«چهره ها، بدن ها و شخصیتها»، عنوان کتاب عکس تازهای از بابک سالاری، عکاس و مدرس ساکن مونترآل کانادا، است.
بابک سالاری در آثارش، زندگی در حاشیه جامعه را به تصویر میکشد. او کارش را در ایران آغاز کرد.
در بیست و یک سالگی- زمان حیات آیت الله خمینی- به دلیل فعالیتهای سیاسی روانه زندان شد. سپس به پاکستان رفت و سرانجام مقیم کانادا شد.
«چهره ها، بدنها و شخصیتها» به بررسی خرده فرهنگها در امریکای لاتین می پردازد.
کتاب در دو بخش منتشر شده است. بخش اول تحت عنوان «بدن ها و شخصیتها» و بخش دوم با عنوان «صورت ها».
در بخش بدن ها تصاویری غالباً نیمه عریان از مردان و زنان همجنسگرا یا زنان روسپی می بینیم.
زندگیهای ساده و نگاه از چشم دوربین که گاهی حتی اگر جلوی در ورودی خانه بایستد تا انتهای خانه را میبینیم، خانه هایی که مدرنترین وسیله آنها همان تلویزیون است؛ همه عکسها هم سیاه و سفید هستند.
بابک سالاری علاقه شخصی خود را به عکس سیاه و سفید در این باره موثر می داند.
وی میگوید: «اصولاً عکسها را سیاه و سفید میگیرم و فکر میکنم با عکاسی سیاه و سفید میتوانم آن چیزی را که واقعیت عینی جلوی دوربین است منعکس کنم».
بابک سالاری می افزاید:«اگر رنگ نقطه تمرکزی در عکس نباشد، میتوانم با سیاه و سفید جهان روبروی خود را منعکس کنم. بیشترعکسهای کتاب داخلی و در محیط بسته خانه گرفته شدهاند. شاید کنایه به محیط بستهای باشد که صاحبان تصاویر در آن زندگی میکنند».
- «در کوبا به هیچوجه قابل قبول نبود که ما یک فاحشه را در مقابل شخصی قرار بدهیم که از طبقه روشنفکر جامعه کوبا است و در سطح ملی مقام بالایی دارد.»
بابک سالاری میگوید: «اکثر عکس ها داخلی هستند و دلیل آن این بود که فضای داخلی محل زندگی انسانها را نشان بدهم.»
این فضا یا فضای بسته است و بعضی از عکسها در فضاهایی گرفته میشود که آنقدر محدود است که میشود در ورودی آن اتاق را تا انتهای آن را دید. این نشان دهنده این است که واقعیات متفاوتی در این عکسها وجود دارد.
کتاب، شامل دو دفتر پرتره است. نام قسمت اول بدنها و شخصیتها است، که تصاویر مردان همجنسگرا و یا زنان روسپی است. بخش دوم کتاب شامل تصاویری از هنرمندان و طبقه روشنفکر جامعه کوباست؛ عکسهایی که ظاهراً با بخش اول کتاب ارتباطی ندارند.
آقای سالاری خود در این باره میگوید: «در حقیقت این دو کار است که در عین اینکه به هم مربوط است، در عین حال بیانگر واقعیتی است که روبروی لنز من قرار گرفته، در عین حال تفاوتهائی با هم دارند.»
به گفته آقای سالاری «تهیه عکسهای قسمت اول کار، همان بخش اول کتاب، در حدود پنج هفته طول کشید. این بخش از کار در حقیقت بخشی از جامعه همجنس گرای کوبا است».
بابک سالاری خود در این باره میگوید: «می شود گفت که انسان های متفاوتی که در این بخش هستند، دانشجو، کارگر، بعضی از اینها فاحشه هستند و افراد متفاوتی هستند. هدف من این بود که بخشی از این واقعیات را نشان دهم.»
آقای سالاری دربارهی بخش دوم کتاب و ارتباط آن با قسمت اول میگوید: «بخش دوم کتاب، شامل هنرمندانی میشود که موضوع کارشان بطور مستقیم همین سوژههای بخش اول کتاب من است و خودشان می توانند همجنس گرا باشند و یا کسانی هستند که در آثارشان دریچهای به سوی این بخش از جامعه کوبا باز میکنند.»
وی درباره مشکلات موجود برای قرار دادن تصاویر این هنرمندان در بخش دوم کتاباش میگوید: «مسئله دیگری که با آن درگیر بودیم، قرار دادن هنرمندان یا بخش روشنفکر جامعه کوبا در زیر یک سقف و در نمایشگاهی که عمومیتر است و میتواند بیانگر این باشد که انسان ها با علائق متفاوت جنسی و با قرار گرفتن در جایگاههای متفاوت اجتماعی، به صورت انسانهائی در زیر یک سقف باشند».
بابک سالاری می افزاید:«در کوبا به هیچوجه قابل قبول نبود که ما یک فاحشه را در مقابل شخصی قرار بدهیم که از طبقه روشنفکر جامعه کوبا است و در سطح ملی مقام بالایی دارد.»