ژورف باهوت استاد لبنانی دانشگاه Science Po پاريس که مرکز تحقيقاتی Middle East Prospect Forum را در بيروت بنيانگزاری کرده است، در گفت و گو با راديو فردا به بررسی جنبش شيعيان در لبنان، نقش حزب الله در صحنه سياسی اين کشور و رابطه شيعيان با جمهوری اسلامی ايران می پردازد.
ژوزف باهوت که نويسنده کتاب هايی در رابطه با نقش سوريه در لبنان و ظهور شيعيان در صحنه سياست اين کشور است، معتقد است رشد سياسی شيعيان در لبنان به زمان قبل از پيروزی انقلاب اسلامی در ايران بازمی گردد.
باهوت در گفت و گو با راديو فردا می گويد: «روند شيعيزيه شدن شيعيان لبنان قبل ازمطرح شدن تشيع به عنوان نظريه حکومتی در ايران و قبل از انقلاب اسلامی در اين کشور آغاز شد.»
پژوهشگر لبنانی می افزايد: «تا اواسط دهه شصت ميلادی در لبنان اصولا شيعيان به عنوان گروهی اجتماعی مطرح نبودند و بخشی از جامعه مسلمان که نمايندگی اش به عهده اهل تسنن بود به حساب می آمدند و اگر شيعيان توانستند به عنوان قشر مطرح شوند مديون فعاليت های آيت الله موسی صدر روحانی ايرانی لبنانی که شورای عالی شيعيان لبنان را به راه انداخت هستند.»
ژوزف باهوت معتقد است قبل از اينکه ايران بر شيعيان لبنان تاثير بگذارد در سال های قبل از انقلاب اسلامی اين شيعيان لبنان و موسی صدر بودند که برجنبش سياسی مذهبی شيعيان در ايران تاثير می گذاردند و انقلاب اسلامی که حکومت شاهنشاهی را در ايران سرنگون ساخت به نوعی در جنوب لبنان پای گرفت.
پژوهشگر لبنانی معتقد است تاسيس و رشد حزب الله را بايد با در نظر گرفتن اين گذشته های تاريخی مورد بررسی قرار داد.
باهوت در ادامه می گويد :«حزب الله حداقل سه چهره دارد که يکی از آنها حزب الله پاسدارانی است.» اين چهره از حزب الله به گفته باهوت ساختارهای نظامی، امنيتی و مالی اين گروه را در برمی گيرد.
پژوهشگر لبنانی معتقد است «حزب الله در ابتدا از نظر مذهبی بيشتر تحت تاثير نجف قرار داشت و نبايد فراموش کرد که عالی ترين مرجع شيعه لبنان آيت الله العظمی شيخ محمد حسن فضل الله از اعضای حزب الدعوه عراق بود و درحوزه نجف تربيت شده است.چهره سوم حزب الله به گفته باهوت ريشه لبنانی فلسطينی دارد و شخصيت هايی چون نعيم قاسم مرد شماره دو اين گروه که زمانی مارکسيست بود و در سازمان آزادی بخش فلسطين عضويت داشت را در برمی گيرد.»
پژوهشگر لبنانی معتقد است ناديده گرفتن اين واقعيت های پيچيده و حزب الله را تنها فرزند انقلاب اسلامی ايران دانستن اشتباه بزرگی است که می تواند تحليل از اين جنبش را به بيراهه بکشاند زيرا حزب الله را نمی توان به ابزاری در دست جمهوری اسلامی ايران برای پيشبرد سياست های منطقه ای اش خلاصه کرد.
ژوزف باهوت در ادامه می افزايد «برای درک نقش ايران و سوريه و در نهايت حزب الله در بحران کنونی لبنان، بايد به دو مسئله که اولی ترور رفيق حريری که نخست وزير سابق لبنان است و ديگری جنگ ۳۳ روزه تابستان گذشته که تجاوز اسراييل به لبنان آغاز شد توجه داشت.»
در رابطه با مساله اول و نقشی که مثلث ايران ، سوريه و حزب الله در ترور رفيق حريری داشته است ژوزف باهوت معتقد است بايد ردپای قاتلين نخست وزير سابق را در سوريه که پس از سرنگونی حکومت صدام حسين خود را در تله می ديد و با مشکلات سياسی داخلی و خارجی روبرو بود جستجو کرد.
ايران و حزب الله در اين زمينه تنها به ايفای نقش متحد سوريه مشغولند و در حمايت از اين کشور است که پايشان به گفته اين پژوهشگر لبنانی به اين مسئله کشيده شده است.
باهوت معتقد است «وحشت بشار اسد از رفيق حريری که منجر به ترور او شد»، بيش از آن که در رابطه با نفوذ سوريه در لبنان باشد، با شکل گرفتن اپوزيسيون سنی در اين کشور با خروج عبد الحيم خدام از حکومت و اتحادش با اخوان المسلمين برای سرنگونی حکومت اقليت علوی در کشوری که اکثريتش را سنی ها تشکيل می دهند ارتباط دارد.
در رابطه با جنگ ۳۳ روزه تابستان گذشته باهوت می گويد «معتقدم در بررسی اين واقعه ما به طور مستقيم قدم به صحنه سياسی ايران و پرونده اتمی اين کشور می گذاريم .»
اين جنگ به گفته پژوهشگر لبنانی ته مانده اعتماد بخش عمده نيروهای سياسی لبنانی به حزب الله را از بين برد. امروز رهبران سياسی اکثريت در لبنان به گفته ژورف باهوت به اين نتيجه رسيده اند که ايران مصمم است از بحران در اين کشور برای پياده کردن طرح شيعه سازی در اين کشور استفاده کند و به همين دليل شخصيت های چون مروان حماده، وليد جنبلاط و يا حتی سعد حريری صحبت از امپرياليسم ايرانی و احيای طرح صفوی می کنند.
پژوهشگر لبنانی در خاتمه می گويد نفوذ ايران در لبنان از طريق حزب الله در صورتی که ادامه پيدا کند اختلافات کنونی بين شيعيان و اهل تسنن را شدت خواهد بخشيد، تا حدی که اين اختلافات می توانند حتی به درگيری مستقيم بينجامند.