شماری از روزهای دوشنبه تیتر یا عکس یک خود را به سقوط هواپیمای تهرانیاسوج متعلق به شرکت هواپیمایی آسمان» اختصاص داده اند.
روزنامه سازندگی در تیتر یک خود نوشته «آسمان به کوه زد»، روزنامه آفتاب یزد با تیتر یک «از آسمان هم خون بارید» و روزنامه شهروند با تیتر یک «سقوط آسمان»، گزارش هایی درباره سقوط این هواپیما منتشر کرده اند. روزنامه وطن امروز در تیتر یک خود نوشته «دل دنا سوخت» و کیهان در صفحه یک نوشته که « رواز تهرانیاسوج به مقصد نرسید.» روزنامه کلید هم در صفحه یک خود نوشته است:«این بار آسمان، ایران را داغدار کرد.»
روزنامه ایران روز یک شنبه را به خاطر سقوط هواپیمای تهران به یاسوج «یک شنبه سیاه» نامیده و نوشته است: « ساعت ۸ صبح دیروز پرواز شماره ۳۷۰۴ شرکت هواپیمایی آسمان با ۶۶ مسافر و خدمه پروازی فرودگاه مهرآباد را به مقصد یاسوج دراستان کهگیلویه و بویراحمد، ترک کرد اما این هواپیما بر فراز منطقه "بیده" سمیرم و در ارتفاعات مه گرفته کوه دنا دچار سانحه شد و در برخورد با کوه دنا سقوط کرد.»
این روزنامه نزدیک به دولت نوشته است: «این هواپیمای ۲۵ ساله که از نوع "ای تی آر ۷۲" بود با گنجایش ۷۸ سرنشین و دو خلبان از سال ۱۹۹۳ میلادی در اختیار شرکت هواپیمایی آسمان قرار داشت و روزانه یک پرواز رفت و برگشت در مسیر تهرانیاسوج انجام میداد.»
روزنامه شرق با تیتر «معادله مجهول هواپیمای گمشده» از قول محمدرضا تابش رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس دهم از «حضور مدافعان فعالان بازداشت شده محیط زیست» در این هواپیما خبر داده است.
این روزنامه از قول محمدرضا تابش نوشته است: «جمعی از متخصصان محیط زیست و منابع طبیعی که در روزهای اخیر با حضور در مجلس شورای اسلامی از تلاشگران این عرصه و فعالیتهای آنها مستندا دفاع کرده بودند، در حادثه سقوط هواپیما جان خود را از دست دادند.»
شرق نوشته در پروازی که هیچگاه در یاسوج به زمین ننشست «دستکم ٢٢ متخصص ایرانی، در قلههای دنا به سوی آسمان پرکشیدند تا ضایعه ازدستدادنشان، در آینده اثرات خود را بر اقتصاد ایران نمایان کند. پرواز دیروز حامل بهزاد سیادتی از کارشناسان شرکت مدیریت منابع آب ایران بود که برای سرکشی بر نحوه اجرای طرح احیا و تعادلبخشی دشتهای کهگیلویهوبویراحمد قصد عزیمت به یاسوج را داشت.محمدصادق نوری، کارشناس برنامهریزی و طرحهای نیروگاههای خصوصی از پرسنل شرکت مادرتخصصی تولید نیروی برق حرارتی از دیگر سرنشینان هواپیمای سقوطکرده بود که با هدف بررسی اثرات زیستمحیطی پروژه نیروگاه ٥٠٠مگاواتی سیکل ترکیبی گچساران قصد عزیمت به غرب کشور را داشت. در این سفر سه نفر از کارشناسان شرکت مشانیر یعنی محمدهادی فهیمی، احمد انواری و مریم انواری او را همراهی میکردند.»
به نوشته این روزنامه «نقی نشاطیفر، نماینده وزارت صنعت، معدن و تجارت، نیز در این پرواز ابدی، همراه تیم برقی اعزامی به کهگیلویهوبویراحمد بود. در فهرست مسافران نام علی فرزانه، محمدمهدی سمیعینصرآبادی و حمیدرضا هداوندخانی از کارشناسان دفتر مهندسی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور هم که برای انجام مأموریتی دولتی قصد سفر به یاسوج را داشتند، به چشم میخورد.»
همزمان روزنامه اعتماد هم نوشته که «محمدهادی فهیمی؛ کارشناس حیات وحش در ان.جی.اوی خزندگان پارس، علی فرزانه از فعالان سازمان جنگلها و مراتع کشور، محمدمهدی سمیعی، حمیدرضا هداوندخانی» از جمله فعالان محیط زیستی هستند که در مسافر هواپیمای تهرانیاسوج بودند.
روزنامه بهار جانباختگان در سقوط هواپیمای تهرانیاسوج را «قربانیان سیاست» نامیده و نوشته است: «از دست رفتن جان سرنشینان این هواپیما ارتباط مســتقیم با سیاست هاى تندروانه اى دارد که سالها در کشور حاکم بوده است و به نوعى این عزیزان قربانى سیاست و سیاستمداران هستند.»
ما سالها در ایران تحت تاثیر تحریم هاى شدیدى در حوزه هواپیمایى بودیم که بر اثر آن امکان خرید هواپیماهاى جدید و قطعات مورد نیاز براى هواپیماها وجود نداشته است. تحریمى که ارتباط مستقیمى با سیاست خارجى داشته است. سیاست خارجى که بر اساس آن منافع ملى قربانى چارچوبهای غیرقابل تعریف است که محاسبه هزینهفایده تصمیمات هیچ جایگاهى در آن ندارد. سیاستى که براساس آن کمترین توجه به گفتگو و پذیرش قواعد بین المللى می شود و درعمل سیاست "دیوارکشى به دور کشور" حرف اول را در آن می زند.»
روزنامه قانون در تیتر یک خود «گمشدگان آسمان» نوشته است: «هنوز داغ كشتي سانچي بر د لمان سنگين است، هنوز سوگوار زلزله كرمانشاه هستيم، هنوز يادآوري حادثه پلاسكو و برخورد دو قطار با يكديگر قلبمان را ميفشارد، ولي انگار خبر حادثه و مرگ تصميم ندارد دست از سرمان بردارد؛ به قدري كه ديگر حتي فرصتي برای سوگواری نداريم.»
این روزنامه با تاکید براینکه «فشار رواني و اضطراب، همراه هميشگيمان شده است و هر لحظه منتظر وقوع حادثهای جديد هستيم.»، نوشته است: «در حالي كه پيكر جانباختگان كشتی سانچي هنوز پيدا نشده و مردم زلزلهزده كرمانشاه با سيل و سرمای زمستان دست و پنجه نرم میكنند خبر سقوط هواپيمای شركت آسمان كه از تهران به مقصد ياسوج در حركت بود، بر سرمان آوار میشود. باز هم درد و غصه و داغ بر دل نشسته هموطنانی كه در انتظار ابدی عزيزانشان میمانند.»
کیهان که تحت نظر نماینده علی خامنهای منتشر می شود در سرمقاله خود با عنوان « اشرافیت و خط نفوذ؛ عملیات گازانبری» دولت حسن روحانی را متهم کرده که زمینه «نفوذ جریانی» به جمهوری اسلامی را فراهم کرده است.
این روزنامه فهرستی از فعالان مدنی،سیاسی و برخی بازداشت شدگان دو تابعیتی را به عنوان «نفوذی» معرفی کرده است که میان انها نام کاووس سیدامامی استاد دانشگاه امام صادق و فعال محیط زیست نیز دیده می شود که چهارم بهمن ماه بازداشت و حین بازداشت کشته شد.
کیهان نوشته است: «دشمن می کوشد از طریق برخی عناصر، در برخی مراکز مهم تصمیم گیر و تصمیم ساز رخنه کند؛ نمونه هایی مانند دری اصفهان، جیسون رضائیان مرتبط با دفتر یک دولتمرد ارشد، نزار زکا مرتبط با تیم دستیار حقوق شهروندی و تیم مدیریتی قبلی در وزارت ارتباطات، کاووس سیدامامی و کاوه مدنی مرتبط با مدیریت محیط زیست، و پدر و پسر نمازی که برای برخی مراکز راهبردی دولت برنامه می نوشتند، مواردی از نفوذ جریانی ّ را بازگو می کنند. چه سر و سری میان مدیریت اشرافی ناکارآمد و ناراضی تراش با خط نفوذ وجود دارد که اولی سعی می کند برای تحرکات گروه دوم حاشیه امنیت ایجاد کند؟»
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، در تیتر یک خود با عنوان «خطر ارتجاع انقلاب»، نوشته است: «رهبر انقلاب با عذرخواهی از اجرانشدن عدالت و برشمردن آفتهای انقلاب درباره بازگشت اوضاع به قبل از انقلاب هشدار داد.»
این روزنامه همزمان در یادداشتی اظهارات روز یک شنبه رهبر جمهوری اسلامی را «مهمترين يا يكی از مهمترين سخنان» او «در چهل سال گذشته» ارزیابی کرده و نوشته است: «ديروز پايه و ستون جديدي براي انقلاب اسلامي گذاشته شد كه در هيچ انقلاب ديگري اتفاق نيفتاده است. مردي از درون انقلاب، عقبافتادگي در اجراي اصليترين شعار انقلاب را ميپذيرد، عذرخواهي ميكند و زنگ خطر "بازگشت به عقب" انقلاب را به صدا درمیآورد تا حركت تازه انقلاب اسلامی كه زدودن آفت اشرافیگري مديران، دل سپردن به طبقات مرفه و تكيه بر اعتماد به خارجیها است، آغاز شود.»
روزنامه جمهوری اسلامی در تیتر یک خود از قول علی خامنهای نوشته است: «اقرار می کنیم در زمینه عدالت اجتماعی عقب مانده ایم.»
این روزنامه در سرمقاله خود با عنوان «آیا گوش شنوایی هست؟» با اشاره به اینکه سخنگوی دولت و رئیس سازمان برنامه و بودجه گفته «مدیران موسسات اعتباری متخلف هر کدام به کسی یا جائی وصل بودند و الآن هم دارند آزاد میچرخند»، نوشته است: «لبه تیز مطالبات جامعه و نظام باید متوجه همان اشخاص با نفوذ و برخی جاهائی باشد که با حمایت پرهزینه و جانبداری پرمخاطره، چنین فضای پرالتهاب و نگرانکنندهای را بر جامعه و نظام اقتصاد کشور تحمیل کردهاند. با این عملکرد آقایان در هر دورهای از مسئولیت که هستند، چه اعتبار و حیثیتی برای نظام اقتصادی، بانکی و مالی کشور باقی میماند؟»
روزنامه جمهوری اسلامی نوشته است: «چرا هنوز هم با وقوع چنین رویدادهای پرهزینه و شرم آوری، نظام قضائی به مسئولیت خود عمل نمیکند؟ چرا باید عوامل ایجاد چنین فضای پرالتهابی در نظام پولی و مالی کشور هنوز هم با آزادی در رفت و آمد باشند؟ چرا درحالی که آفتابه دزدها در پشت میلههای زندانند، دزدان و غارتگران بیتالمال و سوءاستفاده کنندگان از اعتبار نظام پولی، مالی و بانکی کشور باید بیهیچ دغدغه ای، آزادانه به چپاول ادامه دهند؟»
امیرحسین چهلتن نویسنده طی گفت و گویی با روزنامه شرق درباره «نقش سیاسی نویسندگان و روشنفکران در روزگار ما» گفته است: «میخواستند ما را حذف کنند.»
این نویسنده با تاکید براینکه «اصلاحطلبان یک نقش سیاسی دارند، چطور میتوانند جای خالی نویسندگان و روشنفکران را پر کنند وقتی که حتی وظیفه خود را بهدرستی انجام نمیدهند»ف گفته است: «دستکاری یک جامعه در قرن بیستویکم غیرعاقلانهترین کار ممکن است. جامعه مدنی را به وجود نمیآورند، جامعه مدنی خودبهخود به وجود میآید به شرط آنکه از دستکاری در نظم طبیعی جامعه پرهیز شود.»
امیرحسین چهل تن به شرق گفته است: «حذفها اصلا کمتر نشده است. بیضایی برای چه رفته است؟ امیر نادری چرا برنمیگردد؟ تقوایی برای چه خانه نشسته است؟ چرا رمان تازهای از دولتآبادی نمیبینیم؟ به حساب ما آخرین رمان او حدودا بیست سال پیش نوشته شده، بعد از آن او چه کرده است؟ از انتشار آخرین رمان من چهارده سال میگذرد، دستاورد این زمان طولانی به زبان فارسی چرا در دسترس نیست؟»