روزنامه «تايمز» چاپ لندن روز دوشنبه در گزارشی نوشته بود که اسنادی به دست آورده است که نشان می دهد ايران به مدت چهار سال برنامه ای را برای آزمايش آغازگر نوترونی دنبال می کرده است که می تواند به عنوان ماشه انفجار بمب اتمی عمل کند.
روزنامه تايمز می گويد: سازمان های اطلاعاتی خارجی زمان اين اسناد را مربوط به اوايل سال ۲۰۰۷ دانسته اند؛ يعنی چهار سال پس از آنکه، به گفته سازمان های امنيتی آمريکا، ايران فعاليت های خود را برای ساخت سلاح هسته ای متوقف کرده است.
اين در حالی است که روز سه شنبه، رامين مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ايران گزارش روزنامه «تايمز» را رد کرد و آن را « ادعاهای بی پايه و اساس» دانست
در همين زمينه، ديويد آلبرايت کارشناس امور اتمی در امريکا، در گفت وگو با راديو فردا، توضيحاتی را درباره اعتبار فنی مدارک منتشرشده ارائه کرده است.
راديو فردا: شما چطور به مدارک درباره اين آزمايش دست يافتيد؟
ديويد آلبرايت : کاترين فيليپ خبرنگار «تايمز» که اساسا پيش از اين مرا نمی شناخت ضمن مراجعه به من از سازمان ما خواست تا با نگاهی به اين مدارک انها را ارزيابی کنيم و ما هم موافقت کرديم.
پس از مطالعه اين مدارک ما متوجه شديم که انها چيزی به جز مدارک طراحی و برنامه ريزی برای ساخت سيستمی بيش نيست، که از سوی گروهی بنام گروه «نوتران» در ايران تهيه شده بود. گرچه اين مدارک هنوز تحت تحقيقات و بررسيهای بيشتری قرار دارند اما ديدگاه ما اين است که اين مدارک در واقع همان ساخت ماشه ای برای سلاح هسته ای است که از مواد اورانيومی ساخته می شود.
اين مدارک از چه طريقی به دست خبرنگار تايمز افتاده و ايا شما صحت وسقم و اعتبار اين مدارک را چگونه ثابت کرديد؟
من البته اجازه ندارم در مورد اين که چگونه اين مدارک به دست خبرنگار تايمز افتاده چيزی بگويم ولی بايد اضافه کنم که ما در پی اين هم نبوديم تا جعلی بودن ويا واقعی بودن اين مدارک را ثابت کنيم. هدف ما اين بود تا ببينيم اين مدارک ايا قابل اعتنا هستند و ايا اين مدارک می تواند در رابطه با برنامه هسته ای ايران معنی دار باشد ياخير؟
گروه «نوتران» در ايران تحت نظر چه کسی و يا چه سازمانی است؟
اين گروه تحت سرپرستی شخصی بنام محسن فخرزاده است که گويا کارشناس ارشدی در صنايع نظامی ايران است و ان طور که سازمانهای اطلاعاتی گزارش داده اند نامبرده زندگی خود را وقف اين کرده تا ايران به يک قدرت اتمی تبديل شود. به همين جهت وقتی ايران در سال ۲۰۰۳ مجبور به ترک برنامه سلاح هسته ای خود شد، نامبرده عميقا از اين موضوع ناراحت و متاثرشده بود.
فرض کنيم اين جز اتمی با موفقيت ازمايش شده است، اين اقدام تا چه حد ايران را به ساخت سلاح هسته ای نزديکتر کرده است؟
ساخت سلاح هسته ای اساسا کار ساده ای نيست و اگر در اين مسير شما اورانيوم کافی در دست نداشته باشيد بايد دست به کارهای جانبی بزنيد و ازجمله اينکه کاری کنيد که همزمان با انفجار مواد اورانيومی،از مواد منفجره ديگری استفاده کنيد و با تزريق نوتران فشار زيادی را بر هسته اصلی بمب که همان اورانيوم باشد وارد کنيد تا انفجار مطلوب حاصل شود. به عنوان مثال امريکا در جنگ جهانی دوم در ماجرای بمباران ناکازاکی ژاپن از همين روش استفاده کرد، زيرا اورانيوم کافی برای يک بمب هسته ای در اختيار نداشت.
ايا اين ازمايش اثار و رد پايی را ازخود برجای نمی گذارد؟
در اين گونه ازمايشها از ميزان بسيار کمی اورانيوم استفاده می شود و طبعا اثار برجای گذاشته هم بسيار ناچيز است ولی به هرحال آژانس بين المللی انرژی اتمی سعی کرد در تاسيسات پرچين نزديکی ورامين تحقيقاتی را در اين زمينه انجام دهد ولی همان طور که می دانيم فعاليت آژانس بلافاصله برای تحقيقات بيشترمحدود شد.
ايا شما اين مدارک را جدی می گيريد؟
بله ما اين مدارک را بسيار جدی می گيريم و واقعيت اين است هنگامي که ما ترجمه اين مدارک را در دفتر خود در واشنگتن ديديم بسيار شگفت زده شديم زيرا گرچه هنوز نمی خواهيم بگوييم که اين مدارک «دم خروس» است ولی بدون ترديد از اهميت زيادی برخوردارست، زيرا نشان می دهد که کليد برنامه سلاح هسته ای ايران هرگز و هيچ موقع خاموش نشده است.
روزنامه تايمز می گويد: سازمان های اطلاعاتی خارجی زمان اين اسناد را مربوط به اوايل سال ۲۰۰۷ دانسته اند؛ يعنی چهار سال پس از آنکه، به گفته سازمان های امنيتی آمريکا، ايران فعاليت های خود را برای ساخت سلاح هسته ای متوقف کرده است.
اين در حالی است که روز سه شنبه، رامين مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ايران گزارش روزنامه «تايمز» را رد کرد و آن را « ادعاهای بی پايه و اساس» دانست
در همين زمينه، ديويد آلبرايت کارشناس امور اتمی در امريکا، در گفت وگو با راديو فردا، توضيحاتی را درباره اعتبار فنی مدارک منتشرشده ارائه کرده است.
راديو فردا: شما چطور به مدارک درباره اين آزمايش دست يافتيد؟
ديويد آلبرايت : کاترين فيليپ خبرنگار «تايمز» که اساسا پيش از اين مرا نمی شناخت ضمن مراجعه به من از سازمان ما خواست تا با نگاهی به اين مدارک انها را ارزيابی کنيم و ما هم موافقت کرديم.
پس از مطالعه اين مدارک ما متوجه شديم که انها چيزی به جز مدارک طراحی و برنامه ريزی برای ساخت سيستمی بيش نيست، که از سوی گروهی بنام گروه «نوتران» در ايران تهيه شده بود. گرچه اين مدارک هنوز تحت تحقيقات و بررسيهای بيشتری قرار دارند اما ديدگاه ما اين است که اين مدارک در واقع همان ساخت ماشه ای برای سلاح هسته ای است که از مواد اورانيومی ساخته می شود.
اين مدارک از چه طريقی به دست خبرنگار تايمز افتاده و ايا شما صحت وسقم و اعتبار اين مدارک را چگونه ثابت کرديد؟
من البته اجازه ندارم در مورد اين که چگونه اين مدارک به دست خبرنگار تايمز افتاده چيزی بگويم ولی بايد اضافه کنم که ما در پی اين هم نبوديم تا جعلی بودن ويا واقعی بودن اين مدارک را ثابت کنيم. هدف ما اين بود تا ببينيم اين مدارک ايا قابل اعتنا هستند و ايا اين مدارک می تواند در رابطه با برنامه هسته ای ايران معنی دار باشد ياخير؟
گروه «نوتران» در ايران تحت نظر چه کسی و يا چه سازمانی است؟
اين گروه تحت سرپرستی شخصی بنام محسن فخرزاده است که گويا کارشناس ارشدی در صنايع نظامی ايران است و ان طور که سازمانهای اطلاعاتی گزارش داده اند نامبرده زندگی خود را وقف اين کرده تا ايران به يک قدرت اتمی تبديل شود. به همين جهت وقتی ايران در سال ۲۰۰۳ مجبور به ترک برنامه سلاح هسته ای خود شد، نامبرده عميقا از اين موضوع ناراحت و متاثرشده بود.
فرض کنيم اين جز اتمی با موفقيت ازمايش شده است، اين اقدام تا چه حد ايران را به ساخت سلاح هسته ای نزديکتر کرده است؟
ساخت سلاح هسته ای اساسا کار ساده ای نيست و اگر در اين مسير شما اورانيوم کافی در دست نداشته باشيد بايد دست به کارهای جانبی بزنيد و ازجمله اينکه کاری کنيد که همزمان با انفجار مواد اورانيومی،از مواد منفجره ديگری استفاده کنيد و با تزريق نوتران فشار زيادی را بر هسته اصلی بمب که همان اورانيوم باشد وارد کنيد تا انفجار مطلوب حاصل شود. به عنوان مثال امريکا در جنگ جهانی دوم در ماجرای بمباران ناکازاکی ژاپن از همين روش استفاده کرد، زيرا اورانيوم کافی برای يک بمب هسته ای در اختيار نداشت.
ايا اين ازمايش اثار و رد پايی را ازخود برجای نمی گذارد؟
در اين گونه ازمايشها از ميزان بسيار کمی اورانيوم استفاده می شود و طبعا اثار برجای گذاشته هم بسيار ناچيز است ولی به هرحال آژانس بين المللی انرژی اتمی سعی کرد در تاسيسات پرچين نزديکی ورامين تحقيقاتی را در اين زمينه انجام دهد ولی همان طور که می دانيم فعاليت آژانس بلافاصله برای تحقيقات بيشترمحدود شد.
ايا شما اين مدارک را جدی می گيريد؟
بله ما اين مدارک را بسيار جدی می گيريم و واقعيت اين است هنگامي که ما ترجمه اين مدارک را در دفتر خود در واشنگتن ديديم بسيار شگفت زده شديم زيرا گرچه هنوز نمی خواهيم بگوييم که اين مدارک «دم خروس» است ولی بدون ترديد از اهميت زيادی برخوردارست، زيرا نشان می دهد که کليد برنامه سلاح هسته ای ايران هرگز و هيچ موقع خاموش نشده است.