بهت زدگی هواداران فوتبال آلمان در کامنت هايی که ذيل اين خبر در بخش آلمانی زبان سايت گل درج کرده اند مشهود است. خبری که در ستون سمت راست آن سايت، در صدر اخباری که بيشترين بازتاب را داشته اند قرار گرفته.
ابتدا حتی رسانه های ايرانی هم باور نمی کردند. در تاريخ فوتبال ايران، هيچ انتقالی به اروپا به اندازه اين جابه جايی، بی سر و صدا و ناگهانی نبوده است.
اما نشريه معتبر کيکر نيز آن را تاييد کرد و سپس به نقل از سرمربی شالکه نوشت: «من خوشحالم که اين بازيکن با تجربه به ما اضافه خواهد شد. او می تواند ارتباط خط ميانی با مهاجمان ما را تقويت کند.»
ماگات همچنين پيراهن شماره ۱۰ تيمش را به علی کريمی اختصاص داد.
شالکه ۰۴ از پر طرفدارترين تيم های فوتبال اروپاست. سرمربی بزرگ و پر افتخاری به نام فليکس ماگات اين تيم را هدايت می کند.
اما با وجود او و اين همه تماشاگر که در سرمای وحشتناک هم ۶۲ هزار سکوی «گلزن کرشن» را پر می کنند، حتی به رغم حضور فوق ستاره ای مثل رائول گونزالس و بهره مندی از مانوئل نوير دروازه بان تيم ملی آلمان، کلاوس يان هونتلار و بقيه، شالکه وضعيت مناسبی ندارد.
آن ها با ۲۵ امتياز از ۲۰ بازی در رده يازدهم هستند و با فانوس به دست های ته جدول، فاصله ای ندارند. وردربرمن با ۲۲ امتياز پانزدهم است. کلن، اشتوتگارت و مونشن گلادباخ هم در قعر جدول قرار دارند.
يک اتفاق باور نکردنی
در تاريخ بوندس ليگا که همواره نسبت به بازيکنان آسيايی ملاحظه کار بوده، هرگز سابقه نداشته است که بازيکنی از قاره آسيا، بدون کارنامه قبولی آن جا را ترک کند و مجدداً چهارسال بعد به ان جا برگردد. آن هم در آستانه ۳۳ سالگی! رائول هم در ۳۲ سالگی به شالکه آمد اما از رئال مادريد.
علی کريمی بازيکن اخراجی استيل آذين است. باشگاهی که کسی متوجه نشده هنوز اگر اين باشگاه خصوصی است، پس اين همه چهره حکومتی، نظامی و قضايی در آن جا چه می کنند؟ باشگاهی که از سردار آجورلو تا علی پروين و صادق درودگر، هيچ کدام برای توجيه شکست های اين باشگاه، بهانه ای بزرگ تر از شماره ۸ محبوب فوتبال ايران پيدا نکردند.
افشين قطبی هم که می گفت با روحيه آمريکايی و مغز هلندی به هدايت تيم ملی می پردازد، در اردوی اتريش تاب انتقاد کريمی از تمرينات منسوخ بدنسازی تيم ملی را نياورد و برای هميشه او را از ترکيب تيم ملی کنار گذاشت.
کريمی حتی دو ماه قبل، در تصميمی که در تاريخ ليگ حرفه ای ايران بی سابقه است اعلام کرد؛ مبلغ باقی مانده از قراردادش را نمی خواهد. زيرا استيل آذين نتايج خوبی نگرفته و بهتر است اين پول را صرف ايتام و نيازمندان کنند.
برای فليکس ماگات اما در فرايند جذب ستاره ای که در بايرن مونيخ هم برايش بازی کرده بود، آمادگی کريمی در مصاف الاهلی مقابل ميلان کفايت می کرد.
همگروهی شالکه با هاپوئل اسراييل
نيم فصل باشکوه يا غم انگيز؟ يک نيم فصل دشوار پيش روی کريمی است. ۱۴ بازی پيش رو مانده و مشخص نيست کريمی در تمرينات شالکه چگونه ظاهر خواهد شد. آيا همان قدر که رضايت ماگات را برای پيوستن به اين تيم جلب کرده، می تواند نظر او را برای قرار گرفتن در ترکيب اصلی جلب کند؟
اگر پيش از جام ملت های آسيا گفته می شد که پس از پايان رقابت ها يک بازيکن ايرانی به بوندس ليگا خواهد رفت، بی شک همه نگاه ها به ترکيب تيم ملی بود و جستجو در جمع بازيکنانی که می خواهند با درخشش در قطر، راهی اروپا شوند. اما ترکيبی که هيچ کس از فيکس بودنش مطمئن نبود و در هر بازی با تغييرات مکرر مواجه می شد، نظر هيچ کدام از نمايندگان آژانس های نقل و انتقالات را جلب نکرد.
در سال های اخير دايی، هاشميان، مهدوی کيا، باقری، عزيزی، زندی، خطيبی، يزدانی، پاشازاده، موسوی، سرژيک تيموريان، دين محمدی و شاپورزاده که در ليگ های مختلف آلمان بازی کردند، امسال اما به دنبال بازگشت هاشميان، فقط اشکان دژآگه در بوندس ليگا باقی ماند که او نيز حضورش در بوندس ليگا را مديون فوتبال ايران نيست.
ابتدا حتی رسانه های ايرانی هم باور نمی کردند. در تاريخ فوتبال ايران، هيچ انتقالی به اروپا به اندازه اين جابه جايی، بی سر و صدا و ناگهانی نبوده است.
اما نشريه معتبر کيکر نيز آن را تاييد کرد و سپس به نقل از سرمربی شالکه نوشت: «من خوشحالم که اين بازيکن با تجربه به ما اضافه خواهد شد. او می تواند ارتباط خط ميانی با مهاجمان ما را تقويت کند.»
ماگات همچنين پيراهن شماره ۱۰ تيمش را به علی کريمی اختصاص داد.
شالکه ۰۴ از پر طرفدارترين تيم های فوتبال اروپاست. سرمربی بزرگ و پر افتخاری به نام فليکس ماگات اين تيم را هدايت می کند.
اما با وجود او و اين همه تماشاگر که در سرمای وحشتناک هم ۶۲ هزار سکوی «گلزن کرشن» را پر می کنند، حتی به رغم حضور فوق ستاره ای مثل رائول گونزالس و بهره مندی از مانوئل نوير دروازه بان تيم ملی آلمان، کلاوس يان هونتلار و بقيه، شالکه وضعيت مناسبی ندارد.
آن ها با ۲۵ امتياز از ۲۰ بازی در رده يازدهم هستند و با فانوس به دست های ته جدول، فاصله ای ندارند. وردربرمن با ۲۲ امتياز پانزدهم است. کلن، اشتوتگارت و مونشن گلادباخ هم در قعر جدول قرار دارند.
يک اتفاق باور نکردنی
در تاريخ بوندس ليگا که همواره نسبت به بازيکنان آسيايی ملاحظه کار بوده، هرگز سابقه نداشته است که بازيکنی از قاره آسيا، بدون کارنامه قبولی آن جا را ترک کند و مجدداً چهارسال بعد به ان جا برگردد. آن هم در آستانه ۳۳ سالگی! رائول هم در ۳۲ سالگی به شالکه آمد اما از رئال مادريد.
علی کريمی بازيکن اخراجی استيل آذين است. باشگاهی که کسی متوجه نشده هنوز اگر اين باشگاه خصوصی است، پس اين همه چهره حکومتی، نظامی و قضايی در آن جا چه می کنند؟ باشگاهی که از سردار آجورلو تا علی پروين و صادق درودگر، هيچ کدام برای توجيه شکست های اين باشگاه، بهانه ای بزرگ تر از شماره ۸ محبوب فوتبال ايران پيدا نکردند.
افشين قطبی هم که می گفت با روحيه آمريکايی و مغز هلندی به هدايت تيم ملی می پردازد، در اردوی اتريش تاب انتقاد کريمی از تمرينات منسوخ بدنسازی تيم ملی را نياورد و برای هميشه او را از ترکيب تيم ملی کنار گذاشت.
کريمی حتی دو ماه قبل، در تصميمی که در تاريخ ليگ حرفه ای ايران بی سابقه است اعلام کرد؛ مبلغ باقی مانده از قراردادش را نمی خواهد. زيرا استيل آذين نتايج خوبی نگرفته و بهتر است اين پول را صرف ايتام و نيازمندان کنند.
برای فليکس ماگات اما در فرايند جذب ستاره ای که در بايرن مونيخ هم برايش بازی کرده بود، آمادگی کريمی در مصاف الاهلی مقابل ميلان کفايت می کرد.
همگروهی شالکه با هاپوئل اسراييل
نيم فصل باشکوه يا غم انگيز؟ يک نيم فصل دشوار پيش روی کريمی است. ۱۴ بازی پيش رو مانده و مشخص نيست کريمی در تمرينات شالکه چگونه ظاهر خواهد شد. آيا همان قدر که رضايت ماگات را برای پيوستن به اين تيم جلب کرده، می تواند نظر او را برای قرار گرفتن در ترکيب اصلی جلب کند؟
اگر پيش از جام ملت های آسيا گفته می شد که پس از پايان رقابت ها يک بازيکن ايرانی به بوندس ليگا خواهد رفت، بی شک همه نگاه ها به ترکيب تيم ملی بود و جستجو در جمع بازيکنانی که می خواهند با درخشش در قطر، راهی اروپا شوند. اما ترکيبی که هيچ کس از فيکس بودنش مطمئن نبود و در هر بازی با تغييرات مکرر مواجه می شد، نظر هيچ کدام از نمايندگان آژانس های نقل و انتقالات را جلب نکرد.
در سال های اخير دايی، هاشميان، مهدوی کيا، باقری، عزيزی، زندی، خطيبی، يزدانی، پاشازاده، موسوی، سرژيک تيموريان، دين محمدی و شاپورزاده که در ليگ های مختلف آلمان بازی کردند، امسال اما به دنبال بازگشت هاشميان، فقط اشکان دژآگه در بوندس ليگا باقی ماند که او نيز حضورش در بوندس ليگا را مديون فوتبال ايران نيست.