثری، یعنی سرنگونی رژیم پیش خواهند رفت و یا این که وارد یک نوع بازی سیاسی و بده بستان جناح‌های داخلی خواهند شد که بتوانند خط قرمزها و مرزهای حوزه ی سیاسی داخل کشور را توسعه بدهند و خودشان تبدیل به یک جریان جدی در معادلات روزمره داخل ایران بکنند؟ به نظر من این فرصت برای نیروهای اپوزیسیون وجود دارد. بستگی به این دارد که چه طور از آن استفاده بکنند.

XS
SM
MD
LG