معمر قذافی طولانی ترين حاکم در ميان کشورهای عربی و آفريقايی و احتمالا عجيب ترين و به شکلی منفی جنجال برانگيز ترين رهبری است که بيش از ۴۲ سال بر کشور صحرايی ليبی که دارای ذخاير سرشار نفت و شش ميليون جمعيت است حکمرانی کرد.
برای چند دهه او حامی گروههای تندرو شناخته می شد و ماجرای بمب گذاری در هواپيمای مسافربری پان آمريکن که در سال ۱۹۸۸ موجب مرگ ۲۷۰ نفر شد به عوامل دولت وی نسبت داده شد. پس سالها تکذيب اين اتهام بالاخره ليبی مسئوليت بمب گذاری را پذيرفت و قبول کرد که ۱۰ ميليون دلار خسارت به خانواده کشته شدگان اين انفجار بپردازد. در عين حال سرهنگ قذافی متعهد شد که برنامه های توليد سلاحهای کشتار جمعی را در اين کشور متوقف و نابود کند.
اين اقدامات از چندين سال پيش به اين طرف راه بازگشت حکومت ليبی به جامعه بين المللی را هموار کرد. اما در فوريه سال ۲۰۱۱ چند روز پس از آغاز اعتراضات عليه حکومت وی، سرهنگ قذافی در يک نطق تلويزيونی هشدار داد که معترضان را « وجب به وجب و خانه به خانه و کوچه به کوچه تعقيب و شکار خواهد کرد.»
اين سخنرانی وی خشم گسترده ای را درميان مخالفان برانگيخت که در نهايت به آغاز يک مبارزه مسلحانه عليه حکومت مرکزی ليبی انجاميد و از آن زمان معمر قذافی در قالب شعارها، ترانه ها ، کاريکاتور و حتی فيلمهای کارتونی در سراسر جهان عرب به مسخره گرفته شد.
معمر قذافی در سال ۱۹۶۹ در پی رهبری يک کودتای بدون خونريزی که به سرنگونی ملک ادريس پادشاه ليبی منجر شد به قدرت رسيد. او که در آن زمان فقط ۲۷ سال داشت کنترل خود بر حکومت ديکتاتوری ليبی و تمامی منافع اقتصادی اين کشور را تحکيم کرده و در طول زمامداری خود تمام مخالفان را سرکوب و از ميان برداشت.
قذافی در سال ۱۹۴۲ در منطقه ساحلی « سيرت » در يک خانواده بدووی متولد شد. او برای تحصيل در رشته جغرافيا به دانشگاه بنغازی رفت ولی دانشگاه را رها کرده و به ارتش پيوست.پس از تصرف قدرت او يک جهان بينی پان عربی و ضد امپرياليستی با عناصری از اسلام گرايی را ترويج می کرد. او بخش اعظم صنايع و شرکت های بزرگ را ملی کرده ولی به شرکت های کوچک اجازه داد که تحت کنترل بخش خصوصی باقی بمانند.
او از پيروان جمال عبدالناصر و انديشه های پان عربی او با ترکيبی از ملی گرايی و سوسياليسم بود.
قذافی تلاش کرد دولتهای ليبی، سوريه و مصر را در قالب يک فدراسيون از کشورهای ملی گرای عرب متحد کند ولی به نتيجه نرسيد. سالها بعد وی کوشيد اتحاد مشابهی را بين ليبی و تونس ايجاد کند که به دشمنی و اختلاف شديدی بين دو طرف انجاميد.
در هم کوبيدن مخالفان
در سال ۱۹۷۷ او نام ليبی را به « جمهوری عربی سوسياليست مردمی ليبی» تغيير داد و به مردم اجازه داد تا ديدگاههای خود را در قالب ساختاری تحت عنوان « کنگره خلق» عنوان کنند.
با اين همه منتقدان معمر قذافی می گويند که حکومت وی يک ديکتاتوری نظامی بوده و او را متهم می کنند که نهادهای مدنی، منتقدان و مخالفان خود را با بيرحمی شديد سرکوب می کرد.
به گفته « سازمان ديده بان حقوق بشر» حکومت ليبی صدها نفر از مخالفان و مردم عادی را به بهانه نقض قانون بازداشت و برخی را اعدام کرده است.
« محمد ال عبدالله » معاون دبيرکل جبهه ملی برای آزادی ليبی به الجزيره گفت:« معمر قذافی به مرور زمان برای تثبيت حکومت خود هر چه بيشتر از زور و سرکوب استفاده می کرد. درسالهای ۱۹۷۰ اين سرکوب متوجه دانشجويان بود و برای خاموش کردن اعتراضات دولت ليبی چند نفر از فعالان دانشجويی را در ملاعام به دار آويخت. در دهه ۱۹۸۰ شروع کرد به تعقيب و آزار مخالفان خود در کشورهای خارجی از جمله آنهايی که در شهرهای اروپايی و يا در کشورهای عربی ساکن بودند.»
به گفته اين سياستمدار مخالف حکومت قذافی، دولت ليبی در بيرحمانه ترين شکل ممکن حدود هزارو دويست نفر از زندانيان را در زندان « ابوسليم» اعدام کرد. همه آنها حکم حبس داشتند ولی به دستور معمر قذافی همگی ظرف سه ساعت اعدام شدند.
سرهنگ قذافی در شکل دادن نوعی اتحاد بين دولتهای عربی در مخالفت با پيمان صلح کمپ ديويد که در سال ۱۹۷۸ بين مصر و اسراييل امضا شد، نقش فعالی ايفا کرد.
در دهه های بعدی که ديدگاههای وی در مورد نحوه حل بحران خاورميانه بسيار تندروانه و غيرواقعی تر شد اکثر دولتهای عربی وی را طرد کردند و بنابراين معمر قذافی محدوده فعاليت ديپلماتيک خود را از جهان عرب به قاره آفريقا منتقل کرد.
ديدگاه او درمورد تشکيل ايالات متحده آفريقايی به مرور منجر به تشکيل يک نهاد جديد به نام اتحاديه آفريقا شد.
بمب گذاری لاکربی
يکی از عادات و رفتارهای عجيب معمر قذافی علاقه وی به زندگی و خوابيدن در چادرهای صحرانشينان و ديگری همراه بردن چندين محافظ زن در سفرهای خارجی بود.
در غرب بسياری قذافی را با گروههای تروريستی مرتبط دانشته و معتقد بودند که او از تمام گروههای خشونت طلب حتی گروه فارک در کلمبيا و ارتش سری جمهوری خواه ايرلند شمالی IRA حمايت می کرده است.
دخالت ليبی در بمب گذاری سال ۱۹۸۶ در يک کلوب شبانه در شهر برلين که به مرگ دو نفر از پرسنل نظامی آمريکا انجاميد باعث شد که دولت آمريکا به دو شهر بنغازی و طرابلس حمله هوايی کند که بر اثر آن ۳۵ نفر از جمله دختر خوانده معمر قذافی کشته شدند. رونالد ريگان رييس جمهور وقت آمريکا معمر قدافی را « سگی ديوانه » ناميد.
بمب گذاری سال ۱۹۸۸ در هواپيمای پان آمريکن بر فراز لاکربی اسکاتلند منفجر شد احتمالا معروف ترين و جنجال برانگيز ترين مورد از اقداماتی است که معمر قذافی و دولت ليبی در آن دخالت داشته است.
قذافی و دولت ليبی سالها اتهام دخالت در اين بمب گذاری را رد می کردند. اما در سال ۲۰۰۳ دولت ليبی رسما مسئوليت اجرای اين بمب گذاری را پذيرفت و به بازماندگان قربانيان اين حادثه غرامت پرداخت کرد. در سال ۲۰۰۳ پايان دادن به برنامه های توليد سلاح های کشتار جمعی عملا راه بازگشت اين کشور به جامعه بين المللی را گشود.
در سپتامبر سال ۲۰۰۴ جورج بوش رييس جمهور وقت آمريکا در واکنش به اين تصميم محاصره اقتصادی ليبی را لغو کرد. عادی شدن مناسبات ليبی با غرب امکان رشد اقتصادی اين کشور و به خصوص صنايع نفت را فراهم کرد. با اين همه سرهنگ قذافی و ماجرای لاکربی بار ديگر درسال ۲۰۰۹ مورد توجه قرار گرفتند زمانی که «عبدالباسط المقراهی» متهم اصلی اين بمب گذاری پس از سالها زندان، آزاد شده و در ليبی همچون يک قهرمان ملی از وی استقبال شد.
در سپتامبر سال ۲۰۰۹ معمر قذافی به خاطر شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای اولين بار به آمريکا سفر کرد. سخنرانی وی که قرار بود ۱۵ دقيقه باشد بيش از يک ساعت و نيم طول کشيد. در جريان اين سخنرانی او منشور سازمان ملل متحد را پاره کرد و شورای امنيت سازمان ملل را يک سازمان تروريستی همچون القاعده توصيف کرد. وی ادعا کرد که کشورهای غربی به خاطر دوران استعمار بايد هفت هزار ميليارد دلار به کشورهای آفريقايی غرامت بپردازند.
خيزش، انقلاب ليبی
مردم ليبی با الهام گرفتن از اعتراضات مردمی در تونس و مصر از اوايل ماه فوريه سال ۲۰۱۱ برگزاری تظاهرات اعتراضی و صلح آميز را آغاز کردند.
دولت اين تظاهرات را با به کارگيری نيروهای مسلح سرکوب کرد. پس از چند ماه اين اعتراضات گسترش يافته و به يک جنگ داخلی بدل شد. همزمان سازمان ناتو نيز از طريق عمليات هوايی از جنبش مسلحانه مخالفان حکومت ليبی حمايت می کرد.
روز ۲۷ ماه ژوئن اقدامات خشن و بيرحمانه حکومت قذافی به ديوان بين المللی جرايم عليه بشريت ارجاع داده و حکم بازداشت معمر قذافی صادر شد.
معمر قذافی درتمام اين ماهها شورش و گسترش اعتراضات در ليبی را به القاعده نسبت داده وآن را توطئه استعمارگران توصيف می کرد. او مخالفان خود را «موش» می ناميد و مدعی می شد که آنها تحت تاثير استفاده از مواد مخدر هستند.
جنگ در ليبی بين شورشيان و نيروهای دولتی ماهها ادامه يافت و در نهايت مخالفان قذافی در روز ۲۱ ماه اوت وارد طرابلس شدند.
برای چند دهه او حامی گروههای تندرو شناخته می شد و ماجرای بمب گذاری در هواپيمای مسافربری پان آمريکن که در سال ۱۹۸۸ موجب مرگ ۲۷۰ نفر شد به عوامل دولت وی نسبت داده شد. پس سالها تکذيب اين اتهام بالاخره ليبی مسئوليت بمب گذاری را پذيرفت و قبول کرد که ۱۰ ميليون دلار خسارت به خانواده کشته شدگان اين انفجار بپردازد. در عين حال سرهنگ قذافی متعهد شد که برنامه های توليد سلاحهای کشتار جمعی را در اين کشور متوقف و نابود کند.
اين اقدامات از چندين سال پيش به اين طرف راه بازگشت حکومت ليبی به جامعه بين المللی را هموار کرد. اما در فوريه سال ۲۰۱۱ چند روز پس از آغاز اعتراضات عليه حکومت وی، سرهنگ قذافی در يک نطق تلويزيونی هشدار داد که معترضان را « وجب به وجب و خانه به خانه و کوچه به کوچه تعقيب و شکار خواهد کرد.»
اين سخنرانی وی خشم گسترده ای را درميان مخالفان برانگيخت که در نهايت به آغاز يک مبارزه مسلحانه عليه حکومت مرکزی ليبی انجاميد و از آن زمان معمر قذافی در قالب شعارها، ترانه ها ، کاريکاتور و حتی فيلمهای کارتونی در سراسر جهان عرب به مسخره گرفته شد.
معمر قذافی در سال ۱۹۶۹ در پی رهبری يک کودتای بدون خونريزی که به سرنگونی ملک ادريس پادشاه ليبی منجر شد به قدرت رسيد. او که در آن زمان فقط ۲۷ سال داشت کنترل خود بر حکومت ديکتاتوری ليبی و تمامی منافع اقتصادی اين کشور را تحکيم کرده و در طول زمامداری خود تمام مخالفان را سرکوب و از ميان برداشت.
قذافی در سال ۱۹۴۲ در منطقه ساحلی « سيرت » در يک خانواده بدووی متولد شد. او برای تحصيل در رشته جغرافيا به دانشگاه بنغازی رفت ولی دانشگاه را رها کرده و به ارتش پيوست.پس از تصرف قدرت او يک جهان بينی پان عربی و ضد امپرياليستی با عناصری از اسلام گرايی را ترويج می کرد. او بخش اعظم صنايع و شرکت های بزرگ را ملی کرده ولی به شرکت های کوچک اجازه داد که تحت کنترل بخش خصوصی باقی بمانند.
او از پيروان جمال عبدالناصر و انديشه های پان عربی او با ترکيبی از ملی گرايی و سوسياليسم بود.
قذافی تلاش کرد دولتهای ليبی، سوريه و مصر را در قالب يک فدراسيون از کشورهای ملی گرای عرب متحد کند ولی به نتيجه نرسيد. سالها بعد وی کوشيد اتحاد مشابهی را بين ليبی و تونس ايجاد کند که به دشمنی و اختلاف شديدی بين دو طرف انجاميد.
در هم کوبيدن مخالفان
در سال ۱۹۷۷ او نام ليبی را به « جمهوری عربی سوسياليست مردمی ليبی» تغيير داد و به مردم اجازه داد تا ديدگاههای خود را در قالب ساختاری تحت عنوان « کنگره خلق» عنوان کنند.
با اين همه منتقدان معمر قذافی می گويند که حکومت وی يک ديکتاتوری نظامی بوده و او را متهم می کنند که نهادهای مدنی، منتقدان و مخالفان خود را با بيرحمی شديد سرکوب می کرد.
به گفته « سازمان ديده بان حقوق بشر» حکومت ليبی صدها نفر از مخالفان و مردم عادی را به بهانه نقض قانون بازداشت و برخی را اعدام کرده است.
« محمد ال عبدالله » معاون دبيرکل جبهه ملی برای آزادی ليبی به الجزيره گفت:« معمر قذافی به مرور زمان برای تثبيت حکومت خود هر چه بيشتر از زور و سرکوب استفاده می کرد. درسالهای ۱۹۷۰ اين سرکوب متوجه دانشجويان بود و برای خاموش کردن اعتراضات دولت ليبی چند نفر از فعالان دانشجويی را در ملاعام به دار آويخت. در دهه ۱۹۸۰ شروع کرد به تعقيب و آزار مخالفان خود در کشورهای خارجی از جمله آنهايی که در شهرهای اروپايی و يا در کشورهای عربی ساکن بودند.»
به گفته اين سياستمدار مخالف حکومت قذافی، دولت ليبی در بيرحمانه ترين شکل ممکن حدود هزارو دويست نفر از زندانيان را در زندان « ابوسليم» اعدام کرد. همه آنها حکم حبس داشتند ولی به دستور معمر قذافی همگی ظرف سه ساعت اعدام شدند.
سرهنگ قذافی در شکل دادن نوعی اتحاد بين دولتهای عربی در مخالفت با پيمان صلح کمپ ديويد که در سال ۱۹۷۸ بين مصر و اسراييل امضا شد، نقش فعالی ايفا کرد.
در دهه های بعدی که ديدگاههای وی در مورد نحوه حل بحران خاورميانه بسيار تندروانه و غيرواقعی تر شد اکثر دولتهای عربی وی را طرد کردند و بنابراين معمر قذافی محدوده فعاليت ديپلماتيک خود را از جهان عرب به قاره آفريقا منتقل کرد.
ديدگاه او درمورد تشکيل ايالات متحده آفريقايی به مرور منجر به تشکيل يک نهاد جديد به نام اتحاديه آفريقا شد.
بمب گذاری لاکربی
يکی از عادات و رفتارهای عجيب معمر قذافی علاقه وی به زندگی و خوابيدن در چادرهای صحرانشينان و ديگری همراه بردن چندين محافظ زن در سفرهای خارجی بود.
در غرب بسياری قذافی را با گروههای تروريستی مرتبط دانشته و معتقد بودند که او از تمام گروههای خشونت طلب حتی گروه فارک در کلمبيا و ارتش سری جمهوری خواه ايرلند شمالی IRA حمايت می کرده است.
دخالت ليبی در بمب گذاری سال ۱۹۸۶ در يک کلوب شبانه در شهر برلين که به مرگ دو نفر از پرسنل نظامی آمريکا انجاميد باعث شد که دولت آمريکا به دو شهر بنغازی و طرابلس حمله هوايی کند که بر اثر آن ۳۵ نفر از جمله دختر خوانده معمر قذافی کشته شدند. رونالد ريگان رييس جمهور وقت آمريکا معمر قدافی را « سگی ديوانه » ناميد.
بمب گذاری سال ۱۹۸۸ در هواپيمای پان آمريکن بر فراز لاکربی اسکاتلند منفجر شد احتمالا معروف ترين و جنجال برانگيز ترين مورد از اقداماتی است که معمر قذافی و دولت ليبی در آن دخالت داشته است.
قذافی و دولت ليبی سالها اتهام دخالت در اين بمب گذاری را رد می کردند. اما در سال ۲۰۰۳ دولت ليبی رسما مسئوليت اجرای اين بمب گذاری را پذيرفت و به بازماندگان قربانيان اين حادثه غرامت پرداخت کرد. در سال ۲۰۰۳ پايان دادن به برنامه های توليد سلاح های کشتار جمعی عملا راه بازگشت اين کشور به جامعه بين المللی را گشود.
در سپتامبر سال ۲۰۰۴ جورج بوش رييس جمهور وقت آمريکا در واکنش به اين تصميم محاصره اقتصادی ليبی را لغو کرد. عادی شدن مناسبات ليبی با غرب امکان رشد اقتصادی اين کشور و به خصوص صنايع نفت را فراهم کرد. با اين همه سرهنگ قذافی و ماجرای لاکربی بار ديگر درسال ۲۰۰۹ مورد توجه قرار گرفتند زمانی که «عبدالباسط المقراهی» متهم اصلی اين بمب گذاری پس از سالها زندان، آزاد شده و در ليبی همچون يک قهرمان ملی از وی استقبال شد.
در سپتامبر سال ۲۰۰۹ معمر قذافی به خاطر شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای اولين بار به آمريکا سفر کرد. سخنرانی وی که قرار بود ۱۵ دقيقه باشد بيش از يک ساعت و نيم طول کشيد. در جريان اين سخنرانی او منشور سازمان ملل متحد را پاره کرد و شورای امنيت سازمان ملل را يک سازمان تروريستی همچون القاعده توصيف کرد. وی ادعا کرد که کشورهای غربی به خاطر دوران استعمار بايد هفت هزار ميليارد دلار به کشورهای آفريقايی غرامت بپردازند.
خيزش، انقلاب ليبی
مردم ليبی با الهام گرفتن از اعتراضات مردمی در تونس و مصر از اوايل ماه فوريه سال ۲۰۱۱ برگزاری تظاهرات اعتراضی و صلح آميز را آغاز کردند.
دولت اين تظاهرات را با به کارگيری نيروهای مسلح سرکوب کرد. پس از چند ماه اين اعتراضات گسترش يافته و به يک جنگ داخلی بدل شد. همزمان سازمان ناتو نيز از طريق عمليات هوايی از جنبش مسلحانه مخالفان حکومت ليبی حمايت می کرد.
روز ۲۷ ماه ژوئن اقدامات خشن و بيرحمانه حکومت قذافی به ديوان بين المللی جرايم عليه بشريت ارجاع داده و حکم بازداشت معمر قذافی صادر شد.
معمر قذافی درتمام اين ماهها شورش و گسترش اعتراضات در ليبی را به القاعده نسبت داده وآن را توطئه استعمارگران توصيف می کرد. او مخالفان خود را «موش» می ناميد و مدعی می شد که آنها تحت تاثير استفاده از مواد مخدر هستند.
جنگ در ليبی بين شورشيان و نيروهای دولتی ماهها ادامه يافت و در نهايت مخالفان قذافی در روز ۲۱ ماه اوت وارد طرابلس شدند.