روزنامه وال استريت ژورنال در شماره روز جمعه در بخش تفسير و ديدگاه مطلبی منتشر کرده است به قلم فرانسيس فوکوياما در مورد سياست آمريکا در عراق با عنوان: امروزه عراق ممکن است ثبات بيشتری داشته باشد اما اين جنگ يک اشتباه بود.
در آغاز مطلب نويسنده روزهای آغاز ماه مه سال ۲۰۰۳ را يادآوری می کند ، زمانی که بغداد پايتخت عراق به تصرف نيروهای آمريکائی درآمد و جرج بوش، رییس جمهوری آمریکا، بر سکوی ناو هواپيمابر آمريکا در آبهای خليج فارس اعلام کرد که اين ماموريت با موفقيت به پايان رسيده است.
فرانسيس فوکوياما می نويسد: به هنگام ديدن اين تصاوير برصفحه تلويزيون يکی از دوستان قديمی من گفت که جنگ در عراق به خوبی پيش می رود اما من با تکان دادن سر خود گفتم که آمريکا با آغاز اين عمليات درگير يک مشکل جدی خواهد شد.
فرانسيس فوکوياما، پرفسور روابط بين الملل در دانشگاه جان هاپکينز، نويسنده کتابی است با عنوان «آمريکا بر سر دو راهی: دمکراسی، قدرت و ميراث نومحافظه کاران. او دراين کتاب ديدگاههای انتقادی خود را از سياست خارجی آمريکا در دوران رياست جمهوری پرزيدنت بوش تشريح کرده است.
وی در ادامه مطلب خود در روزنامه وال استريت ژورنال به نقد اين کتاب در مطبوعات آمريکا اشاره می کند و اينکه برخی وی را متهم کرده اند که انتقادهای خود از جنگ در عراق را زمانی مطرح کرده که افکار عمومی در آمريکا نيز با اين عمليات مخالفت می کنند.
فرانسيس فوکوياما در دفاع از ديدگاههای خود می نويسد: « من از آغاز با اين جنگ مخالف بودم و آنرا سياستی اشتباه می دانستم ولی اين بدان معنا نيست که پيشرفت های چند ماهه اخير در بسط ثبات وبهبود امنيت در عراق را ناديده بگيرم.»
او در ادامه مطلب خود در روزنامه وال استريت ژورنال می نويسد که اشغال نظامی عراق اين کشور را وارد يک بحران بزرگ کرد و با وجود بهبود اوضاع در ماههای اخير هر زمان اين امکان وجود دارد که عراق به دوره بی ثباتی و ناامنی گذشته خود بازگردد.
فرانسیس فوکویاما
فرانسيس فوکوياما می نويسد:« هر چند عراق هنوز هم يک کشور بی ثبات و بحرانی است ولی تمام عوامل مهم از جمله کاهش ميزان تلفات عراقی ها و نظاميان آمريکائی و افزايش توان دولت عراق در بسط امنيت ونظم طی يک سال اخير بهبود چشمگيری داشته اند.»
وی می افزايد:« اما اين تغييرات مثبت در وضعيت جاری عراق به آن معنا نيست که من نظر خود را در مورد اشتباه بودن اين جنگ پس گرفته ام.»
او تاکيد می کند که با درگير شدن آمريکا در جنگ عراق عملا شرايط برای تقويت دشمنان اصلی اين کشور مهيا شد، گروههای مرتبط وهمفکر با القاعده تقويت شده و زمينه فعاليت جديدی در عراق پيدا کردند و همزمان کره شمالی و ايران برنامه های هسته ای خود راتوسعه دادند.
فرانسيس فوکوياما تاکيد می کند که در پی سرنگون کردن حکومت صدام حسين در عراق و روی کار آمدن شيعيان متحد ايران در بغداد، عملا آمريکا راه را برای افزايش قدرت ايران درمنطقه فراهم کرد.
او می افزايد:« مسلما سرنگونی صدام حسين اقدام مثبتی بود ولی اين اقدام به چه بهائی صورت گرفت. اگر کنگره آمريکا می دانست که سلاحهای تخريب و کشتار جمعی در عراق وجود ندارد، اگر کنگره آمريکا می دانست که هزينه اين جنگ به هزاران ميليارد دلار خواهد رسيد و بيش از سی هزار نفر در آن کشته خواهند شد ، شايد تصميم جورج بوش برای حمله به عراق را تاييد نمی کرد.»
فرانسيس فوکوياما در ادامه مطلب خود در روزنامه وال استريت ژورنال می نويسد جنگ در عراق هزينه های جدی تری برای آمريکا داشته است .
وی مورد اعتراض آمريکا به عمليات نظامی روسيه و گرجستان را مثال می آورد و می نويسد: ممکن است دولت آقای بوش به درستی معتقد باشد که هدف روسيه در گرجستان تغيير رژيم در آن کشور است. اما واقعيت اين است که دولت آمريکا که خود پايه گذار توسل به عمليات نظامی و اشغال کشورها بدون تائيد سازمان ملل متحد برای تغيير رژيم بوده اکنون نخواهد توانست جامعه بين المللی را برای اعتراض به روسيه متحد کند.
فرانسيس فوکوياما در مورد مواضع دو نامزد انتخابات رياست جمهوری آمريکا می نويسد:« مسلما سناتور مک کين با دفاع از سياست جديد آمريکا در عراق ( افزايش نيروها نظامی آمريکا در عراق) موضع درستی اتخاذ کرد و سناتور اوباما در مخالفت با آن تصميم اشتباهی گرفت.»
ولی او می افزايد: در پاسخ به يک سوال اصولی و استراتژيک که آيا جنگ عراق سياست درستی بوده است؟ موضع باراک اوباما در مخالفت با جنگ درست است.
فرانسيس فوکوياما در ادامه می نويسد: جان مک کين با حمايت از اصولی بودن جنگ در عراق نشان داده که طرفدار تکيه بر قدرت و نيروی نظامی در بحرانهای بين المللی است و به همين خاطر من از باراک اوباما برای مقام رياست جمهوری آمريکا حمايت می کنم.
در پايان اين مطلب فرانسيس فوکوياما هشدار می دهد که مخالفت با آغاز جنگ و يک تصميم استراتژيک غلط در پنج سال پيش نبايد به اين معنا باشد که پيشرفت های فعلی در وضعيت عراق را ناديده گرفت.
او می گويد باراک اوباما بايد اميدوار باشد که در دوران رياست جمهوری وی اوضاع عراق رو به آرامش بيشتر بگذارد چون اين تنها تضمين برای خروج مرحله ای نيروهای آمريکا از عراق و تمرکز رييس جمهوری آينده روی مسائل اساسی ديگری است که آمريکا بايد به آن توجه کند.