لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ تهران ۰۴:۳۷

تحولات خاورميانه و درگيری بين اسرائيل و گروههای فلسطينی


چند روزی است که در خاورميانه بار ديگر روابط حماس و اسرائيل و مصر و اسرائيل متشنج شده است. تنشهايی که بر سر کشته شدن چند سرباز اسرائيلی رخ داد و به درگيری های مرزی بين مصر و اسرائيل و گروه های فلسطينی و اسرائيل کشيده شد.

اما چه کسی اين درگيری ها را شروع کرد؟ موضع هر يک از بازيگران درگير در اين تنش ها چيست؟ و سرانجام اين که آيا اين درگيری ها ساير تحولات خاورميانه و از جمله نا آرامی های سوريه و روابط فتح و حماس و نيز احتمالا روند پرونده ترور رفيق حريری نخست وزير سابق لبنان مرتبط است يا نه؟

برای پاسخ به اين سووال ها ابتدا ببينيم که در مرزهای مصر واسرائيل و بين حماس و اسرائيل چه اتفاقی افتاد؟

ايليا جزايری همکار راديو فردا در بيروت جزييات تحولات چند روز اخير بين حماس و مصر و اسرائيل را چنين توضيح می دهد:«با حمله اخير تنش بين مصر و اسرائيل شروع شد. يک گروه مسلح به دو اتوبوس حامل سربازان اسرائيلی حمله کردند و در اين حمله ۸ سرباز اسرائيلی کشته شدند. ۷ نفر از مهاجمان هم کشته شدند و تعدادی شان دستگير شدند. مقامهای اسرائيلی بلافاصله متهم کردند گروه های مسلح در غزه را و به طور دقيق گروهی به نام گردانهای مقاومت مردمی در غزه را و گفتند اين گروه از راه مصر وارد اسرائيل شدند.

بعد از چند ساعت جنگنده های اسرائيلی نوار غزه را بمباران کردند که در اولين عمليات ۶ فلسطينی کشته شدند از جمله کمال الميره رهبر اين گروه گردانهای مقاومت مردمی غزه. در مقابل اين گروه دست داشتن خودش را در حمله به اتوبوس حامل سربازان اسرائيل تکذيب کرد اما ده راکت به سمت اسرائيل از غزه شليک کرد که نتيجه اش زخمی شدن دو اسرائيلی در منطقه اسقلان بود.

بامداد شنبه حماس اعلام کرد که با توجه به حملات پی در پی اسرائيل به نوار غزه آتش بس با اسرائيل که از سال ۲۰۰۹ منعقد شده را تمام شده می داند. اما اين وسط يک درگيری در روز جمعه صورت گرفت درمرز بين مصر و اسرائيل که در آن سه سرباز مصری در اثر شليک آتش توسط اسرائيل کشته شدند. اين ماجرا باعث بحرانی شدن روابط مصر و اسرائيل شد و مردم خشمگين در مصر از روز جمعه از ظهر تا شب سفارت اسرائيل در قاهره را محاصره کرده بودند و خواستار اخراج سفير اسرائيل از قاهره بودند. دولت مصر هم مصر سفير خود در تل آويو را فراخواند. اما روز شنبه اهود باراک وزير دفاع اسرائيل از کشته شدن سربازان مصری معذرت خواهی کرد و گفت در اين باره تحقيقات بيشتری انجام خواهد شد و اين اتفاق را يک اشتباه خواند.

«عواملی سازش فلسطينی ها به مصلحت شان نيست»

نخستين سووال مهمی که درباره اين درگيری ها وجود دارد موضع مصر و اسرائيل است و اين که آيا مصری ها دنبال درگيری ها بودند يا اسرائيلی ها.

عليرضا نوری زاده تحليلگر مسايل عرب درلندن می گويد هيچکدام:
«اين درگيری بين مصر و اسرائيل نيست. گو اين که پای هر دو به ميان کشيده شده. خود اسرائيلی ها اعلام کردند که اينها از باريکه غزه آمده اند. بنابراين باز صورت مساله تغيير کرد. حالا بايد ديد که چه کسی محرک اين کار بوده. حماس اعلام می کند که در اين ماجرا هيچ نقشی نداشته.

حتی موشک های قسامی که شليک شد به اسرائيل توسط جهاد اسلامی بوده و نه توسط حماس. برای اين که حماس الان يک موقعيت ويژه دارد. از طرفی نمی خواهد خودش را درگير با اسرائيل کند و در عين حال حماس با فتح در گير و دار يک مساله عمده تر است. مساله تشکيل دولت. از آن طرف فتح می خواهد حماس در کنارش باشد برای زمانی که ابوماذن می رود برای مجمع عمومی سازمان ملل برای طرح موضوع استقلال فلسطين. من تصور می کنم اين است که عوامل ديگری هستند که سازش فلسطينی ها به مصلحت شان نيست. عوامل ديگری هستند که نمی خواهند بين اسرائيل و مصر در هيات جديدش آرامش باشد و از وضع عاطفی مردم و خيابان در مصر بهره برداری کند.»

علی مهتدی، تحليلگر مسايل جهان عرب در پاريس نيز واکنش اسرائيلی ها را نرم تر می داند و می گويد:«آنچه بارز است در اتفاق اين است که اسرائيل مشغول دادن پيامی به گروه های فلسطينی و به تبع آن دولت مصر است.

وقتی تنش در مرز مصر و اسرائيل بروز پيدا می کند، امری که حداقل در ۳۰ سال گذشته بی سابقه بوده، اول از همه اين پيام به مصر مخابره می شود که مرزهايش را بيشتر از قبل کنترل کند و نکته دوم اين است که اسرائيل کماکان قصد دارد از مصر به عنوان يک هم پيمان اصلی در منطقه استفاده کند برای کنترل فلسطينی ها که در نوار غزه ساکن اند. اين کاری بوده که تاکنون دولت حسنی مبارک انجام می داده و بعد از آن هم در توافق های پنهانی که بين دولت کنونی مصر و اسرائيل صورت گرفته قرار بر اين است که اين موضوع ادامه داشته باشد.

واکنشی که از طرف مصر می بينيم واکنش بسيار تندی است و در مقابل چون اسرائيل تنها قصدش رساندن اين پيام به مصر بوده می بينيم که واکنش اش نرم تر است و اعلام کردند که مشغول بررسی اقدامات مصر اند و تصميم دارند که در موردش جواب بدهند که اين جواب هم برخلاف اتفاقی که در قبال رابطه ترکيه و اسرائيل اتفاق افتاد جواب بسيار نرمی خواهد بود.»

اما سووال ديگری که در اين ميان وجود دارد موضع جمهوری اسلامی ايران در قبال تنش های اخير بين مصر و اسرائيل و حماس است. برخی معتقدند ايران در صدد ايجاد تنش در منطقه برای فرصت دادن به حکومت بشار اسد برای کنترل و مديريت تحولات اين کشور است. اما عليرضا نوری زاده می گويد اين فقط ايران نيست که با چنين اتهامی رو به رو است.

عليرضا نوری زاده می گويد:««به هر حال سوريه، جمهوری اسلامی، نيرويی مثل حزب الله که الان متهم است به قتل رفيق حريری همه اينها در ايجاد يک دور جديد از درگيری و آشوب در منطقه می توانند ذينفع باشند. هر نوع درگيری شديد در يک اشل بالا بين اسرائيل و مثلا حماس در نوار غزه به نفع سوريه است. سوريه بر موج احساسات سوار خواهد شد در شرايطی که امروز توده عرب عليه رژيم بشار موضع گرفته اند. کسی که الان دستش از همه بازتر است برای اين کار جمهوری اسلامی است. چون پول دارد و امکانات دارد و روابط ويژه دارد با جهاد اسلامی که اصلا خالقش جمهوری اسلامی بوده و همينطور حزب الله که به هر حال در طول ماههای اخير موفق شده بعضی از سلولهايش را در مصر احيا کند.»

نزديکی حماس و فتح

علی مهتدی در پاريس نيز معتقد است نارضايتی ايران از گرايش های اخير حماس به سوی فتح می توانسته در شکل گيری تنش های اخير موثر بوده باشد.

علی مهتدی می گويد:«ظرف مدت گذشته دو اتفاق در اين زمينه افتاد. اول اين که حماس به سمت فتح تمايل پيدا کرد و وارد هم پيمانی با فتح شد و پس از آن هم در مقابل اظهارات رهبران فتح مبنی بر مذاکره با اسرائيل سکوت پيشه کرد که اين سکوت به يک نحوی از طرف اسرائيلی ها به رضايت تعبير شد و از طرفی ايران با عصبانيت مواجه شد و واکنش اش را حتی در روزنامه کيهان هم به وضوح ديديم در برابر اين هم پيمانی.

دو ديدار محرمانه بين رهبران ايران و حماس ظرف يک ماه گذشته برگزار شده و اين نشان می دهد که ممکن است جمهوری اسلامی از برگه حماس بار ديگر در منطقه استفاده کند و به غرب و اسرائيل نشان دهد که در قبال حوادث سوريه ايران هم اهرم هايی دارد که می تواند بر اسرائيل و غرب فشار وارد کند.»

اين تحولات در نهايت به چه سمتی ممکن است سوق يابد؟ تنش های بيشتر يا کنترل و مديريت تنش ها از سوی بازيگران درگير؟

عليرضا نوری زاده: «اولا سوريه بسيار نگران است که برگه فلسطينی را که در دستش داشته از دست بدهد. گزارش هايی الان هست مبنی بر اينکه حماس علاقمند است محل اصلی خودش را به قاهره ببرد. گو اين که بعضی از رهبرانش تکذيب کرده اند ولی اين يک واقعيت است.

مذاکراتی هم حماس با قطر داشته و حتی قطری ها وعده داده اند که کمک هايشان را دو برابر بکنند اگر حماس به دوحه برود. اينها نشان دهنده اين است که سوريه وحشت زده و نگران است. اگر فلسطينی ها که ابزار کارش بودند را از دست بدهد همه ادعاهايش به اين که رهبر نيروی ممانعت و مخالفت با اسرائيل است، بی اعتبار می شود. برای اين که از ۷۳ تا حالا يک گلوله در مرز سوريه با اسرائيل در جولان شليک نشده و فقط سوريه با مانوور و بازی سياسی با اين گروه های تندرو فلسطينی توانسته خودش را به عنوان قهرمان عرب و قلب عربيت تپنده و مبارزه با اسرائيل جلوه بدهد.

بنابراين هيچ بعيد نيست که در اين تحريکات سوريه نقش اساسی داشته باشد برای اينکه حماس را درگير کند و مجال به حماس ندهد که در انديشه انتقال به قاهره يا دوحه باشد. »

و در نهايت علی مهتدی نيز بر اين باور است که ايران تصميم گرفته فعالانه تر با تحولات منطقه از جمله دفاع از حکومت بشار اسد برخورد کند.

علی مهتدی می گويد:«خوب دولت ايران بارها حتی از زبان رهبر اعلام کرده که هرچه در توان دارد در حمايت از دولت بشار اسد به اجرا می گذارد. وقتی که ايران اين احساس را بکند که دولت بشار اسد در شرف سقوط است طبيعی است که برای از دست ندادن اين هم پيمان استراتژيک در منطقه از اهرمهايی استفاده می کند که به غرب فشار بياورد. اين اهرم ها اکنون گروه های فلسطينی هستند، مثل حماس که آنها را به تحرک عليه اسرائيل وادار می کند.

دوم حزب الله لبنان است که با توجه به صدور کيفرخواست دادگاه بين المللی رفيق حريری اين احتمال وجود دارد که حزب الله دست به تحرکاتی در مقابل اسرائيل بزند. تمام اينها را که با هم جمع کنيم به اين نتيجه می رسيم که جمهوری اسلامی اهرم هايی را در منطقه دارد که آنها را در حمايت از دولت بشار اسد فعال می کند و اين حمايت تنها به اين صورت نيست که سپاه مشورت های استراتژيک برای سرکوب اعتراض های مردمی در سوريه به دولت اسد بدهد. بلکه از اين اهرم ها در هماهنگی با اين دولت استفاده می کند.»
XS
SM
MD
LG