دولت آمريکا قصد دارد «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» را به عنوان «سازمانی تروريستی» معرفی کند.
بنا به آنچا در رسانه ها منتشر شده، اين اقدام دولت جرج بوش، گامی در جهت تشديد رويارويی با جمهوری اسلامی بر سر مساله پرونده هسته ای ايران و دخالت های تهران در امور عراق ارزيابی می شود.
اين نخستين بار است که دولت آمريکا می خواهد نيروهای مسلح رسمی در ساختار نظامی يک کشور را به عنوان «سازمان تروريستی» معرفی کند.
مهمترين اتهامی که در سال های اخير از جانب ايالات متحده آمريکا متوجه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و يا شاخه برون مرزی اش «سپاه قدس» شده، دخالت در ناآرامی های برخی نقاط خاورميانه بوده است.
به ويژه نا آرامی هايی که در مناطق شيعه نشين روی داده و گستره آن از لبنان تا عراق، پاکستان و حاشيه خليج فارس را در بر می گيرد. البته جمهوری اسلامی همواره اتهام های آمريکا را رد کرده و حضور عينی خود در جنوب لبنان و يا عراق را «پشتيبانی معنوی از مقاومت های مردمی» ناميده است.
شايد مهمترين اتهام هايی که اين روزها متوجه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است از عراق سرچشمه می گيرد. جايی که نه تنها نيروهای آمريکايی بلکه برخی گروه های سياسی عراقی نيز معتقدند، سپاه قدس در حال پشتيبانی تسليحاتی از شبه نظاميان شيعه است.
«سپاه ابزار دخالت»
مصطفی العانی، مدير برنامه مطالعات تروريسم و امنيت در يک مرکز تحقيقاتی در دوبی که خود عراقی است به راديو فردا می گويد:«آمريکا در ۳ سال اخير تلاش کرد که شواهدی مبنی بر ميزان دخالت های سپاه پاسداران در ناآرامی های عراق را جمع آوری و مدون کند. شواهدی چون قاچاق اسلحه، اجازه دادن به تروريست ها برای عبور از مرز ايران و عراق، حمايت مالی از شبه نظاميان».
او می افزايد:« حتی اگر شما به برخی از بيانيه های مقامات عراقی مراجعه کنيد، کمابيش می بينيد که آنها هم اصل دخالت های وسيع ايران در عراق را قبول دارند و سپاه پاسداران، ابزار اين دخالت ها و حمايت از حرکت های تروريستی است.»
کامل وزنه، تحليلگر لبنانی، از شيعيان اين کشور که به گفته خود حامی «نيروی مقاومت حزب الله» است به راديو فردا می گويد: «روابط مستحکم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حزب الله لبنان، کاملا مشهود است همان طور که روابط قوی حزب الله با خود نظام جمهوری اسلامی».
آقای وزنه می افزايد:«ايران از حزب الله حمايت می کند اولا به خاطر اينکه ايدئولوژی اين گروه، تشيع است. سپاه پاسداران از سال ۱۹۸۲ تاکنون از حزب الله پشتيبانی کرده، به ويژه در جنگ عليه اسراييل. حتی در جنگ سال گذشته. بله، حمايت ديپلماتيک ايران از حزب الله هيچ وقت کاهش نيافته. البته نه اينکه سال گذشته نيروهای سپاه پاسداران، دوشادوش حزب الله در جنگ با اسراييل بودند اما از نظر سياسی جمهوری اسلامی همراه حزب الله بود.»
فربد طلايی
حزب الله در جنگ ۳۴ روزه با اسراييل، هزاران موشک از جمله موشک های کاتيوشا به شهرهای اسراييل پرتاب کرد.
کامل وزنه در بيروت که خود از هواداران گروه حزب الله است، در پاسخ به اين پرسش که آيا می توان گفت تامين کننده اين موشک ها حزب الله ايران بود؟ می گويد: «من کارشناس مسايل نظامی نيستم که به اين سوال پاسخ دهم. اما بر اساس گزارش برخی رسانه ها، من هم شنيدم که حزب الله از سپاه پاسداران، اسلحه دريافت می کرد اما مطمئن نيستم که چه کسی پشت قدرت نظامی حزب الله بود. ولی درباره پشتيبانی های سياسی جمهوری اسلامی از حزب الله مطمئن هستم.»
اقداماتی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سطح خاورماينه و به اسم «پشتيبانی معنوی از نيروهای مقاومت» انجام می دهد از نظر آمريکا «دخالت در ناآرامی ها» قلمداد می شود.
به گفته فربد طلايی، پژوهشگر مسايل استراتژيک و کارشناس مطالعات امنيت بين الملل در لندن، همين برداشت آمريکا از موضوع باعث می شود که نام سپاه پاسداران در فهرست گروه های تروريستی قرار گيرد: «آنچه امروز آمريکا از آن پيشگيری می کند و پيش بينی می کند که بايد سپاه را به خاطر آن کنترل کرد، نقش تشويقی سپاه در ميان گروه های مخالف، مذهبی های تندرو در سراسر خاورميانه، جنوب آسيای شرقی و تاحدودی، البته با فاصله بسيار، در سطح کشورهای آمريکای جنوبی است».
او می افزايد:«سپاه، ايجاد جنگ های با واسطه را به خوبی می شناسد. در واقع سپاه سعی دارد از نيروهای واسطه مانند حزب الله لبنان استفاده کند که موثرترين اسلحه در دست تئوريسين های سپاه است. حزب الله يکی از نيروهای اصلی مانع روند صلح در خاورميانه است. يا فعاليت شبه نظاميان شيعه که با حمايت سپاه، نيروهای آمريکايی را در عراق گرفتار کرده اند. در نتيجه آمريکايی ها فکر می کنند اين ميزان توسعه فعاليت های سپاه در منطقه به نفع شان نيست و بايد آن را کنترل کرد.»
پیامدهای قرار گرفتن سپاه در فهرست گروه های تروريستی
قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست گروه های تروريستی، آيا برای مقامات واشينگتن، گامی موثر برای جلوگيری از اقدامات سپاه است يا سرآغاز گام های بعدی آمريکا در اين مسير؟ ضمن آنکه نتيجه بخش بودن اين اقدام آمريکا تا چه حد است؟
مصطفی العانی، پژوهشگر عراقی در دوبی می گويد: «بايد به ياد داشته باشيد که سازمان مجاهدين خلق نيز پيشتر از طرف آمريکا در فهرست گروه های تروريستی قرار گرفت و تهران از اين تصميم آمريکا خيلی استقبال کرد».
او می افزايد:«حالا سپاه پاسداران از طرف آمريکا به دليل به مخاطره انداختن امنيت منطقه، گروه تروريستی قلمداد می شود. چون سپاه پاسداران با ابزارهای منطقه ای اش مثل حزب الله يا جنبش جهاد اسلامی، امنيت منطقه را به هم می زند. تا وقتی که آمريکا تصميم اش را عملی نکرده، نمی توان گفت تاثير اين جای دادن سپاه پاسداران در فهرست گروه های تروريستی چيست؟»
فراتر از «دخالت های نظامی سپاه پاسداران در خارج از ايران»، برخی تحليلگران، حتی دستگاه ديپلماسی جمهوری اسلامی را در سال های اخير زير نفوذ فرماندهان سپاه می بينند.
سپاه و دستگاه دیپلماسی ایران
آقای طلايی در می گويد سردار قاسم سليمانی، فرمانده سپاه قدس يکی از متنفذ ترين اين افراد در ايران است.
او می افزايد:«سپاه پاسداران امروز بدون نياز به هيچ بحث و جدلی، رهبری دستگاه ديپلماتيک ايران را در دست دارد. سردار قاسم سليمانی در واقع همه سياست های خارجی ايران را در افغانستان، لبنان و عراق کنترل می کند. با استفاده از فعاليت های نظامی، کمک به گروه هايی که در نظر دارند و يا کمک نکردن به گروه هايی که مدنظرشان هست. تغيير موازنه قدرت، بالابردن و يا پايين آوردن امکانات ديپلماتيک سياسی در سطح مجامع بين المللی، امروز مستقيما در دست فرمانده سپاه و همکاران ايشان در سپاه قدس و شخص آقای سليمانی است.»
مصطفی العانی
سابقه شکل گيری سپاه پاسداران به نخستين هفته های پس از وقوع انقلاب باز می گردد. اما آنچه باعث شد سپاه پاسداران از وضعيت يک نيروی پارتيزانی و شبه نظامی خارج شده و به شکل نيروی منسجم نظامی در آيد جنگ ۸ ساله ايران و عراق بود.
سپاه پاسداران شامل ۵ نيرو با ماموريت های متفاوت است: نيروی زمينی، نيروی هوايی، نيروی دريايی، نيروی مقاومت بسيج و نيروی قدس.
سپاه پاسداران از نظر سازمانی و اختصاص بودجه، زير نظر دولت جمهوری اسلامی نيست اما نيروهايش که به گفته برخی تحليلگران، ۱۲۵ هزار نفر تخمين زده می شود، در کنار نيروهای زير چتر وزارت دفاع، بدنه نيروهای مسلح ايران را تشکيل می دهد.
از زمان آغاز به کار دولت محمود احمدی نژاد، سپاه پاسداران به عنوان يکی از پايگاه های مهم او محسوب می شود و شماری از اعضای کابينه، «سابقه سپاهی» دارند.
اما چرا اکنون سپاه پاسداران قرار است از سوی آمريکا، سازمانی تروريستی قلمداد شود؟ واشينگتن پست و نيويورک تايمز در اين باره، انگيزه های متعددی را مطرح می کنند.
آمريکا بنا به گزارش هايی نگران است که تلاش ها برای صدور يک قطعنامه قوی در شورای امنيت به قصد تشديد تحريم های ايران با تاخير مواجه شود. بنا به اين تحليل، دولت آمريکا احساس می کند که محدوده انتخاب اندکی دارد و بايد راسا وارد عمل شود و حتی يک جانبه کاری در برابر ايران کند.
در اين حالت، قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان های تروريستی، متحدان اروپايی آمريکا را زير فشار می گذارد تا از تشديد تحريم ها عليه جمهوری اسلامی حمايت کنند.
و از طرفی ديگر، اين تصميم باعث جلب رضايت جناح تندرو دولت آمريکا، افرادی مانند ديک چنی، معاون رييس جمهوری، می شود. افرادی که خواهان اتخاذ موضعی قاطعانه و حتی اقدام نظامی در برابر ايران هستند.