وزارت دفاع ايران همه ساله به مناسبت روز صنعت دفاعی، ۳۱ مرداد، شماری از دستاورد های تازه خود را طی مراسمی به نمايش مي گذارد.
درمراسم امسال محمود احمدی نژاد دردانشگاه صنعتی مالک اشتر وابسته به سپاه پاسداران از سه دستاورد «موشک قادر»، «اژدر والفجر» و «موتوردريائی بنيان ۱» روبرداری کرد.
موشک قادرکه يک موشک سطح به سطح از نوع موشکهای کروز است ، ۲۰۰ کيلو متر بُرد دارد واز آن مي توان عليه هدفهای دريائی و ساحلی استفاده کرد.
به گفته وزير دفاع ايران ، احمد وحيدی ، اژدر والفجر که بدست متخصصان صنايع دفاعی برای زير دريائيهای ايران ساخته شده با سر جنگی ۲۲۰ کيلو گرم مي تواند شناورهای سنگين را نابود کند.
موتور بنيان ۱، دستاورد ديگری است که با قدرت معادل ۸۵۰ اسب بخار درشناورهای نظامی بکار گرفته خواهد شد.
حضوردر آبهای آزاد
رونمائی اين سه دستاورد که کاربُرد دريائی دارند زمانی انجام ميگيرد که به تازگی مقامهای جمهوری اسلامی ازگسترش شعاع عملياتی نيروی دريائی ارتش و حضور اين نيرو در آبهای آزاد تاکيد کرده اند. آيت آلله خامنه ای روز شنبه ۱ مرداد خطاب به پرسنل نيروی دريائی ارتش در بندرعباس با اشاره به اهميت راهبردی دريا برای ايران و مضر بودن حضور ناوهای آمريکائی در منطقه گفت : ايران به علت سيطره طولانی خارجيان از حضور در پهنه آبهای منطقه ای و بين المللی محروم بود ولی امروز شما بايد با تلاش مضاعف عقب افتادگی گذشته راجبران کنيد.
در همين رابطه ، فرمانده نيروی دريائی سپاه علی فدوی با اشاره به سفرآيت الله خامنه ای به بندر عباس، دريا را «خط مقدم » جمهوری اسلامی و آمريکا را «دشمن» ايران توصيف کرد و گفت: اگر آنها بخواهند حرکتی بکنند احتمالاً از در دريا خواهد بود.
همزمان وزير دفاع ايران هم درگفتگوئی با خبرگزاری فارس « تقويت نيروی دريائی بر اساس دکترين گسترش امنيت در آبهای آزاد» را مطرح کرد. به گفته احمد وحيدی ايران با تامين امنيت در آبهای آزاد ميتواند با همکاری کشورهای عرب، امنيت منطقه را بومی کند.
پيشتر، ۲۷ تير، فرمانده نيروی دريائی ارتش دريادار حبيب الله سياری هم با اشاره به ماموريت ناو ها و زيردريائی های ايران در آبهای آزاد و بين المللی اعلام کرده بود : «در صورت تصويب نهائی ، ناو های ايران به اقيانوس اطلس"» اعزام خواهند شد.
پيش درآمد اين همه اين اظهارات و سفرخامنه ای به جنوب ، اولين «همايش نيروی دريائی راهبردی»بود که ۲۱ تير دردانشکده فرماندهی وستاد در تهران تشکيل شد . در اين همايش توسعه زيرساخت های نيروی دريائی ارتش ، افزايش قدرت اين نيرو، کاهش فاصله بين ايران و رقبای منطقه ای و بين المللی ، منافع راهبردی ايران در خليج فارس و دريای عمان و اقيانوس هند ، و ضرورتهای تبديل ايران به يک قدرت منطقه ای به بحث گذاشته شد.
امکان تفاهم با کشورهای عرب
توجه ويژه جمهوری اسلامی به دريا و حضور و «گسترش امنيت در آبهای آزاد» و «بومی کردن امنيت خليج فارس» با همکاری کشورهای عرب منطقه ، از دو زاويه سياسی و نظامی قابل بر رسی است.
گرچه اظهارات مقامهای نظامی ايران مي تواند جنبه برنامه ريزی و آينده نگری داشته باشد ، ولی به نظرميرسد که جمهوری اسلامی کار آمريکا را در منطقه خليج فارس تمام شده ميداند و خود را آماده ميکند که به زودی جايگزين نيرو های اين کشور در خليج فارس شود .
خروج عنقريب نيرو های آمريکائی ازعراق ، درگيری به ظاهر تمام نشدنی آمريکا در افغانستان ، نفوذ در لبنان با اوج گيری قدرت سياسی حزب الله ، يار گيری و نفوذ درعراق و افغانستان، نا آراميها اخير واعتراضهای شيعيان دربحرين ، اعتراضها و رخدادهای موسوم به بهارعربی در شمال افريقا، و نگرانی رياض از تسری اين نا آراميها به عربستان سعودی، اين تصور را در بين مقامهای جمهوری اسلامی ايجاد کرده است که شرايط برای تثبيت ايران به عنوان قدرت منطقه ای با حضور در آبهای آزاد و بومی کردن امنيت خليج فارس فراهم شده است.
تامين امنيت خليج فارس با همکاری کشورهای عرب همسايه با ايران خالی از اشکال نيست و سابقه تاريخی هم ندارد. با خروج نيرو های بريتانيائی از خليج فارس در آذر ماه ۱۳۵۰ ، آمريکا جايگزين بريتانيا شد و در زمان «جنگ سرد » تا انقلاب ۱۳۵۷ با همکاری ايران و عربستان سعودی عهده دار امنيت اين آبراه استراتژيک و حياتی بود. آمريکا به استثنای دوران کوتاهی در زمان رياست جمهوری نيکسون که تحت «سياست دو ستون » آمريکا ، امنيت خليج فارس را به ايران و عربستان واگذار کرد و از دور ناظر بر جريان بود ، همواره حضور آشکاری در خليج فارس داشته است و در حال حاضر مرکز ناوگان پنجم اين کشور در بحرين قرار دارد.
جدا از سابقه تاريخی ، ايران برای بومی کردن امنيت خليج فارس لازم است با دو بازيگر اصلی يعنی آمريکا و کشورهای شورای همکاری خليج فارس ، به ويژه با عربستان سعودی ، تفاهم داشته باشد. مسائل حاد بين ايران و آمريکا کماکان بر قراراست و بيشتر کشور های آن سوی خليج فارس به دلايل عديده ، از جمله جاه طلبی های هسته ای جمهوری اسلامی ، به ايران اعتماد ندارند . در دوران رياست جمهوری محمد خاتمی گامهائی برای اعتماد سازی با اين کشورها انجام گرفت ولی با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد همه پيشرفت های گذشته بر باد رفت.
توان نيروی دريائی ارتش
به باور وزير دفاع ايران حضور در آبهای آزاد و گسترش امنيت ميتواند راه را برای همکاری با کشورهای عرب هموار کند . به نظر ميرسد که مقامهای جمهوری اسلامی نه تنها ارزيابی درستی از بنيه فعلی نيروی دريائی ارتش ندارند که عبورچند فروند ناو ايرانی از کانال سوئز و سفر به بندر لاذقيه سوريه را مترادف با حضور مستمر و موثر ناو های ايران در آبهای آزاد و گسترش شعاع عملياتی نيروی دريائی مي دانند.
بر پايه تصميم جمهوری اسلامی ، نيروی دريائی سپاه پاسداران مسئوليت خليج فارس و تنگه هرمز را بعهده دارد و حوزه مسئوليت نيروی دريائی ارتش دردريای عمان است. استراتژی نيروی دريائی سپاه براساس جنگهای نامتقارن استوار است واستفاده از قايقهای تندرو، ناوچه های موشک انداز، مين گذاری، موشکهای ساحل به دريا و عمليات کماندوئی از شيوه های مهم اين نيرو برای روياروئی با دشمن است.
نيروی دريائی ارتش يک ناو شکن (جماران) سه ناو فريگيت (الوند ، البرز، سبلان) ، دو ناو گشتی ( بايندر، نقدی) وسه زير دريائی روسی کلاس کيلو (طارق ، نور، يونس )، چند فروند زير دريائی کوچک (ميدجت) و چند ناوچه و ناوهای تدارکاتی و آبخاکی دارد و تعدادی موشکهای ساحل به دريا در سواحل مکران مستقر کرده است. در واقع نيروی دريائی ارتش ، در چهار چوب دکترين دريائی ايران ، خط اول دفاعی را در دريای عمان تشکيل ميدهد و بخشی ازاستراتژی اين نيرو از اصول جنگهای نا متقارن مايه مي گيرد.
جدا ازسفر چند ناو به بندر لاذقيه که پيشتر اشارت رفت ، اين نيرو تاکنون چندين ناو گروه ( معمولاً متشکل ازيک ناوگشتی و يک ناو لجستيکی) را با آب و تاب فراوان برای مبارزه با دزدی دريائی به آبهای سومالی و حوالی باب المندب فرستاده است . اضافه براين بتازگی يک يا دو فروند زيردريائی، انگونه که گزارش شده ، به اين آبها و دريای سرخ نيزاعزام شده اند.
عدم تناسب اهداف سياسی با توانائی نظامی
به نظر مي رسد که انجام اين ماموريت های گشتی و آموزشی اين توّهم را برای جمهوری اسلامی ايجاد کرده است که ايران ميتواند حضور مستمرو موثری در آبهای آزاد و حتی دراقيانوس اطلس داشته باشد و به تامين امنيت دراين آبها کمک کند. جدا از اينکه حضور دراقيانوس اطلس چه منافعی ميتواند برای ايران داشته باشد ، نيروی دريائی ارتش از نظر کمی و کيفی بنيه لازم برای اين ماموريت را ندارد واز نظر يکانی از فرسودگی حاد رنج ميبرد.
چهل سال ازعمرناو های فريگيت و نزديک به پنجاه سال از عمر ناوهای گشتی اين نيرو ميگذرد و به رغم تعميرات اساسی اين ناوها، عمر قانونی آنها بسرآمده است. جمهوری اسلامی پس ازسالها کوشش توانست يک فروند ناو برای آبهای آزاد ( ناو جماران) بسازد و توان و زير ساختهای لازم برای توليد انبوه اين گونه ناو ها را ندارد و کشورهای خارجی هم از فروش ناو های مجهز به تکنولوژی پيشرفته به ايران خو داری ميکنند.
به گفته دريادار سياری، طرح پنج ساله نيروی دريائی موسوم به «طرح ولايت » به «احداث زير ساختهای نيروی دريائی »، «عمر دهی انقلابی تجهيزات موجود » و «نوسازی تجهيزات » تکيه دارد که با خوشبينانه ترين بر آوردها درجا زدن نيروی دريائی است.
لازمه حضور موثردردريای آزاد ، از جمله در دريای عمان ، به عوامل زيادی از جمله پشيبانی هوائی و جمع آوری اطلاعات در مورد تردد کشتی ها و ناوهای ديگر کشور نياز دارد. نيروی دريائی ارتش هواپيما های پيشرفته و امروزين برای گشت های دريائی ندارد و نيروی هوائی ارتش هم به مانند نيروی دريائی از فرسودگی تمام عياری رنج مي برد.
به رغم کوشش های بی دريغ پرسنل اين نيرو برای عمر دهی به هواپيماهائی که در زمان شاه از آمريکا خريداری شد ، به بر آورد کارشناسان نظامی ، بين۴۰ تا ۶۰ در صد هواپيماهای اين نيرو عملياتی نيستند ويا توانائی لازم برای اجرای عمليات پی در پی را ندارند و فقط ۶۵ فروند هواپيمای سوخوی ۲۴ و ۲۵ و ميگ ۲۹ ساخت روسيه ايران قابل اعتنا است. نيروی هوائی عربستان سعودی از نظر کمی و کيفی قوی تر از نيروی هوائی ايران است. ايران در زمان جنگ ايران و عراق ، با از دست دادن برتری هوائی ، صدمات زيادی را در دريا از سوی نيروی هوائی عراق ، به ويژه در دوران «جنگ نفت کش ها » در خليج فارس تحمل کرد.
خلاصه اينکه اراده سياسی و سخنان مقامهای جمهوری اسلامی برای حضور و گسترش امنيت در آبهای آزاد و تامين امنيت در خليج فارس با کشور های عرب منطقه هيچ تناسبی با توانائی نظامی جمهوری اسلامی ندارد و به توهم نزديک تر است. شور بختانه فرمانده نيروی دريائی ارتش و ديگر افسران ارشد اين نيرو هم با دچار شدن به «سندرم رهبری» و تکرار سخنان آيت الله خامنه ای و تمجيد و تکريم از راهنمائی های بی ديل او چنين وانمود مي کنند که رسيدن به اين هدف بی هيچ مانعی امکان پذير است
درمراسم امسال محمود احمدی نژاد دردانشگاه صنعتی مالک اشتر وابسته به سپاه پاسداران از سه دستاورد «موشک قادر»، «اژدر والفجر» و «موتوردريائی بنيان ۱» روبرداری کرد.
موشک قادرکه يک موشک سطح به سطح از نوع موشکهای کروز است ، ۲۰۰ کيلو متر بُرد دارد واز آن مي توان عليه هدفهای دريائی و ساحلی استفاده کرد.
به گفته وزير دفاع ايران ، احمد وحيدی ، اژدر والفجر که بدست متخصصان صنايع دفاعی برای زير دريائيهای ايران ساخته شده با سر جنگی ۲۲۰ کيلو گرم مي تواند شناورهای سنگين را نابود کند.
موتور بنيان ۱، دستاورد ديگری است که با قدرت معادل ۸۵۰ اسب بخار درشناورهای نظامی بکار گرفته خواهد شد.
حضوردر آبهای آزاد
رونمائی اين سه دستاورد که کاربُرد دريائی دارند زمانی انجام ميگيرد که به تازگی مقامهای جمهوری اسلامی ازگسترش شعاع عملياتی نيروی دريائی ارتش و حضور اين نيرو در آبهای آزاد تاکيد کرده اند. آيت آلله خامنه ای روز شنبه ۱ مرداد خطاب به پرسنل نيروی دريائی ارتش در بندرعباس با اشاره به اهميت راهبردی دريا برای ايران و مضر بودن حضور ناوهای آمريکائی در منطقه گفت : ايران به علت سيطره طولانی خارجيان از حضور در پهنه آبهای منطقه ای و بين المللی محروم بود ولی امروز شما بايد با تلاش مضاعف عقب افتادگی گذشته راجبران کنيد.
در همين رابطه ، فرمانده نيروی دريائی سپاه علی فدوی با اشاره به سفرآيت الله خامنه ای به بندر عباس، دريا را «خط مقدم » جمهوری اسلامی و آمريکا را «دشمن» ايران توصيف کرد و گفت: اگر آنها بخواهند حرکتی بکنند احتمالاً از در دريا خواهد بود.
همزمان وزير دفاع ايران هم درگفتگوئی با خبرگزاری فارس « تقويت نيروی دريائی بر اساس دکترين گسترش امنيت در آبهای آزاد» را مطرح کرد. به گفته احمد وحيدی ايران با تامين امنيت در آبهای آزاد ميتواند با همکاری کشورهای عرب، امنيت منطقه را بومی کند.
پيشتر، ۲۷ تير، فرمانده نيروی دريائی ارتش دريادار حبيب الله سياری هم با اشاره به ماموريت ناو ها و زيردريائی های ايران در آبهای آزاد و بين المللی اعلام کرده بود : «در صورت تصويب نهائی ، ناو های ايران به اقيانوس اطلس"» اعزام خواهند شد.
پيش درآمد اين همه اين اظهارات و سفرخامنه ای به جنوب ، اولين «همايش نيروی دريائی راهبردی»بود که ۲۱ تير دردانشکده فرماندهی وستاد در تهران تشکيل شد . در اين همايش توسعه زيرساخت های نيروی دريائی ارتش ، افزايش قدرت اين نيرو، کاهش فاصله بين ايران و رقبای منطقه ای و بين المللی ، منافع راهبردی ايران در خليج فارس و دريای عمان و اقيانوس هند ، و ضرورتهای تبديل ايران به يک قدرت منطقه ای به بحث گذاشته شد.
امکان تفاهم با کشورهای عرب
توجه ويژه جمهوری اسلامی به دريا و حضور و «گسترش امنيت در آبهای آزاد» و «بومی کردن امنيت خليج فارس» با همکاری کشورهای عرب منطقه ، از دو زاويه سياسی و نظامی قابل بر رسی است.
گرچه اظهارات مقامهای نظامی ايران مي تواند جنبه برنامه ريزی و آينده نگری داشته باشد ، ولی به نظرميرسد که جمهوری اسلامی کار آمريکا را در منطقه خليج فارس تمام شده ميداند و خود را آماده ميکند که به زودی جايگزين نيرو های اين کشور در خليج فارس شود .
خروج عنقريب نيرو های آمريکائی ازعراق ، درگيری به ظاهر تمام نشدنی آمريکا در افغانستان ، نفوذ در لبنان با اوج گيری قدرت سياسی حزب الله ، يار گيری و نفوذ درعراق و افغانستان، نا آراميها اخير واعتراضهای شيعيان دربحرين ، اعتراضها و رخدادهای موسوم به بهارعربی در شمال افريقا، و نگرانی رياض از تسری اين نا آراميها به عربستان سعودی، اين تصور را در بين مقامهای جمهوری اسلامی ايجاد کرده است که شرايط برای تثبيت ايران به عنوان قدرت منطقه ای با حضور در آبهای آزاد و بومی کردن امنيت خليج فارس فراهم شده است.
تامين امنيت خليج فارس با همکاری کشورهای عرب همسايه با ايران خالی از اشکال نيست و سابقه تاريخی هم ندارد. با خروج نيرو های بريتانيائی از خليج فارس در آذر ماه ۱۳۵۰ ، آمريکا جايگزين بريتانيا شد و در زمان «جنگ سرد » تا انقلاب ۱۳۵۷ با همکاری ايران و عربستان سعودی عهده دار امنيت اين آبراه استراتژيک و حياتی بود. آمريکا به استثنای دوران کوتاهی در زمان رياست جمهوری نيکسون که تحت «سياست دو ستون » آمريکا ، امنيت خليج فارس را به ايران و عربستان واگذار کرد و از دور ناظر بر جريان بود ، همواره حضور آشکاری در خليج فارس داشته است و در حال حاضر مرکز ناوگان پنجم اين کشور در بحرين قرار دارد.
جدا از سابقه تاريخی ، ايران برای بومی کردن امنيت خليج فارس لازم است با دو بازيگر اصلی يعنی آمريکا و کشورهای شورای همکاری خليج فارس ، به ويژه با عربستان سعودی ، تفاهم داشته باشد. مسائل حاد بين ايران و آمريکا کماکان بر قراراست و بيشتر کشور های آن سوی خليج فارس به دلايل عديده ، از جمله جاه طلبی های هسته ای جمهوری اسلامی ، به ايران اعتماد ندارند . در دوران رياست جمهوری محمد خاتمی گامهائی برای اعتماد سازی با اين کشورها انجام گرفت ولی با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد همه پيشرفت های گذشته بر باد رفت.
توان نيروی دريائی ارتش
به باور وزير دفاع ايران حضور در آبهای آزاد و گسترش امنيت ميتواند راه را برای همکاری با کشورهای عرب هموار کند . به نظر ميرسد که مقامهای جمهوری اسلامی نه تنها ارزيابی درستی از بنيه فعلی نيروی دريائی ارتش ندارند که عبورچند فروند ناو ايرانی از کانال سوئز و سفر به بندر لاذقيه سوريه را مترادف با حضور مستمر و موثر ناو های ايران در آبهای آزاد و گسترش شعاع عملياتی نيروی دريائی مي دانند.
بر پايه تصميم جمهوری اسلامی ، نيروی دريائی سپاه پاسداران مسئوليت خليج فارس و تنگه هرمز را بعهده دارد و حوزه مسئوليت نيروی دريائی ارتش دردريای عمان است. استراتژی نيروی دريائی سپاه براساس جنگهای نامتقارن استوار است واستفاده از قايقهای تندرو، ناوچه های موشک انداز، مين گذاری، موشکهای ساحل به دريا و عمليات کماندوئی از شيوه های مهم اين نيرو برای روياروئی با دشمن است.
نيروی دريائی ارتش يک ناو شکن (جماران) سه ناو فريگيت (الوند ، البرز، سبلان) ، دو ناو گشتی ( بايندر، نقدی) وسه زير دريائی روسی کلاس کيلو (طارق ، نور، يونس )، چند فروند زير دريائی کوچک (ميدجت) و چند ناوچه و ناوهای تدارکاتی و آبخاکی دارد و تعدادی موشکهای ساحل به دريا در سواحل مکران مستقر کرده است. در واقع نيروی دريائی ارتش ، در چهار چوب دکترين دريائی ايران ، خط اول دفاعی را در دريای عمان تشکيل ميدهد و بخشی ازاستراتژی اين نيرو از اصول جنگهای نا متقارن مايه مي گيرد.
جدا ازسفر چند ناو به بندر لاذقيه که پيشتر اشارت رفت ، اين نيرو تاکنون چندين ناو گروه ( معمولاً متشکل ازيک ناوگشتی و يک ناو لجستيکی) را با آب و تاب فراوان برای مبارزه با دزدی دريائی به آبهای سومالی و حوالی باب المندب فرستاده است . اضافه براين بتازگی يک يا دو فروند زيردريائی، انگونه که گزارش شده ، به اين آبها و دريای سرخ نيزاعزام شده اند.
عدم تناسب اهداف سياسی با توانائی نظامی
به نظر مي رسد که انجام اين ماموريت های گشتی و آموزشی اين توّهم را برای جمهوری اسلامی ايجاد کرده است که ايران ميتواند حضور مستمرو موثری در آبهای آزاد و حتی دراقيانوس اطلس داشته باشد و به تامين امنيت دراين آبها کمک کند. جدا از اينکه حضور دراقيانوس اطلس چه منافعی ميتواند برای ايران داشته باشد ، نيروی دريائی ارتش از نظر کمی و کيفی بنيه لازم برای اين ماموريت را ندارد واز نظر يکانی از فرسودگی حاد رنج ميبرد.
چهل سال ازعمرناو های فريگيت و نزديک به پنجاه سال از عمر ناوهای گشتی اين نيرو ميگذرد و به رغم تعميرات اساسی اين ناوها، عمر قانونی آنها بسرآمده است. جمهوری اسلامی پس ازسالها کوشش توانست يک فروند ناو برای آبهای آزاد ( ناو جماران) بسازد و توان و زير ساختهای لازم برای توليد انبوه اين گونه ناو ها را ندارد و کشورهای خارجی هم از فروش ناو های مجهز به تکنولوژی پيشرفته به ايران خو داری ميکنند.
به گفته دريادار سياری، طرح پنج ساله نيروی دريائی موسوم به «طرح ولايت » به «احداث زير ساختهای نيروی دريائی »، «عمر دهی انقلابی تجهيزات موجود » و «نوسازی تجهيزات » تکيه دارد که با خوشبينانه ترين بر آوردها درجا زدن نيروی دريائی است.
لازمه حضور موثردردريای آزاد ، از جمله در دريای عمان ، به عوامل زيادی از جمله پشيبانی هوائی و جمع آوری اطلاعات در مورد تردد کشتی ها و ناوهای ديگر کشور نياز دارد. نيروی دريائی ارتش هواپيما های پيشرفته و امروزين برای گشت های دريائی ندارد و نيروی هوائی ارتش هم به مانند نيروی دريائی از فرسودگی تمام عياری رنج مي برد.
به رغم کوشش های بی دريغ پرسنل اين نيرو برای عمر دهی به هواپيماهائی که در زمان شاه از آمريکا خريداری شد ، به بر آورد کارشناسان نظامی ، بين۴۰ تا ۶۰ در صد هواپيماهای اين نيرو عملياتی نيستند ويا توانائی لازم برای اجرای عمليات پی در پی را ندارند و فقط ۶۵ فروند هواپيمای سوخوی ۲۴ و ۲۵ و ميگ ۲۹ ساخت روسيه ايران قابل اعتنا است. نيروی هوائی عربستان سعودی از نظر کمی و کيفی قوی تر از نيروی هوائی ايران است. ايران در زمان جنگ ايران و عراق ، با از دست دادن برتری هوائی ، صدمات زيادی را در دريا از سوی نيروی هوائی عراق ، به ويژه در دوران «جنگ نفت کش ها » در خليج فارس تحمل کرد.
خلاصه اينکه اراده سياسی و سخنان مقامهای جمهوری اسلامی برای حضور و گسترش امنيت در آبهای آزاد و تامين امنيت در خليج فارس با کشور های عرب منطقه هيچ تناسبی با توانائی نظامی جمهوری اسلامی ندارد و به توهم نزديک تر است. شور بختانه فرمانده نيروی دريائی ارتش و ديگر افسران ارشد اين نيرو هم با دچار شدن به «سندرم رهبری» و تکرار سخنان آيت الله خامنه ای و تمجيد و تکريم از راهنمائی های بی ديل او چنين وانمود مي کنند که رسيدن به اين هدف بی هيچ مانعی امکان پذير است